سخنران استاد میرباقری

فداکاری برای تحقق دولت کریمه

يكي از ویژگی هایی انسان منتظر و آماده اقدام براي تحقق دولت كريمه امام عصر(عج)، آمادگي براي فداكاري و شهادت در راه حضرت است. كسي كه مساله مرگ را براي خودش حل نكرده نمی تواند در كنار ولي خدا باشد. از این رو، در دعای عهداز خدای متعال می خواهیم که ما را از مستشهدین پیش روی ولی خدا قرار دهد. مستشهد کسی است که طالب شهادت است. حال چه به شهادت برسد چه نرسد. خدای متعال، در سوره مبارکه توبه مسلمان را توبیخ می کند و می فرماید: چرا همراه پيامبر گرامي اسلام به ميدان جنگ نمي رويد و دعوت حضرت را اجابت نمي كنيد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَا لَكمُ ْ إِذَا قِيلَ لَكمُ ُ انفِرُواْ فىِ سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلىَ الْأَرْضِ أَ رَضِيتُم بِالْحَيَوةِ الدُّنْيَا مِنَ الاَخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا فىِ الاَخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌا إِلَّا تَنفِرُواْ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَ يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيرْكُمْ وَ لَا تَضُرُّوهُ شَيْا وَ اللَّهُ عَلىَ كُلّ ِ شىَ ْءٍ قَدِيرٌ إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ».[1]

کوتاهی در یاری کردن رسول خدا(ص) وعوامل آن

خداوند در آیه یاد شده عوامل محروم ماندن مسلمانان از نصرت حضرت را بیان می کند. پروردگار می فرماید: چرا وقتی شما را به کوچ کردن در راه خدا و هجرت دعوت می کنند سنگین می شوید و اجابت نمی کنید؟ أَرَضِيتُم بِالْحَيَوةِ الدُّنْيَا مِنَ الاَخِرَةِ[2] آيا شما به زندگي دنيايي قانع شديد؟ قناعت به دنيا، نصرت را دور و انسان را سنگین می کند.

انسان سبک بال می تواند در پی اولیاء خدا حرکت کند و به نصرت برسد. سپس خدای متعال می فرماید: فَمَا مَتَاعُ الْحَيَوةِ الدُّنْيَا فىِ الاَخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ؛[3] بدانيد كه همه دنيا در مقابل آخرت به حساب نمي آيد. إِلَّا تَنفِرُواْ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا،[4] دوم این که اگر کسی به همراه رسول خدا هجرت نکرد به رنج و عذاب مبتلا می شود. کسی که از این دنیای گذرا کوچ نکرد و قلبش در اين دنيا باقي ماند، بودن در اين دنيا برایش عامل رنج و عذاب خواهد بود.

اطمینان به دنیا و رنج ابدی

«إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَ رَضُواْ بِالحْيَوةِ الدُّنْيَا وَ اطْمَأَنُّواْ بهِا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ ءَايَاتِنَا غَافِلُونَ أُوْلَئكَ مَأْوَئهُمُ النَّارُ بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ» [5]

خداي متعال در سوره مباركه يونس مي فرمايد: آنهايي که به لقای ما امید ندارند به اين دنياي كوچك و كم قانع می شوند. این افراد به شغل، مسکن، دوست، همسر، فرزند و مقام و منصب دل خوشند؛ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَ رَضُواْ بِالحْيَوةِ الدُّنْيَا،[6] پس به دنیا مطمئن می شوند؛ وَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ ءَايَاتِنَا غَافِلُونَ،[7] دنيایی كه نه جاي ماندن است نه مي شود به آن تكيه كرد. كسي كه تكيه گاهش را از باد درست مي كند، هرگز نمی تواند به آن اعتماد کند.

نعمت های فانی دنیا

اینجا معبر انسان است. اگر کسی به این معبر راضی شد و حقيقت دنيا را نفهميد، خداي متعال با هشدارهای پياپي، زنگ خطر را مي زند. وقتی به مال دنیا دل مي بنديم، مال را مي گيرد. وقتی به جواني در دنيا دل خوش مي كني، جواني را مي گيرد. عده ای دست کم این هشدارهارا می فهمند و بیدار می شوند ولی گروهی باز هم در همان سیر حرکت می کنند.

