بذر همه بدی ها

بذر همه بدی ها

    توبه

    الإمامُ العلی علیه السلام ‏ الشَّرَهُ يَشِينُ النفسَ، ويُفسِدُ الدِّينَ ويُزرِي بالفُتُوَّةِ. [1]

    امام على عليه السلام: سيرى ناپذيرى، نفس را بدنام مى‏ كند، و دين را تباه مى‏ سازد، و جوانمردى را لكّه‏ دار مى‏ گرداند.

    الإمامُ العلی علیه السلام :‏ إيّاكَ والشَّرَهَ؛ فإنّهُ يُفسِدُ الوَرَعَ ويُدخِلُ النارَ. [2]

    امام على عليه السلام: از سيرى ناپذيرى بپرهيز؛ كه‏ آن پارسايى را از بين مى ‏برد، و آدمى را به آتش در مى‏ افكند.

    الإمامُ الصّادقُ عليه السلام: الإمامُ الصّادقُ عليه السلام: إيّاكُم أن تَشرَهَ أنفُسُكُم‏ إلى‏ شَي‏ءٍ مِمّا حَرَّمَ اللَّهُ علَيكُم؛ فإنّهُ مَنِ انتَهَكَ ما حَرَّمَ اللَّهُ علَيهِ هاهُنا في الدُّنيا، حالَ اللَّهُ بَينَهُ وبَينَ الجَنَّةِ ونَعِيمِها ولَذَّتِها. [3]

    امام صادق عليه السلام: مبادا نفْسهاى شما به آنچه‏ خداوند بر شما حرام كرده است، حرص و ولع پيدا كند؛ زيرا هركه در دنيا مرتكب حرامهاى خداوند شود، خدا او را از بهشت و نعمتها و لذّتهاى آن محروم مى ‏كند.

    الإمامُ العلی علیه السلام : إيّاكَ والشَّرَهَ، فإنّهُ رَأسُ كُلِّ دَنِيَّةٍ واسُّ كُلِّ رَذِيلَةٍ. [4]

    امام على عليه السلام: از سيرى ناپذيرى دورى كن؛ زيرا آن رأس هر پستى و شالوده هر رذيلتى است.

    الإمامُ العلی علیه السلام : لِكُلِّ شَي‏ءٍ بَذرٌ، وبَذرُ الشَّرِّ الشَّرَهُ. [5]

    امام على عليه السلام: هر چيزى را بذرى است و بذرِ بدى، سيرى ناپذيرى است.

    الإمامُ الصّادقُ عليه السلام: الإمامُ الصّادقُ عليه السلام: الشَّرَهُ‏[6] جامِعٌ لِمَساوِي العُيوبِ. [7]

    امام على عليه السلام: سيرى ناپذيرى، فراهم ‏آورنده عيبهاى زشت است.

    الإمامُ الصّادقُ عليه السلام: الإمامُ الصّادقُ عليه السلام: إيّاكُم ودَناءَةَ الشَّرَهِ والطَّمَعِ؛ فإنّهُ رَأسُ كُلِّ شَرٍّ، ومَزرَعَةُ الذُّلِّ، ومُهِينُ النفسِ، ومُتعِبُ الجَسَدِ. [8]

    امام على عليه السلام: از پستىِ سيرى ناپذيرى و طمع، دورى كنيد؛ كه اين دو خصلت، سرآمد هر بدى و كشتزار ذلّت و خواركننده جان و مايه رنج تن هستند.

منابع:

  1. غرر الحكم: 1866.
  2. غرر الحكم: 2661.
  3. الكافي: 8/ 4/ 1.
  4. غرر الحكم: 2668.
  5. غرر الحكم: 7311.
  6. في نهج البلاغة: الحكمة 371:« الشرّ جامع مساوئ العيوب».
  7. رر الحكم: 1129.
  8. غرر الحكم: 2743.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

سجع و قافيه ي خاصي در نهج البلاغه

سجع و قافيه ي خاصي در نهج البلاغه

و همچنين وجود تقسيمهاي عددي در نهج البلاغه موجب هيچ اشکالي نيست زيرا در صدر اسلام اينگونه تقسيمها در سخنان فصيحان و بليغان متعارف بوده و در بسياري از احاديث نبوي نظير آن نقل شده است از آن جمله:
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
سکوت حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه

سکوت حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه

سكوت علي، سكوتي حساب شده و منطقي بود نه صرفاً ناشي از اضطرار و بيچارگي؛ يعني او از ميان دو كار، بنا به مصلحت يكي را انتخاب كرد كه شاقتر و فرساينده تر بود. براي او آسان بود كه قيام كند و حداكثر آن بود كه به واسطة نداشتن يارو ياور، خودش و فرزندانش شهيد شوند. شهادت آرزوي علي بود و اتفاقاً در همين شرايط است كه جمله معروف را ضمن ديگر سخنان خود به ابوسفيان فرمود: «وَاللهِ لَابْنُ اَبيطالِبِ انَسُ بِالْمَوتِ مِنَ الطَِّفلِ بِثَديِ اُمَّةِ؛ (نهج البلاغه، خطبة 5)به خدا سوگند كه پسر ابوطالب مرگ را بيش از طفل پستان مادر ، دوست مي دارد
شرايط قضات يا حاكمان درقران و نهج البلاغه؟

شرايط قضات يا حاكمان درقران و نهج البلاغه؟

حضرت يوسف عليه السلام درخواست خود را براي عهده داري مسئوليت را ، تعهد و تخصص برشمردند . بر اساس اين آيه شريفه ، تعهد « حفيظ» و تخصص « عليم» دو ويژگي شاخص براي حاكم اسلامي است همچنين ملاك انتخاب افراد براي مسئوليت هاي مختلف اين دو ويژگي مي باشد . اين دو ويژگي همچون دو بال يك پرنده مي باشند كه بدون هريك پرواز غير ممكن خواهد بود
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
Powered by TayaCMS