اسراف (منبر ده دقیقه ای)2

اسراف (منبر ده دقیقه ای)2

اشاره

تشرف:

اسراف و تبذیر

1 - اسراف در مال

الف) اسراف در مصرف شخصی

داستان:

شعر:

ب) اسراف به خاطر دیگران;

2 - اسراف در غیرمال:

الف) اسراف در قتل;

ب) اسراف در نفس;

معیار اسراف:

داستان1:

داستان2:

پی نوشت ها:

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین...

اللهم کن لولیک الحجهابن الحسن ...

ای امید ملت اسلام، یا مهدی بیا خون شد از هجرت دل ایام، یا مهدی بیا

ای شب تاریک هجران را تو صبح آرزو روز در این آرزو شد شام، یا مهدی بیا

التیام زخم قرآن، در دم شمشیر توست از تو یابد درد دین آرام، یا مهدی بیا

تا که بر دور سرت لبیک گو آرد طواف کعبه بسته همچنان احرام، یا مهدی بیا

در دل شهر مدینه از مزاری گم شده مادرت زهرا دهد پیغام، یا مهدی بیا

تشرف:

مرحوم آیت الله آقای نجفی مرعشی (ره) با خود عهد می کند که چهل شب چهارشنبه به نیت دیدار حضرت صاحب الامر (ع) پیاده به مسجد سهله برود. ایشان می گوید: "شاید شب چهارشنبه سی و پنجم بود که در بین راه سید عربی را دیدم در حدود دو ساعت در محضر ایشان بودم. در مورد مطالبی صحبت شد. از جمله در مورد استخاره سخن به میان آمد سپس فرمودند: "بعد از نماز صبح سوره یس، پس از نماز ظهر سوره ی نباء، بعد از نماز عصر سوره ی نوح، پس از نماز مغرب سوره واقعه و بعد از نماز عشا سوره ملک را بخوان." آنگاه در تعریف و تمجید از کتاب شرایع الاسلام مرحوم محقق حلّی فرمودند:"تمام آن مطابق با واقع است مگر کمی از مسایل آن." همچنین ایشان به خواندن قرآن و هدیه کردن ثواب آن برای شیعیانی که وارث ندارند یا وارثشان یادی از آنها نمی کنند، احترام پدر و مادر، زنده باشند یا مرده و احترام به ذریه سادات تأکید فرمودند و به من گفتند: "قدر خود را به خاطر انتساب به اهل بیت(ع) بدان و شکر این نعمت را که موجب سعادت و افتخار فراوان است به جای آور."

همچنین بر حفظ و یادگیری خطبه حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (ع) در مسجد پیامبر (ص) و خطبه شقشقیه امیرالمؤمنین(ع) و خطبه علیا مخدرّه زینب کبری (ع) در مجلس یزید (علیه العنه) تأکید کردند و در خصوص تسبیح حضرت زهراء (س) و زیارت سید الشهداء (ع) از دور و نزدیک و زیارت اولاد ائمه (ع) و صالحین و علماء سفارش کردند و فرمودند بعد از نمازهای پنجگانه این دعا را بخوانید: "اَللّهُمَّ سَرِّحنی عَنِ الهُموم وَ الغُمُوم وَ وَحشَهِ الصِّدر وَ وَسوَسَهِ الشیطان بِرَحمتکِ یا أرحَمَ الراحمین"

اسراف و تبذیر

بحث ما در رابطه با اسراف و تبذیر بود در ادامه بحث به یک تقسیم بندی و توضیحات آن توجه فرمایید

تمامی آیات مربوط به اسراف را می توان به طورکلی به دو بخش تقسیم کرد:

1 - اسراف در مال.

2 - اسراف در غیرمال.

1 - اسراف در مال

آیات مربوط به زیاده روی در صرف مال شامل دو بخش است:

الف) اسراف در مصرف شخصی

قرآن می فرماید:

کلوا من ثمره اذا اثمر ... (1)

از میوه آن به هنگامی که به ثمر می نشیند بخورید و حق آن را به هنگام درو بپردازید، اسراف نکنید که خداوند مسرفین را دوست نمی دارد.

