«بسم الله» و «إن شاء الله» گفتن در هر کار

«بسم الله» و «إن شاء الله» گفتن در هر کار

آیات:

ـ وَ لا تَقُولَنَّ لِشَيْ‌ءٍ إِنِّي فاعِلٌ ذلِكَ غَداً إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ وَ اذْكُرْ رَبَّكَ إِذا نَسِيتَ [1]

{و زنهار در مورد چيزى مگوى كه من آن را فردا انجام خواهم داد.مگر آنكه خدا بخواهد، و چون فراموش كردى پروردگارت را ياد كن }

ـ وَ لَوْ لا إِذْ دَخَلْتَ جَنَّتَكَ قُلْتَ ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ [2]

{و چون داخل باغت شدى، چرا نگفتى: ما شاء اللَّه، نيرويى جز به [قدرت‌] خدا نيست}

ـ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ صابِراً [3]

{گفت: «ان شاء اللَّه مرا شكيبا خواهى يافت.»}

ـ إِنَّا بَلَوْناهُمْ كَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّها مُصْبِحِينَ وَ لا يَسْتَثْنُونَ فَطافَ عَلَيْها طائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَ هُمْ نائِمُونَ فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ فَتَنادَوْا مُصْبِحِينَ قالَ أَوْسَطُهُمْ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ لَوْ لا تُسَبِّحُونَ [4]

 {ما آنان را همان گونه كه باغداران را آزموديم، مورد آزمايش قرار داديم، آن گاه كه سوگند خوردند كه صبح برخيزند و [ميوه‌] آن [باغ‌] را حتماً بچينند. و [لى‌] «ان شاء اللَّه» نگفتند. پس در حالى كه آنان غنوده بودند، بلايى از جانب پروردگارت بر آن [باغ‌] به گردش درآمد.و [باغ،] آفت زده [و زمين باير] گرديد.پس [باغداران‌] بامدادان يكديگر را صدا زدند، تا آنجا که فرمود: خردمندترينشان گفت: آيا به شما نگفتم: چرا خدا را به پاكى نمى‌ستاييد؟}

 

روایات:

1- تفسير العياشي عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ قَالَ: إِذَا حَلَفَ الرَّجُلُ بِاللَّهِ فَلَهُ ثُنْيَاهَا إِلَى أَرْبَعِينَ يَوْماً وَ ذَلِكَ أَنَّ قَوْماً مِنَ الْيَهُودِ سَأَلُوا النَّبِيَّ ص عَنْ شَيْ‌ءٍ فَقَالَ ائْتُونِي غَداً وَ لَمْ يَسْتَثْنِ حَتَّى أُخْبِرَكُمْ فَاحْتُبِسَ عَنْهُ جَبْرَئِيلُ أَرْبَعِينَ يَوْماً ثُمَّ أَتَاهُ وَ قَالَ وَ لا تَقُولَنَّ لِشَيْ‌ءٍ إِنِّي فاعِلٌ ذلِكَ غَداً إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ وَ اذْكُرْ رَبَّكَ إِذا نَسِيتَ‌.[5]

امیر مؤمنان علیه السّلام فرمود: چون كسى به خدا سوگند خورد، تا چهل روز مي تواند «إن شاء الله» بگويد. زیرا گروهى از يهود پرسشى از پيغمبر صلی الله علیه و آله كردند و فرمود: فردا نزد ما آیید (براى پاسخ) و «إن شاء الله» نگفت پس جبرئيل تا چهل روز از او بازداشته شد. سپس نزد او آمد و گفت: {و زنهار در مورد چيزى مگوى كه من آن را فردا انجام خواهم داد. مگر آنكه خدا بخواهد، و چون فراموش كردى پروردگارت را ياد كن.}

2- تفسير العياشي عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع‌ ذَكَرَ أَنَّ آدَمَ ع لَمَّا أَسْكَنَهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ فَقَالَ لَهُ يَا آدَمُ لَا تَقْرَبْ هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَقَالَ نَعَمْ يَا رَبِّ وَ لَمْ يَسْتَثْنِ فَأَمَرَ اللَّهُ نَبِيَّهُ فَقَالَ وَ لا تَقُولَنَّ لِشَيْ‌ءٍ إِنِّي فاعِلٌ ذلِكَ غَداً إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ وَ اذْكُرْ رَبَّكَ إِذا نَسِيتَ وَ لَوْ بَعْدَ سَنَةٍ. [6]

امام باقر علیه السّلام فرمود: چون خدا آدم را در بهشت جا داد، به او فرمود: اى آدم! به اين درخت نزديك مشو. گفت: بسيار خوب پروردگارا، و «إن شاء الله» نگفت. پس خدا به پيغمبرش فرمود: {و زنهار در مورد چيزى مگوى كه من آن را فردا انجام خواهم داد. مگر آنكه خدا بخواهد، و چون فراموش كردى پروردگارت را ياد كن.} و گرچه پس از يك سال باشد.