پرردگار می فرماید: إِنَّ اخْتِلَافَ تَدْبِيرِكَ وَ سُرْعَةَ طَوَاءِ مَقَادِيرِكَ مَنَعَا عِبَادَكَ الْعَارِفِينَ بِكَ عَنِ السُّكُونِ إِلَى عَطَاءٍ وَ الْيَأْسِ مِنْكَ فِي بَلَاءٍ [8] بهار به سرعت مي رود و در پی آن تابستان و پاييز مي آيد. جواني مي رود و پيري مي آيد. نشاط ها مي روند و غصه ها سر می رسند. سلامتي مي رود و بيماري مي آيد. این نشانه ها از دل بستن انسان به دنیا جلوگیری می کنند. به همین سبب، عارفان در کنار نعمت ها آرامش ندارند. آنها می دانند که نعمت را از این دست می دهند و از آن دست می گیرند.

مقام عارفان و قبول زوال پذیری نعمت ها

كسي كه با معرفت نسبت به خدا به عالم مي نگرد، تدبير خدا را در نظر می گیرد. داد و ستد الهی را می بیند طلوع و غروب خورشيد را از خداي متعال مي داند. نه در بهار سرخوش است و نه در پاييز مايوس. در هر دو يكنواخت عمل مي كند. او دریافته است که دادن و گرفتن جوانی، هر دو نعمت هستند و هر دو يك هدف دارند. انسان دوران طفولیت تا جوانی را طی می کند. اين حركت از ضعف به قوت، براي اين است كه ما به خدا برسيم. دنيای انسان از ضعف آغاز مي شود و به قوت مي رسد و دوباره از قوت به ضعف بازمي گردد. اينها همه براي اين است كه انسان در ضعف و قوت خدا را ببيند. کسانی که این نشانه ها را مي فهمند، عبرت مي گيرند و به مقام معرفت الهي می رسند.

غفلت از فرصت هایی که خدا در اختیارمان می گذارد

اما براساس آیه ای از سوره مبارکه یونس، عده اي از زنگ خطرهاي خدا هم غفلت مي كنند؛ أُوْلَئكَ مَأْوَئهُمُ النَّارُ بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ،[9] بی شک پناهگاه آنها آتش است. همچنین خدای متعال در سوره مباركه توبه همين هشدار را مي دهد و مي فرمايد: إِلَّا تَنفِرُواْ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَ يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيرْكُمْ؛[10] اولا بدانيد اگر همراه رسول خدا هجرت نكرديد به رنج مي افتيد؛ زیرا کسی که دلبسته به دنیاست نمی تواند آرام باشد. تعلق به این پدیده ها خود عامل ایجاد رنج و عذاب هستند.

وقتی خدا از مسلمانان می خواهد رسول خدا را یاری کنند، می خواهد خیری به انسان برساند. پروردگار می فرماید: اگر چنین نشد، اين توفيق را از شما مي گيريم و به دیگری می دهیم؛ هيچ ضرري هم به خداي متعال نمي رسد: و لا تضروه شيئا أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْ ءٍ قَديرٌ[11] در آیه بعد هم می فرماید: إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ [12] بدانید خدا رسولش را ياري می کند. حتی اگر شما حاضر نباشید او را یاری کنید و این امری حتمی است .

غفلت از آینده؛ یکی از آفات رضایت به متاع دنیا

خداوند مي فرمايد رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا؛[13] اگر به دنیا راضی شديد، بدانيد که به كم قانع شده ايد و ما بيشتر از اين را براي شما در نظر گرفته ایم: فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ َعْيُنٍ؛[14] اگر شما در مسیر حق حرکت کنید ما سفره هاي عظيمي براي شما گسترده ايم. انساني كه عوالم بعدي را نديده، محجوب است و زود قانع مي شود. او می پندارد همین جا مقصد نهایی است.

رنج و سختی در دنیا و آخرت

وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى؛[15] انسانی که از یاد خداوند متعال غافل است، در دنيا در فشار است و در آخرت كور خواهد بود. انسانی که بصيرت قلبش را از او گرفته اند، در زندان دنيا تحت فشار قرار مي گيرد و در آخرت هم همان فشار و رنج وجود دارد. بنابراين اگر انسان سبكبال نباشد، به آرامش نمی رسد. چنانچه خداوند فرمود: حتما به عذاب مي افتيد.[16] شما به همراه حضرت هجرت نكرديد. شما به دار دنيا قانع شدید. ولی گروهی سبکبال، حرکت کردند: فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ، سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ. [17] مراقب باشيد عقب نمانيد؛ یعنی از قافله خيرات جا نمایند. اگر حرکت نکنید عده دیگری از شما پیشی می گیرند.

