شرح مناجات شعبانیه نهم

شرح مناجات شعبانیه نهم  

قسمت نهم

اِلهی جُودُکَ بَسَطَ اَمَلی وَ عَفْوُکَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلی، اِلهی فَسُرَّنی بِلِقائِکَ یَومَتَقْضی فیهِ بَیْنَ عِبادِکَ.

معبود من! جود و بخششت، آرزویم را گسترش داده است، و عفو تو بر کردارـ زشت ـ من برتری یافت. معبودِ من! مرا به دیدارت، در روزی که میانبندگانت داوری می کنی شادمان کن!

نکاتی از این فراز

1. جود گسترده خداوند، آرزوی بیشتر بنده؛

2. «عفو خدا، بیشتر از جُرم ماست»؛(73)

3. تمنای سرور حاصل از دیدار خداوند در روز قیامت.

«اِلهی جُودُکَ بَسَطَ اَمَلی...».

آرزوهای بی پایان آدمی، جود بی پایان خداوندی

از خداوند بزرگ، فراوان خواستن و چیزهای بزرگ را آرزو کردن و درخواستنمودن، از صفات نیک و شایسته یک بنده است که مطلوب حضرت حق نیزمی باشد.

پروردگار از بنده ای که در کنار خزاین بی پایانش، از او چیزهایی اندک و ناچیزمی طلبد، خشنود نمی باشد. لذا با اندک تأملی در دعاهای اهل بیت علیهم السلام درمی یابیمکه آن بزرگواران، هم فراوان می خواستند و هم چیزهای بزرگ، همانند دیدار باخداوند را مسئلت می نمودند.

اینکه چه چیز باعث بسط و گسترش آرزوی یک بنده می شود ـ چنانچه در اینقسمت از مناجات، بدان اشاره شد ـ «جود و کَرَم» خداوند می باشد که این چنینآرزویی را می طلبد. در واقع، گویا آن چنان جودی را، این چنین آرزویی مبسوطو بی پایان معنا خواهد داد.

حاصل سخن آنکه، اگر خداوند، از بنده اش بسط و گستردگی آرزو رابخواهد، بدان سبب است که خود از جودی بی پایان برخوردار است و خداوند،جود و کرم و بخشش خود را، بدون مصرف، نمی پسندد.

بانگ می آید که ای طالب بیا

جودْ محتاجِ گدایان چون گدا

جود می جوید گدایان و ضِعاف

همچو خوبان کاینه جویند صاف

روی خوبان ز آینه زیبا شود

روی احسان از گدا پیدا شود

پس گدایان آیتِ جود حق اند

وانکه با حقند جود مطلق اند

مولانا

عفو خدا بیشتر از جُرم ماست

خداوند، در همه زیبایی ها و صفاتش بی انتهاست، از جمله در صفت «عفوِ»خویش.

اگر بنده ای هر قدر هم مرتکب معصیت شده باشد، از عفو خداوند خویشمأیوس گردد، معنایش، محدود ساختن و محدود دانستن صفت بی انتهای عفوالهی می باشد؛ و معنای محدود نمودن حق تعالی در صفاتش، شبیه دانستن او بهمخلوقات محدودش می باشد، در حالی که خداوند از هرگونه شبیه و مثل و مانندمنزه است.

عفو خدا بیشتر از جُرم ماست

نکته سربسته چه دانی خموش

لطف الهی بکند کار خویش

مژده رحمت برساند سروش

رندی حافظ نه گناهیست صعب

با کَرَم پادشهِ عیب پوش

حافظ

و در تعقیبات مشترکه هر نماز، دستور رسیده که مستحب است این دعا را بخوانیم:

اَللّهُمَّ اِنَّ مَغْفِرَتَکَ اَرْجی مِنْ عَمَلی وَ اِنَّ رَحْمَتَکَ اَوْسَعَ مِنْ ذَنْبی اَللّهُمَّ اِنْ کانَذَنْبی عِنْدَکَ عَظیما فَعَفْوُکَ اَعْظَمُ مِنْ ذَنْبی اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ اَکُنْ اَهْلاً اَنْ اَبْلُغَ رَحْمَتَکفَرَحْمَتُکَ اَهْلٌ اَنْ تَبْلُغَنی وَ تَسَعَنی لِاَنَّها وَسِعَتْ کُلَّ شَیْ ءٍ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَالرّاحمینَ.(74)

