در اسلام برای تشكیل خانواده ، استانداردهایی معرفی شده است . هرقدر اركان تشكیل دهنده خانواده با آن استانداردها منطبق باشند به همان مقدار از شایستگی ، برتری واستحکام برخوردار خواهند بود. از این رو، به طور اجمال می توان گفت خانواده مستحکم از نظر اسلام ، آن است كه اركان آن شایسته و منطبق با استانداردهای اسلامی باشد، مناسبات و روابطی منطبق با آموزه های دینی بر آنها حاكم باشد، خروجی آن انسانهایی شایسته وموثر در ساخته شدن جامعه ایده آل اسلامی باشد. واما ملاك برتری، از نظر اسلام ، مال و ثروت و مانند آن نیست كه كسی به آنها ببالد. برتری خانواده به انطباق آن با استانداردهای اسلامی و برخورداری از ویژگیهای ارزشی و فضیلت هاست پاره ای از این فضیلت ها که موجب سلامت واستحکام خانواده می شود عبارتند از:
1- رعایت و پایبندی به موازین شرعی
زندگی ايدهال در عبوديت و بندگی خداوند است و عبوديت اطاعت كامل از امر و نهی و دستورات الهی و عمل كردن به آنها است كه موفقيت در كسب زندگی ايدهآل را در پی خواهد داشت.انجام واجبات وترک محرمات ، رعایت حلال وحرام وپیروی از الگوهای دینی وهمچنین توکل به خدای بزرگ و توسل به انبیاء واولیاء الهی سبب تحکیم بنیاد خانواده می شود .
اسلام ، اهل بیت پیغمبر اكرم (ص ) را به عنوان نمونه ای كامل از خانواده برتر معرفی و صلاحیت الگویی آن را برای جهانیان امضا كرده است . خداوند سبحان این خانواده را از هرگونه رجس و پلیدی مبرا دانسته است ولحظه لحظه زندگی این بزرگواران منطبق با احکام الهی بود.به همین جهت زندگی انها الگوی جهانیان است .
2- قناعت
قناعت در اصطلاح به معنای بسنده کردن به قسمت خویش و خوشنود بودن آمده است.6 يكي از خصايص بارزي كه مي تواند احساس رضايتمندي را در كانون خانواده حاكم كند، قناعت است. قناعت ابعاد وسيعي دارد كه يكي از نمودهاي آن قناعت مالي و اقتصادي است. قناعت مالي علاوه بر اين كه آرامش رواني در پي دارد مي تواند در تنظيم دخل و خرج زندگي و برقراري تعادل اقتصادي تاثير مستقيم داشته باشد. قناعت در زندگي باعث ميشود تا انسان نسبت به داشتههاي خود راضي باشد و در راستاي شكر براي داشتن آنها اقدام كند.
قناعت در زندگي انسان را نسبت به مسائلي كه در زندگي از آنها بهرهمند نيست، آرام می کند و حس رضايتمندي در انسان تقويت می شود كه اين امر ابتداي موفقيت است.
قناعت باعث سکون روحی و عدم ایجاد خصلت ها و حالات مخرب دنیوی و اخروی همچون حرص و ولع و دنیا طلبی و یا حتی به قولی استرس و فشار خون و سکته و هزاران بیماری امروزی که ناشی از فشارهای روحی و روانی اند می باشد. در سیره اقتصادی معصومین (علیهما السلام) اصل قناعت از مکمل های اصلی بحث کار و تلاش برای روزی است. کار و تلاش در برابر واگذاری امور به خدا قرار می گیرد و بسیار مورد سفارش معصومین (علیهما السلام) بوده است. قناعت مربوط به حوزه مصرف می باشد و منافاتی برای تلاش و ممانعتی برای کسب روزی ندارد
3- ساده زیستی
ساده زیستی وزهد یكی از فضائل اخلاقی است كه موردتشویق و ترغیب آیات قرآن و روایات اهل بیت(ع) است. چنانچه در معنای زهد وساده زیستی گفته اند : ضدّ محبت دنیا و مال را زهد گویند و آن عبارت است از دل برداشتن از دنیا و آستین فشاندن بر آن و اكتفاء كردن به قدر ضرورت از برای حفظ بدن كه تجلی عملیِ آن در زندگی ساده زیستی و قناعت خواهد بود .(معراج السعاده ص275 ـ ملا احمد نراقی (ره) ـ تهران / انتشارات دهقان( بی تا).