همراه بودن با پیامبر(ص)، تنها راه رسیدن به خدا

باید دانست که خداوند راهی را که به همراه شدن با نبی اکرم ختم شود، تأیید می کند. اين سبكبالي و قطع علاقه از دنيا و حل كردن مشكل مرگ قدم اول در همراهی خدا است.

یاران اباعبدالله(ع) از زبان آن حضرت

در شب عاشورا حضرت در توصیف یارانشان به زينب كبري(س) می فرمایند: اينها كساني هستند كه با مرگ مأنوسند. اينها با ورای اين دنيا مأنوسند و بيشتر از آن را تجربه كرده اند. اگر انسان به اينجا رسيد، حجاب هايش كنار مي رود.

سبک بالی در محضر ولی خدا

شخصی به امام صادق(ع) گفت: آقا! ما وقتي با شما هستيم سبك باليم و تعلقمان از دنيا برداشته مي شود. وقتي از شما جدا مي شويم، آن سبكبالي از ما گرفته مي شود. آیا این نفاق نیست که انسان وقتی پیش شماست، حالتی دارد و وقتی نیست به حالی دیگر است؟ حضرت فرمودند: نه، این قلب آدم است که گاهی سخت و گاهی رام است. سپس فرمودند: همین پرسش را از وجود مقدس رسول الله(ص) پرسیدند و گفتند: یا رسول الله! وقتی نزد شما می آییم سبکبالیم ولی وقتی پيش زن و بچه برمی گردیم سنگين مي شويم. اين نفاق نيست؟ حضرت فرمودند: اين نفاق نيست؛ هَذِهِ خُطُوَاتُ الشَّيْطَان.[18] اين گام هاي شيطان است كه شما را جدا مي كند. اگر همان حالتتان را در خانه هم حفظ مي كرديد، با فرشتگان هم صحبت مي شديد.

كسي كه مستشهد نيست ياور خوبي براي ولي خدا نخواهد بود. بنابراين، يكي از ویژگی های اصلي انسان منتظر، همين سبك بالي است. آنچه جامعه شیعه را برای تحمل شهادت آماده می کند همین است. همه ما شاهدیم که در هنگام حادثه، انسان ها فوج فوج برای شهادت آماده می شوند و این از ویژگی های جامعه شیعه است که این خود ریشه در حادثه عاشورا دارد.

شهادت سیدالشهدا(ع) نقطه جوشش حیات در تشیع

يكي از آثار احياي فرهنگ عاشورا، سبکبال شدن انسان هاست. هيچ چيزي به اندازه توجه به عاشورا و غرق شدن در اين حادثه، تاثيرگذار نيست و نمي تواند اين فرهنگ را احيا كند. درواقع شهادت سيدالشهدا(ع) نقطه جوشش حيات در جامعه تشيع است. این گونه است که روح شهادت طلبي و ميل به فداكاري در جامعه شيعه زنده می شود. در كامل الزيارات آمده که فرمود: اگر مي خواهيد همراه سيدالشهدا(ع) و اصحابش باشيد، هر گاه به ياد امام افتاديد، بگوييد اللَّهِ يَا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً. [19]

احیای فرهنگ عاشورا، احیای فرهنگ شهادت طلبیست

توجه به رستگاري اصحاب سيدالشهدا مقدمه رسيدن به آن درجات است. اگر كسي روحش به عاشورا تعلق پيدا كرد اهل فهم خواهد شد؛ ارواح التی حَلَّتْ بِفِنَائِكَ؛[20] آن روح هايي كه توانستند به آستان ولي خدا حلول كنند. فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذي بايَعْتُمْ [21] اگر ديدید چه سودي بردند، به اين تجارت مشتاق می شوید. اگر اين فرهنگ در جامعه شيعه زنده شود، جامعه شيعه آماده شهادت دسته جمعي خواهد شد. بنابراین، هرچه توجه به عزاداري سيدالشهدا(ع) بیشتر شود، جامعه تشيع براي برداشتن بار عصر ظهور آماده تر خواهد بود.

