نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه

نگاهی به مسأله حساس امامت در نهج البلاغه
همانا امامان سرپرستان خدایی برمردم و آگاهان و مدبرین الهی، بربندگان خداوند هستند
تطهیر
مکتوب کوتاه پیش رو به هدف معرفی گوشه ای از معارف امام شناسی در نهج البلاغه تقدیم می شود. در قسمت اول اهمیت والای امامت ذکر خواهد شد و در قسمت دوم شماری از دو دسته صفات امام. صفات ایجابی و صفات سلبی اما قسمت اول: حضرت می فرمایند: «فرض الله .... الامامة نظاما للامة و الطاعة تعظیما للامامة» (1) ؛ خداوند امامت را به عنوان نظام امت، واجب گردانید و اطاعت را به عنوان بزرگداشت امامت لازم قرار داد. البته در بعضی نسخ نهج البلاغه به جای واژه ی "الامامة" واژه ی "الامانات" ثبت شده است ولی این مسأله خللی به منظور مقاله وارد نمی سازد چون اولا عین همین سخن در "تصنیف عزر الحکم" از حضرت نقل شده است و ثانیا: در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج 19 ص78 همین سخن نورانی از امیرالمۆمنین (علیه السلام) نقل شده است و ثالثا واضح است که واژه ی "امانت" اصلا با ساختار معنوی روایت همخوان و متناسب نیست خوب است در همین ابتدای مقاله کمی در مورد واژه ی "نظام" توضیح بدهیم.
از بعضی کتب تخصصی لغت عرب چنین به دست می آید که نظام چیزی است که باعث هدایت استقامت و قوام یک پدیده می باشد و مغز و معیار آن قلمداد می شود اگر بخواهیم این مطلب به زبان تمثیل و بسیار ساده بیان کنیم باید بگوییم نظام یک پدیده همانند نخ تسبیح می ماند وقتی نخ تسبیح پاره بشود چگونه دانه های آن پراکنده می شوند همینطور اگر امامت صالح در امت اسلامی نباشد و یا اگر هست حق آن ادا نشود اجزای جامعه ی مسلمین پراکنده و آشفته می شود. مطلب دیگر آنکه اگر صحبت از جامعه و امت اسلامی در میان است و اگر اسلام هم به حیات فردی و هم به حیات اجتماعی و هم به دنیا و هم به آخرت توجه فراوان دارد و همه ی اینها نشأت گرفته از اراده ی خداوند حکیم و رحیم است پس آن امامت باید ریشه ای الهی داشته باشد تا بتواند نظام بخش امت و جامعه باشد چنانچه از امیرالمۆمنین (علیه السلام) نقل شده است که «إِنَّمَا الأَئِمَّةُ قَوَّامُ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ، وَ عُرَفَاۆُهُ ‌عَلى عِبَادِ...» (2) ؛ همانا امامان سرپرستان خدایی برمردم و آگاهان و مدبرین الهی، بربندگان خداوند هستند .
قابل توجه آنکه در کتب کلامی معمولا اصطلاح امامت را اینگونه تعریف می کنند که: «الامامة رئاسة عامة فی الامور الدین و الدنیا لشخص من الاشخاص نیابة عن النبی» (3) ؛ امامت ریاست فراگیر در امور دین و دنیاست برای شخصی از اشخاص به عنوان جانشینی پیامبر خواننده ی محترم عنایت دارد که این تعریف چقدر شباهت به فرمایش امیرالمۆمنین (علیه السلام) دارد.
مسأله ی بسیار اساسی دیگر آنست که اگر قرار است یک نظریه ی خاص یا یک مکتب و نظام فکری و عملی خاص در جامعه ای پیاده شود و آن مکتب ترویج شود این عملیات علاوه برضمانت اجرایی و بلکه پیش از آن و بلکه مهمتراز آن نیاز به معرفت و شناخت کامل از آن مکتب و نظام دارد. شاید بتوان گفت قسمت دوم سخن حضرت که فرمودند: عرفاۆه علی عباده  ناظر به همین بعد بسیار با اهمیت باشد چنانچه در این زمینه سخن دردمندانه و روشن تری از امیرالمۆمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه نقل شده است که فرمودند: «فیا عجبا! و مالی لااعجب من خطاء هذه الفرق علی اختلاف حججها فی دینها لایقتصون اثر نبی و لایقتدون بعمل وصی» (4) ؛ چرا در شگفت نباشم؟ از خطای گروه های پراکنده با دلایل مختلف که هر یک در مذهب خود دارند نه از آثار پیامبر(صلی الله علیه و آله) پیروی می کنند و نه به رفتار و عملکرد جانشین او اقتدا می کنند.
احتمالا بتوان از این سخن دردمندانه این نکته را به دست آورد که اهمیت امامت فقط در مدیریت جامعه نیست بلکه در مقام فهم دین نیز بسیار حائز اهمیت است که البته طبق دلایل بسیار متقن ائمه اهل بیت (علیهم السلام) از علمی خدایی بهره مند هستند کما اینکه این مساله را می توان از این سخن حضرت نیز به دست آورد ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلیهم بامر الله فیه (5)سزاوارترین مردم به امر حکمرانی تواناترین آنها در این امر و عالمترین آنها به دستور خداوند در مورد حکمرانی است.
 اما قسمت بعدی مقاله که اشاره به قسمتی از صفات سلبی و ایجابی امام می باشد آخرین سخنی که در بالا نقل شده خود گویای دو صفت کلیدی از صفات امام می باشد اما در سختی دیگر حضرت امیرالمۆمنین (علیه السلام) چند صفت از صفاتی را که امام نباید داشته باشد ذکر می کرده اند: می فرمایند: «و فدعلمتم انه لاینبغی ان یکون الوالی علی الفروج و الدماء و المغانم و الاحکام و امامة المسلمین البخیل فتکون فی اموالهم نهمته و لا الجاهل قیضلهم بجهله و لا الجافی فیقطعهم بجفائه و لاالحائف للدون فیتخذ قوما دون قوم و لاالمرتشی فی الحکم فیذهب بالحقوق و یقف: بهادون المقاطع و لاالمعطلل للسنه فیهلک الامة» (6)
؛و شما می دانید که ممکن نیست انسان بخیل برناموس و جان و غیمتها و احکام ولایت و رهبری بیابد و امام مسلمین بشود نادر اموال آنها حریص باشد و نادان لیاقت رهبری ندارد تا مردم را به گمراهی بکشاند و همچنین ستمکار نیز لایق رهبری و امامت نیست تا حق مردم را غصب کند و سهم آنها از اموال را قطع کند و نیز کسیکه در تقسیم بیت المال عدالت نمی ورزد زیرا در اموال مسلمین حیف و میل می کند و گروهی را برگروهی ترجیح می دهد و نیز کسیکه در امر قضاوت رشوه می گیرد نمی تواند امام جامعه باشد زیرا حقوق را پایمان کرده و حق را به حق دار نمی دهد و آن کسی که سنت پیامبر (صلی الله  علیه و آله) را تعطیل می کند لیافت امامت و رهبری جامعه را ندارد که امت را به هلاکت می کشاند (7) روشن است که مقصود حضرت از عدم وجود این صفات لزوم وجود ضد آنهاست یعنی امام باید سخاوتمند و عالم و عادل و امین و به دور از رشوه و برپا کننده ی سنت بوده باشد.
امیرالمۆمنین (علیه السلام) در جایی دیگر می فرماید: «ان الله تعالی فرض علی ائمة العدل ان یقدورا انفسهم بضعة الناس کیلا یتبغ بالفقیر فقره»؛ خداوند برامامان حق واجب کرده که خود را با مردم ناتوان همسو کنند تا فقرو نداری او را به طغیان نکشاند.
 
