حکمت 18 نهج البلاغه : راه آورد شوم هواپرستي

حکمت 18 نهج البلاغه : راه آورد شوم هواپرستي

متن اصلی حکمت 18 نهج البلاغه

موضوع حکمت 18 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 18 نهج البلاغه

18 وَ قَالَ عليه السلام مَنْ جَرَى فِي عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ

موضوع حکمت 18 نهج البلاغه

ره آورد شوم هواپرستى

(اخلاقى)

ترجمه مرحوم فیض

18- امام عليه السّلام (در نكوهش آرزوى دراز) فرموده است

1- هر كه دنبال آرزوى خود بشتابد و مهارش را رها كند مرگ او را مى لغزاند (به آرزويش نرسيده مى ميرد، پس در پى آرزوهاى دراز نرويد و از مرگ غافل نباشيد).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1095)

ترجمه مرحوم شهیدی

19 [و فرمود:] هر كه همراه آرزوى خويش تازد، مرگش به سر در اندازد.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 363)

شرح ابن میثم

14- و قال عليه السلام

مَنْ جَرَى فِي عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ

المعنى

و هو تنفير عن تطويل الأمل بذكر قطعه بالأجل، و استعار لفظ العنان له ملاحظة لشبهه بالفرس، و لفظ الجرى للاندفاع في الأمل بحسب تطويله و لفظ العثار للامتناع عن ذلك الجرى بعارض الأجل و قواطعه كعثار العادى بما يعرض له من حجر و نحوه.

( شرح نهج البلاغه ابن میثم ج 5 ص 247)

ترجمه شرح ابن میثم

14- امام (ع) فرمود:

مَنْ جَرَى فِي عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجَلِهِ

ترجمه

«هر كس در پى آرزوى خود شتافت، و عنان مركب آرمانش را رها ساخت اجل او را لرزاند».

شرح

امام (ع) با يادآورى از هم گسستن آرزوها به وسيله مرگ، از زياده روى در آرزو داشتن برحذر داشته، و كلمه عنان را به ملاحظه شباهت آرزو به اسب سوارى و لفظ جرى را براى شتافتن در راستاى طول آرزو، و كلمه عثار را براى خوددارى از سرعت، استعاره آورده است، به دليل فرا رسيدن مرگ و موانع شتاب از قبيل لغزش دونده در اثر برخورد با مانعى همچون سنگ و غيره.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 421)

شرح مرحوم مغنیه

18- من جرى في عنان أمله عثر بأجله.

المعنى

كل الأعمال بالآمال، و لو لا الأمل لبطل العمل. و المذموم هو أن تطلق العنان لأملك في الدنيا و حطامها، و تزاحم الآخرين، و تعلن الحرب من أجلها غير مكترث بواجب أو حرام، و لا بدين و شريعة. و من كان هذا شأنه نسي الموت و ما بعده، و اختطفه على حين غرة، و ذهب به الى خالقه بلا زاد و استعداد.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 227)

شرح شیخ عباس قمی

263- من جرى في عنان أمله عثر بأجله. روى أبو سعيد الخدريّ أنّ أسامة بن زيد اشترى وليدة بمائة دينار إلى شهر، فقال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله: ألا تعجبون من أسامة يشتري إلى شهر إنّ أسامة لطويل الأمل. قال أبو عثمان الهنديّ: قد بلغت نحوا من ثلاثين و مائة سنة، فما من شي ء إلّا قد عرفت النقص فيه إلّا أملي، فإنّه كما كان. كما قال الشاعر:

أراك تزيدك الأيّام حرصا على الدّنيا كأنّك لا تموت

فهل لك غاية إن صرت يوما إليها قلت حسبي قد

( شرح حکم نهج البلاغه، ص 205)

شرح منهاج البراعة خویی

الثامنة عشرة من حكمه عليه السّلام

(18) و قال عليه السّلام: من جرى في عنان أمله، عثر بأجله.

اللغة

(الأمل) الرّجاء، أمل يأمل أملا و أمّل تأميلا: رجاه- المنجد.

