ابراز محبت در بین همسران از نطر اسلام

ابراز محبت در بین همسران از نطر اسلام

ابراز محبت به عمل

محبت و شیوه‏های نمایاندن آن

محبت كه اساس آسودگی و آرامش است همچون كشتی نجاتی است كه بر امواج خشمگینِ مشكلات زندگی در حركت است. كشتی‏ای كه یك زن مهربان و هنرمند، ناخدای آن می‏باشد. زیرا تسكین و آرامش‏بخشی به زندگی، رسالتی است كه بر دوش زنان نهاده شده است.

«فأن تعلم أنّ اللّه‏ جعلها لكَ سكنا و أنسا فتعلَمَ أنّ ذلك نعمة من اللّه‏َ؛ (من لا یحضره الفقیه، ج‏2، ص: 621)

خداوند متعال زن را برای شوهرش مایه ی آسودگی و آرامش قرار داده، او نعمت بزرگ الهی است.»

دست حكیم پروردگار همخوان با رسالتی كه بر دوش زنان قرار داده، استعداد مهرورزی، محبوبیت و مطلوبیت را نیز در فطرت و غریزه ی ایشان نهاده است.

به قول استاد شهید مطهری(ره):

«طبیعت، مرد را مظهرطلب و عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن ... غریزه مرد، طلب و نیاز است و غریزه زن جلوه و ناز.»

 روشن است اگر زنان در مسیر طبیعی فطرت خویش و در پرتو آشنایی با معارف دینی و آموزه‏های روانشناسی ـ كه روشنگر راه زندگی خانوادگی است ـ بتوانند به وظایف خویش عمل كنند و به جای آنكه وزیر اقتصاد یا مأمور نظافت باشند، نماد رحمت و مهربانی باشند، بسیاری از مشكلات و موانع را در مسیر زندگی عاشقانه از سر راه برداشته‏اند.

«بدون تردید غالب كشاكش‏های خانوادگی، سردی‏ها، بی‏اعتنایی‏ها، بی‏رغبتی‏ها، خانه‏گریزی‏ها، ستیزها، جدایی‏ها و طلاق‏های بین زن و شوهرها به دلیل فقدان آرامش روانی در كانون خانواده و عدم تأمین نیازهای عاطفی و روانی به وجود می‏آید.»

اما برای چاره ی این گونه مشكلات فقط شناخت ریشه ی مشكلات و پی بردن به ضرورت و اهمیت محبت كافی نیست بلكه زنان باید شیوه‏های به كارگیری عواطف سرشار خود را بیاموزند. قصد داریم در طی چندمقاله به بیان دو شیوه ی مهم نمایاندن محبت ب‏پردازیم:

1- ابراز زبانی

2- ابراز عملی

ایجاد، افزایش و ابراز عشق و محبت از راه زبان

 هر كسی می‏تواند با دو زبان سخن بگوید؛ با زبان عاطفه و احساس، یا با زبان عقل و منطق. اكنون صحبت از زبان عاطفی است. زبان عاطفی (مثبت یا منفی) به خاطر ارتباط مستقیمی كه با قلب و جان شنونده دارد، تأثیر بسیاری در ایجاد یا سلب محبت می‏گذارد. چون بحث در ایجاد و افزایش و حفظ محبت است، به ذكر دو كاربرد مهم زبان عاطفی (مثبت) در ایجاد و ازدیاد عشق و محبت می‏پردازیم:

1. ابراز عشق با صراحت و صداقت (جملات عاشقانه) كه لحظه‏های یكنواخت زندگی را شیرین و لبریز از لذت و هیجان می‏كند.

به قول «مترلینگ»:

«زندگی وقتی لذت‏بخش است كه در آن، لذات كوچك و عشق‏های كوچك وجود داشته باشد و همین چیزهای كوچك است كه ما را به زندگی پای‏بند می‏كند.»