معامله پرسود اصحاب سیدالشهدا(ع) با خدا

با کمی تامل درمی یابیم که اصحاب امام حسين(ع) واقعا ضرر نكردند و هر چه بردند غنيمت است و فوز عظیم. دوستی مي گفت: اگر این بزرگان روز عاشورا، نمی رفتند چقدر عمر می کردند؟ پيرمردي مانند حبيب، چقدر ديگر عمر مي كرد یا مسلم بن عوسجه، چقدر زنده می ماند؟ فداكاري اصحاب سيدالشهدا(ع) با همين يك جمله تفسیر می شود: امام حسین(ع) فرمودند: فكأنّ الدنيا لم تكن! وكأنّ الآخرة لم تزل! ؛[22] گويا اصلا دنيايي در کار نبوده است. این درک از دنیا، چگونه پیدا می شود؟ بهترین راه آن عاشوراست. عاشورا از زاويه هاي مختلفي انسان را سبكبال مي كند.

محافل عزاداری، بهترین راه برای پیوند عاطفی با سیدالشهدا(ع)

درجامعه شيعه بايد عميق ترين تحليل هاي عقلاني نسبت به حادثه عاشورا اتفاق بيفتد. باید صفوف دشمن و حق و باطل شناسايي شوند. بهترين راه زنده كردن اين پيوند عاطفي با سید الشهدا(ع) برپایی همین محافل است كه معصومين(ع) آن را بنا نهاده اند. امام سجاد(ع) نزدیک به 35 سال پس ازعاشورا زنده بودند. همه عمرشان را نوشتند و گريه كردند. امام سجاد(ع) روح عزاداري و توجه به عاشورا را در طول تاريخ در جامعه شيعه دمیدند. این جزو شبهات بسیار زیرکانه ای است که کسانی می گویند به جای عزاداری باید عاشورا را تحلیل کرد. البته تحلیل عقلی عاشورا لازم است؛ ولی هرگز با تحلیل عقلی نمی توان به توجه عاطفی رسید.

عزاداری بر سیدالشهدا(ع) عبودیت است

شيعه نباید در مقابل اين حادثه بی تفاوت باشد، قدم اول همین است. انسان باید تمام عمرش بسوزد كه چرا با وليش چنین کردند. این رسم ادب و محبت است. درفرهنگ اسلام چنین آمده که در مصیبت ها گریه نکنید و بیش از سه روز برای مومن عزا نگیرید مگر همسر برای همسرش. ولی همین اسلام می فرماید: صبح و شب براي امام حسين(ع) گريه كنيد که اين راه عبوديت است. اگر كسي مي خواهد مستشهد بشود و خونش را در ركاب وجود مقدس امام عصر(عج) بدهد، بايد قلبش در عاشورا ذوب شود. باید سرمایه اش را برای امام زمان(عج) بدهد. وقتی سرمایه را در رکاب ولی خدا داد، رشد می کند.

اصحاب سیدالشهدا(ع) در پی بهشت نبودند

کسی که به حادثه عاشورا دل بسته و از اینکه چرا در آن روز نبوده تا جانش را فدا کند اندوهگین است، سبکبال می شود. ولی این استشهاد، دیگر مساله بهشت نیست. دست کم اصحاب خاص سید الشهدا(ع) در پی بهشت نبودند و مساله اصلیشان این نبود بلکه آنها به سبب بی حرمتی به ولی خدا جان برکف نهادند. آیا مادری که از فرزندش دفاع می کند در فکر بهشت است؟ گاهی حتی حاضر است جانش را بدهد ولی به بهشت نمی اندیشد. آنها به يك جايي رسيده بودند كه بلاء ولي خدا برايشان از همه چیز مهم تر بود و نمي توانستند این بی حرمتی را تحمل کنند.

امام زمان(عج) منتقم خون سیدالشهدا(ع)

در زيارت وجود مقدس امام عصر(عج) از خداي متعال مي خواهیم، ما را زنده نگه دارد و اگر هم از دنيا رفتیم زنده کند لِأَبْلُغَ مِنْ طَاعَتِكَ مُرَادِي وَ أَشْفِيَ مِنْ أَعْدَائِكَ فُؤَادِي[23] تا به مراد خود که پیروی امام زمان(عج) است برسیم. معنی یا لثارات الحسین این نیست که خونی ریخته شده و ما هم می خواهیم انتقام این خون را بگیریم؛ بلکه موضوع هتک حرمت ولی خدا است. روحی که این حادثه را می فهمد، آرام نمی گیرد و تا تسویه حساب نکند از پای نمی نشیند. وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُوراً[24] آن انساني كه مظلوم كشته مي شود یا به شهادت مي رسد، ما براي ولي او سلطه قرار داديم و او حق دارد انتقام بگيرد. ولي نبايد زياده روي كند. آن ولي دم، پیروز است و خدا ياريش مي كند. پیداست که امام زمان(عج) ولي دم امام حسین(ع) هستند و خداي متعال براي ايشان سلطه قرار داده است.

