ده پرتو از مشترکات دو بانوی بهشتی(پرتو هفتم:مقام صبر)

ده پرتو از مشترکات دو بانوی بهشتی(پرتو هفتم:مقام صبر)

اشاره

ده پرتو از مشترکات دو بانوی بهشتی

پرتو هفتم: مقام صبر

صبر مریم علیهاالسلام:

صبر مریم در انجیل لوقا:

صبر کریمه:

شهر ساوه:

شهر قم:

اشاره

نویسنده: مهدی رضوانی پور

ده پرتو از مشترکات دو بانوی بهشتی

پرتو هفتم: مقام صبر

صبر، خویشتن داری در برابر ناملایمات است که امیر بیان، علی(ع) می فرماید:

"اَلصَّبرُ اَنْ یَحتمِلَ الرجلُ مَا یَنُوبُهُ و یَکظِمُ مَا یَغْضِبُهُ؛(1)

صبر آن است که آدمی پیشامدهای بد را تحمّل کند و جلوی خشم خود را بگیرد." و به اصطلاح دانشمندان علم اخلاق:

"عبارت است از ثبات نفس و اطمینان آن و مضطرب نگشتن آن در بلایا و مصایب و مقاومت کردن با حوادث و شداید به نحوی که سینه او تنگ نشود و خاطر او پریشان نگردد و گشادگی و طمأنینه که پیش از حدوث آن واقعه است، زوال نپذیرد."(2)

صبر صفتی متعالی است که تنها بندگان خاص خدای رحمان و صاحبان عزم و ثبات قدم از بین رسولان، شایسته بهره مندی از آن هستند؛ چنان که خداوند متعال به پیامبر خاتم(ص) فرمود:

"فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ اوُلُوا الْعَزمِ مِنَ الرُّسُلِ؛(3)پس صبر کن همچنان که صاحبان عزم از رسولان صبر نمودند."

و صابران کسانی هستند که به موجب شکیبایی توأم با معرفت در مقابل مصیبتها، باده نوش صهبای طهور نوید و بشارت ربوبی می گردند:

"وَ بَشِّرِ الصَّابرینَ الَّذینَ اِذَا اَصَابَتْهُم مصیبهٌ قالوا اِنَّا لِلَّهِ و اِنَّا اِلَیه رَاجعونَ؛(4)

و به صبر کنندگان مژده بده، آنان که چون مصیبتی به ایشان برسد، گویند: همانا ما از خداییم و به سوی خدا باز می گردیم"؛ مژده و بشارتی که حکایت از بهشت جاوید الهی و سلام فرشتگان آسمانی دارد:

"وَالَّذینَ صَبَروُا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ... اوُلئکَ لَهُمْ عُقْبَی الدَّار جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها و مَنْ صَلَحَ مِنْ ءَابَائِهِمْ و اَزْوَاجِهِمْ و ذُرِّیَّاتِهِم وَ الْمَلاَئِکَهُ یَدْخُلوُنَ عَلَیهِم مِنْ کُلِّ بابٍ سَلامٌ عَلَیْکُمْ بمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ؛(5)

و آنهایی که به خاطر رضایت و خوشنودی پروردگارشان صبوری می کنند... پایان نیک سرای دیگر برای آنهاست؛ بهشتهای جاویدان که آنان به همراه پدران و همسران و فرزندان صالح خود وارد آن می شوند و فرشتگان از هر دری بر آنان وارد می گردند (و به آنها می گویند:) سلام بر شما به خاطر صبر و استقامتتان، چه پایان خوبی در این سرا نصیبتان شد."

ناز پرورد تنعّم نبرد راه به دوست عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد(6)

صبر مریم علیهاالسلام:

برای شناخت میزان سختیها و مشکلاتی که مریم عذرا(س) در سراسر زندگی خود متحمل شد و در برابر آن شکیبایی و صبوری را در پیش گرفت، کافی است صحنه ای را تجسّم کنیم که حضرت مریم(س) توسط روح القدس آگاهی می گردد که باید به کلمه الهی، عیسای مسیح(ع)، بنابر اراده و مشیت ربوبی باردار شود و آبروی خویش را از دست رفته ببیند.

غم تنهایی، سنگینی حمل و رنج زایمان از یک سو و ترس از زخم زبان و شماتت مردم و اندوه از بین رفتن آبرویی که ثمره عمری عبادت، مجاهدت و اعمال نیک بوده است از سوی دیگر، برای او از جان دادن سخت تر می نماید که در هنگام وضع حمل با چشمانی اشکبار و دلی پر حسرت، آرزو می کند:

"یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هذا و کُنتُ نَسْیاً مَنْسِیّاً؛(7)

ای کاش من قبل از این مرده بودم و فراموش شده از یاد رفته بودم"؛ لکن در این هنگام طفلی که در رحم دارد، پیام آور شادی از عالم غیب می گردد و او را چنین دلداری می دهد:

"اَلاَّ تَحْزَنِی قَدْ جَعَل رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیّاً وَ هُزِّی اِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَهِ تُسَاقِطْ عَلَیکِ رُطَباً جَنِیّاً فَکُلِی وَ اشْرَبِی وَ قَرِّی عَیْناً؛(8)

اندوه مدار که به تحقیق در زیر (پای) تو نهری قرار دارد، و تنه درخت خرما را به سوی خود بکش تا رطب تازه چیده بر تو فرو ریزد، پس بخور و بیاشام و روشن باشد چشم تو."