واژه‏های عاشقانه و دلنشین، به طور شگفت‏انگیزی می‏تواند آفریننده ی لذت‏های كوچك باشد. ابراز محبت با صراحت و در عین صداقت و راستی در حالی كه آمیخته با هیجانات روحی است، محبت را تا مرز عشق می‏رساند كه شیرینی و حلاوت لذت آن را باید در عمق دل‏ها جستجو كرد ولی پنهان كردن عشق، محبت را خفه می‏كند و می‏میراند.

هیچ گاه نباید غرور و یا كمرویی مانع ابراز عشق و علاقه شود، یا در طول زمان مشكلات زندگی و گاه مشاجرات و درگیری‏ها باعث شود ابراز عشق و علاقه ترك شود بلكه باید همواره و در همه حالات زندگی طوری رفتار كنیم كه فضای عاطفی از بین نرود و جایی برای گفتن جملات عاشقانه و البته صادقانه بماند؛ چرا كه برخی زنان می‏پندارند مردها به خاطر روحیه ی خاص مردانه‏شان اهمیتی به این حرف‏ها نمی‏دهند و نیازی به شنیدن عبارات محبت‏آمیز و دلنشین ندارند در حالی كه تجربه و تحقیقات روانشناسی، نادرستی این مطلب را اثبات كرده است.

«در مردان هر چقدر هم كه به ظاهر والامقام و قوی باشند، باز هم لایه‏هایی از دوران كودكی باقی می‏ماند كه آنها را نیازمند دلداری می‏كند.»

استفاده از این گونه جملات كار ساده‏ای نیست بلكه هنری است كه مهارت خاص می‏طلبد. اگر روح صداقت نداشته باشند و در لحظات خاص زندگی و حالات ویژه‏ای ـ كه تشخیص آن به عهده ی خودتان است ـ گفته نشوند، دلربایی خود را از دست می‏دهند و حالت كلیشه‏ای و خسته‏كننده‏ای پیدا می‏كنند.

امام صادق(ع) می‏فرماید:

«... لا غنی بالزّوجة فیما بینها و بین زوجها الموافق لها عن ثلاث خصال و هُنّ ... و اظهار العشق له بالخلابة؛ (تحف العقول، النص، ص: 323)

... زن در روابط بین خود و شوهرِ همدلش، از سه خصلت بی‏نیاز نمی‏باشد كه یكی ...، اظهار عشق با دلربایی است.»(6)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

  پیشگفتار

پیشگفتار

هر چند معاد، موضوع اصلى اين كتاب را تشكيل نمى دهد، ولى از لابه لاى آن مى توان به خوبى و روشنى ابعاد گوناگون آن را دريافت . از اين رو نگارنده بر آن شده است كه در اين باره تحقيقى به عمل آورد كه نتيجه اين تحقيق و بررسى چيزى است كه در برابر خوانندگان قرار گرفته ، و به نام معاد در نهج البلاغه تقديم مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

يکى از برنامه‏ هاى مهمى که تمامى پيامبران الهى پس از خداپرستى، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد بوده است؛ زيرا در سايه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق مى يابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پيدا مى کند. از اين رو ما مسلمانان معتقديم که خداوند بارى تعالى در روز قيامت، همه انسان‏ها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پيشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسيدگى شود.
 مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد یعنی اعتقاد خدا به منزله سرآغاز آفرینش و معاد یعنی اعتقاد به سرانجام انسان و عالم. مبدأ و معاد مجموعه اعتقادهای انسان را در بر می گیرد. از بدو پیدایش اسلام، پیشوایان دین، راه و رسم ارتباط با خدا را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بیان نموده و بر سرانجام زندگی و اعمال انسان تاکید ورزیده اند. در مقابل گروه های متعدد معنویت گرا نگاهی متفاوت به این مسأله را بیان داشته اند برخی منکر مبدأ و معاد گشته اند و برخی تفسیری غلط از آن، بیان نموده اند.
 بهشت چگونه مكانى است؟