سپس مي فرمايد اگر همه عالم را بكشد اسراف نكرده. نه اينكه حضرت دست به شمشير مي برند و بيخودي مي كشند. وَ الْغَوْثُ وَ الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ [25] ایشان غوث عالم است و بی سبب دست به شمشير نمی برد. ولي وقتي اتمام حجت شد، عقب نمي نشينند تا اینکه راه امام حسين را به ثمر برسانند.

خون خواهی امام زمان(عج) با خون خواهی انسان های عادی متفاوت است

عده ای از یاران امام زمان (عج) در پی فوزند اما عده ای دیگر آمده اند تا خونشان را در راه دفاع از حضرت بدهند. البته خونخواهی امام زمان(عج) آن مفهوم زشت خونخواهی را که در معانی حقوقی آمده است ندارد؛ یعنی برخلاف دیگر قصاص ها، گذشت در خون خواهی امام عصر (عج) جایز نیست. الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ النَّارَ مَأْوَاهُمْ [26]در زيارت سيدالشهدا(ع) می خوانیم: ما خدایی را ستایش می کنیم که جهنم را خلق كرده. آنجا جاي عفو نيست. آنجايي كه خدا مي خواهد عذاب و لعن كند، اگر حساب خودت را پاك نكردي به همان میزان عذاب تو را دربرمی گیرد.

برای مثال پروردگار به حضرت لوط می فرماید: خارج شوید وَ لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ [27] و به پشت سرتان هم نگاه نکنید. پس عذاب قطعی است و جای دلسوزی نیست. حال کسی که می خواهد در راه ولی خدا مستشهد شود باید در راه احیای فرهنگ عاشورا بکوشد. در زیارت عاشورا می خوانیم: بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي لَقَدْ عَظُمَ مُصَابِي بِكَ فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِي أَكْرَمَ مَقَامَكَ أَنْ يُكْرِمَنِي بِكَ وَ يَرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِكَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صلي الله عليه و آله [28] اين خونخواهي و استشهاد از آن كسي است كه عظمت مصيبت سيدالشهدا(ع) جانش را پر كرده باشد. کسی که عظمت این بی حرمتی را دریافته می تواند مستشهد رکاب امام زمان باشد. این گونه است که جزو اصحاب خاص می شود و هرگز درباره کارهای حضرت تردید نمی کند.

ذکر مصیبت :تشنه ای کنار دریا

مقاتل نوشته اند كه از ابن زياد نامه آمد كه بايد حلقه محاصره را تنگ كنيد . بين امام حسين و فرات حائل بشويد. نگذاريد آب به خيمه هاي امام حسين برسد. خيال مي كردند شايد اگر سخت بگيرند امام حسين (ع) كوتاه می آيند. آنهايي كه به امام حسين مي گفتند اهل بیتت را با خود نبر همين فكر را مي كردند. از امشب ديگر آب در خيمه هاي امام حسين جيره بندي شده. وجود مقدس حضرت قمر بني هاشم و ديگران باید با درگيري مقداري آب مي آوردند.

السَّلَامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلَى علي بن الْحُسَيْنِ وَ عَلَى اولاد الْحُسَيْنِ وَعَلَى اصحاب الْحُسَيْنِ السَّلَامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذِي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ السَّلَامُ عَلَى مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ فِي سِرِّهِ وَ عَلَانِيَتِهِ السَّلَامُ عَلَى مَنْ جَعَلَ اللَّهُ الشِّفَاءَ فِي تُرْبَتِهِ.[29]

یا حسین، خاكي هم كه با تو نزديك است مورد لطف خداست. پس اگر ما را بپذيري چه مي شود. بعضي بزرگان فرمودند: هر كجا حسينيه یا خيمه ای به نام امام حسين برپا مي شود آنجا قبه امام حسين است. چه كردي حسين جان! هر دستي كه در اين قبه به طرف خدا دراز بشود خدا به احترام تو آن دست را خالي برنمي گرداند. چه كردي كه خدا امام زمان را در نسل شما گذاشته.

