وظیفه رسیدگی انسان به مشکلات سایر مردم در اسلام

وظیفه رسیدگی انسان به مشکلات سایر مردم در اسلام

اهتمام به امور مردم

• توصیه اكید اسلام این است كه هر مسلمانی همواره باید دغدغه سایر انسان ها را داشته باشد .

• امیر المومنین (ع): « كونا للظالم خصما ً و للمظلوم عوناً» با ستمكار در پیكار باشید و ستمدیده را یار.)(نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 421

حضرت محمد (ص) می فرماید:(اهتمام به امورمردم) مردمان همگی عیال خدایند پس محبوب ترین آنها نزد خدا نیكو ترین نشان نسبت به عیال خدا است .

پیامبر (ص) :اوج خرد وخرد ورزی را پس از دین داری مهربانی و محبت وخیر خواهی نسبت به همه انسان ها اعم از خوب و بد دانسته اند.

پیامبر (ص): محبت نسبت به مردم را نصف ایمان می داند

امام علی(ع): محبت به مردم را نصف عقل توصیف می كند.

« عون العبد اخاه یوما ً خیر من اعتكافه شهرا ً.» (خدمت به خلق از اعتكاف یك ماهه هم نزد خدا ارجمند تر است.(هیج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله علیه و آله)، ص: 576

اهتمام در امور مردم چند دسته است:

1- امور مادی ورفاهی

2- امور معنوی وخدمات روحانی كه اساسی تر ومهم تر است

تأکید اسلام

تاكید اسلام به اهتمام به امورخلق به طور عام و اهتمام به امور مسلمانان به طور خاص است .

پیامبر (ص) می فرماید : اگر كسی بصورت روزانه دغدغه مسلمانان و مشكلات روزمره آنان را نداشته باشد جزء جامعه اسلامی واز زمره مردم مسلمان به حساب نمی آید.

« من اصبح لایهتم بامور المسلمین فلیس بسلم (یافلیس منهم ) » كسی كه صبح كند وبه امور مسلمانان اهتمام نورزد مسلمان نیست.(الكافی (ط - دارالحدیث)، ج‏3، ص: 419)

رفع نیاز از یك مسلمان : اجر و پاداشی بالاتر از بیست حج كه هر كدام همراه باانفاق هزاران دینار در راه خدا باشد و از جمله محبوبترین كارها در نزد خداوند است.

امام رضا (ع): خدا را روی زمین بندگانی است كه در برآوردن نیازهای مردم تلاش می كنند اینان روز قیامت در امانند ، هر كس كه مومنی را شاد كند خدا او را در قیامت شاد می گرداند.

اصلاح میان مردم:

• امام صادق (ع) درباره اصلاح بین مردم فرمودند:

 • اصلاح اختلافات میان مردم ونزدیك كردن آنان یكدیگر صدقه ای است كه خداوندآنرا دوست دارد.

 یكی از بهترین ومطلوبترین اخلاقیات اجتماعی اصلاح ذات بین است.

پاداش اصلاح ذبین در اسلام بالاتر و برتر از نماز و روزه و صدقه دادن است.

• امام علی (ع) به فرزندانش وصیت فرمودند: بترسید از خدا وكارها رابیارایید و یكدیگر را آشتی دهید كه من از جد شما شنیدم كه می گفت:آشتی دادن میان مردم بهتر است از نماز وروزه سالیان.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.

پر بازدیدترین ها

 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʂ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(2)

علي (علیه السلام) در نامه يي به يكي از عمّالش مي نويسد: «فَكَأَنَّكَ قَدْ بَلَغْتَ الْمَدي وَ دُفِنْتَ تَحْتَ الثَّري وَ عُرِضَتْ عَلَيْكَ اَعْمالُكَ بِالمَحَلِّ الَّذي ينُارِي الظّالِمُ فيهِ بِالحَسْرَةِ وَ يَتَمَنَّي الْمُضَيِّعُ فيهِ الرَّجْعَةَ؛ (نامة 41) به آن ماند كه تو به آخرت رسيده يي و زير خاك پنهان گشته يي و كردارت به تو نمايانده شده است در جايي كه ستمگر به صداي بلند، دريغ مي گويد و تبهكار آرزوي برگشت به دنيا مي كند.»
 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʂ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(2)

در نامه يي كه علي (علیه السلام) به قثم بن عباس بن عبدالمطلب حاكم مكه نوشته اند، مي فرمايد: «وَ لَنْ يَفُوزَ بِالْخَيْرِ اِلاّ عامِلُهُ وَ لا يُجْزي جَزاءَ الشَّرِّ اِلاّ فاعِلُهُ؛ (نامه 33) و هرگز به خير و نيكي نرسد مگر نيكوكار و هرگز كيفر بدي نبيند مگر بدكردار.»
Powered by TayaCMS