صورتگری(مجسمه و نقاشی)

صورتگری(مجسمه و نقاشی)

آیات:

ـ يَعْمَلُونَ لَهُ ما يَشاءُ مِنْ مَحارِيبَ وَ تَماثِيلَ‌.

{[آن متخصصان] براى او هر چه مى‌خواست از نمازخانه‌ها و مجسمه‌ها مى‌ساختند}

روایات:

2- المحاسن عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ: بَعَثَنِي رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى الْمَدِينَةِ فَقَالَ لَا تَدَعْ صُورَةً إِلَّا مَحَوْتَهَا وَ لَا قَبْراً إِلَّا سَوَّيْتَهُ وَ لَا كَلْباً إِلَّا قَتَلْتَهُ‌. [1]

امام صادق از پدرانش علیهم السلام روایت کرده که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: پیامبر صلی الله علیه و آله مرا به مدینه فرستاد و دستور داد: مجسمه ای نباشد مگر آنکه آن را از بین ببر، قبری نباشد مگر آنکه مساوی کن، و سگی نباشد مگر آنکه آن را بکش

4- المحاسن عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْبَطَائِنِيِّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ أَتَانِي جَبْرَئِيلُ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ رَبَّكَ يَنْهَى عَنِ التَّمَاثِيلِ‌. [2]

امام صادق علیه السلام نقل کرده اند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: جبرئیل نزد من آمد و گفت: ای محمد، پروردگار تو از تصویر و مجسمه ها نهی کرده است

5- المحاسن عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ مَثَّلَ تَمَاثِيلَ يُكَلَّفُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَنْ يَنْفُخَ فِيهَا الرُّوحَ‌. [3]

از امام صادق علیه السلام نقل کرده اند که فرمود: کسی که مجسمه ای بسازد، در روز قیامت تکلیف می شود که در آن روح بدمد

6- المحاسن عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنْ سَعْدِ بْنِ ظَرِيفٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ‌  هُمُ الْمُصَوِّرُونَ يُكَلَّفُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَنْ يَنْفُخُوا فِيهَا الرُّوحَ‌. [4]

از امام باقر علیه السلام نقل کرده اند که فرمود: «إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ» ؛ { بى‌گمان كسانى كه خدا و پيامبر او را آزار مى‌رسانند} [5] ، ایشان تصویر گرانند که در روز قیامت مکلف می شوند در تصاویرشان و مجسمه هایشان روح بدمند.

7- المحاسن عَنْ مُحَسِّنِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُنْذِرِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‌ ثَلَاثٌ مُعَذَّبُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ رَجُلٌ كَذَبَ فِي رُؤْيَاهُ يُكَلَّفُ أَنْ يَعْقِدَ بَيْنَ شَعِيرَتَيْنِ وَ لَيْسَ بِعَاقِدٍ بَيْنَهُمَا وَ رَجُلٌ صَوَّرَ تَمَاثِيلَ يُكَلَّفُ أَنْ يَنْفُخَ فِيهَا وَ لَيْسَ بِنَافِخٍ وَ الْمُسْتَمِعُ بَيْنَ قَوْمٍ وَ هُمْ لَهُ كَارِهُونَ يُصَبُّ فِي أُذُنَيْهِ الْآنُكُ وَ هُوَ الْأُسْرُبُ‌. [6]

امام صادق علیه السلام فرمود: سه گروه در قیامت عذاب می شوند: کسی که در رؤیایش دروغ بگوید، مکلف می شود دو دانه جو را گره بزند در حالی که قادر بر ان نیست. و کسی که مجسمه درست می کند و تصویر می کشد، مکلف می شود در آن روح بدمد در حالی که نمی تواند. کسی که در جمعی نشسته و به حرف های آنها گوش می دهد در حالی که آنها از او بیزارند، در گوشهایش سرب می ریزند

8- المحاسن عَنْ أَبِيهِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ مُثَنًّى رَفَعَهُ قَالَ: التَّمَاثِيلُ لَا يَصْلُحُ أَنْ يُلْعَبَ بِهَا. [7]