بنابراین اسرافی که در بعد اقتصادی بیشتر مورد توجه است و موجب تضعیف بنیه مالی محرومان و لذت طلبی مسرفان می شود و از بلاهای بزرگ اجتماعی است و فقر و محرومیت بیشتر به دنبال دارد همین نوع اسراف است که هر مسلمان با توجه به وظیفه و تعهد و مسؤولیتی که در برابر خداوند و اجتماع دارد لازم است، در مخارج زندگی خویش رعایت اعتدال را بکند و جدا از اسراف پرهیز نماید.

داستان:

روزی بهلول بر هارون وارد شد. در حالی که در میان عمارت مجلل و نوساز خود مشغول گردش و تفریح بود از بهلول خواست که چند جمله جالب روی این بنای جدید بنویسد.

بهلول روی بعضی از دیوارها نوشت ""

ای هارون! تو گل را بلند داشتی و دین را پایین آوردی و خوار کردی، گچ را بالا بردی ولی نصّ و فرمایش پیغمبر را پایین آوردی.

اگر مخارج این ساختمان از مال خودت است خیلی اسراف کرده ای و خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد و اگر از مال دیگران است بر دیگران روا داشته ای و خداوند ظالمان را دوست ندارد.

شعر:

ای به دنیا بسته دل غافل ز عقبایی چرا؟ رهروان رفتند و تو پابند دنیایی چرا؟

برف پیری بر سرت باریده ابر روزگار سر به خاک طاعتی آخر نمی سایی چرا؟

صد هزاران گل ز باغ عمر پرپر می شود بی خبر بنشسته و گرم تماشایی چرا؟

ب) اسراف به خاطر دیگران;

وقتی انفاق از حد تعادل خارج شود نسبت به انفاق شونده و انفاق کننده هر دو عوارض سوء و زیانبار خواهد داشت، به این جهت است که قرآن مجید وقتی در آیاتی از سوره شریفه فرقان ویژگیهای مؤمنان و بندگان واقعی را بر می شمارد یکی از آن ویژگیها را این گونه معرفی می فرماید:

اذا انفقوا لم یسرفوا ولم یقتروا و کان بین ذلک قواما; (2) کسانی هستند که هرگاه انفاق کنند نه اسراف می کنند و نه سختگیری، بلکه در میان این دو اعتدالی دارند.

و نیز قرآن، خطاب به حضرت پیامبر(ص) م ی فرماید:

و لا تجعل یدک مغلوله الی عنقک ولا تبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسورا (3)

هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن (و ترک انفاق و بخشش منما) و بیش از حد آن را مگشا تا مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرومانی،

و در همین رابطه حضرت علی(ع) می فرمایند:

"ما عال امرء اقتصد" (4) کسی که میانه روی پیشه سازد تنگدست نگردد.

و حضرت رسول(ص) می فرمایند:

"من اقتصد اغناه الله، و من بذر افقره الله" (5) هر کس در دخل و خرج میانه روی کند خدا بی نیازش می کند و هر کس اسراف و تبذیر نماید خداوند فقیرش گرداند.

زیربنای آفرینش بر تعادل گذاشته شده است

قرآن میفرماید:

"و کل شی ء عنده بمقدار" (6) و هر چیزی نزد او مقدار معینی دارد

و در مورد دیگر می فرماید:

"انا کل شی ء خلقناه بقدر" (7)

ما هر چیزی را به اندازه آفریدیم.

حساب هر چیزی در پیشگاه خداوند متعال براساس حکمت بالغه او و مصلحت و عدالت و از روی اندازه و بدور از افراط و تفریط است، و اساس حکومت را هم عدالت تشکیل می دهد و اقامه عدل از اهداف مهم بعثت انبیای عظام الهی بوده است تا آنجا که معیار مالکیت مشروع را عدم زیان و اضرار و ستم به فرد و اجتماع، و ضابطه انفاق و احسان را کرامت و سخاوت بدور از بخل و امساک و نیز بدور از اسراف و زیاده روی قرار داده است و بالاخره تحکیم بنیان اقتصادی جامعه و میانه روی مطلوب و مورد تاکید شارع مقدس اسلام است.