)
انسانهای ساده زیست اگرچه خود می توانند با استفادهی از نعمتهای پروردگار زندگی بهتری را برای خویش فراهم سازند، اما از آنجاكه دلبستگی به زخارف دنیوی ندارند دیگران را بر خود مقدم نموده و خود به اندكی از مال دنیا اكتفاء می كنند. «وَ یُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَهٌ» (حشر / 9)
پیامبر اسلام (ص) در توصیف زاهدان می فرماید: زاهد دوست دارد آنچه را كه خدا دوست دارد و دشمن دارد آنچه را او دشمن دارد، از حلال دنیا اجتناب كرده، به حداقل اكتفاء می كند و به حرام آن اعتنائی ندارد.»(معانی الاخبار ـ ص 268)
در قرآن كریم نیز بردوری از دنیا و فریفته نشدن از آن تأكید شده است. «وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ»(حدید/20).
زندگی دنیا جز كالایی فریب دهنده چیزی نیست. «و لا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَیاهُ الدُّنْیا»(فاطر / 5)
«زندگی دنیا شما را فریب ندهد». لكن این بدان معنی نیست كه مؤمنین از نعمتهای دنیا بهره مند نشوند و رهبانیت در پیش گیرند؛ زیرا درجای دیگر به سختی با این باور غلط مبارزه كرده، می فرماید: «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَهَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ»(الأعراف/32)
بگو ای پیامبر، چه كسی زینت های خدا را كه برای بندگان آفریده حرام كرده و از صرف روزی حلال منع كرده است.» پس آنچه از نظر قرآن مذموم است دل بستن به دنیا و بهرمند نساختن دیگران از نعمتهای الهی است.
عفو و گذشت
هر زن و شوهرى طبعا در زندگى خود دچار خطاها و لغزش هايى مى شوند چرا که انسان جايزالخطا است و به غير از چهارده معصوم(عليهم السلام) کسى را نمى توان مصون از اشتباه و لغزش دانست. به همين جهت قرآن کريم مى فرمايد: «وليعفوا وليصفحوا الا تحبون ان يغفرالله لکم و الله غفور رحيم؛ آنان شايسته است عفو کنند و از لغزش هاى ديگران چشم بپوشند آيا دوست نمى داريد که خداوند نيز شما را عفو کند البته که خدا آمرزنده و مهربان است.»(النور : 22)
يکى از علل مهم اختلافات خانوادگى عدم تحمل و کم صبرى زن و شوهر نسبت به يکديگر است اين بگومگوها معمولا در اول زندگى بيشتر است و هر قدر که زن و مرد بيشتر همديگر را مى شناسند و درک مى کنند و عفو و اغماض به خرج مى دهند تدريجا نزاع ها فروکش کرده و جاى خود را به مهر و صفا و گذشت مى دهد. امام صادق(عليه السلام) فرمود: هر انسان مسلمانى که خشمگين شود و با وجود فوران شعله غضب و توانائى بر اعمال آن، خشم خود را فرو برد خداوند در روز قيامت دل او را سرشار از رضايت و خشنودى خود خواهد نمود.
آرى بهترين و زيباترين روش در تقويت بنيان خانواده توسل به عفو و گذشت و بردبارى در مقابل خطاهاى اعضاى خانواده بويژه زن و شوهر نسبت به همديگر است. رسول خدا(صلى الله عليه و آله) فرمود: عفو و گذشت را از عادات روزمره خود قرار دهيد زيرا که عفو موجب عزت و سربلندى هر بنده اى است پس عفو کنيد تا خداوند شما را عزيز و بلندمرتبه گرداند. زنان و مردان مسلمان نه تنها از خطاهاى خود نسبت به همديگر عفو مى کنند بلکه از ترشروئى و نگاه هاى تند نسبت به همديگر اجتناب مى ورزند. پيامبر(صلى الله عليه و آله) فرمود: حق زن بر شوهرش اين است که او را گرسنه نگذارد، بدنش را بپوشاند و هرگز با او با بدخلقى و ترشروئى و چهره اى گرفته برخورد ننمايد
نادیده گرفتن مسایل کوچک
مسائل کوچک می توانند در نهایت به اختلافاتی چاره ناپذیر تبدیل شوند. همیشه دو نفر با تمام نیرو برای غلبه بر مشکلات اصلی تلاش می کنند ، ولی سرانجام مشکلات کوچک آنان را مغلوب می سازد ؛ چیزهای بی اهمیتی که فرصت وخیم تر شدن یافته است