سوغات و عیادت در سیره انبیا

سوغات و عیادت در سیره انبیا

از بهترین كارها كه پاداش بسیار نیز دارد و موجب رضاى خالق ومخلوق است، «عیادت بیمار» است.

 این عمل در اسلام، آداب خاصى دارد. نیكو است كه انسان به‏عنوان سركشى و احوالپرسى از مریض، به سراغ او برود، كم بنشیند(مگر آنكه خود بیمار، طالب و مشتاق باشد بیشتر بنشینید) دست ونبض بیمار را بگیرد، دست‏بر پیشانى‏اش بگذارد، به مریض دعا كند،ازاو دعا بخواهد، ولى به گونه‏اى باشد كه اسباب زحمت‏بیمار وخانواده‏اش را فراهم نسازد. ( روایات بیمارى و عیادت و ... را در «مكارم‏الاخلاق‏»، باب 11 مطالعه فرمایید.) .حتى چیزى با خود بردن هنگام رفتن به عیادت بیمار (همان گونه‏كه رایج و مرسوم است) بسیار پسندیده است.

یكى از غلامان امام صادق(ع) مى‏گوید: یكى از آشنایان بیمار شد.جمعى از دوستان به ملاقات او مى‏رفتیم كه در راه، به امام صادق(ع)برخوردیم. امام پرسید: كجا؟ گفتیم: به عیادت فلانى مى‏رویم. فرمود:بایستید. ما نیز ایستادیم. پرسید: آیا میوه‏اى، سیبى، گلابى، عطر و ...چیزى همراه دارید؟ گفتیم: نه، هیچ یك از اینها را نداریم. فرمود: آیانمى‏دانید هر چه كه نزد بیمار برده شود، با همان خوشحال مى‏شود ومایه راحت و استراحت او است؟ (مكارم‏ الاخلاق، ص‏361.) .

این، حتى نشانه كاهش دردهاى جسمى در سایه خرسندی هاى ‏روحى است، چیزى كه در روانشناسى و درمان جدید، به عنوان یك‏دستور درمانى مورد توجه است.

اخلاق پیامبرانه

رفت و آمد به خانه بیماران و عیادتشان و تفقد از حالشان، ازاخلاق انبیایى است و سبب تحكیم رابطه‏ها و تقویت دوستیها و الفت‏ خانواده‏ هاست.

پیامبر اسلام(ص) نیز به عیادت بیماران مى‏رفت. حتى یك بار ازیك یهودى نیز عیادت فرمود كه همسایه او بود. (همان، ص‏359.) .

 آنچه به عیادت، ارزش مى‏بخشد، خدایى بودن آن و اخلاص درعیادت است، حتى خارج از مرز دوستى و رفاقت و آشنایى و شغل وموقعیت طرف به عیادت رفتن مهم است. این در آنجا جلوه مى‏كند كه‏مریض، گمنام و بى‏كس و ناشناخته و غریب باشد كه بیش از دیگران‏چشم به راه دیداركنندگان است. تعبیر «فى الله‏» كه در روایات عیادت‏بیماران به چشم مى‏خورد، به همین نكته حساس اشاره مى‏كند.

چگونه مى‏توان به این گوهر دست‏یافت و از كجا مى‏توان «نیت‏خدایى‏» را در عیادتها تشخیص داد؟

عیادت بى‏ریا

وقتى به عیادت بیمارى مى‏روید، روى چه انگیزه‏اى است؟ آیا ازترس گلایه‏هاى بعدى او و خانواده او است؟ یا اینكه چون همسایه وآشناست و فردا چشم در چشم هم خواهید انداخت؟ یا چون رئیس ومسؤول است؟ یا براى خدا؟

البته دلجویى از یك بیمار و خانواده‏اش یا رعایت‏حق همسایگى‏و حق رئیس، جاى خود دارد، ولى آیا شده كه جعبه شیرینى یا پاكت‏میوه‏اى بگیرید و به عیادت بیمارانى در بیمارستانها بروید كه كسى راندارند و شما را هم نمى‏شناسند؟ در ایام جنگ، بعضیها به دیدار وعیادت رزمندگان مجروح مى‏رفتند كه در شهرستانهایى دور از بستگان‏خود تحت درمان بودند، بى‏آنكه سابقه آشنایى با مجروحان جنگى‏داشته باشند، تنها به خاطر خدا و انجام وظیفه دینى و انسانى.

این كار، بس عظیم است و الهى! و مایه آسانى حساب خداوند درقیامت مى‏گردد. در حدیث قدسى آمده است:

«من عاد مؤمنا فى فقد عادنى‏»; (مكارم الأخلاق، ص: 360) .

