مهارت جذ ب جوانان 16

مهارت جذ ب جوانان 16

روش پنجم

مقدمه

فرمول کلیدی در جذب جوانان:

چند توصیة کاربردی در این زمینه:

دو دسته از عوامل شخصیت انسان را تهدید می کنند:

اصولی اساسی سلامت روانی و پرورش شخصیت.

بسم الله الرحمن الرحیم

روش پنجم

یکی دیگر از روشهای اختصاصی جذب جوانان ارزنده سازی یا برانگیختن عزت نفس در جوان است. بسیار می تواند مؤثر و مفید واقع شود.

مقدمه

در جذب جوانان توجه به ویژگی های حاکم بر نفسانیات آنها از مهم ترین عوامل جذب است. همة جوانان فطرتاً محبت پذیر و قهرستیز هستند یعنی هیچ جوانی از زور خوشش نمی آید، برخورد تحکمی کردن با جوان یعنی دفع کردن او برای همیشه. همة جوانان تشویق پذیر و تنبیه گریزند. تأیید طلب و انتقاد گریزند. دوستدار محبت و تعلق خاطرند. آرامش خواه و امنیت طلب اند. دوست دارند در محیطی سرشار از صمیمیت و صفا زندگی کنند. دوستدار موفقیت و گریزان از شکست و ناکامی اند. دوست دارند به استقلال فکری آنها ارزش نهاده شود. دوست دارند نقطة آغازین ارتباط با ایشان بدور از زبان تهدید و انتقاد و با اذعان به ویژگی های مثبت و توانمندی های ارزشمند آنها باشد. اینکه بگویی این نقطة مثبت در وجود تو هست دوست دارد ولو اگر انتقاد مثبت هم بکنی دوست ندارد. همة جوانها از رفتار مغرضانه، متکبرانه، غریبانه، حاکمانه و تنبیه گرانه و تهدید گرانه ناخرسند و گریزانند. جوانها دوست دارند به هویت فردی و ویژگی شخصیتی آنها توجه شود. با آنها صمیمانه و متواضعانه و شفیقانه و حکیمانه برخورد شود. جوانان تکریم پذیر و تحقیر گریزند لذا داشتن روحیة آزادمنشانه و احترام به شخصیت آنها جهت ایجاد دلگرمی و حسن ظن به مبلغ بسیار مؤثر است.

فرمول کلیدی در جذب جوانان:

اگر موقعیت جوان را بخوبی درک کنیم، اجازة حرف زدن و فرصت فکر کردن در اختیارش بگذاریم که راحت و آسوده با ما درد و دل کند. ما باید فرد قابل اعتمادی برای او شویم و به دنیایش نزدیک تر شویم و احساساتش را بهتر درک کنیم اگر همة اینها بوجود آمد زمینة جذب او فراهم شده است.

چند توصیة کاربردی در این زمینه:

1ـ با جوان همواره محترمانه و مؤدبانه برخورد کنیم.

2ـ قبل از آنکه به کارهای منفی او توجه کنیم به رفتارهای مثبت او توجه نشان دهیم.

3ـ اگر چه جوان دارای عیوبی است چشم پوشی از آن و پذیرفتن عیوبمان در جذب جوان و برطرف کردن عیوب جوان تأثیر گذار است.

4ـ در جذب جوانان هنگام مواجهة با او باید واقع بینانه عمل کرد نه آرمان گرایانه.

5ـ همیشه خود را در موقعیت جوان قرار بدهیم و جهت جذب او از دریچة دید جوان به دنیای او نگاه کنیم.

6ـ جهت جذب جوان خوب سخن گفتن، خوب گوش دادن و ابراز احساس خوب با او کردن گریزناپذیر است.

7ـ اگر جوانی که مي خواهیم جذب کنیم دارای رفتارهای ناهنجاری است باید آهسته آهسته به تغییر آنها همت گماشت. ناهنجاری ها را یک شبه نمی شود از بین برد لکن هیچ گاه نباید از تلاش ناامید شد.

یکی از روشهایی که مرحوم امام در جذب جوانان به آن اهمیت می داد ارزنده سازی است. می فرمود: بر شما جوانان ارزندة اسلام که مایة امید مسلمین هستید لازم می باشد که ملت ها را آگاه سازید و نقشه های شوم و خانمان سوز استعمارگران را برملا نمایید، در شناسایی اسلام بیشتر جدیت کنید، تعالیم مقدسة آن را بیاموزید و بکار بندید با کمال اخلاص در نشر و تبلیغ و معرفی اسلام به ملل دیگر و پیشبرد آرمان های بزرگ اسلام بکوشید برای پیاده کردن طرح حکومت اسلامی و بررسی مسائل آن اهتمام بیشتری به خرج دهید.

