حکمت 469 نهج البلاغه : بزرگترین گناه

حکمت 469 نهج البلاغه : بزرگترین گناه

متن اصلی حکمت 469 نهج البلاغه

موضوع حکمت 469 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 469 نهج البلاغه

469 وَ قَالَ عليه السلام أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَخَفَّ بِه صَاحِبُهُ

موضوع حکمت 469 نهج البلاغه

بزرگ ترين گناه

(اعتقادى)

ترجمه مرحوم فیض

469- امام عليه السّلام (در باره گناه) فرموده است 1 أشدّ الذّنوب ما استخفّ (تا آخر، اين فرمايش عينا همان فرمايش سيصد و چهلم است كه ترجمه و شرحش گذشت جز آنكه در آن ما استهان بجاى ما استخفّ بيان شده و معنى هر دو يكى است)

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1304)

ترجمه مرحوم شهیدی

477 [و فرمود:] سخت ترين گناهان گناهى بود كه گناهكار آن را سبك شمارد 2.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 444)

شرح ابن میثم

449- و قال عليه السّلام:

أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَخَفَّ بِهَا صَاحِبُهُ

المعنى

و ذلك أنّه يدوم عليه لاستسهاله إيّاه حتّى يصير ملكة و خلقا لا ينفكّ عنه بخلاف ما يستصعبه فإنّه يوشك أن يقلع عنه قبل استحكامه. و قد مرّ تفسيره.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 467)

ترجمه شرح ابن میثم

449- امام (ع) فرمود:

أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَخَفَّ بِهَا صَاحِبُهُ

ترجمه

«سخت ترين گناهان، گناهى است كه صاحب گناه آن را سبك شمارد.»

شرح

توضيح آن كه گنهكار به خاطر سبك شمردن گناه، آن را به حدّى ادامه مى دهد كه به صورت ملكه و خويى جدايى ناپذير در مى آيد، برخلاف گناهى كه مهمّ تلقّى كند، كه چه بسا آن را پيش از استحكام، ريشه كن سازد، تفسير اين سخن قبلا گذشت.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 790)

شرح مرحوم مغنیه

468- أشدّ الذّنوب ما استخفّ به صاحبه.

المعنى

تقدم مع الشرح في الحكمة 347، و هذا نصها بالحرف: «أشد الذنوب ما استهان به صاحبه»

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 484)

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

(453) و قال عليه السّلام: أشدّ الذنوب ما استخفّ به صاحبه.

المعنى

قد سبق من حكمه عليه السّلام ما يقرب من تلك و فسّرناه هنالك، و يشدّد الذّنب الاستخفاف به من وجوه: 1- الاستخفاف بالذّنب هتك لحرمة المولى و توهين لأمره، و الهتك و التوهين بحضرة الحقّ عظيم و شديد.

2- الاستخفاف تجرّي على ارتكاب الخلاف و التجرّي هو مخّ العصيان الموجب للعقاب و النكران.

3- الاستخفاف على الذّنب موجب للاصرار عليه، و الاصرار على الصغيرة كبيرة موبقة فلا ينبغي لأحد أن يعصيه في أمره و إن كان قليلا في ظنّه.

الترجمة

فرمود: سخت ترين گناهان آن گناهيست كه بنظر گنهكارش سبك و بى مقدار آيد.

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 543)

شرح لاهیجی

(505) و قال (- ع- ) اشدّ الذّنوب ما استخفّ به صاحبه يعنى و گفت (- ع- ) كه سخت ترين گناهان آن گناهى است كه خفيف و سبك بشمرد انرا كننده ان گناه

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 333)

شرح ابن ابی الحدید

485 وَ قَالَ ع: أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَخَفَّ بِهَا صَاحِبُهَا

عظم المصيبة على حسب نعمة العاصي- و لهذا كان لطم الولد وجه الوالد كبيرا- ليس كلطمة وجه غير الوالد- . و لما كان البارئ تعالى أعظم المنعمين- بل لا نعمة إلا و هي في الحقيقة من نعمه و منسوبة إليه- كانت مخالفته و معصيته عظمة جدا- فلا ينبغي لأحد أن يعصيه في أمر و إن كان قليلا في ظنه- ثم يستقله و يستهين به- و يظهر الاستخفاف و قلة الاحتفال بمواقعته- فإنه يكون قد جمع إلى المعصية معصية أخرى- و هي الاستخفاف بقدر تلك المعصية- التي لو أمعن النظر لعلم أنها عظيمة- ينبغي له لو كان رشيدا أن يبكي عليها الدم فضلا عن الدمع- فلهذا قال ع أشد الذنوب ما استخف بها صاحبها

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 20، ص 246)

شرح نهج البلاغه منظوم

[467] و قال عليه السّلام:

أشدّ الذّنوب ما استخفّ به صاحبه.

ترجمه

اين همان سخن 340 است كه شرحش گذشت لكن بجاى ما استهان ما استخفّ آمده است كه معناى هر دو يكى است.

