روابط دختر و پسر قبل از ازدواج در اسلام (2)

روابط دختر و پسر قبل از ازدواج در اسلام (2)

● عشق و علاقه‌ی قبل از ازدواج.....!

دوستی بین دختر و پسر قبل از ازدواج به هیچ شیوه‌ای جایز نیست هرچند امروز به وضوح ‌شاهد آن هستیم و در این روابط ‌به یک سری مسائل روی می‌آورند که آیین مبین اسلام آن را جایز نمی‌داند، ‌متاسفانه امروزه شاهد دختران و پسرانی هستیم که ‌به ‌شیوه‌ای مخفی ‌با همدیگر ارتباط ‌دارند ‌که آن را ‌خاطرخواهی می‌نامند و از طرف دیگر با ‌هم صحبت می‌کنند، ‌قرار ‌ملاقات می‌گذارند، ‌و از طریق ‌نامه و تلفن و.... با هم تماس می‌گیرند و آن را با حرف‌های ‌نرم وسوسه‌انگیز می‌آرایند که سبب تضعیف ‌نفس و درون ‌در مقابل هوی و هوس می‌شود، ‌سپس ‌از ‌طرف دختر ناز و عشوه‌ی ‌ بیشتری ‌در حرف زدن‌ها سر می‌زند و علاوه بر آن نگاه‌های وسوسه انگیزشان بر هم، ‌که خدا می‌داند چه تاوان و عقوبتی به دنبال خواهد داشت ‌شاید فکر کنند با این ارتباط ‌دوستی در جامعه محبوب می‌شوند ولی آیا هیچ شفاعتی نزد خداوند برایشان به همراه خواهد داشت؟ در حالی که هم‌چنان‌که بحث شد اگر حب و دوستیت سبب سرپیچی از اوامرخداوند ودوری از او گردد ‌نوعی ‌شریک ‌برایش قائل شده‌ای.

پیامبر گرامی اسلام (ص)می‌فرمایند: "إیاکم ‌و الدخول علی النساء فوالذی نفسی بیده ما خلا رجل بامراة الا دخل الشیطان بینهم" [الطبری]یعنی «از اختلاط با زنان بپرهیزید، ‌قسم به خدایی که نفسم ‌به دست اوست هیچ مردی زنی را ترک نمی‌کند در حالی با هم دو نفری خلوت کرده‌اند ‌مگر ‌آنکه شیطان ‌سوّمی آنها ‌بوده باشد.»

حال خواهر و برادر ایمانی! می‌دانید که اگر شیطان ‌مابین دختر و پسری واقع شد آنها را به سوی چه تاوانی سوق خواهد ‌داد و ‌چه وسوسه و تمایلی در این نشستن‌ها پدید خواهد آورد برهمین اساس ‌است که اسلام ‌خلوت زن و مرد ‌نامحرم ‌را ‌با همدیگر جایز نمیداند (چه حرف زدن و نگریستن به همدیگر باشد وچه ‌از آن بیشتر....)تا آنها را از عملی که خداوند حرام کرده ‌حفظ کند، ‌همه ‌می‌دانیم غریزه جنسی قوی‌ترین غریزه است و خلوت دختر و پسر با هم سبب تحریک آن و کشاندن آن دو به طرف گناه و... می‌شود. پس لازم است دختر و پسر هیچ‌گاه با هم‌دیگر خلوت نکنند مگر با حضور یکی از محارم دختر، ‌آنهم با رعایت اصول مطرح شده ؛و این سبب تقوی ‌و پرهیزگاری ‌و آرامش درون است، ‌نه چیز دیگر. خداوند متعال می‌فرمایند: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یصْنَعُونَ» (النور /۳۰) یعنی؛ ای محمد بگو به مردان مومن ‌که ‌نگاه‌هایشان ‌را ‌از ‌نامحرم ‌نگه ‌دارند ‌و پاکدامنی ‌پیشه ‌کنند واین ‌سبب ‌تزکیه‌ی ‌آنهاست ‌و خداوند بر اعمال آنها اگاه ‌است.

