حکمت 298 نهج البلاغه : مشكل مال غارت شده

حکمت 298 نهج البلاغه : مشكل مال غارت شده

متن اصلی حکمت 298 نهج البلاغه

موضوع حکمت 298 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 298 نهج البلاغه

298 وَ قَالَ عليه السلام كَفَى بِالْأَجَلِ حَارِساً

موضوع حکمت 298 نهج البلاغه

مشكل مال غارت شده

(اقتصادى) و درود خدا بر او، فرمود: آدم داغدار مى خوابد، امّا مال غارت شده، نمى خوابد.

ترجمه مرحوم فیض

298- امام عليه السّلام (در باره بسر رسيدن عمر) فرموده است 1- براى نگاه دارى (شخص از هر پيشامدى) اجل (مدّت بسر رسيدن عمر) بس است (چون هيچكس پيش از رسيدن اجل نمى ميرد پس بآن ماند كه اجل او را نگاه دار است).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1232)

ترجمه مرحوم شهیدی

306 [و فرمود:] براى پاسبانى بس بود مدت زندگانى.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 416)

شرح ابن میثم

290- و قال عليه السّلام:

كَفَى بِالْأَجَلِ حَارِساً

المعنى

استعار له لفظ الحارس باعتبار أنّ الإنسان لا يهلك ما دام أجله كالحارس.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 397)

ترجمه شرح ابن میثم

290- امام (ع) فرمود:

كَفَى بِالْأَجَلِ حَارِساً

ترجمه

«اجل براى نگهدارى انسان بس است».

شرح

كلمه «حارس» را به اين جهت كه انسان تا وقتى اجلش نرسيده و چون نگهبانى او را نگاه مى دارد، استعاره آورده است.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 672 و 673)

شرح مرحوم مغنیه

306- كفى بالأجل حارسا.

المعنى

وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ- 34 الأعراف.

قال الشيخ محمد عبده في تفسير المنار: ليس هناك أسباب للموت غير الأجل المقدر عند اللّه، فإن الوباء يعم، و مع ذلك يفتك بالشاب القوي، و يترك الشيخ الهزيل، و كم من ضربة قتلت هذا دون ذاك، و لو كانت هذه أسبابا مطردة لظهر أثرها في الجميع دون استثناء.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 400)

شرح شیخ عباس قمی

210- كفى بالأجل حارسا.«» استعار له لفظ الحارس باعتبار أنّ الإنسان لا يهلك ما دام أجله كالحارس.

و كان عليه السلام يقول: إنّ عليّ من اللّه جنّة حصينة، فإذا جاء يومي أسلمتني، فحينئذ لا يطيش السهم، و لا يبرأ الكلم.«» و عن مناقب ابن شهر آشوب: كان مكتوبا على درع أمير المؤمنين عليه السلام:

أيّ يوميّ من الموت أفر يوم لا يقدر أم يوم قدر

يوم لا يقدر لا أخشى الوغى

يوم قد قدّر لا يغني الحذر

( . شرح حکم نهج البلاغه، ص174 و 175)

شرح منهاج البراعة خویی

(295) و قال عليه السّلام: كفى بالأجل حارسا.

المعنى

من الامور المحولة على القضا الخارجة عن قدرة الانسان و كسبه مدّة عمره المعبّر عنه بالأجل، فهو ضدّ الموت، و قد قضى اللَّه لكلّ انسان أجلا مسمّى كما قال تعالى«هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ طِينٍ ثُمَّ قَضى أَجَلًا وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ»- 2- الانعام» فالأجل بنفسه يحرس الانسان عن المهالك حتّى يستوفي عمره المقدّر.

الترجمة

فرمود: خود مدّت عمر مقدّر براى پاسبان جان انسان بس است.

  • عمر خود پاسبان جان باشد كه درون بشر نهان باشد

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 395 و 396)

شرح لاهیجی

(342) و قال (- ع- ) كفى بالأجل حارسا يعنى و گفت (- ع- ) كه كافى است اجل از براى نگاهبانى زيرا كه تا اجل نرسد هلاكت نخواهد رسيد

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 320)

شرح ابن ابی الحدید

312: كَفَى بِالْأَجَلِ حَارِساً قد تقدم القول في هذا المعنى- و

كان ع يقول إن علي من الله جنة حصينة- فإذا جاء يومي أسلمتني- فحينئذ لا يطيش السهم و لا يبرأ الكلم

- و القول في الأجل و كونه حارسا- شعبة من شعب القول في القضاء و القدر- و له موضع هو أملك به

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 19، ص 212)

شرح نهج البلاغه منظوم

[297] و قال عليه السّلام:

كفى بالأجل حارسا.

ترجمه

براى نگهدارى شخص اجل كافى است (مدّت زندگانى كه در لوح محفوظ براى انسان معيّن شده است شخص را تا همان زمان نگهدارى ميكند و تا آن نرسد كسى نميرد).

نظم

  • بشر گر از اجل اندر و جل هستنگه دار بشر ميدان اجل هست
  • بر انسان تا كه دوران سر نيايداجل نتواند او را در ربايد
  • مقدّر گشته اندر لوح محفوظكه باشى مدّتى از عمر محظوظ
  • ز عمرت تا كه باقى هست يكدمنگردد يكسر مو از سرت كم
  • چو آن دور مقدّر گرددت طىّ زند شير اجل اندر سرت هى
  • بزير پنجه سختت در فشاردنفس را در گلويت بند آرد

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 83 و 84)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

حکمت 17 نهج البلاغه : ضرورت رنگ كردن موها

حکمت 17 نهج البلاغه موضوع "ضرورت رنگ كردن موها" را مطرح می کند.
No image

حکمت 2 نهج البلاغه : شناخت ضدّ ارزش‏ها

حکمت 2 نهج البلاغه موضوع "شناخت ضدّ ارزش‏ها" را مطرح می کند.
No image

حکمت 31 نهج البلاغه : ارزش و والايى انجام دهنده كارهاى خير

حکمت 31 نهج البلاغه به تشریح موضوع "ارزش و والايى انجام دهنده كارهاى خير" می پردازد.
No image

حکمت 16 نهج البلاغه : شناخت جايگاه جبر و اختيار

حکمت 16 نهج البلاغه به موضوع "شناخت جايگاه جبر و اختيار" می پردازد.
No image

حکمت 1 نهج البلاغه : روش برخورد با فتنه ها

حکمت 1 نهج البلاغه موضوع "روش برخورد با فتنه‏ ها" را بررسی می کند.

پر بازدیدترین ها

No image

حکمت 306 نهج البلاغه : روش برخورد با متجاوز

حکمت 306 نهج البلاغه موضوع "روش برخورد با متجاوز" را بیان می کند.
No image

حکمت 436 نهج البلاغه : ارزش تداوم کار

حکمت 436 نهج البلاغه به موضوع "ارزش تداوم کار" اشاره می کند.
No image

حکمت 74 نهج البلاغه : دنيا شناسى

حکمت 74 نهج البلاغه به موضوع "دنيا شناسى" می پردازد.
No image

حکمت 61 نهج البلاغه : غفلت دنيا پرستان

حکمت 61 نهج البلاغه موضوع "غفلت دنيا پرستان" را بررسی می کند.
No image

حکمت 420 نهج البلاغه : شناخت روز عید

حکمت 420 نهج البلاغه به موضوع "شناخت روز عید" اشاره می کند.
Powered by TayaCMS