نویسنده:محمد حسن امانی
فاطمه(س) خود سری از اسرار الهی است و دسترسی و شناخت مقام بلندش برای ما انسانهای خاکی به سادگی ممکن نیست، بالاتر از آن، گوشه های بسیاری از زندگانی اش چون در در صدف مخفی و پنهان باقی مانده است.
مصحف فاطمه(س)، سرچشمه جوشان معنویت و دانشها که از طریق وحی بر او نازل گشته مانند قبر مطهرش رازی است که در پرده مانده و در اختیار ما خاکیان نیست. به راستی مصحف فاطمه(س) چیست؟ چه زمانی به وجود آمد؟ چه مطالبی را در بر دارد؟ و اکنون کجاست و در اختیار کیست؟ و ... پرسشهایی است که تا حدودی پاسخ آنها در این نوشتار مختصر روشن می گردد.
از نامهای معروف فاطمه زهرا(س) محدثه است که امام صادق(ع) در سبب نامگذاری مادرش فاطمه به محدثه چنین می فرماید:
انما سمیت فاطمه محدثه لان الملائکه کانت تهبط من السماء فتنادیها کما تنادی مریم بنت عمران (1) اینکه فاطمه(س) به محدثه نامگذاری شد چون فرشتگان پیوسته از آسمان فرود می آمدند و به فاطمه(س) خبر می دادند همانطور که به مریم دختر عمران خبر می دادند.
فرشتگان خطاب به فاطمه(س) این آیات را تلاوت می کردند: - یا فاطمه - ان الله اصطفیک و طهرک و اصطفیک علی نساء العالمین - یا فاطمه - اقنتی لربک واسجدی وارکعی مع الراکعین. (2)
فاطمه(س) به فرشتگان خبر می داد و آنان به او خبر می دادند و سخنانی با یکدیگر داشتند که در یکی از شبها فاطمه به آنها گفت: آیا مریم دختر عمران بر زنان عالم برتری ندارد؟
گفتند: مریم در روزگار خویش بانوی بزرگ زنان بود ولی خداوند عز و جل تو را در عصر خویش و در عصر او بزرگ بانوی زنان قرار داده است و تو "سیده نساء الاولین و الآخرین" هستی. (3)
گر چه فرشتگان با کسی جز انبیاء الهی گفتگو نداشتند ولی چهار بانوی بزرگ در تاریخ انبیاء بودند که پیامبر نبودند و در عین حال فرشتگان با آنان سخن می گفتند:
الف) مریم، مادر حضرت عیسی(ع)
ب) همسر عمران مادر حضرت موسی و مریم(علیهماالسلام)
ج) ساره، مادر حضرت اسحاق و یعقوب(ع)
د) فاطمه زهرا(س). (4)
پیامبر اسلام(ص) در بستر بیماری از هوش رفته بود که در خانه کوبیده شد. فاطمه(س) فرمود: کوبنده در کیست؟ عرض کرد: مرد غریبی هستم و پرسشی از رسول خدا دارم اجازه ورود می دهید؟ فاطمه پاسخ داد: برگرد خدا تو را رحمت کند! حال رسول الله مساعد نیست.
رفت و سپس برگشت و در را زد و گفت: غریبی است که از رسول خدا اجازه می گیرد آیا به غریبان اجازه ورود می دهند؟ ناگاه رسول خدا(ص) به هوش آمد و فرمود: ای فاطمه! آیا می دانی چه کسی است؟ عرض کرد: خیر یا رسول الله! فرمود: این همان است که جماعت ها را بهم می زند و لذتهای دنیوی را از بین می برد او فرشته مرگ است! به خدا قسم پیش از من از احدی اجازه نگرفت و پس از من از کسی اجازه نخواهد گرفت و به سبب بزرگواری و کرامتی که در پیشگاه خداوند دارم تنها از من اجازه می گیرد به او اجازه ورود بده!
فاطمه فرمود: داخل شو خداوند تو را رحمت کند!
فرشته مرگ چون نسیم ملایمی وارد شد و فرمود: السلام علی اهل بیت رسول الله (5)
این جریان ناگوار از نوع سخنانی است که فاطمه زهرا(س) با فرشته داشته است و به راستی که فاطمه محدثه است.