صبر مریم در انجیل لوقا:

این روشنایی چشم و شادمانی مریم(س) در نتیجه صبر و استقامتی که پیشه خویش ساخت، در انجیل لوقا این گونه انعکاس یافته که وقتی به ملاقات خواهرش، الیزابت، همسر زکریای نبی(ع) رفت، الیزابت به او گفت: "تو ایمان آوردی که هر چه خدا بگوید، همان شود. برای همین است که خدا چنین نعمت بزرگی به تو بخشیده است. مریم جواب داد: راستی با چه کلماتی از خداوند تشکر کنم. نجات دهنده ام، خدا، چه شادی به من بخشیده است! چون به من ناچیز هم توجه فرموده و حالا مردم هر نسل نام مرا به نیکی یاد خواهند کرد."(9)

صبر کریمه:

زندگی کوتاه کریمه اهل بیت، حضرت معصومه(س) نیز مشحون از دردها و رنجها و حوادث اندوهگین است که کمتر بانویی با سن و سال حضرتش تاب و تحمل آن را دارد. اسارت پدر و سپس از دست دادن او که به دستور خلیفه وقت، هارون الرشید و در زندان سندی ابن شاهک (در سال 183 ق.) به شهادت رسید و آن گاه دوری از برادرش، امام علی بن موسی الرضا(ع) که به فرمان مأمون سفری تبعید گونه در سال 200 ق. به آن حضرت تحمیل شد، غم و اندوه فراوانی را بر وجود آن بانوی جوان وارد آورده بود که به دنبال دریافت نامه ای از برادر محبوب و امام عصر خود، تصمیم گرفت در سال 201 ق. برای رسیدن به لقای یگانه عزیزش، رنج سفر به دیار غربت را بر خود هموار نماید و به همراه پنج تن از برادران خود و تنی چند از برادرزادگان و غلامان و کنیزان، راه "مرو" را در پیش بگیرد.(10)

شهر ساوه:

اما چون در مسیر این سفر طولانی به شهر ساوه رسیدند، بنا به نقلی، عده ای از دشمنان اهل بیت(ع) به همراهی مأموران حکومتی به کاروان آن ودیعه الهی حمله نمودند و تعدادی از همراهان و برادران حضرت را به شهادت رساندند. سوز هجران امام رضا(ع)، سنگینی این واقعه غم انگیز و فشار اندوه از دست دادن همراهان به گونه ای بود که دختر موسی بن جعفر(ع) به سختی بیمار شد و به خادم خود فرمود: "مرا به شهر قم ببرید؛ زیرا از پدرم شنیدم که فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ما می باشد."(11)

2- 110 . ودیعه آل محمد، ص 12.

شهر قم:

و بدین ترتیب، به سمت قم حرکت نمود، اما در ایام کوتاهی که پس از آن واقعه، چون شقایقی داغ دیده در برهوت خشک دنیا به سر برد، هرگز زبان به شکایت باز نکرد و جام صبر و شکیبایی را از کف نداد و با ظرفیت اقیانوس گونه خود تنها به راز و نیاز عاشقانه با معبود خویش پرداخت.

بنابراین، می توان گفت که سراسر حیات فاطمه معصومه(س) در محنتکده عالم ملک تجلیگاه صبر و استقامت به همراه ثمرات روحفزای آن است؛ صبری که به بیان رسول ختمی مرتبت(ص) دارای اقسام سه گانه ذیل است:

"صبر در مصیبت و بلا، صبر بر طاعت و بندگی، صبر از معصیت و گناه."(12) و نتایج و ثمرات هر یک به ترتیب، رضا به قضای الهی، انس با حق، و تقوای نفس می باشد.

پاورقی

  1. زبده التصانیف، ص 499.
  2. انوارالمشعشعین، ج 2، ص 285
  3. غرر الحکم و درر الکلم، ص 281، ح 6231.
  4. معراج السعاده، ص 501.
  5. سوره احقاف: 46، آیه 35.
  6. سوره بقره: 2، آیه 155 و 156.
  7. سوره رعد: 13، آیه 22 تا 24.
  8. دیوان غزلیات حافظ، غزل 159.
  9. سوره مریم: 19، آیه 23.
  10. همان، آیات 24 تا 26.
  11. انجیل لوقا، ب 1، آیات 45 تا 48.
  12. ر. ک: کریمه اهلبیت، ص 172.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

نبوت در نهج البلاغه

نبوت در نهج البلاغه

همچنين در هدف اين پيام بحث مى كنيم، آيا هدف در اين حادثه چه بود: رفاه زندگى مادي، برداشتن فاصله طبقاتي، بالا بردن سطح انديشمندى و هوشمندي، مخالفت با قدرتها، با توجه به قدرتها؟، اينها سوالهائى ست كه براى شناختن آن حادثه، حادثه اى كه بى گمان يك واقعيت اجتماعى به حساب مى آيد، لازم است و پاسخ به اين سوالها روشنگر آن حادثه خواهد بود.
 ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʂ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(2)