بر همین ‌اساس، ‌ارتباط دختر و پسر قبل ‌از ‌ازدواج ‌حرام ‌شده است هر چند با هم قرار پیوند ازدواج در آینده را نیز بسته باشند و این را هم باید دانست که بدون ‌تشکیل زندگی مشترک محبت واقعی پدید نمی‌آید... در حالی که عشق ومحبت مفهومی پاک و دوام دار است، ‌به شرطی که ‌در جایگاه ‌خود ‌به ‌کار آید، ‌مثل ‌دوستی خداوند متعال و پیامبر و همسر وفرزند و اقوام ‌و... اما ‌کدام ‌از یک ‌از ما اگر یک نفر از جنس مخالف خود را دوست داشت، ‌به او فکر نخواهد کرد و خیالش به سوی او روانه نخواهد شد و صفاتش را در ذهن مجسم نخواهد کرد تا اینکه آتش شوق ‌دیدار محبوب ‌در او ‌به ‌خاموشی گراید؟ سؤالم از شما خواهر و برادر عزیز اینست که آیا تمام این‌ها بدون تشکیل ‌زندگی زناشویی میسر خواهد شد؟

● چه وقت می‌توان ابراز عشق و علاقه کرد؟

بی شک دوستی وعشق حلال است اگر به شیوه‌ای صحیح به کار آید ‌( منظورم ‌آن دوستی و پیوند ‌بین ‌دختران ‌و پسران امروزی نیست)بلکه همان طور که قبلا اشاره شد، ‌همین دوستی و محبت حرام خواهد بود در صورتی که ‌سبب غفلت ‌و دوری ‌از برنامه خدا وپیامبرش شود، ‌به ‌عبارتی دیگر خداوند به زن مسلمان اجازه ‌نداده است قبل از زندگی زناشویی با مردان ‌به شیوه‌ای ‌که همراه ‌با ناز ‌و عشوه، ‌که توجه مردان را جلب ‌می‌کند ‌صحبت ‌کند ‌هم‌چنان ‌که ‌خداوند ‌متعال ‌به ‌همسران ‌پیامبر می‌فرماید: «یا نِسَاءَ النَّبِی لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنْ النِّسَاءِ إِنْ اتَّقَیتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً»  ( الأحزاب / 32 )‌این هم آداب و رفتاری است که خداوند متعال به همسران پیامبر( که الگوی سایر زنان میباشند) فرمان ‌می‌دهد تا خود را با آن ‌بیارایند و خداوند فرمود: ‌«...فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ...» یعنی به شیوه‌ای همراه با ناز ‌و عشوه با مردان (نامحرم) سخن نگویید.

