<ایمان و فضیلت
گرایی اعضای خانواده (2)
در ادامه
مهم ترین وظایف متقابل همسران اشاره شده است:
مهرورزی: همان طور
که گفته شد، اساساً کانون خانواده براساس حس مهرورزی شکل می گیرد؛ مهرورزی با قلب،
زبان و عمل. چنان که بنیاد خانواده براساس مهر و عشق ورزی است، بقا و ماندگاری آن
نیز مرهون استمرار آن است و زندگی ای که براساس ارزش های روحی و معنوی شکل گرفته
باشد ماندگار است چرا که زیبایی های معنوی پایان ناپذیرند.
امام سجاد(ع) در مورد ضرورت مهرورزی به همسران چنین فرمودند: «حق همسرت
آن است که بدانی خداوند عزوجل او را مایه ی سکون و همنشینی تو قرار داده است و
باید بدانی که او نعمت خداوند بر توست. پس او را گرامی بدار و با او با رفق و
مدارا برخورد نما و هر چند حق تو بر او بیشتر است، اما حق او بر تو این است که با
او مهربانی کنی.» علاوه بر همدلی و همراهی ، تقدس حق شوهر بر زن چنان والاست که هم
ردیف شرکت در جهاد فی سبیل الله قرار گرفته، چنان که امیرمؤمنان(ع) می فرماید:
«جهاد المراۃحسن التبعل؛ جهاد زن، نیکو همسرداری کردن است.»(نهج البلاغة
(للصبحي صالح)، ص: 494)
خداوند در یک کلام، حق و وظیفه ی میان زن و شوهر را روشن نموده است:
«هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ»(البقره / 187) که حکایت از
پیوند تنگاتنگ مرد و زن - چونان نزدیکی پیراهن و تن - دارد. خداوند بیان می دارد
که همسران مایه ی زینت همند؛ عیب های یک دیگر را می پوشانند، یک دیگر را محافظت می
کنند و از گناه باز می دارند. لذا این تعبیر نهایت نزدیکی همسران را نشان می دهد و
مساوات آن ها را با به کار بردن لفظ و کلمات مشابه رعایت نموده است.
مهر و محبت
اعضای خانواده به همدیگر سبب جلب رضایت و رحمت خدا می شود که بدیهی است چنین
خانواده ای پایدار و سعادتمند است.
در این
رابطه پیامبر(ص) می فرماید: «هنگامی که مرد به زن خود با مهر و صفا بنگرد و همسرش
همان سان به او نگاه کند، خدای فرزانه به آن دو به دیده ی مهر می نگرد.»
4. تفاهم و همکاری میان اعضای
خانواده: مهم ترین عاملی که سبب تفاهم و همکاری اعضای خانواده می گردد وجود روحیه
ی مشورت در خانواده است که در عین ایجاد خانواده ای مستحکم و صمیمی، بهترین محافظ
در برابر مشکلات و موانع زندگی نیز هست. مولی علی(ع) فرمودند: «و لا ظهیر
کالمشاورۃ؛ هیچ پشتیبانی چون مشورت نیست.»(نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 478) در طول تاریخ زندگانی بشر نیز
بهترین و مستحکم ترین کانون های خانوادگی، آن هایی بوده اند که در آن، زن و شوهر و
فرزندان با همفکری و همکاری حرکت نموده اند.نمونه ی بارز و برترین الگوی آن، در
زندگی امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) به چشم می خورد. اما خانواده هایی که اعضای آن
در امور خیر و معنوی، همکار و همفکر نیستند چنین نیستند که در ذیل به سه نمونه
اشاره می گردد:
الف) خانواده ای که
مرد، خوب اما زن بد است، مثل لوط(ع) و نوح(ع) و همسران شان.
ب) خانواده
ای که زن، خوب اما مرد بد است، مثل آسیه و فرعون.
ج) خانواده
ای که در خبائث همفکر و همکارند نه امور خیر، مثل ابو لهب و همسرش.
٥. وجود روحیه ی صبر و پایداری و متانت در فراز و فرودهای زندگی: فوری
ترین و شایع ترین واکنش در برابر حوادث ناگوار و ناخوشایند، بی تابی کردن است. طبع
اولیه ی انسان این است که در برابر ناخوشایی های زندگی بی تاب می گردد. قرآن می
فرماید: «إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا، إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا؛
همانا انسان حریص و بی تاب آفریده شده است، هرگاه بدی به او برسد بی تاب
می-شود.»(المعارج / 19-20) امام کاظم(ع) فرمودند: «المصیبه للصابر واحدۃو للجازع
اثنتان؛ مصیبت برای شخص بردبار یکی است و برای شخص بی قرار دو تا»(تحف العقول،
النص، ص: 414) و این
از آن روست که برای فرد شکیبا تنها آسیب ناشی از مصیبت باقی می ماند که آن هم در اثر صبر، از هم فرو می پاشد. چنان که امام
علی(ع) فرمودند: «الصبر یمحص الرزیه؛ شکیبایی مصیبت را از هم می پاشد.»(غرر الحكم و درر
الكلم، ص: 41) اما
برای فرد بی قرار و بی تاب، هم آسیب ناشی از مصیبت می ماند و هم آسیب های ناشی از
بی تابی ها و لذا اگر بی تابی بر کسی چیره شود روی آسایش را نخواهد دید. پیامبر(ص)
در این باره می فرماید: «من استولی علیه الضجر رحلت عنه الراحه؛ کسی که بی تابی و
تنیدگی بر او چیره شود، آسودگی از او رخت بربندد.»(وسائل الشيعة، ج16، ص: 23)
در قرآن نیز به
صبر و بالا بردن سطح مقاومت بارها سفارش شده است: «وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ
وَالصَّلَاه؛ (بقره / 45) قرآن به صبر و شکیبایی فراخوانده و علاوه بر این،
الگوهای صبری چون یعقوب(ع)، ایوب(ع) و پیامبر گرامی اسلام(ص) و ... را نیز معرفی
می نماید.
