ادامه حجاب شرعی

ادامه حجاب شرعی

قتاده مى گويد:از رسول خدا حديث آمده است كه فرمود:

هيچ خانمى كه خدا و روز جزا را باور كرده است ، حق ندارد دست خود رااز زير خمار خود بيرون بياورد، مگر تااين جا. با دست خود نيمه ساعداشاره كرد.(تفسير طبرسى ، الدرالمنثور، ذيل آيه .)

امام صادق(علیه السّلام)فرمود:

(بانوئى كه لباس احرام مى پوشداز هر نوع پارچه اى مى توانداستفاده كند، جز حرير خالص كه نبايدازار و خماراوابريشمى باشد و غيراز دستكش كه نبايد بر دست كنند)

ابوعبدالله صادق از پوشيدن نقاب هم كه بر روى صورت بياويزند، اظهار كراهت كرد و فرمود:

(خانم ها، فقط مى توانند پارچه اى بر روى پيشانى بياويزند كه تا روى چشمها بيايد). (صحيح الكافى ، حديث 1951.)

امام ابوعبدالله صادق ، عليه السلام ، نقل كرد كه: (پدرم ابوجعفر باقر، عليه السلام ،از پوشيدن نقاب و دستكش براى خانم هايى كه در حال احرام باشند، كراهت داشت). (صحيح من لايحضرالفقيه.تحقيق محمد باقر بهبودى ، حديث 563.)

 البته در حال عادى پوشيدن اين لباس رسمى ضرورت ندارد. در زمان رسول خدا و در عهدامامان نيز، بانوان اسلامى از لباسهاى دوخته استفاده مى كرده اند و پيراهن و بلوز و دامن و شنل مى پوشيدند و گاهى شنل را روى دوشها مى انداخته اند و سر خود را با مقنعه مى پوشيده اند.

بارى ، بحث حجاب ضرورى بانوان دراين جا خاتمه مى يابد، ولى همانطور كه قرآن مجيد در قسمت(ازار) بانوان ، تبصره اى بر آن افزود، در باب خمار هم تبصره اى دارد كه تكليف بانوان را در برابر محارم و غيرمحارم روشن مى سازد. تبصره به اين صورت است: ولايبدين زينتهن الا لبعولتهن او آبائهن اوآباء بعولتهن اوابنائهن اوابناء بعولتهن اواخوانهن او بنى اخوانهن او بنى اخواتهن او بنى اخواتهن او نسائهن او ماملكت ايمانهن اوالتابعين غيراولى الاربه من الرجال اوالطفل الذين لم يظهر واعلى عورات النساء (همان) .

خانم ها كه خمار خود را زير گلو، گروه مى زنند، حق ندارند ساعد خود را و يا زلف و گيسوى خود را، كه زينت خدايى آنان به شمار مى آيد،از زير خمار آشكار نمايند، جز در برابر: شوهران خود، يا پدران خود، يا پدران شوهران خود، يا پسران خود، يا پسران شوهران خود، يا برادران خود، يا پسران برادر خود، يا پسران خواهر خود، يا خانم هاى فاميل خودشان ، يا غلامان زرخريدشان ، يا ملازمانى كه شهوت مردى ندارند و يا آن كودكانى كه از مسائل جنسى بى خبرند.

دراين تبصره ، دوازده طبقه استثناء شده اند كه خانم ها مى توانند در برابر آنان ، سر و ساعد خود را عريان نمايند و تنها با يك پيراهن دامن بلند و يا بلوز و دامن و يا شنل و دامن (بدون روسرى و يا كلاه ) ظاهر شوند. قهرى است كه استثناء بايد در همين دوازده طبقه منحصر باشد زيرا متن آيه شريفه بااستقصاى كامل ، همه جوانب استثناء را در نظر گرفته و جائى براى استثناى عرفى باقى نگذارده است .اگر استثناى عرفى ، ماخذ و ملاك مى بود، آيه مزبور، شوهران و زنان فاميل و كودكان و خواجگان را نام نمى برد و به نظر عرف واجتماع ، حوالت مى كرد.