همچنین خداوند می‌فرماید: «وَقُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً» یعنی هنگامی سخن گفتن با ‌حیا ومتانت حرف بزنید و از ناز و عشوه (همچنان ‌که ‌با ‌شوهران ‌خود حرف می‌زنید) برحذر باشید ‌خواهر عزیز! برای همین است که باید خود را از این شیوه رفتارها دور نگه‌داری ‌و عشق و علاقه‌ خود را نثار ‌هیچ کس جز برای همسرت نگردانی. یعنی ‌ابراز ‌تمایل و دوستی به او و.... که در این آیه به ‌وضوح ‌به ‌این ‌مسائل اشاره شده است. پس خواهرم آگاه باش که در دام گناه و زشتی نیفتی در حالی ‌که ‌آن را ‌احساس ‌نمی‌کنی، ‌بلکه ‌خود را ‌با خلق خوی زن مسلمان ایمان‌دار زینت ده و خود و دینت را محفوظ بدار و ‌به هنگام صحبت کردن ‌به شیوه‌ی ‌سنگین و محکم و همراه با ادب و متانت عمل کن به‌گونه‌ای که سبب برانگیختن هوی و هوس سُست‌دلان ‌نشود ‌و... بی‌شک به هنگام صحبت کردن اگر حس علاقه ودوستی خود را ‌نسبت ‌به ‌مردان نامحرم ابراز کنی ( چه به تنهایی با هم باشید و چه افراد دیگری ‌هم ‌حضور ‌داشته باشند) در حقیقت تمام احساسات و اشتیاق او را نسبت به ‌خود ‌تحریک ‌کرده‌ای ‌که مناسب مؤمن نیست و انجام آن جایز نیست، ‌هم‌چنین ‌اگر پسر این رفتار را در ‌قبال دختر انجام دهد و با حرف‌های نازک و محبت‌آمیز به او نزدیک شود تمام ‌احساسات و شوق و علاقه‌اش را نسبت به خود تحریک می‌کند و ‌بی‌گمان با این رفتارها در منجلاب فتنه و آشوب خواهند افتاد و در آینده نیز دچار ‌نابسامانی‌هایی خواهند ‌شد، ‌وهرکس خواهان رسیدن به ‌غرایز و امیال ‌خود ‌است ‌بهتر ‌است ‌ابراز ‌این ‌حس دوستی و عاشقانه را برای زندگی زناشویی با همسر خود به تعویق بیاندازد که ابراز آن قبل از ازدواج چندها تاوان و فساد به‌دنبال خواهد داشت، ‌به‌طوری ‌که ‌بعد از ازدواج نیز هرگز به هم‌دیگر اعتماد کامل نخواهند داشت و آشیانه خوش‌بختی ‌آن‌ها با کوچکترین گردباد روزگار از هم خواهد پاشید.

جوانی که توانایی ازدواج ندارد بهتر است روزه بگیرد ‌تا ‌اینکه ‌خداوند ‌دری از درهای رحمتش را بر او بگشاید واین پیروی از سفارش حضرت رسول (ص)است که می‌فرماید: "یا معشر الشباب من استطاع منکم البائة فلیتزوج ‌و من لم ‌یستطع ‌فعلیه ‌بالصوم فانه ‌له ‌وجاء"  (مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج‌14، ص: 153)‌ یعنی ‌ای ‌جوانان ‌اگر توانایی دارید، ‌ازدواج کنید و هر کس توانایی ندارد ‌بهتر ‌است ‌روزه ‌بگیرد، ‌چرا که روزه قلعه و سدی ‌است ‌در ‌برابر گناه ‌و ‌سبب پاکی نفس و درون است ‌و اگر صبر پیشه کنید ثواب آن نزد خدا است. ‌

تو با ‌روزه ‌گرفتن ‌افسار ‌هوی و هوست را در دست گرفته وآن را تسلیم اوامر خداوند متعال ‌گردانیده‌ای ‌و ‌این ‌نیز ‌جزیی از جهاد نفس ‌محسوب می‌شود که پاداش آن نزد خدا است هم‌چنان‌که خداوند می‌فرماید: «والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» (العنکبوت / 69 )یعنی: کسانی که در راه ‌ما تلاش و کوشش می‌کنند راه راست را بر آنها می‌نمایانیم.

● در باره‌ی دوستی ما بین دختر و پسر

خداوند متعال در وصف زنان ایمان‌دار می‌فرماید: «...وَلا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ...» ‌ (النساء / 25 )یعنی دوستی برای خود برنگزیده‌اند (آشکارا یا ‌پنهان) و در این آیه برایمان ‌به وضوح معلوم می‌شود ‌که دوستی دختر و پسر جایز نیست و هنگامی‌که ‌خداوند چیزی ‌ را ‌جایز ‌نمی‌داند حتماً حکمتی در آن ‌نهفته ‌است.

