شرح مناجات شعبانیه قسمت پنجم

شرح مناجات شعبانیه قسمت پنجم  

قسمت پنجم

اِلهی اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلی مِنْکَ بِذلِکَ وَ اِنْ کانَ قَدْدَنا اَجَلی وَ لَمْ یُدْنِنی مِنْکَعَمَلی فَقَدْ جَعَلْتُ الْاِقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَیْکَ وَسیلَتی.

معبودِ من! اگر از من درگذری چه کسی از تو شایسته تر به گذشت می باشد واگر عمرم به سر رسیده باشد و هنوز عملم موجبِ قُرب به تو نشده باشد اقراربه گناهانم را نزد تو وسیله و دستاویزِ قُربِ به سمت تو قرار می دهم.

تقاضایِ عفو از خداوند و اعتراف به تقصیر، روح حاکم بر فرازهای فوق است.

«اِلهی اِنْ عَفَوْت...».

تقاضای عفو

عفو کن زین بندگان تن پرست

عفو از دریای عفو اولیتر است

عفو کن ای عفو در صندوق تو

سابق لطف همه مسبوقِ تو

مولانا

تقاضای عفو از خداوندِ «عَفُوّ» در جای جای ادعیه اهل بیت علیهم السلام مشهود استو از جمله درخواست هایی است که به فراوانی تکرار شده است. تا آنجا که ازآداب قنوت وِتر، در نماز شب، آن است که ذکر «اَلْعَفْو» را سی صد بار تکرار کند.

به هر حال، نکته قابل ذکر اینکه تا پهنه جان آدمی به آب حیات «عفو»شست وشو نگردد، صفای قدم یار، در آن پهنه، پدیدار نخواهد شد، و تا آینه دل ازغبار معاصی و کدورت ها، صیقلی نیابد، جمال یار، در آن تابان نخواهد گشت.

آیینه شو جمالِ پری طلعتان طلب

جاروب کن خانه را و سپس میهمان طلب

حاصل سخن آنکه، در واقع، تقاضای عفو از خداوند، مقدمه است برایدریافت فیوضات سرشار الهی و راهی است به سوی بارگاه لایزال پروردگار جهان.

دارم امید عاطفتی از جناب دوست

کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست

دانم که بگذرد ز سر جرم من که او

گرچه پَریوَش است ولیکن فرشته خوست

پروردگارا! چشمان خود را به عفوت دوختیم، و دل های خود را به رحمتتبشارت دادیم. در چشمان ما برق شادی دریافت عفوت را بنشان و در صحرایدل هامان، باران پر طراوت رحمتت را نازل فرما.

«وَ اِنْ کانَ قَدْ دَنا اَجَلی...».

اعتراف به تقصیر

دو نکته از این فراز

الف) اقرار به گناهان از طرف بنده ـ البته نزد معبود خویش ـ از خصال پسندیده ونیکو می باشد. زیرا هیچ بنده ای، هر چه هم اهتمام ورزد، نخواهد توانست حقپروردگارش را آن گونه که سزاوار اوست ادا نماید. تا آنجا که نبی اکرم صلی الله علیه و آله اینگونه به پیشگاه خدای خویش عرضه می دارد:

«اَنَا لا اُحْصی ثَناءً عَلَیْکَ اَنْتَ کَما اَثْنَیْتَ عَلی نَفْسِکَ؛ من از عهده ثنا و ستایش تو برنخواهم آمد. تو همان گونه ای که خود، ثنایت نمودی».(48)

به همین سبب و به حکم عقل و وجدان، اعتراف به تقصیر و اقرار به معاصی،در محضر حضرت پروردگار، امری مطلوب می باشد که نفس این عمل، گامیمهم در تثبیت بندگی بنده، در پیشگاه معبودش می باشد. در مناجات ابوحمزهثمالی نیز می خوانیم:

اِلهی اِنْ کانَ قَدْ دَنا اَجلی وَ لَمْ یُقَرِّبْنی مِنْکَ عَمَلی فَقَدْ جَعَلْتُ الْاِعْترافَ اِلَیْکَبِذَنْبی وَسائِلَ عِلَی

خدایا! اگر اجلم نزدیک شده باشد ولی عمل من موجب قُرب تو نشده باشد،پس من اعتراف به تقصیر را وسیله قُربِ به تو قرار می دهم.

و در روایتی نیز از امام موسی بن جعفر علیه السلام وارد شده است که به فرزندشفرمود:

یا بُنَیَّ عَلَیْکَ بِالْجِدِّ لا تُخْرِجَنَّ نَفْسَکَ مِنْ حَدِّ التَّقْصیرِ فی عِبادَةِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَطاعَتَهُ، فَاِنَّ اللّهَ لا یُعْبَدُ حَقَّ عِبادَتِهِ.