بنابراين ، نوكر، راننده ، همكلاس ، همدرس ، برادر شوهر، شوهر خواهر و امثال آنان ، جدا بيگانه واجنبى ، محسوب مى شوند و پوشيدن موى سر در برابر آنان ، ضرور و واجب خواهد بود.

نكته شايان تذكر آن است كه پوشيدن موى سر، با هر وسيله كه باشد، به عفت جنسى ربطى ندارد، بلكه يك تشريف اسلامى است تا خانم هاى آزاده مومن از زنان يهود و نصارى و مجوس ، ممتاز باشند و لذا مى بينيم كه حتى كنيزان مسلمان از پوشيدن موى سر، معاف ، بلكه ممنوع بوده اند.

اسحاق بن عمار مى گويد:

(به ابوالحسن امام كاظم ، عليه السلام ، گفتم: غلام زرخريد خانم ، حق دارد به گيسوى خانم خود نگاه كند؟

ابوالحسن گفت:  آرى و به ساق پايش هم مى تواند نگاه كند). (فقيه من لايحضرالفقيه ، ج 469.3 صحيح من لايحضرالفقيه حديث 1305.)

عبدالرحمن بن ابى عبدالله مى گويد:

(ازامام صادق ، عليه السلام ، پرسيدم:

غلام زرخريدى كه متعلق به خانم باشد، مى تواند به گيسوى خانم خود و ساق پاهايش بنگرد؟

ابوعبدالله گفت: اشكالى ندارد) (صحيح الكافى ، حديث 3175.)

محمد بن اسماعيل بن بزيع مى گويد:

(ازابوالحسن الرضا، عليه السلام ، پرسيدم:

خانم هاى آزاده ، گيسوى خود را بايد در برابر خواجگان ، كه شهوت مردى ندارند، بپوشند؟

ابوالحسن گفت:  خواجگان ، به حياط اندرونى پدرم آمد و شد مى كردند و خواهرانم ، مقنعه بر سر نمى كردند.

گفتم: خواجه آواز بودند يا برده ؟

ابوالحسن گفت:  نه ، برده زرخريد بودند.

گفتم: اگر زرخريد نباشند و استخدام شده باشند، خانم ها بايد در برابر آنان مقنعه بر سر كنند؟

ابوالحسن گفت:  نه) (تهذيب ، طوسى ، ج 480.7)

امام ابوجعفر باقر(علیه السّلام)گفت:

(بانوى مسلمان ، مى توان عوض خمار، با يك بلوز و يك مقنعه نماز بخواند، موقعى كه بلوز او ضخيم باشد). (صحيح الكافى ، حديث 1182.) .

امام ابوجعفر باقر(علیه السّلام)گفت:

كنيزان زرخريد، لازم نيست كه مقنعه بر سركنند (همان مدرك ، حديث 3169 و 1182.).

دراين زمينه ، نصوص شرعى فراوان است.در همه موارد، سوال و جواب از زينتهاى طبيعى بانوان است كه ساق پا و ساعد دست و زلف و گيسو باشد، نه خلخال و گردنبند و گوشواره وامثال آن و يا سرخاب و سورمه و سفيدآب و نظائر آن كه ساير مفسرين متعرص شده اند. علاوه براين ، در فرهنگ قرآن مجيد، هماره ، كلمه(زينت) در مورد زينتهاى طبيعى به كار رفته است واز زيور آلات زنانه در قرآن مجيد، به نام(حليه) ياد مى شود كه مانند لباس ، جنبه عاريتى دارد. بنابراين در آيه حجاب هم كه سه نوبت كلمه(زينت) بانوان مطرح شده است ، به تاييد احاديث اهل بيت ، همان زينتهاى طبيعى خدائى است كه در ترجمه و تفسير آن متذكر شديم و آن دسته از مفسرين اسلامى ، كه پاى زيورآلات عاريتى را در ترجمه و تفسير آيه به ميان آورده اند، دراثر همين غفلت ، مشكلات ادبى لاينحلى به جاگذارده اند. حتى كسانى كه گفته اند:

(به حكم آيه شريفه ، آشكار ساختن آن اندامى حرام است كه با زيورآلات زنانه تزئين مى شوند نه خود زيورآلات).