زهرا(س) پس از رحلت پیامبر(ص) 75 یا 95 روز، در جهان زندگی کرد. در این مدت بسیار کوتاه که دوره صبر و استقامت، حمایت از حریم ولایت و در عین حال حزن و اندوه زهرای مرضیه بود; جبرئبل امین - فرشته وحی - بر او فرود آمد و با گزارشهایی که از منزلت پدر بزرگوارش در نزد خدا و نیز آینده تاریخ اسلام و تشیع الهام می کرد کتاب ارزشمندی به نام "مصحف فاطمه(س)" برای امامان معصوم(ع) به یادگار ماند.
امام صادق(ع) در پاسخ به محدثانی که در باره مصحف فاطمه(س) سؤال کردند مدت طولانی سکوت کرد. ... ثم قال: انکم لتبحثون عما تریدون و عما لا تریدون ان فاطمه مکثت بعد رسول الله(ص) خمسه و سبعین یوما و کان دخلها حزن شدید علی ابیها و کان جبرئیل(ع) یاتیها فیحسن عزاءها علی ابیها و یطیب نفسها و یخبرها عن ابیها و مکانه و یخبرها بما یکون بعدها فی ذریتها و کان علی(ع) یکتب ذلک فهذا مصحف فاطمه(س) (6)
سپس فرمود: شما در باره چیزهایی که چه لازم دارید و یا لازم ندارید جستجو و تحقیق می کنید. فاطمه(س) پس از رسول خدا هفتاد و پنج روز حیات داشت و بر اثر رحلت پدرش اندوه فراوان بر او وارد گشت. جبرئیل - فرشته وحی - پیوسته بر او فرود می آمد و ناگواریها و اندوه جدایی پدر را به خوبیها جلوه می داد و به جانش آرامش می بخشید. به او از پدر و جایگاه بلندش در نزد پروردگار خبر می داد و نیز از حوادث آینده که بعد از فاطمه(س) نسبت به فرزندانش واقع خواهد شد گزارش می داد. علی(ع) تمام آن گزارشها و اخبار را می نوشت که همین مصحف فاطمه(س) را شکل داد.
در حدیث دیگری امام صادق(ع) در پاسخ محدثی که سؤال کرد: مصحف فاطمه چیست؟ چنین فرمود: خداوند متعال زمانی که پیامبر را قبض روح کرد،بر فاطمه(س) از اثر رحلت پیامبر(ص) اندوهی وارد شد که جز خدای عز و جل کسی نمی داند چه حزنی بود. لذا خداوند فرشته ای را به سوی او فرستاد تا غم و اندوهش را برطرف نماید و با او سخن گوید. فاطمه(س) جریان را به امیرالمؤمنین گزارش داد و علی(ع) فرمود: هر وقت ورود فرشته را احساس کردی و صدایش را شنیدی به من بگو و مرا از سخنانش آگاه کن. بنابراین امیرالمؤمنین(ع) آنچه را که می شنید می نوشت تا آنکه از سخنان و گزارشهای نوشته شده مصحفی به وجود آمد. (7)
با دقت در این دو حدیث شریف می توان گفت:
الف: مصحف فاطمه(س) در فاصله زمانی پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) تا شهادت صدیقه طاهره(س) به وجود آمده است.
ب: مصحف فاطمه(س) سخن وحی است که توسط جبرئیل امین(ع) به فاطمه زهرا(س) الهام شده است.
ج: مصحف فاطمه(س) به دست مبارک مولا علی(ع) نوشته شده است.
گرچه پیدایش و اتمام مصحف فاطمه(س) پس از رحلت رسول خدا انجام گرفت و از جانب خداوند به او الهام گشت که احادیث زیادی بر این دلالت دارد; ولی در برخی از روایات زمینه های پیدایش آن را از زمان حیات رسول الله می داند.
از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: مصحف فاطمه(س) به املاء رسول الله و خط علی(ع) شکل گرفت. (8)
چنین مصحفی در چندین حدیث با اسناد مختلف از امام صادق(ع) نقل شده است و اینکه رسول خدا املا کرد و علی(ع) با دست مبارکش نوشت این نظریه را اثبات می کند که مصحف فاطمه(س) در زمان پدرش بوجود آمد.
البته برخی قائل اند که جمله "رسول الله" در این احادیث منظور پیامبر اسلام نیست، بلکه همان فرستاده خدا فرشته وحی است که اخبار و گزارشها را املا کرد و علی(ع) آنها را نوشت. (9)
شاهدی که سخن این گوینده را تایید می کند حدیثی است که ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل کرده و در آن کلمه رسول نیست. "انما هو شی ء املاه الله علیها و اوحی الیها" (10) همانا - مصحف فاطمه(س) - چیزی است که خداوند آن را بر فاطمه(س) املاء و به سوی او وحی کرد. و روشن است که املاء خدا به واسطه فرشته وحی است.
