چهارصد نکته قرآنی - نکته 196: وصیّت داشتن

چهارصد نکته قرآنی - نکته 196: وصیّت داشتن

بعضی ها فکر می کنند وصیّت کردن، زمینه ی زود مردن است، در حالی که یک نوع دوراندیشی است واین که می فرماید: «هنگام مرگ وصیّت کنید». چون آن لحظه، آخرین فرصت است وگرنه می تواند سالها قبل از فرا رسیدن مرگ، وصیّت کند.

در آیه ی شریفه به جای کلمه ی «مال» از کلمه ی «خیر» استفاده شده تا روشن شود که مال و ثروت، مایه ی خیر و نیکی است و آنچه در اسلام مورد انتقاد قرار گرفته، مال حرام یا علاقه ی زیاد به مال یا ترجیح دادن مال بر کمالات فردی و نیازهای اجتماعی و یا استثمار مردم برای تحصیل آن است.

وصیّت باید بر اساس «معروف» یعنی، عقل پسند باشد، نه از روی کینه و انتقام و یا مهرورز0ی های بی جا و بی رویه.

از آنجاکه تنها بعضی از بستگان از ارث بهره مند می شوند آن هم به مقدار معیّن؛ لذا اسلام سفارش می کند؛ اگر در میان فامیل کسانی هستند که ارثی به آنان نمی رسد و یا سهم ارث آنان اندک است با وصیّت مقداری از دارایی خود را به آنان بدهد و یا در توسعه ی سهمیّه آنان اقدام نماید؛ ولی اگر کسی در این وصیّت عدالت را رعایت نکند و یا ظلمی را روا دارد، گناه کبیره انجام داده است.(1)

در لابلای متونِ روائی آمده است: «شخصی با داشتن کودکانی، قبل از مرگ تمام اموال خود را در راه خدا بخشید؛ چون پیامبرصلی الله علیه وآله متوجّه شدند، پرسیدند: با این مرده چه کردید؟ گفتند: او را دفن کردیم. فرمود: اگر به من خبر داده بودید، اجازه نمی دادم او را در قبرستان مسلمانان دفن کنید، زیرا او با داشتن این همه فرزند، چرا برای آنان هیچ مالی نگذاشته و همه را در راه خدا داده است.(2)

وصیّت، کار حسّاس و دقیقی است که اگر خدای ناکرده با بی توجّهی انجام شود و عامل فتنه و ناراحتی هایی گردد، تمام کارهای خیر از بین می رود و محو می شود. پیامبرصلی الله علیه وآله

ص:208


1- 1355. سفینهالبحار، ریشه ی «وصی».

2- 1356. سفینهالبحار، ریشه ی «وصی».

فرمودند: «گاهی انسان شصت سال عبادت می کند؛ ولی چون وصیّت نامه ی خود را عادلانه تنظیم نمی کند، به دوزخ می رود».(1)

وصیّت، نشانه ی آن است که به نوعی مالکیّت انسان و حقوق مالی او حتّی بعد از مرگ در مورد قسمتی از دارایی هایش ادامه دارد.

انسان می تواند در یک سوم مالش وصیت کند و اگر شخصی در بیش از این مقدار وصیّت کند، رضایت و اجازه ی وارثان شرط است. برای این که یاد بگیریم چگونه وصیّت کنیم، بهتر است وصیّت نامه های اولیای خدا، شهدا و علما را بخوانیم.

رسول خداصلی الله علیه وآله فرمود: «هرکس ابتدا به عهده بگیرد و قبول کند که وصیّت شخصی را انجام دهد؛ ولی سپس بدون عذر آن را رها کند، هیچ عملی از او قبول نمی شود و تمام فرشتگانِ میان آسمان و زمین او را لعنت می کنند و پیوسته در غضب خداوند است و در برابر هر «یا ربّ» که می گوید، یک لعنت بر او نثار می شود و پاداش تمام کارهای قبلی او به پای وصیّت کننده ثبت می گردد».(2)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

میزان حسنات

میزان حسنات

گل سر سبد انبیاء

گل سر سبد انبیاء

هر گلستانی، چه مادی و چه معنوی گلی دارد که از قدیم از آن گل به گل سرسبد تعبیر می کردند؛ کنایه از اینکه این گل ویژه است،در گلستان معنوی هم همینطور است، امام صادق(ع) بیان فرموده 124 هزار، "فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ"؛ روی مصلحت و ظرفیت رسولان، می فرماید: عده ای از آنها بر دیگران که سایر انبیاء هستند، برتری دارند، یعنی در این گلستان نبوت پنج تا گل سرسبد
سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

دعیتم الی ضیافت الله؛ آن سفره ای که برای مسیح و حواریون آمد ضیافت الله بود" مائده یعنی سفره، صاحب مائده میزبان، حواریون مهمان سر سفره، سفره کامل نتیجه اش هم چون مومن بودند، شادی برای نسلشان و آینده شان و قیامتشان، چون وقتی آدم نعمت را می خورد، خدا را بندگی می کند
نشانه های شجره طیبه (پاک) و شجره خبیثه (ناپاک)

نشانه های شجره طیبه (پاک) و شجره خبیثه (ناپاک)

شجره طیبه ریشه ثابت و مستقری دارد و چون در حوزه ربوبیت پروردگار عالم روئیده می شود، تجلی و ظهور می کند، این ریشه از بین رفتنی نیست چون اتصال به ربوبیت دارد، ریشه شجره خبیثه داخل زمین نیست، در بیابان ها و کویرها بروید، آن را می بینید، ثبات و قراری ندارد، کافی است در کویر و بیابان بادی بوزد که مقداری سنگینی داشته باشد، این شجره با این درخت پوک، پوسیده و خبیث را با خود می برد یعنی شجره، خبیثه باشد، هیچ ربطی به ربوبیت پروردگار ندارد، ریشه ثابتی ندارد، میوه ندارد،
قلعه استوار برای پناه بردن

قلعه استوار برای پناه بردن

در سوره های قرآن از حمد تا الناس یعنی میان اولین و آخرین سوره، کلمه "رب" بسیار آمده، در تفسیر این کلمه، انسان می فهمد که چرا پروردگار در گفتن این "رب" در قرآن این همه اصرار دارد و جالب این است که وقتی در این آیات قرآن به دشمنان سرسخت خود می رسد و می خواهد خود را مطرح کند، می فرماید: «ربهم؛ پروردگارشان»، یعنی من در ربوبیتم اصلا از آنها جدا نیستم که این هم سرّی دارد؛

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS