حکمت 310 نهج البلاغه : قاطعيّت در مبارزات

حکمت 310 نهج البلاغه : قاطعيّت در مبارزات

متن اصلی حکمت 310 نهج البلاغه

موضوع حکمت 310 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 310 نهج البلاغه

310 وَ قِيلَ«» لَهُ عَلَيْهِ السَّلَامُ بِأَيِّ شَيْ ءٍ غَلَبْتَ الْأَقْرَانَ فَقَالَ مَا لَقِيتُ«» أَحَدًا إِلَّا أَعَانَنِي عَلَى نَفْسِهِ يومئ بذلك إلى تمكن هيبته في القلوب

موضوع حکمت 310 نهج البلاغه

قاطعيّت در مبارزات

(سياسى، نظامى)

ترجمه مرحوم فیض

310- بامام عليه السّلام گفتند بچه چيز (در كارزارها) بر دليران برترى يافتى (آنان را زبون ساخته و يا كشتى) آن حضرت (در باره هيبت و ترس مردم از خود) فرمود: 1- به هيچ كس (در كارزار) بر نخوردم مگر او مرا بر زيان (كشتن) خود يارى و كمك مى نمود (سيّد رضىّ «عليه الرّحمة» فرمايد:) حضرت باين سخن اشاره مى فرمايد بجا گرفتن هيبت و ترس خود را در دلها (كه دليران دلباخته و شكست مى خوردند).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1237 و 1238)

ترجمه مرحوم شهیدی

318 [او را گفتند: چگونه بر هماوردان پيروز گشتى فرمود:] كسى را نديدم جز كه مرا بر خود يارى مى داد. [و اشارت بدين مى فرمايد كه بيم من در دل او مى افتاد.]

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 417)

شرح ابن میثم

302- و قيل له عليه السّلام:

بأى شي ء غلبت الأقران فقال عليه السّلام: وَ قِيلَ لَهُ ع بِأَيِّ شَيْ ءٍ غَلَبْتَ الْأَقْرَانَ- فَقَالَ ع مَا لَقِيتُ رَجُلًاأَحَداً إِلَّا أَعَانَنِي عَلَى نَفْسِهِ قال الرضى: يومئ بذلك إلى تمكن هيبته فى القلوب.

المعنى

أراد أنّ سابق هيبته، و تخيّل الأقران ما جرت به عادته من الظفر بأمثالهم و قتله يوجب لنفوسهم انفعالات و ضعفا عن مقاومته. و ذلك ممّا يعينه عليهم.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 401)

ترجمه شرح ابن میثم

302- از امام پرسيدند چگونه بر شجاعان برترى يافتى آن بزرگوار فرمود:

مَا لَقِيتُ رَجُلًا إِلَّا أَعَانَنِي عَلَى نَفْسِهِ

ترجمه

«به هيچ كس بر نخوردم مگر اين كه او خود مرا به زيان خويش كمك كرد».

شرح

سيد رضى مى فرمايد: امام (ع) با اين گفتار اشاره فرموده است بر اين كه هيبت آن بزرگوار در دلها مى افتاد.

مقصود امام (ع) آن است كه هيبت آن بزرگوار و تصوّر شجاعان كه پيروزى او را بر همگنان و كشتن ايشان را نتيجه اى عادى مى دانستند، باعث عقب نشينى و ضعف مقاومت آنها مى شد، و اين چيزى بود كه او را عليه رقيبان يارى مى كرد.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 679 و 680)

شرح مرحوم مغنیه

318- (و قيل له بأيّ شي ء غلبت الأقران) فقال: ما لقيت رجلا إلّا أعاني على نفسه.

المعنى

الخوف يرافق الانسان و يلازمه منذ ولادته حتى يومه الأخير، فهو يخاف من الموت و من الفقر و المرض و الفشل و غير ذلك، و متى سيطر على الإنسان الخوف من شي ء أعماه عن غيره حتى لا يكاد يتصور معه شيئا آخر.. و قد شاع و ذاع عن الإمام أنه ما بارز بطلا إلا و أراده قتيلا، و من هنا كان البطل إذا برز للإمام وجها لوجه أخذ الجزع بمجامع قلبه، و لا شي ء أقسى على الإنسان و أشد وطءا من شعوره بأنه مقتول لا محالة، فكان هذا الشعور المدمر القاتل عونا للإمام على خصمه.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 406)

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

(307) و قيل له عليه السّلام: بأيّ شي ء غلبت الأقران فقال عليه السّلام: ما لقيت رجلا [أحدا] إلّا أعانني على نفسه. قال الرّضيّ رحمه اللَّه: يؤمى بذلك إلى تمكّن هيبته في القلوب.

اللغة

(القرن) ج: أقران: كفؤك، من يقاومك، نظيرك في الشجاعة أو العلم أو غيرها- المنجد- .

المعنى

قد ورد في بعض الروايات إعانة بعض الملائكة له في جهاده و دفاعه مع الكفّار و لعلّ الخوف الغالب على أقرانه أثر همس الملائكة في قلوبهم فيقع الرّوع عليهم و لا يقدرون على المقاومة معه عليه السّلام.