بنابراین مفهوم این احادیث نیز شبیه آن روایاتی می شود که پیش از آن نقل کردیم که در آنها پیدایش مصحف فاطمه را پس از رحلت پیامبر(ص) می داند.
البته صحیفه هایی از مصحف فاطمه(س) که برگها و قسمتهای جزئی از آن مجموعه ارزشمند خدادادی است پیامبر در زمان حیات به فاطمه(س) ارزانی داد که بعدها کامل گشت و به نام مصحف فاطمه(س) در اختیار امامان معصوم(علیهم السلام) قرار گرفت. چرا که بخشی از آن مصحف در زمان پیامبر(ص) در اختیار جابر بن عبدالله انصاری (11) قرار گرفت که هم اکنون همین صحیفه در جوامع حدیثی شیعی در دسترس علاقه مندان است.
امام صادق(ع) فرمود: پدرم - امام محمدباقر(ع) - به جابر بن عبدالله انصاری گفت: پرسشی داشتم که هر وقت مناسب شد آن را مطرح کنم. جابر عرض کرد: هر زمان که دوست داشتی در محضرتان خواهم بود. تا آنکه فرصت مناسبی پیش آمد و پدرم خطاب به جابر گفت: ای جابر! به من خبر ده از لوحی که در دست مادرم فاطمه دختر رسول الله (علیهما السلام) دیدی و مادرم از نوشته های آن لوح به تو چه خبر داد؟
جابر عرض کرد: خدای را گواه می گیرم که در حیات رسول خدا برای عرض تبریک ولادت حسین(ع) بر مادرت فاطمه(س) وارد شدم که در دستش لوح سبزرنگی چون زمرد درخشش داشت و در آن نوشته سفیدی که چون خورشید نورانیت داشت مشاهده کردم. عرض کردم: پدر و مادرم فدایت ای دختر رسول الله! این لوح چیست؟ فرمود: این لوحی است که خداوند به پیامبرش هدیه داده است و در آن نام پدرم، نام همسرم، نام فرزندانم و نام اوصیاء از فرزندان نوشته شده است که پدرم آن را به من بخشید تا به سبب آن مرا خشنود کند. جابر گفت: مادرت فاطمه(س) آن را به من عطا کرد و خواندم و از آن رونوشت کردم. پدرم - امام محمدباقر(ع) - به جابر گفت: آیا ممکن است آن نوشته را بر من عرضه کنی؟ گفت: آری! پدرم همراهش به منزل جابر رفت و پیش از آنکه آن لوح را بیاورد ناگاه صحیفه ای از ورق نازکی که در آن نوشته شده بود درآورد و گفت: ای جابر! نگاه کن در نوشته خودت تا من برایت بخوانم. جابر هم در نوشته خودش نگاه کرد و پدرم از روی نوشته ای که داشت خواند; تا جایی که این دو نوشته حتی در یک حرف هم با یکدیگر تفاوت نداشتند.
آنگاه جابر گفت: خدا را گواه می گیرم نوشته ای که در آن لوح دیدم چنین بود... (12)
مصحف فاطمه(س) به عنوان اسرار رسالت و امامت، تنها در دست ائمه معصومین (علیهم السلام) به یادگار ماند و در بین حجته ای خدا در روی زمین یکی پس از دیگری دست به دست گشت که در اختیار داشتن آن را یکی از نشانه های امامت دانسته اند.
امام رضا(ع) وقتی علامت و نشانه های امام معصوم را شمارش کرد فرمود: "و یکون عنده مصحف فاطمه(س)" (13) مصحف فاطمه(س) در نزد او از نشانه های امامت می باشد.
روایات بسیاری دلالت دارد بر اینکه "جامعه"، "جفر" و "مصحف فاطمه(س)" در نزد ائمه است که در فرصت مناسب به آنها مراجعه و مشکلات و نیازهای فکری و علمی انسانها را حل می کردند. تمام این آثار گنجینه های گرانبهایی از معارف و دانش ها بود که تصور آنها در افکار مادی ذهن بشر نمی گنجد.