ای فرزندم، همواره کوشش کن، ولی خودت را در عادت و طاعت خدای عزّو جلّ بی تقصیر مدان، زیرا، خداوند، چنان که شایسته است، پرستش نشود.(49)

در حکایتی آمده است: مردی در بنی اسرائیل چهل سال عبادت خدا کرد وسپس قربانی کرد، ولی از او پذیرفته نشد. با خود گفت: فلانی! اعمالِ ناشایستِ توسبب شد که خداوند قربانی ات را نپذیرد.

در این هنگام آوایی از سوی خداوند شنید که ای مرد عابد، نکوهشی که ازخود کردی و اعترافی که به تقصیر خود کردی، از عبادتِ چهل سال بهتر بود.(50)

بنده همان به که ز تقصیر خویش

عذر بدرگاه خدا آورد

ورنه سزاوار خداوندیش

کس نتواند که به جا آورد

سعدی

ب) چنانچه از این فراز از مناجات استفاده می شود، نفسِ اِقرار و اعتراف بهتقصیر، نزد بارگاه کبریایی، می تواند، قُرب به پروردگار را نیز به همراه داشتهباشد. چنانچه امام علیه السلام این گونه اشاره فرمود که: «اگر در پایان عمر عملم، موجباتِقُرب به تو را فراهم نساخت، من، به وسیله اقرار به تقصیر، به تو نزدیک خواهم شد».

این بخش از سخن را با سخنانی از آگوستین قدیس و ویلیام جیمز به پایانمی بریم. آگوستین قدیس در کتاب اعترافاتِ خود چنین می گوید:

ای سرچشمه حیات! روزگار ما چنین سپری می شود آن گاه که از تو، ای یگانهخالق راستین هر آنچه بوده و هست، روی بر می تابیم و به جای دل بستن بهکُل، مغرورانه به پاره ای از آفرینش تو دل می بندیم. طریق رجعت ما به سویتو، همانا طریق خضوع و ایمان است. آن گاه که نزد تو به گناهان خویشاعتراف می کنیم. دامان ما را از عادات پلید، پیراسته می گردانی و گناهانمان رامی بخشایی(51) تو ناله درماندگان را می شنوی و از غُل و زنجیری که خود بهدست و پای خویش بسته ایم، رهایی مان می بخشی.(52)

از ویلیام جیمز نیز چنین نقل است:

اعتراف به گناه خویش، یک قسمت از تزکیه نفس است که هر کس، پیش ازتوجه مستقیم به مقام الوهیت، احتیاج دارد که در خود ایجاد کند. آن کس کهبه گناه خود اعتراف می کند، حداقل این است که ریا و تزویر را کنار گذارده،دریچه قلب خود را باز کرده، با اقرار به گناه و تقصیر خویش، رو به درگاهخداوند می آورد.(53)

ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم

از بدِ حادثه اینجا به پناه آمده ایم

لنگرِ حلمِ تو ای کشتی توفیق کجاست

که در این بحرِ کَرَم غرق گناه آمده ایم

آبرو می رود، ای ابر خطاپوش ببار

که به دیوان عمل نامه سیاه آمده ایم

حافظ

 

پاورقی:

 

48. فرغانی، سعید الدّین سعید، مشارق الدّراری، شرح تائیّه ابن فارض، تألیف، با مقدمه و تعلیقات:سیّد جلال الدین آشتیانی، قم، دفترتبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ دوم، 1379.

 

49. فروزان فر، بدیع الزّمان، احادیث و قصص مثنوی، تهران، انتشارات امیر کبیر، چاپ اول، 1376.

 

50. قدیس آگوستین، اعترافات، ترجمه: سایه میثمی، ویراستار: مصطفی ملکیان، تهران، دفتر پژوهش ونشر سهروردی، چاپ سوم، 1381.

 

51. قشیری، عبدالکریم بن هوازن، رساله قشیریّه، با تصحیحات و استدراکات: بدیع الزّمان فروزانفر،تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی،چاپ هفتم، 1381.

 

52. قمی، شیخ عباس، سفینة البحار، تقدیم و اشراف: علی اکبر الهی خراسانی، بنیاد پژوهش هایاسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1416ه . ق.

 

53. کلیات اقبال لاهوری، با مقدمه و شرح احوال و تفسیر کامل احمد سروش، تهران، سنایی، چاپهفتم، 1376.

 تهیه وتنظیم : رسول غفارپور

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

 اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

امام على عليه السلام : [خداوند] زمين را ايجاد كرد و آن را نگه داشت، بى آن كه وى را مشغول سازد. و آن را بر جايى بدون قرار استوار كرد و بى هيچ پايه اى بر پايش داشت و بى هيچ ستونى برافراشتش و آن را از كجى و انحراف نگاه داشت و از افتادن و شكافتن آن جلوگيرى كرد .
 نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

و آبهای ساکن را به مواج سرکش برگردانید تا آنجا که آبها روی هم قرار گرفتند و چون قله های بلند کوهها بالا آمدند امواج تند کف های برآمده از آبها را در هوای باز و فضای گسترده بالا بردند تا جایی که از آن هفت آسمان پدید آمد.آسمان پایین را چون موج مهار شده و آسمان بالا را مانند سقف استوار قرار داد.
 انسان شناسی

انسان شناسی

آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نیروی اندیشه، که وی را به تلاش اندازد، و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوار حی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی بکار گیرد،
 علي(عليه السّلام) و انسان شناسي قرآني

علي(عليه السّلام) و انسان شناسي قرآني

طرفداران اين انديشه از گذشته اي دور با روش ها و متدهاي گوناگون در پي شناخت نهاد آدمي هستند. آنها گاه از گزاره هاي ديني مدد مي گيرند و گاه تجربه، عقل و عرفان را به ياري مي طلبند. گروهي از ايشان انسان را ذاتاً خوب معرفي مي کنند و عده اي ذات انسان را بد و شرور نشان مي دهند و بعضي انسان را هم خوب و هم بد مي خوانند.
 انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

نهج البلاغه یک شاهکار ادبی در تعلیمات اسلامی است که در آن توجه به عزّت و کرامت انسان و سلامت عقل و روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. سخنان حکمت آمیز این کتاب که با عقل و اندیشه آدمی سروکار دارند حقایق بسیار متعالی و معانی بسیار ژرفی را در مورد شناخت خدا، انسان، و جهان با فصاحت و بلاغت تمام بیان می کنند و آگاهی های ارزشمندی را در هریک از این زمینه ها ارائه می دهند. خطابه ها احساسات راکد انسان را در جهت ستیز با فساد و تباهی و بی عدالتی بر میانگیزند، و موعظه ها انسان را از خواب غفلت بیدار و خطراتی را که می توانند دل و روان آدمی را ضعیف و بیمار کنند یادآور می شوند.

پر بازدیدترین ها

 اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

امام على عليه السلام : [خداوند] زمين را ايجاد كرد و آن را نگه داشت، بى آن كه وى را مشغول سازد. و آن را بر جايى بدون قرار استوار كرد و بى هيچ پايه اى بر پايش داشت و بى هيچ ستونى برافراشتش و آن را از كجى و انحراف نگاه داشت و از افتادن و شكافتن آن جلوگيرى كرد .
 انسان شناسی

انسان شناسی

آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نیروی اندیشه، که وی را به تلاش اندازد، و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوار حی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی بکار گیرد،
 نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

و آبهای ساکن را به مواج سرکش برگردانید تا آنجا که آبها روی هم قرار گرفتند و چون قله های بلند کوهها بالا آمدند امواج تند کف های برآمده از آبها را در هوای باز و فضای گسترده بالا بردند تا جایی که از آن هفت آسمان پدید آمد.آسمان پایین را چون موج مهار شده و آسمان بالا را مانند سقف استوار قرار داد.
 انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

نهج البلاغه یک شاهکار ادبی در تعلیمات اسلامی است که در آن توجه به عزّت و کرامت انسان و سلامت عقل و روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. سخنان حکمت آمیز این کتاب که با عقل و اندیشه آدمی سروکار دارند حقایق بسیار متعالی و معانی بسیار ژرفی را در مورد شناخت خدا، انسان، و جهان با فصاحت و بلاغت تمام بیان می کنند و آگاهی های ارزشمندی را در هریک از این زمینه ها ارائه می دهند. خطابه ها احساسات راکد انسان را در جهت ستیز با فساد و تباهی و بی عدالتی بر میانگیزند، و موعظه ها انسان را از خواب غفلت بیدار و خطراتی را که می توانند دل و روان آدمی را ضعیف و بیمار کنند یادآور می شوند.
 مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

به عكس در جوامعي كه انسجام و هستي آنها را بايد پيوند دروني، بدون ارتباط با مبداء و مركز خارجي، تامين و تضمين كند، اولويت با نظام است . تازه آن نظام است كه جا و مكان و موقعيت فرد و جمع را در چهارچوب خود و در قلمرو خود مشخص مي كند . نظام حاكم بر فرد و جمع است و كيفيت و نوع حاكميت نظام بر فرد و بر جمع است كه سرنوشت مساله سابق الذكر، يعني اصالت فرد يا اصالت جمع را مشخص مي كند .
Powered by TayaCMS