قهر در آیات و روایات اسلامی

قهر در آیات و روایات اسلامی

روایات

الکافی

بَابُ الْهِجْرَةِ

1 الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الرَّبِی علیه السلام وَ عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ رَفَعَهُ قَالَ فِی وَصِیَّةِ الْمُفَضَّلِ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ لَا یَفْتَرِقُ رَجُلَانِ عَلَى الْهِجْرَانِ إِلَّا اسْتَوْجَبَ أَحَدُهُمَا الْبَرَاءَةَ وَ اللَّعْنَةَ وَ رُبَّمَا اسْتَحَقَّ ذَلِكَ كِلَاهُمَا فَقَالَ لَهُ مُعَتِّبٌ جَعَلَنِیَ اللَّهُ فِدَاكَ هَذَا الظَّالِمُ فَمَا بَالُ الْمَظْلُومِ قَالَ لِأَنَّهُ لَا یَدْعُو أَخَاهُ إِلَى صِلَتِهِ وَ لَا یَتَغَامَسُ لَهُ عَنْ كَلَامِهِ سَمِعْتُ أَبِی یَقُولُ إِذَا تَنَازَ علیه السلام اثْنَانِ فَعَازَّ أَحَدُهُمَا الْآخَرَ فَلْیَرْجِ علیه السلام الْمَظْلُومُ إِلَى صَاحِبِهِ حَتَّى یَقُولَ لِصَاحِبِهِ أَیْ أَخِی أَنَا الظَّالِمُ حَتَّى یَقْطَ علیه السلام الْهِجْرَانَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ صَاحِبِهِ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى حَكَمٌ عَدْلٌ یَأْخُذُ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِم [1]

در وصیت مفضل است كه (گوید): شنیدم از حضرت صادق علیه السلام میفرمود: از هم جدا نشوند دو مرد بصورت قهر كردن جز اینكه یكى از آن دو سزاوار بیزارى (خدا و رسولش از وى) و لعنت (یعنى دورى از رحمت حق) گردد، و چه بسا كه هر دوى آنها سزاوار آن شوند، معتب (كه یكى از دوستان مخصوص آن حضرت بود) عرضكرد: خدا مرا بقربان تو گرداند! آنكه ظالم و ستمكار است این سزاى اوست، اما مظلوم چه جرمى دارد (كه سزاوار بیزارى و لعنت شود؟) فرمود: براى آنكه برادر خود را بآشتى و پیوست با خود دعوت نمى كند، و از گفتار او صرف نظر نمى كند (و آن را نشنیده نمیگیرد) شنیدم پدرم میگفت: هر گاه دو تن با هم ستیزه كنند و یكى بر دیگرى غالب آید، باید آن ستمدیده و مظلوم نزد رفیق ستمگر خود رود و باو بگوید: اى برادر من ستمكارم، تا جدائى میانه او و رفیقش از بین برود، پس خداى تبارك و تعالى حكیم و عادل است و داد مظلوم را از ظالم بستاند.

2 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وأله وسلم لَا هِجْرَةَ فَوْقَ ثَلَاث [2]

حضرت صادق علیه السلام فرمود: كه رسول خدا صلی الله علیه وأله وسلم فرموده: بیش از سه روز جدائى و قهر كردن روا نیست.

شرح

- مجلسى علیه الرحمة گوید: ظاهر این حدیث اینست كه اگر میانه دو برادر ایمانى در اثر كوتاهى كردن در آداب معاشرت كدورت و نقارى پیدا شد و سرانجام بقهر و جدائى كشید نباید بیش از سه روز بمتاركه ادامه دهند، و اما در آن سه روز ظاهرا عفو شده است و آن سبب تسكین غضب و بدخلقى در این مدت است، با اینكه دلالت آن بر جواز ادامه تا سه روز بمفهوم حدیث است و دلالت مفهوم (و استدلال بآن) ضعیف است. و (باید دانست كه) این گونه اخبار مخصوص است بغیر بدعت گذاران و هوا پرستان و آنان كه بر گناه خو گرفته اند و رها نمى كنند، و گر نه قهر و جدائى از آنان مطلوب و این خود یكنو علیه السلام نهى از منكر است.