بهشت چگونه مكانى است؟

پس اگر با ديده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنيا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زيورها و منظره هاى دل انگيز و زيباى آن كه براى تو آفريده شده است بيزارى جسته و با انديشيدن در صداى برگ هاى درختانى كه در اثر وزش نسيم پديد مى آيد و ريشه هاى آن درختان در درون تپه هايى از مشك بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گرديده است، و نيز با انديشيدن در خوشه هاى مرواريد، و شاخه هاى تر و تازه آن، و ظاهر شدن آن ميوه ها به صورت هاى گوناگون، در پوست شكوفه هاى آن درختان، جان تو حيران و سرگردان و از خود بيخود مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

اين درس را به بحث مرگ و رستاخيز اختصاص داده ايم كه از پايه هاى اصلى ايمان و عمل است. امام علیه السلام در اين خطبه "خطبه 109" مطالب مختلفى را بيان كرده كه، بخشى از آن را كه درباره ى مرگ و قيامت است برايتان انتخاب كرده ايم در آغاز وضع انسانها به هنگام مرگ را مجسم مى كند مى گويد: 'وضعى كه به هنگام مرگ براى آنان پيش مى آيد وصف ناشدنى است'. "فغير موصوف ما نزل بهم".

پر بازدیدترین ها

  پیشگفتار

پیشگفتار

هر چند معاد، موضوع اصلى اين كتاب را تشكيل نمى دهد، ولى از لابه لاى آن مى توان به خوبى و روشنى ابعاد گوناگون آن را دريافت . از اين رو نگارنده بر آن شده است كه در اين باره تحقيقى به عمل آورد كه نتيجه اين تحقيق و بررسى چيزى است كه در برابر خوانندگان قرار گرفته ، و به نام معاد در نهج البلاغه تقديم مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

يکى از برنامه‏ هاى مهمى که تمامى پيامبران الهى پس از خداپرستى، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد بوده است؛ زيرا در سايه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق مى يابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پيدا مى کند. از اين رو ما مسلمانان معتقديم که خداوند بارى تعالى در روز قيامت، همه انسان‏ها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پيشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسيدگى شود.
 مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد یعنی اعتقاد خدا به منزله سرآغاز آفرینش و معاد یعنی اعتقاد به سرانجام انسان و عالم. مبدأ و معاد مجموعه اعتقادهای انسان را در بر می گیرد. از بدو پیدایش اسلام، پیشوایان دین، راه و رسم ارتباط با خدا را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بیان نموده و بر سرانجام زندگی و اعمال انسان تاکید ورزیده اند. در مقابل گروه های متعدد معنویت گرا نگاهی متفاوت به این مسأله را بیان داشته اند برخی منکر مبدأ و معاد گشته اند و برخی تفسیری غلط از آن، بیان نموده اند.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

اين درس را به بحث مرگ و رستاخيز اختصاص داده ايم كه از پايه هاى اصلى ايمان و عمل است. امام علیه السلام در اين خطبه "خطبه 109" مطالب مختلفى را بيان كرده كه، بخشى از آن را كه درباره ى مرگ و قيامت است برايتان انتخاب كرده ايم در آغاز وضع انسانها به هنگام مرگ را مجسم مى كند مى گويد: 'وضعى كه به هنگام مرگ براى آنان پيش مى آيد وصف ناشدنى است'. "فغير موصوف ما نزل بهم".
 بهشت چگونه مكانى است؟

بهشت چگونه مكانى است؟

پس اگر با ديده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنيا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زيورها و منظره هاى دل انگيز و زيباى آن كه براى تو آفريده شده است بيزارى جسته و با انديشيدن در صداى برگ هاى درختانى كه در اثر وزش نسيم پديد مى آيد و ريشه هاى آن درختان در درون تپه هايى از مشك بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گرديده است، و نيز با انديشيدن در خوشه هاى مرواريد، و شاخه هاى تر و تازه آن، و ظاهر شدن آن ميوه ها به صورت هاى گوناگون، در پوست شكوفه هاى آن درختان، جان تو حيران و سرگردان و از خود بيخود مى گردد.
Powered by TayaCMS