پی نوشت ها :‌
1-  منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج21 ص319
2- نهج البلاغه خطبه 152
3- الباب الحادی عشر ص10 و حق الیقین فی معرفة اصول الدین ص 257
4-نهج البلاغه خطبه 88
5- نهج البلاغه خطبه 173
6- همان خطبه 131
7- با استفاده از ترجمه حجت الاسلام و المسلمین مرحوم دشتی بر نهج البلاغه
8- نهج البلاغه خطبه 209

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

نبوت در نهج البلاغه

نبوت در نهج البلاغه

همچنين در هدف اين پيام بحث مى كنيم، آيا هدف در اين حادثه چه بود: رفاه زندگى مادي، برداشتن فاصله طبقاتي، بالا بردن سطح انديشمندى و هوشمندي، مخالفت با قدرتها، با توجه به قدرتها؟، اينها سوالهائى ست كه براى شناختن آن حادثه، حادثه اى كه بى گمان يك واقعيت اجتماعى به حساب مى آيد، لازم است و پاسخ به اين سوالها روشنگر آن حادثه خواهد بود.
 ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغهʂ)

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(2)

حضرت در خطبه اى ديگر اين نكته را متذكر مى شوند كه پيامبراكرم صلوات الله عليه در زماني ظهور نمودند كه هيچ پيامبر ديگرى حضور نداشته است." أرسله على حين فترة من الرسل، و طول هجعة من الأمم، و انتفاض من المبرم... ذلك القرآن فاستنطقوه."؛ خداوند پيامبر(ص) را هنگامى فرستاد كه پيامبران حضور نداشتند، و امت ها در خواب غفلت بودند، و رشته هاى دوستى و انسانيت از هم گسسته بود.
 نبوت شناسی

نبوت شناسی

پزشك امت رسول الله صلى الله عليه و آله طبيب دوار بطبه، قدا حكم مراهمه، و اءحمى مواسمع، يضع ذلك حيث الحاحة اليه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پزشكى است سيار كه با طب خويش ‍ همواره به گردش مى پردازد و مرهم ها را به خوبى آماده ساخته و به هنگام نياز آنها را به كار مى برد.
No image

ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه(1)

پس از قرن ها تحقيق و بررسى درباره مسائل ديني، هنوز پرده از اسرار بسيارى از آنها برداشته نشده است، كه از جمله آنها اسرار نهفته نبوت و بعثت است، اگرچه از ظواهر آيات قرآن مى توان استفاده كرد كه بعثت پيامبران الهي، به ويژه پيامبراسلام صلى الله عليه و آله داراى اهدافى مى باشد. با توجه به آيات الهى به برخى از اهداف بعثت انبياء اشاره مى نمائيم.
 بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.

پر بازدیدترین ها

 نبوت در نهج البلاغه

نبوت در نهج البلاغه

ان شئتَ ثنّيتُ بموسى كليم الله حيث يقول: (ربّ انى لِما أنزلت إلىّ من خير فقير)؛ و اللهِ ما سأله الّا خبزا يأكله، لانه كان ياكل بقلة الارض. اگر بخواهى پيامبر دیگرى را به عنوان الگو نام ببرم او موسى عليه السلام است، آن گاه كه فرمود: (پروردگارا! من به آنچه از خير و نيكى برايم نازل کنى نيازمندم) به خدا سوگند، حضرت موسى عليه السلام به جز نانى كه بخورد از خدا نخواست، زيرا او گياهان زمين مى خورد.
 پيامبرى و پيشوايى

پيامبرى و پيشوايى

انسان به طور فطرى عاشق کمال مطلق است و خداوند از نوع انسان پیمانى فطرى گرفته است که جز او را نپرستند، اما عوامل مختلفى چون: استکبار، خودخواهى، حرص، تعلق هاى پست و وابستگى ها بر این فطرت سایه مى افکنند و آدمى مصداق کمال را اشتباه مى گیرد و به پیمان فطرت خود وفا نمى کند. پیامبران در رسالت خود مردمان را به وفاى به پیمان فطرى و رو کردن به کمال مطلق حقیقى فرا مى خوانند.
 بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

بعثت از ديدگاه اميرالمؤمنين علیه السلام

آنان را در بهترين وديعتگاه به امانت نهاد و در شريف ترين قرارگاه جاي داد. آنان را از اصلاب كريم به رحم هايي پاكيزه منتقل گردانيد. هرگاه يكي از آنان از جهان رخت برمي بست ديگري براي اقامة دين خدا جاي او را مي گرفت. تا كرامت نبوت از سوي خداوند پاك نصيب محمد(ص) گرديد. او را از برترين معادن و عزيزترين سرزمين ها بيرون آورد؛ از درختي كه پيامبرانش را از آن برآورده، و امينان وحي خود را از آن گلچين كرده بود.
نبوت در نهج البلاغه

نبوت در نهج البلاغه

همچنين در هدف اين پيام بحث مى كنيم، آيا هدف در اين حادثه چه بود: رفاه زندگى مادي، برداشتن فاصله طبقاتي، بالا بردن سطح انديشمندى و هوشمندي، مخالفت با قدرتها، با توجه به قدرتها؟، اينها سوالهائى ست كه براى شناختن آن حادثه، حادثه اى كه بى گمان يك واقعيت اجتماعى به حساب مى آيد، لازم است و پاسخ به اين سوالها روشنگر آن حادثه خواهد بود.
 سيماى پيامبر اكرم(ص) در آيينه نهج‏ البلاغه

سيماى پيامبر اكرم(ص) در آيينه نهج‏ البلاغه

درباره اسوه بودن آن حضرت و لزوم اقتدا به او مى فرمايد: «فَتأسَّ بِنَبِيّك الاَطيبِ الاَطهر(صلى اللّه عليه و آله و سلّم) فَاِنّ فِيه اُسوَةٌ لِمَن تَأسّى وَ عَزاءً لِمَن تَعَزّى وَ اَحَبُّ العِبادِ اِلَى اللّه اَلمتأسّى بِنَبِيّه وَ المَقتَصّ لِاَثرِه؛ پس به پيامبر پاكيزه و پاكت اقتدا كن، كه در (راه و رسم) او الگويى است براى الگو طلبان و مايه فخر و بزرگى است براى كسى كه خواهان بزرگوارى باشد، محبوب ترين بنده نزد خدا كسى است كه از پيامبرش پيروى كند و گام بر جايگاه قدم او نهد و راز الگو بودن حضرت نيز اصالت و جامعيّت اوصاف آن حضرت است
Powered by TayaCMS