المعنى

فسّر اللّغويّون الأمل بالرّجاء، و لكن الأخبار مملوءة بذمّ الأمل و مدح الرّجاء، فيظهر أنه بينهما فرق بيّن من ناحية الأخلاق، و قد ذمّ عليه السّلام في هذه الجملة الأمل مطلقا و لم يقيّده بطول الأمل كما في بعض الأخبار، فالأمل توقّع ما لا ينبغي و لم يحسن مابه و لم يتهيّأ أسبابه، بخلاف الرّجاء فانه توقّع ما ينبغي و يتيسّر، و شبّه عليه السّلام الأمل بفرس شموس لا بدّ من ضبط عنانه و صدّه عن الجرى إلى حيث يشاء، فمن ألقى عنانه و أرسله و جرى معه فحاله كحال من ركب فرسا شموسا فأرسل عنانه يركض حيث شاء، فلم يلبث أن يعثر أو يقع في بئر و يهلك راكبه.

الترجمة

هر كه با آرزو همعنان رود، بمرگ و نابودى رسد.

  • هر كه با آرزو رود سركش مرگ گويدش اى فلان دركش

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص35و36)

شرح لاهیجی

(33) و قال عليه السّلام من جرى فى عنان امله عثر باجله يعنى و گفت امير المؤمنين (- ع- ) كه كسى كه رها كرد لجام مركب آرزوى خود را بسر در اوفتد در مرگ خود

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 293)

شرح ابن ابی الحدید

19: مَنْ جَرَى فِي عِنَان أَمَلِهِ عَثَرَ بِأَجلِهِ قد تقدم لنا قول كثير في الأمل- و نذكر هاهنا زيادة على ذلك- .

قال الحسن ع لو رأيت الأجل و مسيره لنسيت الأمل و غروره- و يقدر المقدرون و القضاء يضحك

و روى أبو سعيد الخدري أن أسامة بن زيد اشترى وليدة بمائة دينار إلى شهر- فقال رسول الله ص أ لا تعجبون من أسامة يشتري إلى شهر- إن أسامة لطويل الأمل

- . أبو عثمان النهدي قد بلغت نحوا من ثلاثين و مائة سنة- فما من شي ء إلا قد عرفت فيه النقص إلا أملى- فإنه كما كان- . قال الشاعر-

أراك تزيدك الأيام حرصا على الدنيا كأنك لا تموت

فهل لك غاية إن صرت يوما

إليها قلت حسبي قد رضيت

- . و قال آخر-

من تمنى المنى فأغرق فيها مات من قبل أن ينال مناه

ليس في مال من تتابع في اللذات

فضل عن نفسه لسواه

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 127)

شرح نهج البلاغه منظوم

[18] و قال عليه السّلام:

من جرى فى عنان أمله عثر بأجله

ترجمه

هر آنكه لجام اسب آرزويش را رها كرد بوسيله اجلش بسر در افتد.

نظم

  • لجام آرزو هر كس رها كردخودش را پيرو نفس و هوا كرد
  • روان گرديده در راه بتاهىبروى خود گشود از مرگ راهى
  • اگر خواهى بگيتى عمر بسيار هوا را جان من از دست بگذار
  • بر آى از تيه نفس و كبر و مستىنشين در اوج قصر حق پرستى

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص 24)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

 اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

امام على عليه السلام : [خداوند] زمين را ايجاد كرد و آن را نگه داشت، بى آن كه وى را مشغول سازد. و آن را بر جايى بدون قرار استوار كرد و بى هيچ پايه اى بر پايش داشت و بى هيچ ستونى برافراشتش و آن را از كجى و انحراف نگاه داشت و از افتادن و شكافتن آن جلوگيرى كرد .
 نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

و آبهای ساکن را به مواج سرکش برگردانید تا آنجا که آبها روی هم قرار گرفتند و چون قله های بلند کوهها بالا آمدند امواج تند کف های برآمده از آبها را در هوای باز و فضای گسترده بالا بردند تا جایی که از آن هفت آسمان پدید آمد.آسمان پایین را چون موج مهار شده و آسمان بالا را مانند سقف استوار قرار داد.
 انسان شناسی