حضرت در خطبه اى ديگر اين نكته را متذكر مى شوند كه پيامبراكرم صلوات الله عليه در زماني ظهور نمودند كه هيچ پيامبر ديگرى حضور نداشته است." أرسله على حين فترة من الرسل، و طول هجعة من الأمم، و انتفاض من المبرم... ذلك القرآن فاستنطقوه."؛ خداوند پيامبر(ص) را هنگامى فرستاد كه پيامبران حضور نداشتند، و امت ها در خواب غفلت بودند، و رشته هاى دوستى و انسانيت از هم گسسته بود.
 نبوت شناسی

نبوت شناسی

پزشك امت رسول الله صلى الله عليه و آله طبيب دوار بطبه، قدا حكم مراهمه، و اءحمى مواسمع، يضع ذلك حيث الحاحة اليه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پزشكى است سيار كه با طب خويش ‍ همواره به گردش مى پردازد و مرهم ها را به خوبى آماده ساخته و به هنگام نياز آنها را به كار مى برد.
No image

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(1)

پس از قرن ها تحقيق و بررسى درباره مسائل ديني، هنوز پرده از اسرار بسيارى از آنها برداشته نشده است، كه از جمله آنها اسرار نهفته نبوت و بعثت است، اگرچه از ظواهر آيات قرآن مى توان استفاده كرد كه بعثت پيامبران الهي، به ويژه پيامبراسلام صلى الله عليه و آله داراى اهدافى مى باشد. با توجه به آيات الهى به برخى از اهداف بعثت انبياء اشاره مى نمائيم.
 بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.

پر بازدیدترین ها

 نبوت در نهج البلاغه

نبوت در نهج البلاغه

ان شئتَ ثنّيتُ بموسى كليم الله حيث يقول: (ربّ انى لِما أنزلت إلىّ من خير فقير)؛ و اللهِ ما سأله الّا خبزا يأكله، لانه كان ياكل بقلة الارض. اگر بخواهى پيامبر دیگرى را به عنوان الگو نام ببرم او موسى عليه السلام است، آن گاه كه فرمود: (پروردگارا! من به آنچه از خير و نيكى برايم نازل کنى نيازمندم) به خدا سوگند، حضرت موسى عليه السلام به جز نانى كه بخورد از خدا نخواست، زيرا او گياهان زمين مى خورد.
 بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.
 پيامبرى و پيشوايى

پيامبرى و پيشوايى

انسان به طور فطرى عاشق کمال مطلق است و خداوند از نوع انسان پیمانى فطرى گرفته است که جز او را نپرستند، اما عوامل مختلفى چون: استکبار، خودخواهى، حرص، تعلق هاى پست و وابستگى ها بر این فطرت سایه مى افکنند و آدمى مصداق کمال را اشتباه مى گیرد و به پیمان فطرت خود وفا نمى کند. پیامبران در رسالت خود مردمان را به وفاى به پیمان فطرى و رو کردن به کمال مطلق حقیقى فرا مى خوانند.
نبوت در نهج البلاغه

نبوت در نهج البلاغه

همچنين در هدف اين پيام بحث مى كنيم، آيا هدف در اين حادثه چه بود: رفاه زندگى مادي، برداشتن فاصله طبقاتي، بالا بردن سطح انديشمندى و هوشمندي، مخالفت با قدرتها، با توجه به قدرتها؟، اينها سوالهائى ست كه براى شناختن آن حادثه، حادثه اى كه بى گمان يك واقعيت اجتماعى به حساب مى آيد، لازم است و پاسخ به اين سوالها روشنگر آن حادثه خواهد بود.
 سيماى پيامبر اكرم(ص) در آيينه نهج‏ البلاغه

سيماى پيامبر اكرم(ص) در آيينه نهج‏ البلاغه

درباره اسوه بودن آن حضرت و لزوم اقتدا به او مى فرمايد: «فَتأسَّ بِنَبِيّك الاَطيبِ الاَطهر(صلى اللّه عليه و آله و سلّم) فَاِنّ فِيه اُسوَةٌ لِمَن تَأسّى وَ عَزاءً لِمَن تَعَزّى وَ اَحَبُّ العِبادِ اِلَى اللّه اَلمتأسّى بِنَبِيّه وَ المَقتَصّ لِاَثرِه؛ پس به پيامبر پاكيزه و پاكت اقتدا كن، كه در (راه و رسم) او الگويى است براى الگو طلبان و مايه فخر و بزرگى است براى كسى كه خواهان بزرگوارى باشد، محبوب ترين بنده نزد خدا كسى است كه از پيامبرش پيروى كند و گام بر جايگاه قدم او نهد و راز الگو بودن حضرت نيز اصالت و جامعيّت اوصاف آن حضرت است
Powered by TayaCMS