ابوبصیر می گوید: به حضور امام صادق(ع) رسیدم و عرض کردم: قربانت گردم! از شما سؤالی داردم، راستی در اینجا کسی - نامحرمی - هست که سخن مرا بشنود؟، امام صادق(ع) پرده ای را که میان آنجا و حجره دیگر بود بالا زد و در آنجا سر کشید سپس فرمود: ای ابا محمد! هر چه می خواهی بپرس.
... آنگاه فرمود: ای ابا محمد! همانا "جامعه" نزد ما است و مردم چه می دانند "جامعه" چیست؟ عرض کردم: قربانت شوم! جامعه چیست؟ فرمود: طوماری است به طول هفتاد ذراع با املاء رسول خدا و دستخط علی(ع) که تمام حلال و حرام و همه نیازهای مردم در آن موجود است حتی جریمه خراش.
... آنگاه فرمود: همانا "جفر" در نزد ما است و مردم چه می دانند "جفر" چیست؟
عرض کردم: جفر چیست؟ فرمود: مخزنی از چرم است که علم پیامبران و اوصیاء و دانشمندان گذشته بنی اسرائیل در آن وجود دارد.
... آنگاه فرمود: و ان عندنا لمصحف فاطمه(س) و ما یدریهم ما مصحف فاطمه(س)؟ (14)همانا مصحف فاطمه(س) در نزد ما است و مردم چه می دانند که مصحف فاطمه(س) چیست؟
ابوعبیده حذاء می گوید: ابوجعفر - امام محمدباقر(ع) - خطاب به من فرمود: ای ابا عبیده! کسی که نزد او شمشیر رسول الله، زره، پرچم برافراشته اش و مصحف فاطمه(س) باشد، چشم روشنی دارد.
راوی نقل می کند در محضر امام صادق(ع) بودم که جمعی از محدثان نیز در مجلس حضور داشتند یکی از محدثان (15) خطاب به امام عرض کرد: قربانت گردم! عبدالله بن حسن (16) درباره امامت و خلافت می گوید: این منصب از آن ماست و به دیگران نخواهد رسید! امام صادق(ع) پس از سخنانی فرمود: چه شگفت انگیز است از عبدالله! می پندارد که پدرش علی(ع) امام نبوده؟ ولکن به خدا قسم (در حالی که با دست به سینه اش اشاره می کرد) اسرار نبوت و نیز شمشیر و زره رسول الله در نزد ما است. "و عندنا و الله مصحف فاطمه" به خدا قسم مصحف فاطمه(س) در نزد ما است. (17)
برخی از نا اهلان و یا مغرضان بر شیعه خرده گرفته اند که شیعیان قرآن دیگری تراشیده اند! و ممکن است در عصر حاضر نیز چنین اتهاماتی را وارد کنند و ناآگاهانه به باد انتقاد بگیرند. این انتقادهای نابخردانه و اهانت های ناروا ممکن است از چند چیز نشات گیرد:
الف: عدم رجوع به متون و منابع حدیثی و جوامع روایی شیعی و نا آگاهی و عدم اطلاع از اینکه تشیع که قائل است زهرای مرضیه(س) دارای کتاب و مصحف بوده است مقصود چیست؟
ب: عناد و لجاجت با اندیشه های اسلام ناب و باورهای اعتقادی و معارف که از طریق امامان معصوم(ع) این حجت های خدا در روی زمین در اختیار انسانها گذارده شد.
ج: ذهنیت و تصوری که پس از رحلت پیامبر اسلام(ص) در اذهان مسلمانان حتی اصحاب و یاران پیامبر از کلمه "مصحف" بود. چرا که "مصحف" بیشتر به نوشته هایی از آیات قرآن اطلاق می شد و در آن زمان مصحفهای متعددی وجود داشت و شخصیتی که دارای مصحف بود به همو نسبت می دادند مثل اینکه می گفتند مصحف علی(ع) به اعتبار اینکه مولا علی(ع) دارای مصحف بود. البته هم اکنون نیز تعبیر "مصحف شریف" به قرآن مجید شهرت بسیار دارد.
گرچه چنین استعمالی در آن زمان شهرت فراوان داشت ولی این طور نبوده که مصحف تنها به نوشته های آیات قرآن گفته شود بلکه نظرشان به معنای لغوی مصحف بوده چرا که به مجموعه صحیفه های نوشته شده بین دو جلد که به صورت کتاب درآمده باشد مصحف یا مصحف می گویند. (18)
بنابراین به مجموعه صحیفه ها و نوشته هایی که در موضوعات و مطالبی غیر از آیات قرآن نوشته شده باشد مصحف اطلاق می گردد و مصحف فاطمه(س) به همین اعتبار است.