بازی کردن با مجسمه ها، درست نیست

9- المحاسن عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى ع‌ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَاهُ ع عَنِ التَّمَاثِيلِ فَقَالَ لَا يَصْلُحُ أَنْ يُلْعَبَ بِهَا. [8]

از امام کاظم علیه السلام روایت شده که از پدرش علیه السلام در مورد مجسمه ها پرسید، فرمود: درست نیست با آنها بازی شود

10- المحاسن عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِي الْعَبَّاسِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‌ فِي قَوْلِهِ يَعْمَلُونَ لَهُ ما يَشاءُ مِنْ مَحارِيبَ وَ تَماثِيلَ فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا هِيَ تَمَاثِيلَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ وَ لَكِنِ الشَّجَرُ وَ شِبْهُهُ‌. [9]

از امام صادق علیه السلام درباره آیه: «يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِن مَّحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ » روایت شده که فرمودند: به خدا قسم، مجسمه مردان و زنان نبوده و لکن درخت و امثال آن بوده است

11- المحاسن عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ تَمَاثِيلِ الشَّجَرِ وَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ فَقَالَ لَا بَأْسَ مَا لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مِنَ الْحَيَوَانِ‌. [10]

محمد بن مسلم گفت از امام صادق علیه السلام درباره مجسمه وتصویر درخت و خورشید و ماه پرسیدم، فرمود: اگر از حیوان نباشد اشکالی ندارد.

12- المحاسن عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَا بَأْسَ بِتَمَاثِيلِ الشَّجَرِ. [11]

امام باقر علیه السلام فرمود: مجسمه و تصویر درخت اشکالی ندارد.

13- المحاسن عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَمَّنْ رَفَعَهُ قَالَ: لَا بَأْسَ بِالصَّلَاةِ وَ التَّصَاوِيرُ تَنْظُرُ إِلَيْهِ إِذَا كَانَتْ بِعَيْنٍ وَاحِدَةٍ. [12]

فرمود: نماز و نگاه کردن به تصاویر اگر یک چشم داشته باشد، اشکالی ندارد.

14- المحاسن عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْبَيْتِ فِيهِ صُورَةُ سَمَكَةٍ أَوْ طَيْرٍ أَوْ شِبْهِهَا يَعْبَثُ بِهِ أَهْلُ الْبَيْتِ هَلْ تَصْلُحُ الصَّلَاةُ فِيهِ فَقَالَ لَا حَتَّى يُقْطَعَ رَأْسُهُ مِنْهُ وَ يُفْسَدَ وَ إِنْ كَانَ قَدْ صَلَّى فَلَيْسَتْ عَلَيْهِ إِعَادَةٌ. [13]

از امام کاظم علیه السلام از اتاقی که در آن مجسمه ماهی یا پرنده و امثال اینها می باشد و اهل خانه با انها بازی می کنند، آیا نماز در آن صحیح است؟ فرمود: نه، تا آنکه سرش را بکنند و خرابش کنند، البته اگر نمازی خوانده شد، اعاده ان بر او نیست.

15- مكارم الأخلاق عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَا بَأْسَ أَنْ تَكُونَ التَّمَاثِيلُ فِي الْبُيُوتِ إِذَا غُيِّرَتِ الصُّورَةُ. [14]

از امام باقر علیه السلام نقل شده فرمود: اشکالی ندارد که مجسمه ها و تصاویر در خانه ها باشد در صورتی که چهره آن را تغییر داده باشند.

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّمَا يُبْسَطُ عِنْدَنَا الْوَسَائِدُ فِيهَا التَّمَاثِيلُ وَ نَفْرُشُهَا قَالَ لَا بَأْسَ بِمَا يُبْسَطُ مِنْهَا وَ يُفْتَرَشُ وَ يُوطَأُ إِنَّمَا يُكْرَهُ مِنْهَا مَا نُصِبَ عَلَى الْحَائِطِ وَ السَّرِيرِ. [15]

ابو بصیر گوید به امام صادق علیه السلام عرض کردم: ما بالش هایی داریم که در آنها تصویرهایی است و آنها را زیر سر خود قرار می دهیم، فرمود: انچه که پهن می شود و زیر سر نهاده و گام بر آن زده می شود، اشکالی ندارد، تنها آنچه از آنها بر دیوار و تخت ها نصب شود مکروه است.