دچار مشكلات ديگرى شده اند كه اينك جاى بحث آن نيست.

در هر حال ، قرآن مجيد در مورد(ازار) بانوان ، تبصره اى داشت ، بدين شرح:

1. بايد زينت ساق و پا و مستور بماند، جز در موقع راه رفتن .

2. درباره خمار بانوان بود كه تكليف ساعت و زلف و گيسو را در برابراجانب و محارم روشن كرد.

و در آخرين فصل آيه ، تبصره ديگرى دارد كه درباره خمار، وازار، هر دو، صادر شده است واحتياط بيشتر راايجاب مى كند.

ولايضر بن بارجلهن ليعلم مايخفين من زينتهن.

مبادا بانوان ، پاى خود را محكم به زمين بكوبند تا زينت پنهان شده را آشكار نمايند.

زينتى كه در تبصره اول ، پنهان كردن آن لازم شد، ساق پا بود و زينتى كه در تبصره دوم ، پنهان كردن آن لازم شد، ساعد و زلف و گيسو بود. تبصره سوم ، دستور مى دهد كه خانم ها نبايد با دويدن و ورزش كردن و پايكوبى ، ساق پا را كه در حال عادى زير دامن نهان است ، آشكار نمايند و يا دراثر جست و خير، ساعد خود را تا آرنج از زير شنل و خمار بيرون كنند و يا زلف و گيسوى خود رااز زير مقنعه و كلاه و كناره صورت برملا نمايند، مگر آن كه با پوشيدن جوراب و شلوار و كلاه ،احتياط لازم را به عمل آوردن و سپس به ورزش بپردازند

نگارنده اين سطور كه در همه جا، زينت بانوان را زينت طبيعى مى داند،(يعلم) را در متن آيه ، فعل مجهول ،از باب افعال مى داند كه معناى(اعلال وافشاء و برملا كردن) مى دهد. كسانى كه زينت را به زيورآلات زنانه تفسير كرده اند، كلمه(يعلم) را فعل مجهول ثلاثى گرفته اندازاين روى در ترجمه و تفسير آيه مى نويسند:

(بانوان ، پاى خود را بر زمين نكوبند كه معلوم شود حلقه و خلخال به پا دارند)

گويااگر معلوم شود كه خانم ، حلقه و خلخال به پا دارد (گرچه از راه پايكوبى خانم نباشد، بلكه مردم با چشم خود، آن را ببينند) گناهى اتفاق افتاده است .

در خاتمه اين فصل ، متذكر مى شوم كه براساس اين ترجمه و تفسيرى كه بيان كرديم ، پوشيدن تمام بدن از بالاى قفسه سينه تا نيمه ساق پا، بر بانوان لازم است ، حتى در برابر پدر و برابر تا چه رسد به سايرين .

خانم ها فقط مى توانند در برابر شوهران خود،(ازار) و(خمار) خود را بردارند واستثناى آن ، در آيه 187 سوره بقره ، عنوان صريح دارد كه مى فرمايد: «هن لباس لكم وانتم لباس لهن»

و در آيه 5 سوره مومنون و آيه 30 سوره معارج كه توضيح و ترجمه آن گذشت.

سادات و بانوان شوهردار:

در سوره احزاب آيه 59، دستور ويژه اى هم براى خانم ها سادات و بانوان شوهردار، صادر شده است:

اى پيامبر، به همسرانت و دخترانت و خانم هاى مومن ، بگو: جامه عريضى بر تن بيارايند.

اين جامه ، بهترين وسيله اى است كه مى تواند مايه امتياز و شناخت آنان باشد كه مورد آزار و تعرض قرار نگيرد.

كلمه نساء دراين آيه ، به معنى خانم هاى شوهرداراست .