٦. برخورداری از روحیه ی گذشت و بزرگواری و تقویت آن: گذشت عاملی مؤثر
در تقویت و حتی ایجاد دوستی ها است، چنان که خداوند می فرماید: «وَلَا تَسْتَوِی
الْحَسَنَةُ وَلَا السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی
بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ؛ هرگز نیکی و بدی یک سان
نیست. بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه (خواهی دید) همان کس که میان تو و او دشمنی
است، گویی دوستی گرم و صمیمی است.»(فصلت / 34) و لذا اگر در دشمنی ها، گذشت و
بزرگواری چنین تأثیری می-گذارد، بدیهی است در خانواده که به طور طبیعی روابط
دوستانه وجود دارد عمیقاً کارساز خواهد بود.اما خود این گذشت ها و بزرگواری ها از
ایمان و تقوای اعضای خانواده سرچشمه می گیرد چرا که امام سجاد(ع) فرمودند: «لاکرم
الا بتقوی؛ بزرگواری جز به پرهیزگاری نباشد.»(الكافي (ط - الإسلامية)، ج8، ص: 234)
٧. حاکمیت صداقت در فضای خانواده: بی صداقتی ابتدا روح و شخصیت خود فرد
را تخریب می-سازد، سپس به خانواده و جامعه ی او زیان وارد می نماید. امام باقر(ع)
فرمودند: «ان الکذب هو خراب الایمان؛ دروغ، ویران گر ایمان است.»(الكافي (ط -
الإسلامية)، ج2، ص: 339) پس چگونه می توان انتظار داشت گناهی که ایمان را از بین می برد؛ به
خانواده ای که باید بر مبنای ایمان شکل بگیرد، صدمه وارد نسازد!
٨. مدیریت و
برنامه ریزی صحیح در خانواده: خانواده به عنوان واحد کوچک اجتماعی نیازمند رهبری
واحد است. قرآن روی سرپرستی مرد تأکید دارد و می فرماید: «الرِّجَالُ قَوَّامُونَ
عَلَى النِّسَاءِ؛ مردان سرپرست و نگهبان زنانند.»(النساء / 34)حضرت علی(ع)
فرمودند: «از زنان بد بپرهیزید و مراقب نیکان شان باشید. در خواسته های نیکو
همواره فرمان بردارشان نباشید تا در انجام منکرات طمع نورزند.» (امام(ع) در این
جملات فمینیسم و تفکر زن سالاری را نفی می فرمایند.)
٩. رعایت اخلاق نیکو و رعایت ادب و احترام متقابل در خانواده: دارا
بودن اخلاق خوش یکی از اصول بسیار مهم و سرنوشت ساز در حیات انسان ها است.خوش
اخلاقی در محیط زندگی، نه تنها انسان را از انواع نگرانی ها و تشنجات عصبی مصون
می-دارد، بلکه عامل بسیار مؤثری برای پیروزی بر مشکلات و دشواری هایی است که برای
انسان پیش می آید. امام صادق(ع) می فرمایند: «لاعیش اهنا من حسن الخلق؛ حیاتی خوش
گوارتر از خوش خلقی نیست.»(الكافي (ط - الإسلامية)، ج8، ص: 244) حفظ حرمت و شخصیت دیگران، در گرو
احترامی است که در برخوردها از انسان ظاهر می گردد. رعایت این مسئله خصوصاً از سوی
کسانی که با هم انس و الفتی دارند باعث استحکام دوستی و گرمی روابط خواهد شد که
بارزترین مصداق آن خانواده است.در واقع، اخلاق نیک به مثابه روغنی است که ز سایش و
فرسودگی قطعات انسانی در اثر برخورد و اصطکاک مداوم جلوگیری می کند. آمارها نشان
می دهد که یکی از مؤثرترین عوامل فروپاشی خانواده ها، سوء خلق همسران است.
