یانمازیاگناهان کبیره!نمازواینقدراهمیت!

یانمازیاگناهان کبیره!نمازواینقدراهمیت!

    مداومت در نماز

    عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله :‏ لَا يَزَالُ‏ الشَّيْطَانُ‏ ذَعِراً مِنَ الْمُؤْمِنِ مَا حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ فَإِذَا ضَيَّعَهُنَّ تَجَرَّأَ عَلَيْهِ فَأَدْخَلَهُ فِي الْعَظَائِم‏. [1]

    (از امام صادق علیه السلام روايت شده كه: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: شيطان پيوسته از مؤمن در هراس است، مادام كه بر نمازهاى پنجگانه پايبند باشد، پس چون آنها را ضايع گرداند، بر او جرأت مى‏يابد و او را به [حيطه انجام‏] گناهان كبيره وارد مى‏ سازد.)،

    نگاه کردن بنده به خدا

    عن أبى جعفر (علیه السلام) قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله‏: «إذا قام العبد المؤمن فى صلاته، نظر اللّه إليه، أو قال: أقبل اللّه عليه- حتّى ينصرف و أظلّته الرّحمة من فوق رأسه إلى أفق السّماء و الملائكة تحفّه من حوله‏ إلى أفق السّماء، و كلّ اللّه به ملكا قائما على رأسه يقول له: ايّها المصلّى لو تعلم من ينظر إليك و من تناجى ما التفتّ و لا زلت من موضعك أبدا». [2]

    از امام باقر (علیه السلام) روايت شده كه: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «چون بنده مؤمن در نماز خويش بايستد، خداوند به او مى ‏نگرد- يا [راوى‏] گفت: خداوند به او روى مى‏ كند- تا روى گرداند و رحمت [الهى‏] از بالاى سرش تا افق آسمان او را در پناه خود مى ‏گيرد، و فرشتگان پيرامونش‏ را تا افق آسمان فرا مى‏ گيرند و خداوند فرشته‏اى بر او مى ‏گمارد كه بر بالاى سرش ايستاده است به او مى‏ گويد: اى نمازگزار اگر بدانى چه كسى به تو مى‏ نگرد و با چه كسى راز مى‏ گويى، روى بر نمى‏ تابى و هرگز از جايت تكان نمى ‏خورى».

    فاصله شرک وایمان

    عن أبى جعفر (علیه السلام) قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله‏: «إنّ بين الرّجل و بين الشّرك و الكفر، ترك الصّلاة». [2]

    رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «به راستى [فاصله‏] بين شخص و شرك و كفر، ترك نماز است».

    سبک شمارندن نماز

    عن أبى جعفر (علیه السلام) قال‏: ‏لا تتهاون بصلاتك فإنّ النّبىّ صلّى اللّه عليه و آله: قال عند موته: «ليس منّى من استخفّ بصلاته». [4]

    از امام باقر (علیه السلام) روايت شده است كه گفت: نماز را كم ارج مشمار، چون كه پيامبر اكرم صلّى اللَّه عليه و آله به هنگام وفاتش فرمود: «كسى كه نمازش را سبك انگارد، از من نيست».:

    کفاره گناهان

    قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله‏: ‏ ما مِنِ امرِئٍ مُسلِمٍ تَحضُرُهُ صَلاةٌ مَكتوبَةٌ، فَيُحسِنُ‏ وُضوءَها وخُشوعَها ورُكوعَها، إلّاكانَت كَفّارَةً لِما قَبلَها مِنَ الذُّنوبِ، ما لَم يُؤتِ كَبيرَةً، وذلِكَ الدَّهرَ كُلَّه‏. [4]

    رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «هيچ شخص مسلمانى نيست كه چون وقت نماز واجبش فرا رسد و وضو و خشوع و ركوعش را به تمام و كمال رساند، مگر آنكه آن نماز كفاره گناهانى مى‏شود كه پيش از آن مرتكب شده است، در صورتى كه مرتكب گناه كبيره نشده باشد و اين در همه زمانها صادق است».