جلباب ، پارچه اى است كه از نظر طول و عرض ، به ملافه و شمد، شباهت دارد.

براثر جمود و پافشارى برخى دراجراى همين حكم ، چادر شب لحاف را بر تن خانم ها كرده اند!

حكم اين آيه شريفه ، سه دسته از خانم ها را شامل شده است:

1. همسران رسول خدا كه اينك وجود خارجى ندارند.

2. دختران پيامبر كه همه خانم هاى سادات را فرا مى گيرد.

3. بانوان شوهردار.

اين سه گروه بايد با پوشيدن يك جامه گشاد و بلند، شخصيت والاى خود را به جامعه اعلام كنند، تا مبادا بى خردان ، با آنان تماس بگيرند و بگويند كه: (آرزوى همسرى دارند)

اين مساله ، در مورد زنان شوهردار، واضح و روشن است.فقط در مورد خانم هاى سادات ، در صورتى كه شوهر نداشته باشند، نياز به توضيح دارد. گرچه در زمان حاضر، دنبال كردن بحث آن ، موضوعيت ندارد.

موضوع حكم ازاين قراراست كه با نزول آيه 6 از سوره احزاب كه گفت:

رسول خدا،از خود مومنان ، واپيشتر است و همسران رسول خدا، مادران مومنانند و خويشان رسول خدا، با هم موالات ويژه اى دارند و نسبت به هم واپيشترنداز مومنان و مهاجران ....اين حكمى است كه در كتاب خدا ثبت است.

در نتيجه ، بعدازامامان ، معمول و متداول شد كه براى سادات ، نقيبى معين شود تا مولا و سرپرست همه آنان باشد واز جمله هيچ كس از سادات ، چه زن و چه مرد، بى اجازه او،ازدواج نكندازاين روى ، تماس گرفتن با دختران و زنان بيوه سادات ، مجاز و مشروع نخواهد بود، جز بااجازه نقيب آنان.لذا بايد شعار خانم هاى شوهردار و مومن را بر تن بيارايند تا با شناخت آنان ، كسى به منظور آشنايى بيشتر وانتخاب همسر، تماس شخصى برقرار نسازد.

در هرحال ، بديهى و روشن است و لفظ آيه كريمه نيز، صراحت دارد كه اين لباس ، جنبه تشريفاتى دارد، نه حجاب شرعى لذا مانعى نخواهد داشت كه در تابستان ،از تور نازك و يا حرير وابريشم انتخاب شود و روى شانه ها قرار بگيرد تاايجاد گرما نكند و در زمستان ،از فاستونى و برك و مخمل تهيه شود تا هم دافع سرما باشد و هم مايه شوكت و جلال.اگراين پارچه را به صورت شنل ، متداول كنند و يا مانند روميها و هنديها بر دوش خود حمايل كنند، با تكليف شرعى آن منافاتى نخواهد داشت.

با توجه به همين نكته پوشيد لباس ، جنبه تشريفاتى دارد و به منظور دور داشتن اجنبى از تماس با آنان ، صادر شده است ، قرآن مجيد، در سوره نور آيه 60 كه مى فرمايد:

خانم هايى كه از نظر جنسى بازنشسته اند واميدوارى ندارند كه مورد توجه قرار بگيرند، مجازند كه اين جامه زائد را فرو نهند، در صورتى كه با هيچ زينتى خود را مزين نكرده باشند. در عين حال ،اگر عفت اختيار كنند و با جامه جلباب و شنل گشاد درانظار عمومى ، ظاهر شوند، شايسته تر خواهد بود .

دراين آيه ، گرچه كلمه(ثيابهن) جمع است ، ولى از نظرادبى ، در حكم مفرداست.يعنى هر خانمى از خانم هاى شوهردار، مى تواند يك جامه خود را كم كند و آن جامه اى كه مى تواند كم كند و بر زمين بگذارد، همين جامه جلباب است كه به عنوان شعار بر تن مى كرده است نه ازارى كه عورت او را مى پوشاند و نه خمارى كه سروبراو را مى پوشاند.