3 حُمَیْدُ بْنُ زِیَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ وُهَیْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ الرَّجُلِ یَصْرِمُ ذَوِی قَرَابَتِهِ مِمَّنْ لَا یَعْرِفُ الْحَقَّ قَالَ لَا یَنْبَغِی لَهُ أَنْ یَصْرِمَه [3]

ابو بصیر گوید: از حضرت صادق علیه السلام پرسیدم: از مردیكه از خویشاوندانش بخاطر اینكه مذهب حق را نمى شناسند (و شیعه نیستند) ببرد (و قط علیه السلام مراوده كند)؟ فرمود: سزاوار نیست كه از آنها ببرد.

4 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَدِیدٍ عَنْ عَمِّهِ مُرَازِمِ بْنِ حَكِیمٍ قَالَ كَانَ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِنَا یُلَقَّبُ شَلَقَانَ وَ كَانَ قَدْ صَیَّرَهُ فِی نَفَقَتِهِ وَ كَانَ سَیِّئَ الْخُلُقِ فَهَجَرَهُ فَقَالَ لِی یَوْماً یَا مُرَازِمُ وَ تُكَلِّمُ عِیسَى فَقُلْتُ نَعَمْ فَقَالَ أَصَبْتَ لَا خَیْرَ فِی الْمُهَاجَرَة [4]

مرازم بن حكیم گوید: یكى از اصحاب ما كه بلقب شلقان او را میخواندند (و نامش عیسى بود) در خانه حضرت صادق علیه السّلام بود، و حضرت او را ناظر بر خرج خانه خود كرده بود (یا خرج او را میداد). و مردى بد اخلاق بود، (و بدین سبب) مرازم با او قهر كرده بود، (مرازم گوید:) روزى حضرت صادق علیه السلام بمن فرمود: اى مرازم آیا با عیسى سخن میگوئى (و با او آشتى كرده اى)؟ عرضكردم: آرى، فرمود: خوب كردى در قهر خیرى نیست.

5 مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْقَمَّاطِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ كَثِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ قَالَ أَبِی علیه السلام قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وأله وسلم أَیُّمَا مُسْلِمَیْنِ تَهَاجَرَا فَمَكَثَا ثَلَاثاً لَا یَصْطَلِحَانِ إِلَّا كَانَا خَارِجَیْنِ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ لَمْ یَكُنْ بَیْنَهُمَا وَلَایَةٌ فَأَیُّهُمَا سَبَقَ إِلَى كَلَامِ أَخِیهِ كَانَ السَّابِقَ إِلَى الْجَنَّةِ- یَوْمَ الْحِسَاب [5]

داود بن كثیر گوید: شنیدم حضرت صادق علیه السلام میفرمود: پدرم فرمود: كه رسول خدا صلی الله علیه وأله وسلم فرموده است: هر دو نفر مسلمانى كه از همدیگر قهر كنند و سه روز بر آن حال بمانند و با هم آشتى نكنند هر دو از اسلام بیرون روند، و میانه آنها پیوند و دوستى دینى نباشد، پس هر كدام از آن دو بسخن گفتن با برادرش پیشى گرفت، او در روز حساب پیشرو به بهشت باشد.

6 عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَیْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ إِنَّ الشَّیْطَانَ یُغْرِی بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ مَا لَمْ یَرْجِ علیه السلام أَحَدُهُمْ عَنْ دِینِهِ فَإِذَا فَعَلُوا ذَلِكَ اسْتَلْقَى عَلَى قَفَاهُ وَ تَمَدَّدَ ثُمَّ قَالَ فُزْتُ فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً أَلَّفَ بَیْنَ وَلِیَّیْنِ لَنَا یَا مَعْشَرَ الْمُؤْمِنِینَ تَأَلَّفُوا وَ تَعَاطَفُوا [6]

حضرت باقر علیه السلام فرمود: همانا شیطان میان دو مؤمن دشمنى اندازد و تا یكى از آن دو از دین برنگردد. (آن دو را رها نكند)، و همین كه چنین كردند بپشت بخوابد و دراز كشد، و سپس گوید: كامیاب شدم، پس خدا رحمت كند مردى را كه میانه دو تن از دوستان ما الفت اندازد، اى گروه مؤمنین با هم انس و الفت گیرید و با هم مهربانى كنید.

7 الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَحْفُوظٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ لَا یَزَالُ إِبْلِیسُ فَرِحاً مَا اهْتَجَرَ الْمُسْلِمَانِ فَإِذَا الْتَقَیَا اصْطَكَّتْ رُكْبَتَاهُ وَ تَخَلَّعَتْ أَوْصَالُهُ وَ نَادَى یَا وَیْلَهُ مَا لَقِیَ مِنَ الثُّبُور [7]

حضرت صادق علیه السّلام فرمود: پیوسته شیطان تا دو مسلمان با هم قهر هستند شادمان است، و همین كه با هم آشتى كنند زانوهایش بلرزد و بندهایش از هم جدا شود و فریاد زند: اى واى بر او (و مقصود از او خود شیطان است بشرحى كه بیاید) از آنچه بدو رسد از هلاكت.