هر كس در راه من (به خاطر خدا) مؤمنى را عیادت كند، مرا عیادت‏ كرده است.

در حدیث است كه روز قیامت، پروردگار به بنى‏آدم خطاب‏مى‏كند: مریض شدم چرا به عیادتم نیامدى؟ مى‏گوید: خدایا! توپروردگار جهانیانى، چگونه به عیادت تو مى‏آمدم؟ پاسخ مى‏شنود:فلان بنده‏ام بیمار شد و از او عیادت نكردى! مگر نمى‏دانستى كه اگر به‏عیادتش مى‏رفتى، مرا نزد او مى‏یافتى؟ (میزان‏الحكمة، ج‏9، ص‏128.) .

به علاوه، عیادت بیمار، انسان را به یاد قیامت مى‏اندازد و او رامتوجه نعمت تندرستى مى‏سازد و زمینه‏ساز شكر به خاطر سلامتى‏مى‏گردد. از رسول خدا(ص) روایت است كه: به عیادت بیمار و تشییع‏جنازه بروید، كه شما را به یاد آخرت مى‏اندازد. ( همان، ص‏130.) .

عیادت و سوغات بى‏توقع

دانستیم كه اگر به عیادت بیمار، یا هدیه و سوغات، جنبه الهى‏بدهیم و آن را به حساب خدا بگذاریم، هم پاداش بیشترى مى‏بریم، هم‏به ترویج این گونه سنتهاى اسلامى در اخلاق معاشرت، كمك كرده‏ایم.

با این حساب، نباید در دادن هدیه و بردن سوغات یا رفتن به‏عیادت بیمار، حساب عوض و جایگزین آن را كرد. گلایه از اینكه چراما كه به عیادتش رفتیم، او به عیادت ما نیامد، كم ظرفیتى است، یا اگركسى هنگام بیمارى‏تان از شما عیادت نكرد، شما «مقابله به مثل‏» نكنید وكریم و بزرگوار باشید.

رسول اكرم(ص) فرموده است:

«عد من لا یعودك و اهد لمن لا یهدى لك‏»; (نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله علیه و آله)، ص: 564) .

به عیادت كسى برو كه از تو عیادت نكرده است و براى كسى هدیه‏ببر كه براى تو هدیه و سوغات نیاورده است.

و ... اخلاص و وسعت نظر و بزرگ‏منشى، از همین جاها شناخته‏مى‏شود! ...

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

گسترش نهج البلاغه در جوامع

گسترش نهج البلاغه در جوامع

البته چاپ هاي متعدد و ترجمه هاي متعدد براي نهج البلاغه انجام گرفته، اما كافي نيست بلكه بايد در قالب هاي مختلف در جامعه احيا شود. به طور مثال؛ برگزاري مسابقات سراسري، متون درسي، استفاده حداكثر سخنرانان، تابلو كردن كلمات قصار و... اميد است كه اين كتاب شريف و رهنمودهاي آن ، راهنماي شما در همه امور زندگي باشد. براي تحقيق و مطالعه در »نهج البلاغه « مي توانيد به منابع زير مراجعه نماييد
سجع و قافيه ي خاصي در نهج البلاغه

سجع و قافيه ي خاصي در نهج البلاغه

و همچنين وجود تقسيمهاي عددي در نهج البلاغه موجب هيچ اشکالي نيست زيرا در صدر اسلام اينگونه تقسيمها در سخنان فصيحان و بليغان متعارف بوده و در بسياري از احاديث نبوي نظير آن نقل شده است از آن جمله:
نهج البلاغه و مدح خلفا

نهج البلاغه و مدح خلفا

مرحوم شهرستانی نقل مى ‏كند كه در نسخه خطّی سیّد رضى‏ رحمه الله كه دخترش خدمت عموی بزرگوار خود سید مرتضی آن را مى‏ آموخت، نام سلمان فارسی در ابتدای این خطبه آمده است، و همین درست است؛ زیرا با بررسی دیگر خطبه‏ های نهج البلاغه و شناخت تفكّرات امام على‏ علیه السلام و بررسی زندگی یاران امام‏ علیه السلام این حقیقت روشن مى‏ شود كه شخص یاد شده باید یا سلمان فارسی و یا مالك اشتر باشد. ابن ابی الحدید مى‏ گوید: مقصود از كلمه از «فلان» عمر بن خطّاب است؛ زیرا سید فخار بن معد موسوی اودی شاعر به او گفته كه در نسخه ‏ای به خطّ رضی دیده كه زیر این كلمه (فلان) عمر آمده است
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد
Powered by TayaCMS