ابوبصیر می گوید: در محضر امام صادق(ع) بودم و پرسیدم:
و ما مصحف فاطمه؟ قال: مصحف فیه مثل قرآنکم ثلاث مرات، و الله ما فیه من قرآنکم حرف واحد. (19)
مصحف فاطمه چیست؟ فرمود: مصحفی است سه برابر قرآن که در دست شما است، ولی به خدا قسم حتی یک حرف از قرآن شما هم در آن نیست.
این حدیث آشکار می سازد که مصحف فاطمه(س) از نظر کمیت و حجم سه برابر قرآن است ولی از نظر محتوا و مطالب حتی یک حرف از ظاهر قرآن هم در آن وجود ندارد.
علامه مجلسی در توضیح این حدیث می نویسد: ممکن است کسی این شبهه را کند که در احادیث بسیاری وارد شده قرآن همه احکام را در بردارد و نیز مشتمل بر حوادث و گزارشهای حال و آینده تاریخ است. پس مصحف فاطمه در پی چه چیزی است و این حدیث چگونه معنا می شود؟
در پاسخ شبهه می گوید: آری قرآن چنین است ولی ممکن است منظور از مصحف معانی و تاویلاتی باشد که ما از قرآن نمی فهمیم نه معنای ظاهری که از الفاظ درک می کنیم و می فهمیم. لذا مقصود از قرآن شما همان الفاظ ظاهری قرآن است که در مصحف فاطمه(س) وجود ندارد. (20)
البته احادیثی که در آینده ذکر خواهد شد مطالب و موضوعات موجود در مصحف فاطمه را تا حدودی روشن می سازد.
محمد بن مسلم از امام باقر و یا از امام صادق(ع) چنین نقل کرده است: "و خلفت فاطمه مصحفا ما هو قرآن ولکنه کلام من کلام الله انزل علیها." (21)
فاطمه(س) مصحفی را به یادگار گذاشت که آن مصحف قرآن نیست ولی سخنی از سخن خداست که بر فاطمه(س) نازل کرده است.
حسین بن ابی العلاء می گوید: از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: "ان عندی ... مصحف فاطمه ما ازعم ان فیه قرآنا" (22)
نزد من، مصحف فاطمه(س) است. البته تصور نکن که در آن آیات قرآن باشد.
ابی حمزه می گوید: امام صادق(ع) فرمود: "مصحف فاطمه(س) ما فیه شی ء من کتاب الله و انما هو شی ء القی علیها بعد موت ابیها" (23)
در مصحف فاطمه(س) چیزی از کتاب خدا - قرآن مجید - نیست و تنها مصحف چیزی است که بر فاطمه(س) پس از رحلت پدرش الهام گشته است.
روایات دیگری نیز وجود دارد که دلالت می کنند مصحف فاطمه(س) قرآن نیست و موضوعات و مطالب آن غیر از آیات قرآن است. (24)
1- عوالم العلوم و المعارف والاحوال، علامه بحرانی، ص 36.
2- آل عمران،3 / 42 ،43 آیات خطاب به مریم است و اذا قالت الملائکه یا مریم ... و چون فرشتگان همین آیات را خطاب به فاطمه زهرا(س) تلاوت کرده اند به جای یا مریم یا فاطمه گفته اند.
3- عوالم العلوم و المعارف و الاحوال، ص 36.
4- مناقب ابن شهر آشوب، انتشارات علامه، ح 3، ص 336.
5- همان مدرک.
6- اصول کافی، ج 1، ص 241 و 458; بصائر الدرجات، ابوجعفر محمد بن حسن صفار، ص 153; مسند فاطمه الزهراء، عزیزالله عطاردی، چاپ اول، ص 281; بحارالانوار، ج 22، ص 545 و ج 43، ص 79.
7- اصول کافی، ج 1، ص 240; بصائر الدرجات، ص 157; مسند فاطمه الزهراء، ص 282; بحارالانوار، ج 43، ص 80 و ج 26، ص 44 و ج 47، ص 65.
8- بصائر الدرجات، ص 156،157، 161; بحارالانوار، ج 26، ص 40 و46 و 48; ج 47، ص 271.
9- بحارالانوار، ج 26، ص 42.
10- بحارالانوار، ج 26، ص 39.