2 - اسراف در غیرمال:

الف) اسراف در قتل;

در دوران جاهلیت رسم بر این بود که هرگاه کسی از روی ظلم و تعدی به قتل می رسید بستگان مقتول با توجه به خوی و خصلت جاهلی و حس کینه توزی و انتقام جویی چند نفر از بستگان قاتل را به قتل می رساندند. قرآن کریم این تجاوز و انتقام جویی را مردود دانسته و فرمود:

"فلا یسرف فی القتل" (8) . اما در قتل اسراف نکنید،

یعنی، برای قتل یک نفر، فقط یک نفر را به قتل برسانند آن هم با توجه به صدر آیه که می فرماید:

"ولا تقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق"،

نفسی را که خداوند حرام کرده است نکشید مگر از روی حق، یعنی این کشتن هم فقط در مواردی تجویز شده است که قاتل مستوجب کشته شدن باشد و با علم و عمد مرتکب قتل نفس شده باشد.

ب) اسراف در نفس;

کسی که از نظام اعتدال خارج می شود و با ارتکاب گناه و معصیت از حریم انسانی خود تجاوز می کند اسرافکار است، اما اسرافکاری که مشمول پیام رحمت و امید الهی قرار گرفته است:

قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لاتقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفور الرحیم. (9)

بگو ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد.

ملاحظه می شود که هرگونه گناه و تجاوز از حد و مرز و حریم انسانی اسراف بر نفس شمرده می شود.

در جای دیگر می بینیم، مجاهدان جنگ احد به درگاه خداوند متعال دست نیاز برمی داشتند:

و ما کان قولهم الا ان قالوا، ربنا اغفرلنا ذنوبنا و اسرافنا فی امرنا و ثبت اقدامنا وانصرنا علی القوم الکافرین (10)

گفتار آنها فقط این بود که پروردگارا گناهان ما را ببخش و از تندروی های ما در کارها چشم بپوش، قدمهای ما را ثابت بدار، و ما را بر جمعیت کافران پیروز بگردان.

از آیه شریفه مستفاد می شود، آنچه از آن عدول کرده و بجا نیاورده اند اطاعت امر پیامبر(ص)، و سستی و منازعه بوده است.

هر نوع گناه ، اسراف و تجاوز از حد فطری و طبیعی انسان است که با ارتکاب آن از مسیر اعتدال بیرون می رود و به راه زوال و نیستی کشانده می شود و این درست خلاف آن هدف عالی است که انبیای الهی برای آن مبعوث شده اند. قرآن در این مورد می فرماید:

ولقد جاءتهم رسلنا بالبینات ثم ان کثیرا منهم بعد ذلک فی الارض لمسرفون; (11)

و رسولان، با دلایل روشن به سوی بنی اسرائیل آمدند، اما بسیاری از آنها بر روی زمین تعدی و اسراف کردند. در این آیه شریفه مراد از "مسرفون" کسانی هستند که از انبیا و طریق حق تبعیت نکردند و در نتیجه این سرکشی به گناه آلوده شدند.

معیار اسراف:

احادیثی از حضرت امام صادق(ع) نقل است که در مورد اسراف به اصحاب می فرمایند:

کمترین حد اسراف این است که لباسی را که بیرون خانه برای حفظ آبرو می پوشی در داخل خانه نیز بپوشی یا باقیمانده آب و غذا را که در ظرف می ماند دور بریزی و یا خرما را خورده و هسته آن را دور اندازی. (12) در بعضی از احادیث آمده است که در هنگام وضو گرفتن باید مواظب باشیم که دچار اسراف نشویم و مقدار یک مد (معادل سه چهارم لیتر) آب برای وضو کفایت می کند. و نیز در ذیل آیه شریفه 31 سوره اعراف: "کلوا و اشربوا..."

احادیثی از حضرت امام صادق(ع) نقل شده است که از آن جمله این حدیث است که "عیاشی از ابان بن تغلب" از آن حضرت نقل می کند که مال و ثروت از آن پروردگار است که آن را در نزد مردم به امانت گذاشته است و به آنها اجازه فرموده که در حد اعتدال و میانه روی بخورند و بیاشامند و لباس بپوشند، و نکاح کنند، مرکب سواری داشته باشند و مازاد آن را به فقرای مؤمنین ببخشند و بدین وسیله اختلافات طبقاتی را از بین ببرند و پراکندگی ها را ترمیم کنند و کسی که این گونه عمل می کند، آنچه را که می خورد و می آشامد، اعمالش مباح است و نکاح او و استفاده از مرکوبش نیز حلال می باشد و کسی که از این حد تجاوز کند بر او حرام است و سپس فرمود که اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد.