شرح

- فیض گوید: اینكه حضرت در گفتار شیطان در یا ویله و لقى از تكلم التفات بغیبت فرمود براى بركنار داشتن نفس شریف خود از اینكه در عبارت نسبت شر بآن دهد اگر چه در معنى منسوب بدیگرى است و نظیر آن در كلام شای علیه السلام است (پایان كلام فیض ره).

و جزرى در نهایه گوید: در حدیث آمده: كه چون آدمیزاد آیه سجده خواند و بسجده رود شیطان بكنارى رود و گریان شود و گوید: یا ویله اى واى بر او- تا آنكه گوید-: و معنى آن اى واى من واى اندوه من اى واى هلاكت من واى عذاب من نزد من بیا كه اینك زمان تو است، و اینكه اضافه فرمود ویل را بضمیر غایب و ویله گفت (با اینكه یا ویلى بصورت متكلم باید گفته شود) از نظر حمل بر معنى است و عدول از حكایت گفتار ابلیس یا ویلى فرمود براى اینكه نخواسته است ویل را بخود نسبت دهد.

بحار الأنوار

باب الهجران

1- لی، [الأمالی للصدوق ] فِی مَنَاهِی النَّبِیِّ صلی الله علیه وأله وسلم أَنَّهُ نَهَى عَنِ الْهِجْرَانِ فَإِنْ كَانَ لَا بُدَّ فَاعِلًا فَلَا یَهْجُرُ أَخَاهُ أَكْثَرَ مِنْ ثَلَاثَةِ أَیَّامٍ فَمَنْ كَانَ مُهَاجِراً لِأَخِیهِ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ كَانَ النَّارُ أَوْلَى بِهِ [8]

در مناهى پیغمبر صلی الله علیه و آله است كه حضرت نهى كرده از قهر و جدائى و اگر بناچار انجام دهد نباید بیش از سه روز با برادرش قهر باشد و هر كه بیش از آن ادامه دهد دوزخ به او سزاوارتر باشد.

2- ل، [الخصال ] ابْنُ بُنْدَارَ عَنْ أَبِی الْعَبَّاسِ الْحَمَّادِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الصَّائِغِ عَنِ الْقَعْبِیِّ عَنِ ابْنِ أَبِی ذِئْبٍ عَنِ ابْنِ شِهَابٍ عَنْ أَنَسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وأله وسلم لَا یَحِلُّ لِمُسْلِمٍ أَنْ یَهْجُرَ أَخَاهُ فَوْقَ ثَلَاثٍ [9]

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: روا نیست براى مسلمان كه قهر كند با برادرش بیش از سه روز.

3- ل، [الخصال ] الْهَمَدَانِیُّ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ مَا مِنْ مُؤْمِنَیْنِ اهْتَجَرَا فَوْقَ ثَلَاثٍ إِلَّا وَ بَرِئْتُ مِنْهُمَا فِی الثَّالِثَةِ فَقِیلَ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ هَذَا حَالُ الظَّالِمِ فَمَا بَالُ الْمَظْلُومِ فَقَالَ علیه السلام مَا بَالُ الْمَظْلُومِ لَا یَصِیرُ إِلَى الظَّالِمِ فَیَقُولُ أَنَا الظَّالِمُ حَتَّى یَصْطَلِحَا [10]

امام باقر علیه السلام فرمود : هیچ دو مؤمنى بیش از سه روز با یكدیگر قهر نكردند، مگر اینكه در روز سوم من از آن دو بیزار شدم. عرض شد: یا بن رسول اللّه ! آنكه ظالم و مقصّر است، درست [چون حقّش همین است ]اما مظلوم چرا؟ فرمود: چرا آن مظلوم پیش مقصّر نمى رود و نمى گوید: مقصّر منم، تا آشتى كنند؟

4- ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام ] بِالْإِسْنَادِ إِلَى دَارِمٍ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ علیه السلام قَالَ فِی أَوَّلِ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ یَغُلُّ الْمَرَدَةَ مِنَ الشَّیَاطِینِ وَ یَغْفِرُ فِی كُلِّ لَیْلَةٍ سَبْعِینَ أَلْفاً فَإِذَا كَانَ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ غَفَرَ اللَّهُ بِمِثْلِ مَا غَفَرَ فِی رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ شَهْرِ رَمَضَانَ إِلَى ذَلِكَ الْیَوْمِ إِلَّا رَجُلٌ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَخِیهِ شَحْنَاءُ فَیَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْظِرُوا هَؤُلَاءِ حَتَّى یَصْطَلِحُوا [11]

امام رضا علیه السلام ـ به نقل از پدران بزرگوار خود ـ فرمود : در شب اول ماه رمضان شیطان هاى سركش به غل و زنجیر بسته مى شوند و در هر شبى هفتاد هزار نفر آمرزیده مى شوند و در شب قدر خداوند به اندازه اى كه در ماه رجب و شعبان و ماه رمضان تا آن هنگام (شب قدر) آمرزیده است، مى آمرزد مگر مردى را كه میان او و برادرش دشمنى و كینه اى باشد. پس خداوند عزّ و جلّ فرماید: اینان را بگذارید (مهلت دهید) تا زمانى كه با هم آشتى كنند.


[1] الكافی ج 2 ص344

[2] همان

[3] همان

[4] همان

[5] همان, ص345

[6] همان

[7] همان, ص346

[8] همان, ص188

[9] همان

[10] همان

[11] همان

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

گل سر سبد انبیاء

گل سر سبد انبیاء

هر گلستانی، چه مادی و چه معنوی گلی دارد که از قدیم از آن گل به گل سرسبد تعبیر می کردند؛ کنایه از اینکه این گل ویژه است،در گلستان معنوی هم همینطور است، امام صادق(ع) بیان فرموده 124 هزار، "فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ"؛ روی مصلحت و ظرفیت رسولان، می فرماید: عده ای از آنها بر دیگران که سایر انبیاء هستند، برتری دارند، یعنی در این گلستان نبوت پنج تا گل سرسبد
سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

دعیتم الی ضیافت الله؛ آن سفره ای که برای مسیح و حواریون آمد ضیافت الله بود" مائده یعنی سفره، صاحب مائده میزبان، حواریون مهمان سر سفره، سفره کامل نتیجه اش هم چون مومن بودند، شادی برای نسلشان و آینده شان و قیامتشان، چون وقتی آدم نعمت را می خورد، خدا را بندگی می کند
نشانه های شجره طیبه (پاک) و شجره خبیثه (ناپاک)

نشانه های شجره طیبه (پاک) و شجره خبیثه (ناپاک)

شجره طیبه ریشه ثابت و مستقری دارد و چون در حوزه ربوبیت پروردگار عالم روئیده می شود، تجلی و ظهور می کند، این ریشه از بین رفتنی نیست چون اتصال به ربوبیت دارد، ریشه شجره خبیثه داخل زمین نیست، در بیابان ها و کویرها بروید، آن را می بینید، ثبات و قراری ندارد، کافی است در کویر و بیابان بادی بوزد که مقداری سنگینی داشته باشد، این شجره با این درخت پوک، پوسیده و خبیث را با خود می برد یعنی شجره، خبیثه باشد، هیچ ربطی به ربوبیت پروردگار ندارد، ریشه ثابتی ندارد، میوه ندارد،
قلعه استوار برای پناه بردن

قلعه استوار برای پناه بردن

در سوره های قرآن از حمد تا الناس یعنی میان اولین و آخرین سوره، کلمه "رب" بسیار آمده، در تفسیر این کلمه، انسان می فهمد که چرا پروردگار در گفتن این "رب" در قرآن این همه اصرار دارد و جالب این است که وقتی در این آیات قرآن به دشمنان سرسخت خود می رسد و می خواهد خود را مطرح کند، می فرماید: «ربهم؛ پروردگارشان»، یعنی من در ربوبیتم اصلا از آنها جدا نیستم که این هم سرّی دارد؛
تهران مسجد امیر(ع) - رمضان 1396 سخنرانی نهم

تهران مسجد امیر(ع) - رمضان 1396 سخنرانی نهم

الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابوالقاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.

پر بازدیدترین ها

نعمت هاي معنوي

نعمت هاي معنوي

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان با عنوان اهداف بعثت پیامبر اکرم صلی الله... در رابطه با موضوع دهه صفر در این قسمت قرار دارد.
اسباب و آثار ايمان

اسباب و آثار ايمان

Powered by TayaCMS