11- جابر بن عبدالله پانزده سال پیش از هجرت در مدینه به دنیا آمد، از طایفه خزرجیان بود. او و پدرش عبدالله بن حرام از پیشتازان اسلام بودند. پدرش در جنگ احد به شهادت رسید. جابر از مسلمانان پیش از هجرت و از اصحاب با فضیلت رسول خدا(ص) بود که در19 غزوه، از جمله جنگ بدر در رکاب پیامبر(ص) حضور داشت و در جنگ صفین نیز در رکاب علی(ع) جنگید. این محدث بزرگ شیعه در اواخر عمر نابینا شد و با همان حال، همراه عطیه عوفی در اولین اربعین به زیارت کربلا آمد. وی آخرین فردی بود که از حاضران پیمان عقبه بود. بدن او را به جرم دوستی اهل بیت، در زمان حجاج داغ نهادند و سرانجام در سال 78 هجری قمری، در سن نود و چند سالگی در حالی که نابینا بود از دنیا رفت و در بقیع به خاک سپرده شده. (فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، ص 127).
12- رک: اصول کافی، ج 1، ص 527; الاختصاص، شیخ مفید، ص 210; مسند فاطمه الزهراء، ص 286.
13- بحارالانوار، ج 25، ص 117.
14- حدیث با تلخیص نقل شده. اصول کافی، ج 1، ص 239; بصائر الدرجات، ص 151; بحارالانوار، ج 26، ص 38.
15- بحارالانوار، ج 26، ص 211.
16- امام حسن مجتبی(ع) پسری داشت که نام او هم حسن بود و به همین سبب به او "حسن مثنی" می گفتند. حسن مثنی در کربلا در خدمت امام حسین(ع) بود. مجروح شد و در میان مجروحین افتاده بود. بعد که به سراغ مجروحین آمدند، یک کسی که با او خویشاوندی مادری داشت واسطه شد و متعرضش نشدند، خودش را معالجه کرد و خوب شد. بعدها با فاطمه دختر امام حسین(ع) ازدواج کرد و از این ازدواج فرزندانی به وجود آمد که یکی از آنها همین عبدالله است. عبدالله از طرف مادر نوه امام حسین(ع) از طرف پدر نوه امام حسن(ع) است. به همین جهت افتخار می کرد و می گفت من از دو طریق فرزند پیغمبرم و از دو راه فرزند فاطمه(س) هستم. لذا به او "عبدالله محض" می گفتند یعنی خالص از اولاد پیغمبر. عبدالله در زمان امام صادق(ع) رئیس اولاد امام حسن(ع) بود چنانکه امام صادق(ع) رئیس و بزرگتر بنی الحسین بود. در جریانات سیاسی که در عصر امام صادق(ع) پیش آمد و عباسیان روی کار آمدند. در آغاز عبدالله بن حسن راه دیگری رفت و گوش به سخن امام صادق(ع) نداد و پندها و سخنان امام را به حسادت حمل می کرد! تا آنکه از بنی عباس و دیگران برای فرزندش بیعت گرفت و بنی عباس هم چون در ابتدا زمینه را برای خودشان فراهم نمی دیدند از وجاهت و موقعیت آل علی استفاده کردند و با محمد پسر عبدالله به عنوان مهدی امت بیعت کردند. خواستند از امام صادق(ع) بیعت بگیرند ولی امام(ع) مخالفت کرد که مساله مهدی فعلا وقتش نیست، دروغ است. مهدی امت این نیست ولی تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه با ظلم حاضرم همکاری و بیعت کنم. (برای آگاهی بیشتر مراجعه کنید به سیری در سیره ائمه اطهار، شهید مطهری، از ص 124 به بعد).
17- بصائر الدرجات، ص 153; بحارالانوار، ج 26، ص 40.
18- رک، لسان العرب، ج 10، کلمه صحف و مفردات راغب.
19- حدیث قسمتی از حدیثی است که در پاورقی 14 منابع آن ذکر گردیده است.
20- بحارالانوار، ج 26، ص 40.
21- بصائر الدرجات، ص 156.
22- اصول کافی، ج 1، ص 240; بصائر الدرجات، ص 150 و 154; بحارالانوار، ج 26، ص 37.
23- بصائر الدرجات، ص 159; مسند فاطمه الزهراء(س)، ص 292; بحار، ج 26، ص 47.
24- بصائر الدرجات، ص 154 و 160; بحار، ج 26، ص 46.