انسان شناسی

آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نیروی اندیشه، که وی را به تلاش اندازد، و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوار حی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی بکار گیرد،
 علي(عليه السّلام) و انسان شناسي قرآني

علي(عليه السّلام) و انسان شناسي قرآني

طرفداران اين انديشه از گذشته اي دور با روش ها و متدهاي گوناگون در پي شناخت نهاد آدمي هستند. آنها گاه از گزاره هاي ديني مدد مي گيرند و گاه تجربه، عقل و عرفان را به ياري مي طلبند. گروهي از ايشان انسان را ذاتاً خوب معرفي مي کنند و عده اي ذات انسان را بد و شرور نشان مي دهند و بعضي انسان را هم خوب و هم بد مي خوانند.
 انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

نهج البلاغه یک شاهکار ادبی در تعلیمات اسلامی است که در آن توجه به عزّت و کرامت انسان و سلامت عقل و روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. سخنان حکمت آمیز این کتاب که با عقل و اندیشه آدمی سروکار دارند حقایق بسیار متعالی و معانی بسیار ژرفی را در مورد شناخت خدا، انسان، و جهان با فصاحت و بلاغت تمام بیان می کنند و آگاهی های ارزشمندی را در هریک از این زمینه ها ارائه می دهند. خطابه ها احساسات راکد انسان را در جهت ستیز با فساد و تباهی و بی عدالتی بر میانگیزند، و موعظه ها انسان را از خواب غفلت بیدار و خطراتی را که می توانند دل و روان آدمی را ضعیف و بیمار کنند یادآور می شوند.

پر بازدیدترین ها

 اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

امام على عليه السلام : [خداوند] زمين را ايجاد كرد و آن را نگه داشت، بى آن كه وى را مشغول سازد. و آن را بر جايى بدون قرار استوار كرد و بى هيچ پايه اى بر پايش داشت و بى هيچ ستونى برافراشتش و آن را از كجى و انحراف نگاه داشت و از افتادن و شكافتن آن جلوگيرى كرد .
 انسان شناسی

انسان شناسی

آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نیروی اندیشه، که وی را به تلاش اندازد، و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوار حی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی بکار گیرد،
 علي(عليه السّلام) و انسان شناسي قرآني

علي(عليه السّلام) و انسان شناسي قرآني

طرفداران اين انديشه از گذشته اي دور با روش ها و متدهاي گوناگون در پي شناخت نهاد آدمي هستند. آنها گاه از گزاره هاي ديني مدد مي گيرند و گاه تجربه، عقل و عرفان را به ياري مي طلبند. گروهي از ايشان انسان را ذاتاً خوب معرفي مي کنند و عده اي ذات انسان را بد و شرور نشان مي دهند و بعضي انسان را هم خوب و هم بد مي خوانند.
 انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

نهج البلاغه یک شاهکار ادبی در تعلیمات اسلامی است که در آن توجه به عزّت و کرامت انسان و سلامت عقل و روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. سخنان حکمت آمیز این کتاب که با عقل و اندیشه آدمی سروکار دارند حقایق بسیار متعالی و معانی بسیار ژرفی را در مورد شناخت خدا، انسان، و جهان با فصاحت و بلاغت تمام بیان می کنند و آگاهی های ارزشمندی را در هریک از این زمینه ها ارائه می دهند. خطابه ها احساسات راکد انسان را در جهت ستیز با فساد و تباهی و بی عدالتی بر میانگیزند، و موعظه ها انسان را از خواب غفلت بیدار و خطراتی را که می توانند دل و روان آدمی را ضعیف و بیمار کنند یادآور می شوند.
 مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

به عكس در جوامعي كه انسجام و هستي آنها را بايد پيوند دروني، بدون ارتباط با مبداء و مركز خارجي، تامين و تضمين كند، اولويت با نظام است . تازه آن نظام است كه جا و مكان و موقعيت فرد و جمع را در چهارچوب خود و در قلمرو خود مشخص مي كند . نظام حاكم بر فرد و جمع است و كيفيت و نوع حاكميت نظام بر فرد و بر جمع است كه سرنوشت مساله سابق الذكر، يعني اصالت فرد يا اصالت جمع را مشخص مي كند .
Powered by TayaCMS