3- تفسير العياشي عَنْ سَلَّامِ بْنِ الْمُسْتَنِيرِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ لا تَقُولَنَّ لِشَيْ‌ءٍ إِنِّي فاعِلٌ ذلِكَ غَداً إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ أَنْ لَا أَفْعَلَهُ فَسَبَقَ مَشِيَّةُ اللَّهِ فِي أَنْ لَا أَفْعَلَهُ فَلَا أَقْدِرُ عَلَى أَنْ أَفْعَلَهُ قَالَ فَلِذَلِكَ قَالَ اللَّهُ وَ اذْكُرْ رَبَّكَ إِذا نَسِيتَ أَيِ اسْتَثْنِ مَشِيَّةَ اللَّهِ فِي فِعْلِكَ‌.[7]

امام باقر علیه السّلام فرمود: خدای تعالى فرمود: {و زنهار در مورد چيزى مگوى كه من آن را فردا انجام خواهم داد. مگر آنكه خدا بخواهد.} که آن را نكنم، که در این صورت خواست خدا این بوده که انجامش ندهم پس توانا بر انجامش نباشم. فرمود: اين است مقصود خدا كه فرموده: {و چون فراموش كردى پروردگارت را ياد كن.} يعنى هر وقت که يادت آمد، «ان شاء الله» بگو.

4- تفسير العياشي عَنْ حَمْزَةَ بْنِ حُمْرَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ‌قَوْلِ اللَّهِ وَ اذْكُرْ رَبَّكَ إِذا نَسِيتَ قَالَ أَنْ تَسْتَثْنِيَ ثُمَّ ذَكَرْتَ بَعْدُ فَاسْتَثْنِ حِينَ تَذْكُرُ. [8]

از امام صادق علیه السّلام درباره تفسير این قول خدا «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ إِذا نَسِيتَ‌» {و چون فراموش كردى پروردگارت را ياد كن.} پرسیدم. فرمود: يعنى اگر «إن شاء الله» را فراموش كردى و پس از آن يادت آمد، بگو «ان شاء الله.»

5- مكارم الأخلاق عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا تَوَضَّأَ أَحَدُكُمْ أَوْ شَرِبَ أَوْ أَكَلَ أَوْ لَبِسَ وَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ يَصْنَعُهُ يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يُسَمِّيَ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ كَانَ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ شَرِكٌ‌.[9]

امام صادق علیه السّلام فرمود: چون كسى از شماها وضو سازد يا آبی بنوشد يا بخورد يا جامه بپوشد و هر كارى بكند، شايسته است كه نام خدا ببرد، وگر نه شيطان در آن شريك باشد.

6- كتاب حسين بن سعيد و النوادر عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْأَحْوَلِ عَنْ سَلَّامِ بْنِ الْمُسْتَنِيرِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع‌ فِي‌قَوْلِهِ‌ وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِيَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً قَالَ إِنَّ اللَّهَ لَمَّا قَالَ لِآدَمَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ لَهُ يَا آدَمُ لَا تَقْرَبْ هَذِهِ الشَّجَرَةَ قَالَ فَأَرَاهُ إِيَّاهَا فَقَالَ آدَمُ لِرَبِّهِ كَيْفَ أَقْرَبُهَا وَ قَدْ نَهَيْتَنِي عَنْهَا أَنَا وَ زَوْجَتِي قَالَ فَقَالَ لَهُمَا لَا تَقْرَبَاهَا يَعْنِي لَا تَأْكُلَا مِنْهَا فَقَالَ آدَمُ وَ زَوْجَتُهُ نَعَمْ يَا رَبَّنَا لَا نَقْرَبُهَا وَ لَا نَأْكُلُ مِنْهَا وَ لَمْ يَسْتَثْنِيَا فِي قَوْلِهِمَا نَعَمْ فَوَكَلَهُمَا اللَّهُ فِي ذَلِكَ إِلَى أَنْفُسِهِمَا وَ إِلَى ذِكْرِهِمَا قَالَ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ لِنَبِيِّهِ فِي الْكِتَابِ وَ لا تَقُولَنَّ لِشَيْ‌ءٍ إِنِّي فاعِلٌ ذلِكَ غَداً إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ أَنْ لَا أَفْعَلَهُ فَتَسْبِقَ مَشِيَّةُ اللَّهِ فِي أَنْ لَا أَفْعَلَهُ فَلَا أَقْدِرَ عَلَى أَنْ أَفْعَلَهُ قَالَ فَلِذَلِكَ قَالَ اللَّهُ وَ اذْكُرْ رَبَّكَ إِذا نَسِيتَ أَيِ اسْتَثْنِ مَشِيَّةَ اللَّهِ فِي فِعْلِكَ. [10]

امام باقر علیه السّلام در تفسير قول خدا: {و به يقين پيش از اين با آدم پيمان بستيم، و [لى آن را] فراموش كرد، و براى او عزمى [استوار] نيافتيم.} فرمود: چون خدا به آدم فرمود که به بهشت برو، به او فرمود: اى آدم! نزديك اين درخت مشو! و آن درخت را به وى نشان داد. آدم به پروردگارش گفت: چگونه نزديكش شوم با اينكه مرا و همسرم را از آن نهى كردى؟ به آنها فرمود: نزديك آن نشويد! آدم و همسرش گفتند: پروردگارا! باشد، نزديكش نشويم و از آن نخوريم و پس از این کلام خود، «ان شاء الله» نگفتند. و خدا آنها را در اين باره به خودشان و به حافظه‌شان وانهاد.