(صحیفة نور، ج 1، ص 186)

دو دسته از عوامل شخصیت انسان را تهدید می کنند:

الف) عوامل درونی

ب) عوامل بیرونی

اگر انسان در مقابل عوامل درونی تسلیم شد بطور طبیعی در برابر عوامل بیرونی هم تسلیم می شود. اما اگر در برابر عوامل درونی پیروز شد و تسلیم نشد و شخصیت و کرامت خود را حفظ کرد در برابر عوامل بیرونی هم پیروز می شود.

این عوامل درونی چیست و چگونه باید با آنها مبارزه کرد؟ دانشمندان می گویند هر انسانی دو تا (خود) دارد یک خود اصیل(عالی) دوم خود غیر اصیل (دانی). به این معنا نیست که انسان دو تا (من) دارد.

مثال شما صبح زود بعد از یکسال کار و تلاش با دوستان وعده کردید بروید یک روز خوشی را در کنار هم طی کنید. خستگی یکسال جمع شده همه چی آماده است تا از خانه بیرون می آیی می بینی پیرمرد همسایه از خانه آمده بیرون دارد ناله می زند شما هم می خواهی بروی اینجا دو کار می توانی بکنی رهایش کنی و بروی و یا از این سفر دست برداری و او را ببری دکتر؛ اگر این را صبح برداشتی بردی و حسابی بهش رسیدی و سرزنده اش کردی شب که برگشتی احساس پیروزی و موفقیت در تو ایجاد می شود پیروزی در مقابل چه کسی؟ پیروزی خود عالی بر خود دانی. اگر ول کردی و رفتی گردش شب دیدی مُرده کسی ندیده که تو گذاشتی و این را رفتی و خودش هم مرده اینجا احساس شکست در برابر چه کسی مي کنی؟ شکست من عالی از خود دانی انسان.

عزت نفس یعنی چه؟ یعنی گرامی داشتن خود اصیل و عالی. کسی که این خود عالی را حقیر کند ابتدا در مقابل عامل درونی که همان خود دانی است شکست خورده چنین کسی همیشه در مقابل عوامل بیرونی یعنی انسان های ظالم، متکبر و خودخواه عقب نشینی می کند و شیوة چاپلوسی و دنائت را در پیش می گیرد. انسان ذلیل ابتدا در مقابل خود می شکند سپس در مقابل دیگران و انسان با شخصیت و کرامت ابتدا در مقابل خود شکست ناپذیر است سپس در مقابل دیگران.

از امام سجاد (ع) پرسیدند: از همة مردم ارزشمندتر کیست؟ فرمود آنکس که تمام دنیا را با خود برابر نمی کند.

امام علی (ع) فرمودند: «من کرمت علیه النفس هانت علیه شهواته» کسی که خود را گرامی بدارد شهوات نزدش کوچک می شود. کسی که خود را گرامی بدارد یعنی من عالی. (حکمت 441 نهج البلاغه)

امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: مردم دنیا دو دسته اند، (یکدسته پیرو من عالی دستة دیگر پیرو من دانی) یکدسته به بازار جهان می آیند و خودشان را می فروشند(خود عالی) و برده می سازند. دستة دیگر نیز کسانی هستند که خود را در این بازار می خرند (خود عالی) و آزاد مي کنند. (حکمت 133 نهج البلاغه)

امام صادق (ع) می فرماید: بهای نفس خود را فقط خدای خود قرار می دهم چرا که در میان مخلوقات موجودی که هم ارزش نفس من باشد نیست. (بحار، ج 47، ص 25)

امام معصوم برای برانگیختن عزت نفس در جوان می فرماید: «لاتحقرن أحد من المسلمین فإن صغیرهم عندالله کبیر» تحقیر نکنید هیچ یک از مسلمین را حتی بچه ها نزد خدا بزرگند.

برانگیختن عزت نفس دادن شخصیت به خود یا جوان یکی دیگر از روش های اختصاصی جذب جوانان است.

اصولی اساسی سلامت روانی و پرورش شخصیت.