‌دختران دارای احساسات لطیفی هستند و ‌اگر دختری با پسری ارتباط داشته باشد ‌و آن ‌پسر او را به شیوه‌ای به سوی خود متمایل نموده و به او وعده‌ی تشکیل خانواده را داد و آن دختربه او متمایل شد و سپس بر حسب هر گونه شرایطی آن پسر از ادامه‌ی کار منصرف شد و او را ‌رها کرد، ‌به احتمال زیاد به دختر لطمه‌ی روانی زیادی خواهد رسید و آثار مخربی ‌بر ‌روح ‌و روان او بر جای خواهد گذاشت که ‌به ‌سختی میتواند ‌آن را فراموش کند و در آینده ‌مشکلات خاصی را برایش به ‌بار می‌آورد. ‌بدان که خداوند مهربان بیش از خود ما خواهان نفع و سود ماست، ‌پس لازم است گوش به فرمانش ‌بوده ‌و خود را از ‌محرمات ‌دور بداریم وقبل از هر چیزی هدفمان رضایت پروردگار باشد نه چیز دیگر.خداوند متعال می‌خواهد ‌که ما را از ‌هوی و هوس دور ‌بدارد و ما را از ‌افتادن ‌در ‌دام شیطان محفوظ کند، ‌این است ‌که او تمام درهای ‌مختوم ‌به ‌گناه ‌را ‌بر ما ‌بسته است، ‌و ارتباط ‌بین دختر و پسر زمینه‌ی مساعدی است برای حضور شیطان، ‌تا ‌در درونمان نفوذ کند و تمام اعتقادات دینیمان را از رگ و ریشه بدرآورد و ما را از راه راست منحرف کند همچنان که سبب بیرون راندن ‌اجدادمان، ‌آدم و حوا از بهشت شد و همچنین مثل خودش که تا ابد در گمراهی و تاریکی خواهد ماند و می‌خواهد ما را نیز همچون خود توشه‌ی جهنم گرداند.

بار دیگر به اصل مطلب بر ‌می‌گردیم ‌اگر نگاهی بر دوستی و ‌روابط ‌ بین ‌دختران و پسران ‌بیاندازیم ‌هرگونه گناه و نافرمانی خدا را شاهد خواهیم بود، ‌از خلوت‌هایشان گرفته ‌تا ‌نگاه‌های حرام ‌و ‌وسوسه‌برانگیز ‌و ‌سخن گفتن‌های نازک ‌همراه ‌با احساسات عاشقانه برای همدیگر، ‌که ‌خداوند ‌آن را ‌جایز ‌ندانسته ‌و طبق آیات ‌آن ‌را حرام ‌کرده ‌است و سایر مضرات آن را ‌که ‌خدا ‌می‌داند.... ما نیز به عنوان امّت مسلمان که دارای آیین و عرف خاص خود هستیم، ‌نه فرهنگ ما ‌و نه آیین ما اجازه ‌چنین پیوند‌های نامشروعی را ‌نمی‌دهد ‌هر ‌چند ‌امروزه ‌در دانشگاه‌ها و سایر اماکن شاهد چنین روابطی ‌هستیم. ‌باید ‌مواظب ‌باشیم ‌که ‌صحبت‌ها ‌و برخوردهایمان با جنس مخالف جز در زمینه‌های معروف ‌و ‌شایسته ‌صورت نگیرد و حدود خداوند را با ‌جان و دل پاس بداریم.

در پایان از خداوند متعال خواستاریم که راه راست را ‌به ‌همه‌ی ما نشان دهد و ‌فکر و عقیده‌ی سالمی نصیبمان گرداند و بر ما نیز واجب است در هر حال حریم خداوند را نگه داریم، ‌خداوند می‌فرماید:

«وَمَن یَتَّقِ ٱللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجاً وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَحْتَسِبُ» (الطلاق ۲و۳) یعنی کسی که از خداوند بترسد و به خاطر او کاری را ‌انجام ‌ندهد ‌خداوند درِ ‌خوشبختی را بر او ‌می‌گشاید ‌و از راهی به ‌او می‌بخشد که خود انسان از آن متعجب است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