و خدا به پيغمبرش در قرآن فرمود: {و زنهار در مورد چيزى مگوى كه من آن را فردا انجام خواهم داد. مگر آنكه خدا بخواهد.} که آن را نكنم و مشيت خدا از پيش باشد كه آن را نكنم و نمی توانم كرد و برای اين است كه خدا فرمود: «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ إِذا نَسِيتَ»‌ {و چون فراموش كردى پروردگارت را ياد كن.} يعنى در كار خود «ان شاء الله» بگو.

 

7- كتاب حسين بن سعيد و النوادر رَوَى لِي مُرَازِمٌ قَالَ: دَخَلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع يَوْماً إِلَى مَنْزِلِ يَزِيدَ وَ هُوَ يُرِيدُ الْعُمْرَةَ فَتَنَاوَلَ لَوْحاً فِيهِ كِتَابٌ لِعَمِّهِ فِيهِ أَرْزَاقُ الْعِيَالِ وَ مَا يَجْرِي لَهُمْ فَإِذَا فِيهِ لِفُلَانٍ وَ فُلَانٍ وَ لَيْسَ فِيهِ اسْتِثْنَاءٌ فَقَالَ لَهُ مَنْ كَتَبَ هَذَا الْكِتَابَ وَ لَمْ يَسْتَثْنِ فِيهِ كَيْفَ ظَنَّ أَنَّهُ يَتِمُّ ثُمَّ دَعَا بِالدَّوَاةِ فَقَالَ الْحَقْ فِيهِ فِي كُلِّ اسْمٍ إِنْ شَاءَ اللَّهُ. [11]

امام صادق علیه السّلام روزى به خانه یکی از اصحاب درآمد که قصد عمره داشت. در آنجا لوحى بود كه در آن نوشته‌اى از عمويش بود درباره سهميه خرج خاندان و آنچه بايد به آنها داد. و در آن نوشته بود كه براى فلانی و فلانی، چه و چه باشد و «ان شاء الله» نداشت. فرمود: چه كسى اين را نوشته که «ان شاء الله» ندارد؟ چگونه گمان برده كه آن درست مى‌شود؟ سپس دوات خواست و فرمود: دنبال هر نامى «ان شاء الله» بنويس.



[1]. كهف/ 23

[2]. كهف/ 38

[3]. كهف/ 68

[4]. قلم/ 17- 28

[5] . بحار 73/305/2

[6] . بحار 73/305/3

[7] . بحار 73/306/4

[8] . بحار 73/306/5

[9] . بحار 73/306/6

[10] . بحار 73/306/7

[11] . بحار 73/307/8

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

سجع و قافيه ي خاصي در نهج البلاغه

سجع و قافيه ي خاصي در نهج البلاغه

و همچنين وجود تقسيمهاي عددي در نهج البلاغه موجب هيچ اشکالي نيست زيرا در صدر اسلام اينگونه تقسيمها در سخنان فصيحان و بليغان متعارف بوده و در بسياري از احاديث نبوي نظير آن نقل شده است از آن جمله:
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
سکوت حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه

سکوت حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه

سكوت علي، سكوتي حساب شده و منطقي بود نه صرفاً ناشي از اضطرار و بيچارگي؛ يعني او از ميان دو كار، بنا به مصلحت يكي را انتخاب كرد كه شاقتر و فرساينده تر بود. براي او آسان بود كه قيام كند و حداكثر آن بود كه به واسطة نداشتن يارو ياور، خودش و فرزندانش شهيد شوند. شهادت آرزوي علي بود و اتفاقاً در همين شرايط است كه جمله معروف را ضمن ديگر سخنان خود به ابوسفيان فرمود: «وَاللهِ لَابْنُ اَبيطالِبِ انَسُ بِالْمَوتِ مِنَ الطَِّفلِ بِثَديِ اُمَّةِ؛ (نهج البلاغه، خطبة 5)به خدا سوگند كه پسر ابوطالب مرگ را بيش از طفل پستان مادر ، دوست مي دارد
سلب آرامش روحي در نهج البلاغه

سلب آرامش روحي در نهج البلاغه

و در بسياري از کتب حديث شيعه و اهل سنت احاديثي از پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم به همين مضمون نقل شده است از جمله: حديثي در کتاب «تحف العقول» از پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم مي خوانيم که فرموده: «مالي اري حب الدنيا قد غلب علي کثير من الناس، حتي کان الموت في هذه الدنيا علي غيرهم کتب...
No image

انتقاد از شرايط حاکم

آيا تمام اينها کافي نيست که آن حضرت از شرائط حاکم و تمام دستگاههاي مقصر انتقاد کند و از حقوق مردم دفاع نمايد؟ و با واليان خيانتکار و قضات فاسق و عالمان دين فروش برخورد کند؟ بنابراين، اين شبهه نيز ناتمام است.
Powered by TayaCMS