برخی از مفسران مقصود از آیه ی: «فِیهِنَّ خَیْرَاتٌ حِسَانٌ»(الرحمن /
70 ) را که در توصیف همسران بهشتی است، زنان خیر، نیک منش، زیبارو و زیباسیرت
دانسته اند. بر این اساس مقصود از «حسان» تنها زیبایی چهره و اندام نیست بلکه
زیبایی سیرت نیز هست که بالطبع خوش خلقی از برترین مصادیق آن است، چنان که در حدیث
است: «البر حسن الخلق؛ نیکویی بر خوی نیکوست.»(نهج الفصاحة (مجموعه كلمات قصار حضرت
رسول صلى الله عليه و آله)، ص: 375) بی صداقتی ابتدا روح و شخصیت خود فرد را تخریب می سازد، سپس به
خانواده و جامعه ی او زیان وارد می نماید.
امام باقر(ع) فرمودند: «ان الکذب هو خراب الایمان؛ دروغ، ویران گر
ایمان است.»(الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص: 339)پس چگونه می توان انتظار داشت گناهی که ایمان را از
بین می برد؛ به خانواده ای که باید بر مبنای ایمان شکل بگیرد، صدمه وارد نسازد!
الف. احترام فرزندان به پدر و مادر: در قرآن کریم می خوانیم: «وَقَضَىٰ
رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا
یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا
أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا کَرِیمًا ، وَاخْفِضْ لَهُمَا
جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی
صَغِیرًا»(الإسراء
: 24-23) در این
آیات، دستور احترام به پدر و مادر پس از مسئله ی توحید بیان گردیده و این نشان
دهنده ی اهمیت این حکم است.
ب. احترام زن و
مرد نسبت به یک دیگر: پایه و اساس خانواده، احترام و محبت زن و شوهر نسبت به هم و
رعایت حقوق یک دیگر است. دین اسلام نیز در این زمینه بسیار سفارش نموده است، چنان
که امام باقر(ع) می فرمایند: «هر کس زن گرفت باید او را گرامی بدارد و بر او
احترام کند»
10. وجود اعتماد در
خانواده و پرهیز از سوء ظن: اعضای خانواده باید از سوءظن نسبت به هم بپرهیزند و
اگر موضوعی ذهن شان را به خود مشغول نمود، با صراحت و صداقت آن را مطرح نمایند تا
درستی یا نادرستی آن بررسی گردد.
١١. پرهیز از آفت
حسد: همه ی اعضا بایستی یار هم در مسیر پیش رفت باشند چرا که سعادت خانواده در گرو
سعادت فرد فرد آن است و حسد آفتی در روابط خانوادگی محسوب می گردد. چنان که در
خانواده ی یعقوب(ع)، حسادت برادران یوسف(ع) بر او، موجب جدایی اعضای خانواده از
همدیگر - هم به لحاظ بعد مکانی و هم بعد روحی و روانی - گردید؛ یوسف(ع) از کانون
خانواده جدا شد و یعقوب(ع) سال ها از پسرانش دل رنجیده بود.در حدیثی از مولی امیر
المؤمنین(ع) آمده: «الحسد
ینکه العیش؛ حسد زندگی را تنگ سازد.»50
١٢.
وفاداری اعضای خانواده نسبت به یک دیگر؛ رازداری یکی از مهم ترین شروط وفاداری
همسر است که در آیه ی: «وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِیُّ إِلَىٰ بَعْضِ أَزْوَاجِهِ
حَدِیثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ
وَأَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ ۖفَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ
أَنْبَأَکَ هذا ۖقَالَ نَبَّأَنِیَ الْعَلِیمُ
الْخَبِیرُ»(التحریم / 3)به آن اشاره شده است.این نکته نیز بسیار اهمیت دارد که
آتش خیانت، تمام خانواده ها را تهدید می کند چرا که انبیایی چون نوح(ع) و لوط(ع)
از سوی همسران خود به آن مبتلا گردیدند: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ
کَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ ۖکَانَتَا
تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَیْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ یُغْنِیَا
عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَیْئًا و َقِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ
الدَّاخِلِینَ.»(التحریم / 10)
در هر صورت
وفاداری اعضای خانواده سبب ایجاد صمیمیت و محبت می گردد و نیز سپری است محکم در
برابر مشکلات و سختی ها و پشتیبانی است پای دار جهت استحکام بنیان خانواده.
انسان همواره به شناخت
آن چه در طول زندگی با آن در ارتباط است نیاز دارد. از مهم ترین آن-ها خانواده است
که نحوه ی تشکیل و بقای آن نقش مهمی در سعادتمندی افراد، جوامع و ملت ها دارد و
لذا باید در تحکیم بنیان های خانوادگی بسیار کوشید.دین اسلام در این عرصه نیز همچون
سایر ابعاد و عرصه ها آموزه های متعالی و حیات بخشی را ارائه می نماید و بر عواملی
چون وجود ایمان و تقوا، عشق و محبت، وفاداری، اعتماد متقابل، صبر و شکیبایی،
مدیریت صحیح، اخلاق نیکو، شناخت حقوق و وظایف و ... در اعضای خانواده تاکید دارد.