از فرمایش امام(ع) که نظرشان را به صراحت اعلام و می فرمایند:

"من عدا ذلک کان علیه حراما" (13) حرمت اسراف به وضوح آشکار می شود

و وقتی از حد متعادل و مشخص که در این حدیث شریف بدان تصریح شده تجاوز شد به حرمت می انجامد و به دلیل این گونه احادیث و یا به دلیل نهی صریح قرآن (لاتسرفوا) اسراف و تبذیر نوعی حریم شکنی و عصیان در برابر امر پروردگار و از گناهان کبیره محسوب می شود. در حدیثی دیگر می فرماید: "کسی که چیزی را در غیر اطاعت خدا انفاق کند او مبذر است و کسی که در راه خدا چیزی را انفاق کند او مقتصد است. (14) در این جا معلوم می شود که بذل و بخشش اگر به قصد و نیت الهی نباشد حکم اسراف را دارد و اصولا از دید اسلام چنین عملی اخلاقی و پسندیده نیست حال که بحث اخلاقی به میان آمد متناسب است تا اشاره ای اجمالی بکنیم به این که چگونه عملی، از نظر اسلام مقبول است.

داستان1:

بشر بن مروان از امام صادق علیه السلام نقل می کند که: ما بر حضرت وارد شدیم و ایشان دستور داد برای میهمانانش مقداری خرمای تازه بیاورند، بعضی رطب را می خوردند و هسته آن را به دور می افکندند، حضرت فرمود: این کار را نکنید که این مصرف بی رویّه است؛ خدا فساد را دوست ندارد.

داستان2:

پیامبر عزیز اسلام صلی الله علیه و آله از راهی عبور می کرد، یکی از یارانش به نام سعد مشغول وضو گرفتن بود و آب زیاد بر اعضایش می ریخت، حضرت فرمود: چرا اسراف می کنی ای سعد!

عرض کرد: آیا در آب وضو نیز اسراف است؟

حضرت فرمود: بله، هر چند در کنار نهر آب باشی.

پی نوشت ها:

1-انعام /141.

2-فرقان /67.

3-اسراء /29.

4-نهج البلاغه فیض، حکمت 34/1153.

5-نهج الفصاحه، ص 601.

6-رعد /8.

7-قمر /49.

8-اسراء /35.

9-زمر /54.

10-آل عمران /141.

11-اسراء /29.

12-میزان الحکمه، 4/448.

13-تفسیر برهان، 2/10.

14-همان، 2/416.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
 علت کثرت نام عثمان در نهج البلاغه

علت کثرت نام عثمان در نهج البلاغه

بعلاوه، در زمان حيات عثمان، آنگاه كه انقلابيون عثمان را در محاصره قرار داده بودند و بر او فشار آورده بودند كه يا تغيير روش بدهد يا استعفا كند، يگانه كسي كه مورد اعتماد طرفين و سفير فيمابين بود و نظريات هر يك از آنها را علاوه بر نظريات خود به طرف ديگر مي گفت، علي بود. از همه اينها گذشته، در دستگاه عثمان فساد زيادتري را ه يافته بود و علي(ع) بر حسب وظيفه نمي توانست در زمان عثمان و يا در دوره بعد از عثمان، دربارة آنها بحث نكند و به سكوت برگزار نمايد. اينها مجموعاً سبب شده كه ذكر عثمان بيش از ديگران در كلمات علي(ع) بيايد.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
شرايط قضات يا حاكمان درقران و نهج البلاغه؟

شرايط قضات يا حاكمان درقران و نهج البلاغه؟

حضرت يوسف عليه السلام درخواست خود را براي عهده داري مسئوليت را ، تعهد و تخصص برشمردند . بر اساس اين آيه شريفه ، تعهد « حفيظ» و تخصص « عليم» دو ويژگي شاخص براي حاكم اسلامي است همچنين ملاك انتخاب افراد براي مسئوليت هاي مختلف اين دو ويژگي مي باشد . اين دو ويژگي همچون دو بال يك پرنده مي باشند كه بدون هريك پرواز غير ممكن خواهد بود
Powered by TayaCMS