    ستون استوار

    عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: ‏ ‏مَثَلُ‏ الصَّلَاةِ مَثَلُ‏ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ، إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ نَفَعَتِ‏ الْأَطْنَابُ‏ وَ الْأَوْتَادُ وَ الْغِشَاءُ، وَ إِذَا انْكَسَرَ الْعَمُودُ لَمْ يَنْفَعْ طُنُبٌ، وَ لَا وَتِدٌ، وَ لَاغِشَاءٌ». [5]

    از امام صادق (علیه السلام) روايت شده كه: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: نقش نماز، چون نقش ستون خيمه است، چون ستون استوار ماند، طنابها و ميخها و پوشش پايدار مى‏ ماند و اگر ستون بشكند نه طنابى و نه ميخى و نه پوششى باقى مى‏ ماند».

    نوک زدن کلاغ

    الإمام الباقر عليه السلام: ‏ بَينا رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله جالِسٌ فِي المَسجِدِ إذ دَخَلَ‏ رَجُلٌ‏ فَقامَ‏ يُصَلّي‏ فَلم يُتِمَّ رُكوعَهُ و لا سُجودَهُ، فقال صلى الله عليه و آله: نَقرٌ كَنَقرِ الغُرابِ، لَئِن ماتَ هذا و هكَذا صَلاتُهُ لَيَموتَنَّ عَلى غَيرِ ديني‏ [6]

    از امام باقر (علیه السلام) روايت شده است كه فرمود: وقتى رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و آله در مسجد بود، ناگهان مردى وارد شد و به نماز ايستاد و ركوع و سجودش را به تمام و كمال به جاى نياورد، [آن حضرت صلّى اللَّه عليه و آله‏] فرمود: «چون نوك زدن كلاغ نوك زد، و اگر او بميرد و نمازش چنين باشد بر غير دين من مرده است».

منابع:

  1. الكافي،ج‏3،ص 269
  2. الكافي: 3/ 265/ 5
  3. ججامع الأخبار: 186/ 457
  4. كنز العمّال: ج 7 ص 290 ح 18926
  5. الوسائل، ج 4، ص 33، ح 4438
  6. الكافي،ج‏3،ص 269

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

جامعیت و جاودانگى قرآن كریم در نهج البلاغه

بسیارى از مخالفان قرآن كوشیده اند چنین شبهه افكنى كنند كه این كتاب آسمانى با دنیاى امروز كه عصر پیشرفت علوم و تكنولوژى است، متناسب نیست ؛ بلكه فقط اعجاز عصر پیامبر ختمى مرتبت صلى الله علیه وآله است و صرفا براى زمان ایشان شمولیت داشته است و اكنون همانند كتاب مقدس انجیل صرفا براى استفاده فردى قابلیت دارد.
  اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغهʁ)

اجمال و تفصيل قرآن و نهج البلاغه(1)

واحدي كه مبدأ كثرت است و كم متصل و منفصل را به وسيلة آن تقسيم مي‌كنند و خلاصه آن يك كه بعدش دو، سه و چهار شمرده مي‌شود كه خداوند واحد به اين معني نيست زيرا اولاً: خدا يكي است كه ثاني و ثالث ندارد؛ ثانياً: از اوصاف اين معني قلت و كمي است يعني دو و سه و چهار بيشتر از آن است و خداوند موصوف به قلت نمي‌شود زيرا تمام اوصاف كماليه در ذات باري به نحو اتمّ و اكمل موجود است. علي (عليه السّلام)در عبارت اوّل و پنجم مذكور به اين معني اشاره فرموده و چنين وحدتي را از خداوند نفي نموده است.
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʄ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(4)

خداوند در ذيل بسياري از آياتي كه نعمتهاي خود را شرح مي‌دهد، مي‌فرمايد:«إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ؛ (رعد/ 4) همانا در آنچه ذكر شد، نشانه‌ها و عبرتهايي براي گروه خردمندان است.»
 مشتركات قرآن و نهج البلاغهʃ)

مشتركات قرآن و نهج البلاغه(3)

مولي الموحّدين نيز در نهج البلاغه مي‌فرمايد: «بَعَثَ رُسُلَهُ بِما خَصَّهُمْ بِهِ مِنْ وَحْيِهِ وَ جَعَلَهُمْ حُجَّةً لَهُ عَلي خَلْقِهِ لِئَلّا تَجِبَ الْحُجَُّة لَهُمْ‌ بِتَر‌كِ الْإعْذارِ إِلَيْهِمْ؛‌(خطبة 144) خداوند پيغمبرانش را با اختصاص وحي، برانگيخت و ايشان را بر مخلوقش، حجّت گردانيد تا آنها را بر خدا دستاويزي و عذري نباشد.»
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.