نبوت در نهج البلاغه

نبوت در نهج البلاغه

همچنين در هدف اين پيام بحث مى كنيم، آيا هدف در اين حادثه چه بود: رفاه زندگى مادي، برداشتن فاصله طبقاتي، بالا بردن سطح انديشمندى و هوشمندي، مخالفت با قدرتها، با توجه به قدرتها؟، اينها سوالهائى ست كه براى شناختن آن حادثه، حادثه اى كه بى گمان يك واقعيت اجتماعى به حساب مى آيد، لازم است و پاسخ به اين سوالها روشنگر آن حادثه خواهد بود.
 ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʂ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(2)

حضرت در خطبه اى ديگر اين نكته را متذكر مى شوند كه پيامبراكرم صلوات الله عليه در زماني ظهور نمودند كه هيچ پيامبر ديگرى حضور نداشته است." أرسله على حين فترة من الرسل، و طول هجعة من الأمم، و انتفاض من المبرم... ذلك القرآن فاستنطقوه."؛ خداوند پيامبر(ص) را هنگامى فرستاد كه پيامبران حضور نداشتند، و امت ها در خواب غفلت بودند، و رشته هاى دوستى و انسانيت از هم گسسته بود.
 نبوت شناسی

نبوت شناسی

پزشك امت رسول الله صلى الله عليه و آله طبيب دوار بطبه، قدا حكم مراهمه، و اءحمى مواسمع، يضع ذلك حيث الحاحة اليه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پزشكى است سيار كه با طب خويش ‍ همواره به گردش مى پردازد و مرهم ها را به خوبى آماده ساخته و به هنگام نياز آنها را به كار مى برد.
No image

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(1)

پس از قرن ها تحقيق و بررسى درباره مسائل ديني، هنوز پرده از اسرار بسيارى از آنها برداشته نشده است، كه از جمله آنها اسرار نهفته نبوت و بعثت است، اگرچه از ظواهر آيات قرآن مى توان استفاده كرد كه بعثت پيامبران الهي، به ويژه پيامبراسلام صلى الله عليه و آله داراى اهدافى مى باشد. با توجه به آيات الهى به برخى از اهداف بعثت انبياء اشاره مى نمائيم.
 بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.

پر بازدیدترین ها

نبوت در نهج البلاغه

نبوت در نهج البلاغه

همچنين در هدف اين پيام بحث مى كنيم، آيا هدف در اين حادثه چه بود: رفاه زندگى مادي، برداشتن فاصله طبقاتي، بالا بردن سطح انديشمندى و هوشمندي، مخالفت با قدرتها، با توجه به قدرتها؟، اينها سوالهائى ست كه براى شناختن آن حادثه، حادثه اى كه بى گمان يك واقعيت اجتماعى به حساب مى آيد، لازم است و پاسخ به اين سوالها روشنگر آن حادثه خواهد بود.
 نبوت در نهج البلاغه

نبوت در نهج البلاغه

ان شئتَ ثنّيتُ بموسى كليم الله حيث يقول: (ربّ انى لِما أنزلت إلىّ من خير فقير)؛ و اللهِ ما سأله الّا خبزا يأكله، لانه كان ياكل بقلة الارض. اگر بخواهى پيامبر دیگرى را به عنوان الگو نام ببرم او موسى عليه السلام است، آن گاه كه فرمود: (پروردگارا! من به آنچه از خير و نيكى برايم نازل کنى نيازمندم) به خدا سوگند، حضرت موسى عليه السلام به جز نانى كه بخورد از خدا نخواست، زيرا او گياهان زمين مى خورد.
 پيامبرى و پيشوايى

پيامبرى و پيشوايى

انسان به طور فطرى عاشق کمال مطلق است و خداوند از نوع انسان پیمانى فطرى گرفته است که جز او را نپرستند، اما عوامل مختلفى چون: استکبار، خودخواهى، حرص، تعلق هاى پست و وابستگى ها بر این فطرت سایه مى افکنند و آدمى مصداق کمال را اشتباه مى گیرد و به پیمان فطرت خود وفا نمى کند. پیامبران در رسالت خود مردمان را به وفاى به پیمان فطرى و رو کردن به کمال مطلق حقیقى فرا مى خوانند.
 بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.
 شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
Powered by TayaCMS