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 242)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

  پیشگفتار

پیشگفتار

هر چند معاد، موضوع اصلى اين كتاب را تشكيل نمى دهد، ولى از لابه لاى آن مى توان به خوبى و روشنى ابعاد گوناگون آن را دريافت . از اين رو نگارنده بر آن شده است كه در اين باره تحقيقى به عمل آورد كه نتيجه اين تحقيق و بررسى چيزى است كه در برابر خوانندگان قرار گرفته ، و به نام معاد در نهج البلاغه تقديم مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

يکى از برنامه‏ هاى مهمى که تمامى پيامبران الهى پس از خداپرستى، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد بوده است؛ زيرا در سايه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق مى يابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پيدا مى کند. از اين رو ما مسلمانان معتقديم که خداوند بارى تعالى در روز قيامت، همه انسان‏ها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پيشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسيدگى شود.
 مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد یعنی اعتقاد خدا به منزله سرآغاز آفرینش و معاد یعنی اعتقاد به سرانجام انسان و عالم. مبدأ و معاد مجموعه اعتقادهای انسان را در بر می گیرد. از بدو پیدایش اسلام، پیشوایان دین، راه و رسم ارتباط با خدا را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بیان نموده و بر سرانجام زندگی و اعمال انسان تاکید ورزیده اند. در مقابل گروه های متعدد معنویت گرا نگاهی متفاوت به این مسأله را بیان داشته اند برخی منکر مبدأ و معاد گشته اند و برخی تفسیری غلط از آن، بیان نموده اند.
 بهشت چگونه مكانى است؟

بهشت چگونه مكانى است؟

پس اگر با ديده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنيا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زيورها و منظره هاى دل انگيز و زيباى آن كه براى تو آفريده شده است بيزارى جسته و با انديشيدن در صداى برگ هاى درختانى كه در اثر وزش نسيم پديد مى آيد و ريشه هاى آن درختان در درون تپه هايى از مشك بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گرديده است، و نيز با انديشيدن در خوشه هاى مرواريد، و شاخه هاى تر و تازه آن، و ظاهر شدن آن ميوه ها به صورت هاى گوناگون، در پوست شكوفه هاى آن درختان، جان تو حيران و سرگردان و از خود بيخود مى گردد.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

اين درس را به بحث مرگ و رستاخيز اختصاص داده ايم كه از پايه هاى اصلى ايمان و عمل است. امام علیه السلام در اين خطبه "خطبه 109" مطالب مختلفى را بيان كرده كه، بخشى از آن را كه درباره ى مرگ و قيامت است برايتان انتخاب كرده ايم در آغاز وضع انسانها به هنگام مرگ را مجسم مى كند مى گويد: 'وضعى كه به هنگام مرگ براى آنان پيش مى آيد وصف ناشدنى است'. "فغير موصوف ما نزل بهم".

پر بازدیدترین ها

  پیشگفتار

پیشگفتار

هر چند معاد، موضوع اصلى اين كتاب را تشكيل نمى دهد، ولى از لابه لاى آن مى توان به خوبى و روشنى ابعاد گوناگون آن را دريافت . از اين رو نگارنده بر آن شده است كه در اين باره تحقيقى به عمل آورد كه نتيجه اين تحقيق و بررسى چيزى است كه در برابر خوانندگان قرار گرفته ، و به نام معاد در نهج البلاغه تقديم مى گردد.
 بهشت چگونه مكانى است؟

بهشت چگونه مكانى است؟

پس اگر با ديده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنيا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زيورها و منظره هاى دل انگيز و زيباى آن كه براى تو آفريده شده است بيزارى جسته و با انديشيدن در صداى برگ هاى درختانى كه در اثر وزش نسيم پديد مى آيد و ريشه هاى آن درختان در درون تپه هايى از مشك بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گرديده است، و نيز با انديشيدن در خوشه هاى مرواريد، و شاخه هاى تر و تازه آن، و ظاهر شدن آن ميوه ها به صورت هاى گوناگون، در پوست شكوفه هاى آن درختان، جان تو حيران و سرگردان و از خود بيخود مى گردد.
 مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد در نهج البلاغه ، با نگاه تطبیقی به معنویت‌های کاذب

مبدأ و معاد یعنی اعتقاد خدا به منزله سرآغاز آفرینش و معاد یعنی اعتقاد به سرانجام انسان و عالم. مبدأ و معاد مجموعه اعتقادهای انسان را در بر می گیرد. از بدو پیدایش اسلام، پیشوایان دین، راه و رسم ارتباط با خدا را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بیان نموده و بر سرانجام زندگی و اعمال انسان تاکید ورزیده اند. در مقابل گروه های متعدد معنویت گرا نگاهی متفاوت به این مسأله را بیان داشته اند برخی منکر مبدأ و معاد گشته اند و برخی تفسیری غلط از آن، بیان نموده اند.
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

اين درس را به بحث مرگ و رستاخيز اختصاص داده ايم كه از پايه هاى اصلى ايمان و عمل است. امام علیه السلام در اين خطبه "خطبه 109" مطالب مختلفى را بيان كرده كه، بخشى از آن را كه درباره ى مرگ و قيامت است برايتان انتخاب كرده ايم در آغاز وضع انسانها به هنگام مرگ را مجسم مى كند مى گويد: 'وضعى كه به هنگام مرگ براى آنان پيش مى آيد وصف ناشدنى است'. "فغير موصوف ما نزل بهم".
 معاد در نهج البلاغه

معاد در نهج البلاغه

يکى از برنامه‏ هاى مهمى که تمامى پيامبران الهى پس از خداپرستى، مردم را به آن توجه مى دادند، اعتقاد به معاد بوده است؛ زيرا در سايه اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق مى يابد و اعمال و رفتار انسان ارزش و معنا پيدا مى کند. از اين رو ما مسلمانان معتقديم که خداوند بارى تعالى در روز قيامت، همه انسان‏ها را دوباره زنده خواهد کرد تا در پيشگاه او، به حساب اعمال و رفتارشان رسيدگى شود.
Powered by TayaCMS