الترجمة

به آن حضرت گفته شد: با چه وسيله بر هم نبردان خود چيره شدى در پاسخ فرمود: من با هيچ مردى و پيكار برنخوردم جز اين كه با دست خودش بمن كمك كرد تا او را از پاى در آوردم.

  • شد سؤال از علي كه چون چيره بر دليران شدى و هم خيره
  • گفت: با هر يلي كه برخوردمكمك از وى بسود خود بردم

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 405 و 406)

شرح لاهیجی

(354) و قيل له (- ع- ) باىّ شي ء غلبت الأقران فقال ما لقيت احدا الّا اعاننى على نفسه يومى (- ع- ) الى تمكّن هيبته فى القلوب يعنى و گفته شد باو (- ع- ) كه بچه چيز غالب شدى تو بر همسران در روز حرب پس گفت (- ع- ) كه بر نخوردم بكسى مگر اين كه اعانت و يارى كرد مرا بر تسلّط بر نفس خود مى گويد سيّد (- ره- ) كه اشاره ميكند باينكلام بسوى قرار گرفتن هيبت و خوف او در دلها

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 321)

شرح ابن ابی الحدید

324: وَ قِيلَ لَهُ ع بِأَيِّ شَيْ ءٍ غَلَبْتَ الْأَقْرَانَ- قَالَ مَا لَقِيتُ أَحَداً إِلَّا أَعَانَنِي عَلَى نَفْسِهِ قال الرضي رحمه الله تعالى- يومئ بذلك إلى تمكن هيبته في القلوب قالت الحكماء الوهم مؤثر و هذا حق- لأن المريض إذا تقرر في وهمه أن مرضه قاتل له- ربما هلك بالوهم و كذلك من تلسبه الحية- و يقع في خياله أنها قاتلته- فإنه لا يكاد يسلم منها- و قد ضربوا لذلك مثالا- الماشي على جذع معترض على مهواة- فإن وهمه و تخيله السقوط يقتضي سقوطه- و إلا فمشيه عليه و هو منصوب على المهواة- كمشيه عليه و هو ملقى على الأرض- لا فرق بينهما إلا الوهم و الخوف و الإشفاق و الحذر- فكذلك الذين بارزوا عليا ع من الأقران- لما كان قد طار صيته- و اجتمعت الكلمة أنه ما بارزه أحد إلا كان المقتول- غلب الوهم عليهم فقصرت أنفسهم عن مقاومته- و انخذلت أيديهم و جوارحهم عن مناهضته- و كان هو في الغاية القصوى من الشجاعة و الإقدام- فيقتحم عليهم و يقتلهم

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 19، ص 226)

شرح نهج البلاغه منظوم

[309] و قيل له عليه السّلام: بأىّ شي ء غلبت الأقران فقال: ما لقيت أحدا إلّا أعاننى على نفسه.

يومئ بذلك إلى تمكّن هيبته فى القلوب.

ترجمه

از آن حضرت عليه السّلام پرسيده شد: بچه چيز بر همكنان و دلاوران برترى يافتى فرمود، هيچكس را ديدار نكردم جز اين كه مرا بر كشتنش يارى مى داد، سيّد رضى ره گويد: اين اشاره بترس و دهشتى است كه از آن حضرت در دلها مى افتاد (و دستشان از كار مى شد)

نظم

  • يكى پرسيد از آن سردار و سرهنگكه با ما گو كه در هنگامه جنگ
  • دليران كشتنت را بوده طالبچسان گشتى بر آنان چير و غالب
  • چه باعث شد كه دلهاشان دريدىبدنشان با چه اندر خون كشيدى
  • شهش فرمود هنگام زد و خوردبهر كس كردم اندر جنگ برخورد
  • بدست و تيغ من تاد ديده انداختدلش گرديد خون و زهره را باخت
  • چو خود با من بميزان محك كردمرا بر ريزش خونش كمك كرد
  • چو چشم پر ز خون و خشم من ديدبترسيد و ز زين بر خاك غلطيد

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 95 و 96)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

حضرت زینب (س) الگوی زنان عالم

حضرت زینب (س) الگوی زنان عالم

نگاهی گذرا به ابعاد فردی و اجتماعی زندگی حضرت زینب كبری سلام الله علیها و سیره عملی این شخصیت برجسته اسلام به خوبی جایگاه والا و عظمت ایشان را ترسیم نموده و آن حضرت را به عنوان یكی از بهترین و مناسب ترین الگو و روش زندگی برای هر زن و مرد مسلمان معرفی می نماید
No image

الأجل - اجل

No image

الاُلفة - الفت

پر بازدیدترین ها

حضور قلب در نماز

حضور قلب در نماز

No image

اذیت کردن, تحقیر, مسخره کردن, طعنه زدن در آیات و روایات اسلامی

در متن ذیل تعدادی از روایاتی که از معصومین علیهم السلام در مورداذیت کردن, تحقیر, مسخره کردن, طعنه زدن بیان شده است آورده شده.
سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان با عنوان اهداف بعثت پیامبر اکرم صلی الله... در رابطه با موضوع دهه صفر در این قسمت قرار دارد.
Powered by TayaCMS