ابوعبدالله صادق ، عليه السلام ، در ذيل اين آيه كريمه كه فرمود:

(خانم هايى كه از شوهر كردن نااميد شده اند، مانعى ندارد كه يك جامعه خود را بر زمين بگذارند)

گفت: منظور آيه كريمه آن است كه جلبات خود را بر تن نكشد (همان مدرك ، حديث 3165.).

محمد بن مسلم مى گويدازابى جعفرباقر(علیه السّلام)پرسيدم:

(خانم هايى كه حق دارند يك جامعه خود را كم كنند، كدام جامه را مى توانند بر زمين بگذارند؟

ابوجعفر گفت:  همان جلباب و شنل گشاد) (همان مدرك ، حديث 3166.)

يك نفراز ياران حضرت رضا(علیه السّلام)به آن سرور نوشت:

(خانم هايى كه از نظر جنسى متقاعد شده اند و هرگاه به من برسند، مى توانند سرو ساعد خود را آشكار و عريان نمايند، چه كسانى هستند؟

آن سرور، در پاسخ او نوشت: يعنى آن خانم هايى كه اميدى به شوهر ندارند) (صحيح تهذيب ، حديث 3327.)

در خاتمه مقاله ، به عرض خوانندگان مى رسانم كه در ميان متكلمين و مفسرين ، آيه 53 از سوره احزاب ، به نام آيه حجاب ، شهرت يافته است.اين آيه ربطى به حجاب خانم ها ندارد زيرا ويژه همسران رسول خداست و به منظور خاص و ويژه اى نازل شده است.

هرگاه از خانم هاى رسول خدا، كالايى و متاعى به عاريت بخواهيد،از پشت پرده با آنان تماس بگيرند.اين شيوه ، بيشتر به پاكى دلهاى شما و دلهاى آنان كمك خواهد كرد.

بعداز نزول اين آيه ، همسران پيامبر(صلي الله عليه و آله) ، بر در خانه هاى خود پرده اى آويختند كه اگر در را بر روى كسى باز كنند، باز هم حجابى در ميان باشد. به خاطر كلمه(حجاب) ، كه دراين آيه صريحا ذكر شده است ، نام آيه را حجاب نهاده اند، ولى ربطى به ساير بانوان ندارد.

امه سلمه ، همسر رسول خدا، مى گويد:

(من خدمت رسول خدا، صلوات الله عليه ، بودم. ميمونه ، زوجه ديگر رسول خدا، هم حاضر بود. ابن ام مكتوم ، دائى زاده حضرت خديجه ، وارد شد.

رسول خدا، فرمود: برويد و پشت پرده بنشينيد.

ما گفتيم:  يا رسول الله ! مگراين مرد نابينا نيست ؟

رسول خدا گفت: او نابيناست ، ولى شما كه نابينا نيستيد) (صحيح ترمذى ، ج 4.191، ط مدينه مسندابن حنبل ، ج 6.296 سنن ابن داود، كتاب لباس ، 34.كافى ، ج 534.5 وسائل الشيعه ، ج 14.172.)

در حديث كه رسول خدا به همسران خود مى فرمايد:

(پشت پرده قرار بگيرد).

علت آن است كه آيه كريمه ، وجود پرده را لازم مى داند. پس اين پرده بايد ميان طرفين ، حايل باشد و هر دو را از ديد هم دور نگه دارد.اگر كورى آن مرد، براى خودش پرده و حايل محسوب شود، براى بانوان رسول خدا، پرده و حايل محسوب نخواهد شدازاين روى ، رسول خدا به آنان فرمود:(پشت پرده و حاجب قرار بگيرند، تا چشم آنان ، به اندازه و قواره نامحرم نيفتد).

نا گفته نماند كه برخى اين حديث را درباره همسر بانوان اسلامى ، عموميت مى دهند، در حالى كه اشتباه محض است واين حكم تشريفى ، مخصوص بانوان رسول خدا، خواهد بود.

 

 

Powered by TayaCMS