وقتي ماجراي عاشورا به بي بي دو عالم عرضه شد كه فرزند شما اين گونه به شهادت مي رسد، حضرت پذيرفتند. خدا نیز وعده داد: در عوض اين شهادت امامت را در نسلش مي گذارم . السَّلَامُ عَلَى مَنِ الْأَئِمَّةُ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ السَّلَامُ عَلَى غَرِيبِ الْغُرَبَاءِ السَّلَامُ عَلَى شَهِيدِ الشُّهَدَاءِ [30] شهادت تو يك شهادت ديگريست السَّلَامُ عَلَى شَهِيدِ الشُّهَدَاءِ السَّلَامُ عَلَى قَتِيلِ الْأَدْعِيَاءِ [31] خداي متعال به ابراهيم خليل بر اساس روايت فصال فرموده: ابراهيم تو به فرمان من فرزندت را در راه خدا آوردي، ولي فرزند رسول خدا را آنهايي كه مدعي اسلامند آن ناپاك ها، آن دست هاي ناپاك مانند گوسفند سر مي برند. السَّلَامُ عَلَى قَتِيلِ الْأَدْعِيَاءِ [32]اي كشته اي كه ان ناپاك ها هر چه شقاوت داشتند بر سر تو خالي كردند. السَّلَامُ عَلَى سَاكِنِ كَرْبَلَاءَ السَّلَامُ عَلَى مَنْ بَكَتْهُ مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ [33] اين ملائكه براي ياري امام حسين آمدند ولی دير رسيدند .مگر ما دير نرسيديم . السَّلَامُ عَلَى مَنْ ذُرِّيَّتُهُ الْأَزْكِيَاءُ [34] سلام بر آن آقايي كه همه نسلش پاك بودند ؛السَّلَامُ عَلَى الدِّمَاءِ السَّائِلاتِ السَّلَامُ عَلَى الْجُيُوبِ الْمُضَرَّجَاتِ ؛[35] سلام بر آن گريبان هايي كه چاك شد؛ السَّلَامُ عَلَى الشِّفَاهِ الذَّابِلَاتِ؛[36] سلام بر آن لب هاي تشنه؛ السَّلَامُ عَلَى النُّفُوسِ الْمُصْطَلَمَاتِ السَّلَامُ عَلَى الْأَجْسَادِ الْعَارِيَاتِ السَّلَامُ عَلَى الْجُسُومِ الشَّاحِبَاتِ السَّلَامُ عَلَى الدِّمَاءِ السَّائِلاتِ السَّلَامُ عَلَى الْأَعْضَاءِ الْمُقَطَّعَاتِ السَّلَامُ عَلَى الرُّءُوسِ الْمُشَالَاتِ السَّلَامُ عَلَى عَلِيٍّ الْكَبِيرِ السَّلَامُ عَلَى الرَّضِيعِ الصَّغِيرِ [37] نمي دانم اين كدام طفل است كه وجود مقدس امام زمان به او سلام مي كند؛ چون مي دانيد مرحوم يعقوبي نوشته دو شيرخوار از امام حسين در عاشورا به شهادت رسيدند: يك طفليست كه حضرت او را در کنار خيام درآغوش گرفت و با او وداع کرد. خم شد او را ببوسد، دشمن او را هدف تير قرار داد. دومي هم طفلی است كه امام حسين او را روي دست گرفت: يا قوم إنْ لم ترحموني فأرحموا هذا الطفل فرماه رجل منهم بسهم فذبحه [38] چگونه جواب امام حسين را دادند؟ چه كردند با جگر امام حسين؟ السلام علیک یا ابا عبدالله.


[1] . التوبه:38،39،40

[2] .همان

[3] .همان

5.همان

[5] . یونس:7

[6] .همان

[7] . همان

[8] . بحارالأنوار،مجلسی،ج 95،ص225، باب 2- أعمال خصوص يوم عرفة و ليلتها.

[9] .یونس: 8

[10] التوبه:39

[11] توبه : 39

[12] توبه : 40

[13] . يونس : 7

[14] . السجدة : 17

[15] . طه : 124

[16] . التوبة : 39

[17] . البقرة : 148،الحديد : 21

[18] . الكافي،شیخ کلینی،ج2،ص423، باب في تنقل أحوال القلب ..... ص 423.