در معیارهای اسلامی وظایف انسان در سه بعد اساسی طبقه بندی شده اند:

الف) وظیفة انسان نسبت به خدا = شخصیت الهی (مربوط به علم عقاید)

ب) وظایف انسان نسبت به خود = شخصیت انسانی (مربوط به علم اخلاق)

ج) وظیفه انسان نسبت به دیگران = شخصیت اجتماعی (مربوط به علم روانشناسی اجتماعی)

الف) اصول اساسی وظیفه نسبت به خدا:

  1. اصل لزوم جهان بینی بر اساس علم شخصیت الهی به انسان می دهد، سعادت انسان را نمی شود با تخمین و ظن و گمان بدست آورد امور جزئی را می شود با ظن بدست آورد اما امور کلی علم و یقین نیاز دارد.
  2. اصل لزوم تطبیق رفتار ارادی با آموزه های توحیدی، قرار گرفتن در فرهنگ توحید الزامی است تنها راه نجات و سعادت قرار گرفتن در مسیر توحید است.
  3. اصل هدف دار بودن جهان هستی و دستیابی به رشد و تکامل، بر اساس این اصل زندگی معنا پیدا می کند و آدم در هر لحظه باید دنبال پویایی و جهش و تکامل بیشتری باشد.
  4. اصل نظارت خداوند بر انسان
  5. اصل پاداش و مجازات و جبران اساس اسلام بر پایة پاداش نسبت به اعمال خوب و مجازات نسبت به اعمال بد است.
  6. اصل لزوم توجه به نعمات خدادادی و جنبه های مثبت زندگی و شکرگزاری انسان را از پوچی گری خارج می کند.

ب) اصول اساسی پرورش شخصیت و سلامت روان در رابطه انسان با خود:

  1. اصل مسئول بودن انسان، انسان در برابر اعمال خودش مسئول است بر خوبش پاداش می گیرد و بر بدش عذاب.
  2. اصل اصالت اراده و لزوم برنامه ریزی بر اساس تفکر و تعقل در معیارهای اسلامی برای اراده اصالت قائل شده اند حتی خوردن باید هدفمند باشد.
  3. اصل آزادی و کرامت انسان بر اساس کنترل نفس از بدی ها و شهوات.
  4. اصل نظم حداکثر استفاده از فرصت و امکانات و دوری از مسائل غیرضروری در سایة نظم از سفارشات دین اسلام است.

  5. اصل لزوم توجه به ظرفیت روانی و عوامل تقویت کننده و محدود کنندة آن از جمله اصول پرورش شخصیت و سلامت روان در رابطه انسان با خود است. «لا یکلف الله نفسا الا وسعها»
  6. اصل همانند سازی با الگوهای برتر و حرکت به سوی برتر شدن «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة»
  7. اصل لزوم شناخت نیازها و برآوردن آنها در حد تکلیف «والذی هو یطعمنی و یسقین و اذا مرضت فهو یشفین»
  8. اصل لزوم توجه به این واقعیت که احکام الهی بر اساس دستیابی به مصلحت و دوری از ضرر می باشد.
  9. «عسی أن تکرهوا شیئا و هو خیر لکم»
  10. اصل لزوم حفظ آگاهی و تمرکز فکر دائمی یعنی حضور قلب در انجام کارها داشتن.
  11. اصل لزوم توجه به وجود راه حل های اختصاصی و تخصصی برای هر کاری. «فسئلوا أهل الذکر» «یسئلونک عن الاهلة»
  12. اصل لزوم پیش بینی مشکلات برای همه و پایداری در مقابل آنها «ولنبلونکم بشی من الخوف والجوع من......»
  13. اصل تکرار در رفتارهای تکاملی و عدم اصرار در رفتارهای سقوط دهنده «الذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلاة»
  14. اصل لزوم آماده شدن زمینه و زمان مناسب برای هر کار. پیامبر اول مخفی دعوت می کرد بعد أنذر عشیرة سپس هجرت و علنی کردن دعوت.
  15. اصل لزوم توجه به شرایط زمان و مکان و دفع افسد به فاسد. «حرم علیکم المیتة...فمن الضطر غیر باق»
  16. اصل لزوم اقرار به تقصیر و عذرخواهی در مواردی که کوتاهی از انجام تکلیف شده. « قالوا سبحان ربنا انا کنا ظالمین» (قلم ، 29)

ج) اصول اساسی پرورش شخصیت و سلامت روانی انسان نسبت به جوان یا دیگران.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

نبوت در نهج البلاغه

نبوت در نهج البلاغه

همچنين در هدف اين پيام بحث مى كنيم، آيا هدف در اين حادثه چه بود: رفاه زندگى مادي، برداشتن فاصله طبقاتي، بالا بردن سطح انديشمندى و هوشمندي، مخالفت با قدرتها، با توجه به قدرتها؟، اينها سوالهائى ست كه براى شناختن آن حادثه، حادثه اى كه بى گمان يك واقعيت اجتماعى به حساب مى آيد، لازم است و پاسخ به اين سوالها روشنگر آن حادثه خواهد بود.
 ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʂ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(2)