پروردگارا! به درستی که به آمرزش تو بیشتر امیدوارم تا به عمل خود. خدایا!رحمت تو گسترده تر از گناهم می باشد. خداوندا! اگر گناهم نزد تو بزرگاست، عفو تو بزرگ تر از گناهم می باشد. پروردگارا! اگر من شایسته دریافترحمتت نیستم، ولی رحمتِ تو، سزاوار است که مرا دریابد، چون رحمت توهمه چیز را فراگرفته است. به حق رحمتت ای رحم کننده ترین رحم کنندگان.

سرور قلب با دیدار خدا در قیامت

بلند همتی امام علیه السلام سبب شده است که در بلوا و آشوب روز قیامت که دل ها نگرانو اندوهگین می باشد، سرور قلبی خویش را بدون هیچ گونه توجهی به بهشت ونعمت های خیره کننده آن، تنها با دیدار خداوندش مطالبه نماید.

باری:

گر خمرِ بهشت است بریزید که بی دوست

هر شربت عَذبم(75) که دهی عین عذاب است

حافظ

بندگان خاص خدا، در میان هیاهو و غوغای روز محشر، از محبوبشان مطالبهنمی کنند که ما را به مکانی امن ببر تا آسوده باشیم، بلکه مسئلت می کنند که با ماباش و دیدارت را برای ما میسر فرما تا آسوده باشیم و در عیش و امنیتِ کامل بهسر بریم.

در آن نَفَس که بمیرم، در آرزوی تو باشم

بدان امید دهم جان که خاکِ کوی تو باشم

به وقت صبح قیامت که سر ز خاک بر آرم

به گفت وگوی تو خیزم، به جست وجویِ تو باشم

حدیث روضه نگویم، گُل بهشت نبویم

جمال حور نجویم، دوان به سوی تو باشم

می بهشت ننوشم، ز دست ساقی رضوان

مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم

سعدی

پاورقی:

73. بخشی از شعر حافظ.

 

74. مفاتیح الجنان، تعقیبات مشترکه نمازهای واجب.

تهیه وتنظیم : رسول غفارپور

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.

پر بازدیدترین ها

 قرآن درآيينه نهج البلاغه

قرآن درآيينه نهج البلاغه

حضرت على(عليه السلام) در نهج البلاغه، بيش از بيست خطبه را به معرفى قرآن و جايگاه آن اختصاص داده است و گاه بيش از نصف خطبه به تبيين جايگاه قرآن و نقش آن در زندگى مسلمانان و وظيفه آنان در مقابل اين كتاب آسمانى اختصاص يافته كه پرداختن به همه آن ها مجالى ديگر مى طلبد.
 تجلی قرآن در نهج‏ البلاغه

تجلی قرآن در نهج‏ البلاغه

امام(ع) در توصيف پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: «… و دعا الي الحكمة و الموعظة الحسنة»3 كه اشاره است به آيه شريفه: «ادع الي سبيل ربك بالحكمة و الموعظة الحسنة (نحل، 16/125). با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 قرآن در نهج البلاغه

قرآن در نهج البلاغه

امیرمؤمنان علی علیه السلام در خطبه ای از نهج البلاغه در توصیف این کتاب آسمانی چنین می فرماید: «قرآن نوری است که خاموشی ندارد، چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد، دریایی است که ژرفای آن درک نشود، راهی است که رونده آن گمراه نگردد.
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʂ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (2)

عرب پيش از نزول قرآن گاهي در شعر خود از اين تنوّع صورت بهره مي برد؛ امّا اغلب به دليل اسراف و تكرار، اين تنوّع آنان به ملال مي انجاميد. در نثر، چه مرسل و چه مسجّع، نيز چنين سلامت و رواني و حلاوتي كه در قرآن مشهود است، سابقه نداشت و در بهترين نثرهاي عرب عيبهايي يافت مي شد كه از سلامت و رواني تركيب آن مي كاست و امكان نداشت مثل قرآن قابل ترتيل باشند. اگر هم براي ترتيل آن پافشاري مي شد، بوي تكلّف از آن به مشام مي رسيد و از شأن كلام مي كاست.
Powered by TayaCMS