[19] . من لايحضره الفقيه،ابن ابی جمهوراحسانی،ج2،594،زيارة قبر أبي عبد الله الحسين بن علی

[20] . مستدرك الوسائل،محدث نوری،ج10،ص412،86- باب نوادر ما يتعلق بأبواب ...

[21] . التوبة : 111

[22] . مع الركب الحسينى (ج 4) ،عزت الله مولایی،ص99، رسالة الإمام عليه السلام إلى أخيه محمد بن الحنفية .....ص .98

[23] . بحارالأنوار، مجلسی، ج 53، 95، باب 29- الرجعة ..... ص 39.

[24] . الإسراء : 33

[25] . بحارالأنوار، مجلسی، ج 53، ح171، باب 31- ما خرج من توقيعاته ع.

[26] . من لايحضره الفقيه ،شیخ صدوق،ج2،ص594 ، زيارة قبر أبي عبد الله الحسين بن علی

[27] . هود:81

[28] . بحارالأنوار، مجلسی، ج 98، ح292، باب 24- كيفية زيارته صلوات الله علي.

[29] . بحارالأنوار، مجلسی، ج 98، ح 233، باب 18- زياراته صلوات الله عليه الم.

برای اول فصل زِيَارَةٌ أُخْرَى لَهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ أَوْرَدَهَا السَّيِّدُ وَ غَيْرُهُ...السَّلَامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذِي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ السَّلَامُ عَلَى مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ فِي سِرِّهِ وَ عَلَانِيَتِهِ السَّلَامُ عَلَى مَنْ جَعَلَ اللَّهُ الشِّفَاءَ فِي تُرْبَتِهِ السَّلَامُ عَلَى مَنِ الْإِجَابَةُ تَحْتَ قُبَّتِهِ السَّلَامُ عَلَى مَنِ الْأَئِمَّةُ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ...السَّلَامُ عَلَى غَرِيبِ الْغُرَبَاءِ السَّلَامُ عَلَى شَهِيدِ الشُّهَدَاءِ السَّلَامُ عَلَى قَتِيلِ الْأَدْعِيَاءِ السَّلَامُ عَلَى سَاكِنِ كَرْبَلَاءَ السَّلَامُ عَلَى مَنْ بَكَتْهُ مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ السَّلَامُ عَلَى مَنْ ذُرِّيَّتُهُ الْأَزْكِيَاءُ السَّلَامُ عَلَى يَعْسُوبِ الدِّينِ السَّلَامُ عَلَى مَنَازِلِ الْبَرَاهِينِ السَّلَامُ عَلَى الْأَئِمَّةِ السَّادَاتِ السَّلَامُ عَلَى الْجُيُوبِ الْمُضَرَّجَاتِ السَّلَامُ عَلَى الشِّفَاهِ الذَّابِلَاتِ السَّلَامُ عَلَى النُّفُوسِ الْمُصْطَلَمَاتِ السَّلَامُ عَلَى الْأَرْوَاحِ الْمُخْتَلَسَاتِ السَّلَامُ عَلَى الْأَجْسَادِ الْعَارِيَاتِ السَّلَامُ عَلَى الْجُسُومِ الشَّاحِبَاتِ السَّلَامُ عَلَى الدِّمَاءِ السَّائِلاتِ السَّلَامُ عَلَى الْأَعْضَاءِ الْمُقَطَّعَاتِ السَّلَامُ عَلَى الرُّءُوسِ الْمُشَالَاتِ السَّلَامُ عَلَى النِّسْوَةِ الْبَارِزَاتِ السَّلَامُ عَلَى حُجَّةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى آبَائِكَ الطَّاهِرِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَبْنَائِكَ الْمُسْتَشْهَدِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى ذُرِّيَّتِكَ النَّاصِرِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى الْمَلَائِكَةِ الْمُضَاجِعِينَ السَّلَامُ عَلَى الْقَتِيلِ الْمَظْلُومِ السَّلَامُ عَلَى أَخِيهِ الْمَسْمُومِ السَّلَامُ عَلَى عَلِيٍّ الْكَبِيرِ السَّلَامُ عَلَى الرَّضِيعِ الصَّغِيرِ ...

[30] . همان

[31] . همان

[32] . همان

[33] . همان

[34] . همان

[35] . همان

[36] . همان

[37] .همان

[38] . مع الركب الحسينى (ج 4)، عزت الله مولایی، 409، خروج الإمام زين العابدين عليه السلام!! ..... ص : 405.