حضرت در خطبه اى ديگر اين نكته را متذكر مى شوند كه پيامبراكرم صلوات الله عليه در زماني ظهور نمودند كه هيچ پيامبر ديگرى حضور نداشته است." أرسله على حين فترة من الرسل، و طول هجعة من الأمم، و انتفاض من المبرم... ذلك القرآن فاستنطقوه."؛ خداوند پيامبر(ص) را هنگامى فرستاد كه پيامبران حضور نداشتند، و امت ها در خواب غفلت بودند، و رشته هاى دوستى و انسانيت از هم گسسته بود.
 نبوت شناسی

نبوت شناسی

پزشك امت رسول الله صلى الله عليه و آله طبيب دوار بطبه، قدا حكم مراهمه، و اءحمى مواسمع، يضع ذلك حيث الحاحة اليه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پزشكى است سيار كه با طب خويش ‍ همواره به گردش مى پردازد و مرهم ها را به خوبى آماده ساخته و به هنگام نياز آنها را به كار مى برد.
No image

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(1)

پس از قرن ها تحقيق و بررسى درباره مسائل ديني، هنوز پرده از اسرار بسيارى از آنها برداشته نشده است، كه از جمله آنها اسرار نهفته نبوت و بعثت است، اگرچه از ظواهر آيات قرآن مى توان استفاده كرد كه بعثت پيامبران الهي، به ويژه پيامبراسلام صلى الله عليه و آله داراى اهدافى مى باشد. با توجه به آيات الهى به برخى از اهداف بعثت انبياء اشاره مى نمائيم.
 بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.

پر بازدیدترین ها

 شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

شخصیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از منظر نهج البلاغه

از آنجا که نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) اسوه حسنه و الگوی مناسب برای همه انسانها در همه اعصار است، باید در پی شناخت آن شخصیت عالی مقام و سیره آن فرستاده الهی باشیم. با توجه به اینکه نزدیک ترین انسانها به نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و آگاه ترین انسانها به شخصیت آن پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، امام علی(علیه السلام) است، بهترین راه برای شناخت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) مراجعه به سخنان گهربار امام علی(علیه السلام) می باشد.
No image

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(1)

پس از قرن ها تحقيق و بررسى درباره مسائل ديني، هنوز پرده از اسرار بسيارى از آنها برداشته نشده است، كه از جمله آنها اسرار نهفته نبوت و بعثت است، اگرچه از ظواهر آيات قرآن مى توان استفاده كرد كه بعثت پيامبران الهي، به ويژه پيامبراسلام صلى الله عليه و آله داراى اهدافى مى باشد. با توجه به آيات الهى به برخى از اهداف بعثت انبياء اشاره مى نمائيم.
 ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʂ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(2)

حضرت در خطبه اى ديگر اين نكته را متذكر مى شوند كه پيامبراكرم صلوات الله عليه در زماني ظهور نمودند كه هيچ پيامبر ديگرى حضور نداشته است." أرسله على حين فترة من الرسل، و طول هجعة من الأمم، و انتفاض من المبرم... ذلك القرآن فاستنطقوه."؛ خداوند پيامبر(ص) را هنگامى فرستاد كه پيامبران حضور نداشتند، و امت ها در خواب غفلت بودند، و رشته هاى دوستى و انسانيت از هم گسسته بود.
 سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

سیمای رسول خدا از منظر نهج البلاغه

در زمین دو امان و وسیله نجات از عذاب الهی بود که یکی از آنها برداشته شد، دومی را دریابید و به آن چنگ زنید. اما امانی که برداشته شد رسول خدا (ص) بود و امانی که باقی مانده استغفار است. خداوند تعالی می فرماید: خداوند آنها را عذاب نمی کند تا تو در میان آنها هستی و خداوند آنها را عذاب نمی کند در حالی که استغفار می کنند.
 فلسفه بعثت نبوي با تأكيد بر نهج‌البلاغه

فلسفه بعثت نبوي با تأكيد بر نهج‌البلاغه

از آنجا كه اميرالمومنين عليه‌السلام از حدود 10 سالگي تا پايان عمر پيامبر صلي‌الله عليه و آله در تمام صحنه‌ها با آن حضرت بوده لذا خود را در شناخت و شناساندن پيامبر بر ديگران مقدم مي‌داند. چنانكه در اين زمينه مي‌فرمايد: «بار خدايا، من اولين كسي هستم كه دعوت پيامبر را شنيدم و پاسخ مثبت دادم و در نماز رسول خدا كسي بر من پيشي نگرفته است
Powered by TayaCMS