پر بازدیدترین ها

 بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

آن‌ فاعل‌ غيرمتناهي‌ هم‌،اوّل‌، و مبدأ فاعلي‌ بالذات‌ تمام‌ ماسوي‌ است‌؛ و هم‌، آخِر، و مبدأ غايي‌ بالذات‌همة‌ ماعدي‌. هدفمند بودن‌ نظام‌ هستي‌ ـ كه‌ قرآن‌ تكويني‌ است‌ ـ و نيز هدفدار بودن‌قرآن‌ حكيم‌ ـ كه‌ جهان‌ تدويني‌ است‌ ـ بر اساس‌ دو اسم‌ از اسماي‌ حسناي‌خداوند خواهد بود.
ادله جامعيت و جاودانگي قرآن كريم در نهج البلاغهʁ)

ادله جامعيت و جاودانگي قرآن كريم در نهج البلاغه(1)

نهج البلاغه، اخو القرآن و بهترين و نابترين منبعي است كه مي تواند ره پويان طريق را در شناخت صحيح و حقيقي قرآن مجيد ياري دهد. در نگاه اميرمؤمنان علي عليه السلام، قرآن نسخه اي جامع و جاوداني است كه از نيازهاي بشر براي رسيدن به سرمنزل سعادت و كمال، فروگذار نكرده است. حضرت در موارد گوناگون و به شيوه هاي زيبا و حكيمانه به ترسيم اين ويژگي پرداخته است ؛ در يكي از خطبه هاي نهج البلاغه[1] با استناد به آيات قرآن، جامعيت آن را بوضوح تشريح كرده است.
 بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بهترين‌ وجه‌ معقول‌ آفرينش‌ جهان‌، همانا تجلّي‌ است‌؛ كه‌ از ظريف‌ترين‌ تعبيرهاي‌ قرآني‌ و روايي‌ است‌، چنان‌كه‌ در آية‌ «فلما تجلي‌ ربه‌ للجبل‌ جعله‌ دكّا وخرّ موسي‌ صعقا» آمده‌ است‌. و در جريان‌ معاد هم‌، تلويحاً به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌است‌؛ زيرا، خداوند در آية‌ «قل‌ اءنما علمها عند ربّي‌ لايُجَليها لوقتها الا هو»، تجلية‌ساعت‌ و قيامت‌ را به‌ خود اِسناد داده‌ است‌ و چون‌ در قيامت‌ كبرا و حشر اكبر،تمام‌ اشخاص‌ و اشيا به‌ عنوان‌ مبدأ قابلي‌ حضور و ظهور دارند نه‌ به‌ عنوان‌مبدأ فاعلي‌ ـ زيرا همة‌ آن‌ها، تحت‌ قهر حاكم‌اند ـ بنابراين‌، تنها عامل‌ تجلّي‌قيامت‌، ظهور خود خداوندِ متجلّي‌ خواهد بود.
 اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم ʁ)

اثرپذيري نهج البلاغه از قرآن كريم (1)

قرآن، يگانه معجزة ماندگار بشريت است كه بر زبان انسان عالم كون و مكان جاري گشت و قلبها را متحول و مجذوب خود ساخت و اعتراف دوست و دشمن را به اعجاز خود واداشت. پس از كلام وحي، تنها كلامي كه توانست مافوق كلام خلق و مادون كلام خالق قرار گيرد، كلام علي (ع) بود؛ كلامي كه اعجاب بزرگ ترين اديبان را برانگيخت و آنان را از همانند آوري عاجز و ناتوان ساخت، و اين به علّت اثرپذيري آن از وحي بود. هدف ما از اين بحث، آشنايي اجمالي با برخي از جنبه هاي اين اثرپذيري در كلام علي (ع) است و اينكه كلام او داراي چه خصوصياتي است كه ما آن را متاثّر از وحي مي دانيم.
 اهمیت تاریخ از دیدگاه قرآن و نهج‏ البلاغه

اهمیت تاریخ از دیدگاه قرآن و نهج‏ البلاغه

قرآن پيروان خود را به مطالعه تاريخ گذشتگان فرامى‏ خواند و با تكرار و تأكيد زياد به پيروانش دستورمى ‏دهد به سير و سفر بپردازند و از نزديك نشانه ‏هاى تاريخى را مشاهده نمايند تا انديشه آنها بارور شود و سطح فكر و فرهنگشان ارتقا يابد.
Powered by TayaCMS