همان کسی که انسان را آفریده احکام الهی را مطابق با فطرت او بیان کرده است، همانند دستگاهی صنعتی که معمولاً دفترچه راهنمایی دارد و نحوه ی استفاده از آن را توضیح می دهد. دین خدا هم مانند دفترچه راهماست که اگر مطابق آن عمل شود نتیجهء آن رسیدن به رستگاری است.
دین
یکی از امتیازات مهم دین الهی آن است که با فطرت آدمی منطبق است.
قرآن کریم به زیبایی به این مطلب اشاره می کند:
«فَأقِم وَجهَکَ لِلدّینِ حَنیفاً فِطرَهَ اللهِ الَّتی فَطَرَهَ اللهِ النّاسَ عَلَیها لاتَبدیلَ لِخَلقِ اللهِ ذلِک الدّینُ القَّیِّم» (الروم30 /30)
پس به آیین خالص پروردگار روی آورد. این فطرتی است که خداوند انسانها را برآن آفریده؛ دگرگونی در آفرینش الهی نیست؛ این است آیین استوار.
در این آیه پروردگار از آدمی می خواهد روی به سوی آیین خالص الهی کند. این است آن فطرت و سرشت که خداوند انسانها را بر آن آفریده است و هیچ دگرگونی در آن نیست.
همان کسی که انسان را آفریده احکام الهی را مطابق با فطرت او بیان کرده است، همانند دستگاهی صنعتی که معمولاً دفترچه راهنمایی دارد و نحوهء استفاده از آن را توضیح می دهد. دین خدا هم مانند دفترچه راهماست که اگر مطابق آن عمل شود نتیجهء آن رسیدن به رستگاری است.
احکام الهی در تمام قرون و اعصار بدون تغییر ثابت می ماند، چون فطرت انسانی همواره ثابت است. مردم و افکار و عقاید آن در طول زمان فراز و نشیب دارند، گاهی به راست می روند و گاهی به چپ گرایش می یابند. گاهی به دنبال یک تفکر می روند و گاهی با شدت آن را رد می کنند
به طور کلی حساسیت هایی که با فطرت بشری سازگار نباشد گذراست و دوامی ندارد. مکاتب و آیینهایی که دستاورد بشری است روزی به میدان می آید و از چند صباحی به کنار می رود، اما احکام خدا چون مطابق با فطرت است کهنه نمی شود مگر آن که فطرت آدمی زنگار بندد.
یکی از امور فطری شرم و حیاست. حیا به معنای پروا داشتن است به طوری که دیگران از انسان چیزی را نبینند که ناخوشایند باشد.
حیای خاص در خانواده و در مورد روابط خصوصی میان همسران مطرح می شود. بحث حیا در خانواده از مباحث مهم تربیتی به شمار می رود. خانواده نخستین مکان برای آموزش فرزندان است تا بیاموزند در همه ی جهات مثل کلام و رفتار و پوشش حیا و شرم را در زندگی به کار بندند. در این مسائل مربوط به عفاف و مسائل جنسی نیازمند رعایت های جدی است
انواع حیا
شرم و حیا را از یک منظر می توان به دو نوع عام و خاص تقسیم کرد. حیای عام عبارت است از شرم و حیای لازم در اجتماع و حیای خاص عبارت است از شرم و حیای لازم در خانواده.
حیای عام: در مسائل عمومی مطرح می گردد. برای مثال انسان در برابر فرد بزرگی از انجام کاری شرم میکند؛ زیرا آن کار یا دون شأن خود اوست و یا در شأن طرف مقابل نیست. این نوع از حیا در روابط اجتماعی نمود مییابد، به ویژه در ارتباط با جنس مخالف؛ چه باید توجه داشت که حفظ شرم و حیا در برخورد با جشن مخالف از دستورات شریعت است و کسی حق ندارد گام در حریم دیگری نهد.
امّا حیای خاص در خانواده و در مورد روابط خصوصی میان همسران مطرح می شود. بحث حیا در خانواده از مباحث مهم تربیتی به شمار می رود. خانواده نخستین مکان برای آموزش فرزندان است تا بیاموزند در همه ی جهات مثل کلام و رفتار و پوشش حیا و شرم را در زندگی به کار بندند. در این مسائل مربوط به عفاف و مسائل جنسی نیازمند رعایت های جدی است.
حیا
در محیط خانواده و میان اعضای آن باید حریم عفاف و حیا مراعات گردد، حتی در بیان الفاظ هم باید دقت گردد که سخنان با معیار حیا بیان گردد. پدر و مادر موظفند مسائل مربوط به بلوغ را به فرزندان خود که در آستانه ی بلوغند، آموزش دهند اما این آموزش باید با انتخاب الفاظ مناسب و با کنایه و اشاره باشد.
قرآن کریم بحث حیا در خانواده را با ظرافت خاصی بیان می کند:
«یا اَیُّهَا اَّذینَ آمَنُوا لِیَستَأدِنکُمُ الَّذینَ مَلَکَت اَیمانُکُم وَ اَّذینَ لَم یَبلُغُوا الحُلُمَ مِنکُم ثَلاثَ مَرّاتٍ مِن قَبلِ صَلاهِ الفَجرِ وَ حینَ تَصَعُونَ ثِیابَکُم مِن الظَّهیرَهِ وَ مِن بَعدِ صَلاهِ العِشاءِ ثَلاثُ عَوراتٍ لَکُم» (النور24/58)
ای اهل ایمان باید که از شما اجازه بگیرند کنیزان و فرزندان زیر سن بلوغ شما در سه موقع، قبل از نماز صبح و هنگامی که لباسهایتان را از تن بیرون می کنید و بعد از نماز عشا این سه برای شما زمان محدودیت حساب می شود.
در این آیه بیان می گردد که بچه های زیر سن بلوغ در صوتی که خواستند وارد اتاق یا خلوت شما شوند در این سه زمان باید اجازه بگیرند پس معلوم می شود که باید به آنها آموزش داده شود که سرزده وارد اتاق نشوند.
به طور خلاصه در خصوص فطری بودن و اجرای حیا چه در جامعه و چه در خانواده توجه به دو نکته ضروری است: اول این که باید از این نیرو و حس فطری نگهداری شود و دوم این که در انجام رفتارها باید دقت لازم مبذول گردد زیرا مۆدبانه بودن یا نبودن رفتارها حکایت از میزان حیای فرد دارد.