 




[1] . بحار 76/286/2

[2] . بحار 76/286/4

[3] . بحار 76/287/5

[4] . بحار 76/287/6

[5]. احزاب / 57

[6] . بحار 76/287/7

[7] . بحار 76/287/8

[8] . بحار 76/287/9

[9] . بحار 76/287/10

[10] . بحار 76/288/11

[11] . بحار 76/288/12

[12] . بحار 76/288/13

[13] . بحار 76/288/14

[14] . بحار 76/288/15

[15] . بحار 76/288/16

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

گسترش نهج البلاغه در جوامع

گسترش نهج البلاغه در جوامع

البته چاپ هاي متعدد و ترجمه هاي متعدد براي نهج البلاغه انجام گرفته، اما كافي نيست بلكه بايد در قالب هاي مختلف در جامعه احيا شود. به طور مثال؛ برگزاري مسابقات سراسري، متون درسي، استفاده حداكثر سخنرانان، تابلو كردن كلمات قصار و... اميد است كه اين كتاب شريف و رهنمودهاي آن ، راهنماي شما در همه امور زندگي باشد. براي تحقيق و مطالعه در »نهج البلاغه « مي توانيد به منابع زير مراجعه نماييد
 نسبت نهج البلاغه به دیگران

نسبت نهج البلاغه به دیگران

ايها الناس انما الدنيا دار مجاز...که از سحبان بن وائلنيز روايت شده است بنابراين به نظر نمي رسد که تمام نهج البلاغه سخنان آنحضرت بوده باش، به ويژه آنکه بسياري از اين خطبه ها در کتابهاي مشهور ادبيات عرب يافت نمي شود
نهج البلاغه و مدح خلفا

نهج البلاغه و مدح خلفا

مرحوم شهرستانی نقل مى ‏كند كه در نسخه خطّی سیّد رضى‏ رحمه الله كه دخترش خدمت عموی بزرگوار خود سید مرتضی آن را مى‏ آموخت، نام سلمان فارسی در ابتدای این خطبه آمده است، و همین درست است؛ زیرا با بررسی دیگر خطبه‏ های نهج البلاغه و شناخت تفكّرات امام على‏ علیه السلام و بررسی زندگی یاران امام‏ علیه السلام این حقیقت روشن مى‏ شود كه شخص یاد شده باید یا سلمان فارسی و یا مالك اشتر باشد. ابن ابی الحدید مى‏ گوید: مقصود از كلمه از «فلان» عمر بن خطّاب است؛ زیرا سید فخار بن معد موسوی اودی شاعر به او گفته كه در نسخه ‏ای به خطّ رضی دیده كه زیر این كلمه (فلان) عمر آمده است
No image

توصيه هاى مهم حضرت على(ع) به حاكمان اسلامى

محبوب ترين امور در نزد حاكم اسلامى بايد رساترين آنها در حق و فراگيرى آنها در عدل و جامع ترين آنها براى رضايت مردم جامعه باشد . حضرت در اين دستور و قانون اصلى ، سه حقيقت پر اهميت را بيان مى فرمايد : الف ) اظهار حق و اجراى آن ب ) اظهار عدالت و اجراى آن ج ) در نظر گرفتن رضايت مردم در اجراى امور اجتماعى .
سجع و قافيه ي خاصي در نهج البلاغه

سجع و قافيه ي خاصي در نهج البلاغه

و همچنين وجود تقسيمهاي عددي در نهج البلاغه موجب هيچ اشکالي نيست زيرا در صدر اسلام اينگونه تقسيمها در سخنان فصيحان و بليغان متعارف بوده و در بسياري از احاديث نبوي نظير آن نقل شده است از آن جمله:
Powered by TayaCMS