بوي پيراهن پيامبر(ص)

بوي پيراهن پيامبر(ص)

بوی پیراهن پیامبر(ص)

«السّلامُ عَلَیکَ یَا بَقیَّةَ الله یَا حُجَّةَ اللهِ عَلَی خَلْقِه»

دعای فرج ولی عصر را می خوانیم. در روایت دارد، عصر و نزدیک غروب جمعه که می شد پیامبر اکرم اهل خانه را جمع می کرد، دعا می نمود و می فرمود: ساعتی در غروب جمعه است که ساعت اجابت دعاست؛ لذا حضرت مقید بود هر جمعه اهل خانه اش را جمع و زیر آسمان دعا کند. ما هم از همین جا با قرائت دعای سلامتی امام زمان(ارواحُنا لَهُ الفِداء) دو سه جمله ذکر مصیبت از مادر بزرگوارش زهرای مرضیه سلام الله علیها می خوانیم. «أَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد، أَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلیٰ آبَائِهِ فِی هذِهِ الساعَةِ وَ فِی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیَّاً وَ حافِظاً، وَ قائِداً وَ ناصِراً، وَ دَلیلاً وَ عَیْناً، حَتی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طوْعاً، وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً»

  • سحرخیز مدینه کی می آییالا ای بی قرینه کی می آیی
  • عزیزم مادرت چشم انتظار استدوای درد سینه کی می آیی
  • مادرم می آیم و حق تو احیا می کنمدشمنانت را یکایک خوار و رسوا می کنم
  • روضۀ جانسوز می خوانم کنار قبر تو چشم عشاق تو را از اشک دریا می کنم

یابن الحسن!

امیرالمؤمنین می فرماید: شبی که پیغمبر را غسل دادم، او را در پیراهن خودش غسل دادم، بعد از آنکه پیامبر را به خاک سپردم این پیراهن را پیش خودم نگه داشتم، پیراهنی که رسول الله با آن نماز شب خوانده و عبادت کرده متبرک است. بر تن اولین شخصیت جهان خلقت بوده است.

حضرت می گوید: اما خیلی توجه داشتم که فاطمه این پیراهن را نبیند. فاطمه یکی از این روزها امیرالمؤمنین را صدا زد، علی جان! خواسته و خواهشی دارم.

فاطمه جان! تو چه وقت از علی چیزی خواستی که علی توانسته باشد و انجام نداده باشد. علامه مجلسی در جلد 43 بحارالانوار این جریان را نقل کرده است. عرضه داشت: یا اباالحسن! می شود پیراهنی را که بابایم را در آن غسل دادی برایم بیاوری. تا یک بار دیگر بوی بابایم را استشمام کنم. یک بار دیگر به یاد بابام اشک بریزم. امیرالمؤمنین پیراهن را آوردند، تعبیر این است: همین که پیراهن را به زهرای مرضیه داد بی بی سلام الله علیها پیراهن بابا را روی چشمان و صورتش گذاشت «وَ غُشِیَ عَلَیها»[1] طاقت نیاورد که بوی پیراهن بابا را استشمام کند.

یا فاطمه! پیراهن بابا را که دیدی بی هوش شدی، اما نبودی کربلا ببینی دختر ابا عبدالله نه تنها لباس بابا، بلکه بدن بابا را روی دست عمه دید. خودش را روی بدن انداخت: «عَمَّتی هذا نَعشُ مَن»

«وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ.»[2]

حجةالاسلام و المسلمین رفیعی


[1]. بحار، ج43، ص 157.

[2]. شعراء، 227.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

رابطة ایمان و اخلاص از دیدگاه قرآن

متن سخنرانی رابطة ایمان و اخلاص از دیدگاه قرآن در موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن در این بخش قرار دارد.
No image

خصایل هفتگانه ایمان ، مقدمه منازل دهگانه سلوک

در این متن به خصایل هفتگانه ایمان ، مقدمه منازل دهگانه سلوک با موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن پرداخته شده است.
No image

چگونگی احتضار مؤمنین

متن سخنرانی چگونگی احتضار مؤمنین در موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن در این بخش قرار دارد.
No image

جستاری در نشانه های مؤمن در لسان دین

در این بخش متن سخنرانی با عنوان جستاری در نشانه های مؤمن در لسان دین در موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن آورده شده است.
No image

تقابل جریان ایمان و عقل با جریان کفر و جهل

متن سخنرانی تقابل جریان ایمان و عقل با جریان کفر و جهل در موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن در این بخش قرار دارد.

پر بازدیدترین ها

No image

علل وعوامل ترس از مرگ3

در این متن به علل وعوامل ترس از مرگ3 با موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن پرداخته شده است.
No image

ویژگی های انسان های پاک سیرت

متن سخنرانی ویژگی های انسان های پاک سیرت در موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن در این بخش قرار دارد.
No image

ویژگی های مؤمن وتفسیر آن در سیره علماء

متن سخنرانی ویژگی های مؤمن وتفسیر آن در سیره علماء در موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن در این بخش قرار دارد.
No image

مقام جناب سلمان فارسی در نزد معصومین (علیهم السلام )

در این بخش متن سخنرانی با عنوان مقام جناب سلمان فارسی در نزد معصومین (علیهم السلام ) در موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن آورده شده است.
No image

صادقان، مشمول نصرت خداوند

در این بخش متن سخنرانی با عنوان صادقان، مشمول نصرت خداوند در موضوع ویژگی های ایمان و مؤمن آورده شده است.
Powered by TayaCMS