حکمت 247 نهج البلاغه : تندخويى و جنون

حکمت 247 نهج البلاغه : تندخويى و جنون

متن اصلی حکمت 247 نهج البلاغه

موضوع حکمت 247 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 247 نهج البلاغه

247 وَ قَالَ عليه السلام الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ لِأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكَمٌ

موضوع حکمت 247 نهج البلاغه

تندخويى و جنون

(اخلاقى، اجتماعى)

ترجمه مرحوم فیض

247- امام عليه السّلام (در نكوهش تند خوئى) فرموده است

1- تندخويى نوعى از ديوانگى است، زيرا تند خو (پس از آرامش از تندى كه كرده) پشيمان ميشود (همانطور كه ديوانه چون بهبودى يافت از آنچه كرده پشيمان مى گردد) پس اگر پشيمان نشود ديوانگى او پا بر جا است.

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1199 و 1200)

ترجمه مرحوم شهیدی

255 [و فرمود:] تندخويى گونه اى ديوانگى است، چرا كه تندخو پشيمان شود و اگر پشيمان نشد ديوانگى او استوار بود.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 403)

شرح ابن میثم

241- و قال عليه السّلام:

الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ- لِأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ- فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكِمٌ

المعنى

لمّا كان الجنون حالة مخصوصة تعرض للإنسان بسبب خروج القوى النفسانيّة عن قبول تصرّف العقل إلى طرفي الإفراط و التفريط كانت الحدّة خروج قوّة الغضب عن ضبط العقل لها على قانون العدل الإلهىّ إلى طرف الإفراط كانت قسما من الجنون و ينفصل الحدّة بالرجوع في الغضب إلى طاعة العقل.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 369)

ترجمه شرح ابن میثم

241- امام (ع) فرمود:

الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ- لِأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ- فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكِمٌ

ترجمه

«تند خويى نوعى از ديوانگى است، زيرا تندخو، پشيمان مى شود، و اگر پشيمان نشود ديوانگى اش استوار است».

شرح

چون ديوانگى حالت مخصوصى است كه- به دليل انحراف قواى نفسانى از پذيرش سيطره عقل، به يكى از دو جهت افراط يا تفريط- در انسان پيدا مى شود، تندخويى انحراف قوّه غضب از نگهدارى عقل- مطابق قانون عدل الهى- به سمت افراط، و بخشى از ديوانگى خواهد بود، و تندخويى با بازگشت در حال خشم به فرمان خرد از بين مى رود.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 626 و 627)

شرح مرحوم مغنیه

254- الحدّة ضرب من الجنون لأنّ صاحبها يندم، فإن لم يندم فجنونه مستحكم:

المعنى

الحدة حال تثير الانسان عند غضبه، و تخرجه عن طوره اللائق به، و لا يملك معها دينا و لا عقلا حتى يصبح بالمجنون أشبه.. فإن آب الى رشده بعد الحدة و ندم فجنونه عارض و إلا فأصيل لازم لذاته و ماهيته. و قال حكيم قديم: أكبر الخطأ أن لا تصلح الخطأ.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 369)

شرح شیخ عباس قمی

111- الحدّة ضرب من الجنون، لأنّ صاحبها يندم، فإن لم يندم فجنونه مستحكم. كأن يقال: لا يصحّ لحديد رأي، لأنّ الحدّة تصدي ء العقل كما يصدئ الخلّ المرآة فلا يرى صاحبه فيه صورة حسن فيفعله، و لا صورة قبيح فيجتنبه. و كان يقال أيضا: أوّل الحدّة جنون، و آخرها ندم.

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص 95)

شرح منهاج البراعة خویی

الخامسة و الاربعون بعد المائتين من حكمه عليه السّلام

(245) و قال عليه السّلام: الحدّة ضرب من الجنون، لأنّ صاحبها يندم فإن لم يندم فجنونه مستحكم.

اللغة

(الحدّة) من الانسان بأو ما يعتريه من الغضب، و من الشراب سورته.

المعنى

الحدّة طغيان القوّة الغضبيّة، و هى كالقوّة الشهويّة الطاغية عدوّة العقل و كما أنّ السكر الّذي يكون طغيان الشهوة و السرور يزيل العقل، فالحدّة الّتي تكون طغيان الغضب يزيله فيكون ضربا من الجنون، فإذا ذالت الحدّة يندم صاحبها عمّا قاله أو فعله في تلك الحالة، كالسّكران إذا أفاق، فان لم يندم فيكشف عن جنون فيه مستحكم.

الترجمة

فرمود: تندى خشم يك قسمى از ديوانگى است، زيرا گرفتار بدان از كرده خود پشيمان مى شود، و اگر پشيمان نشود ديوانگي او مسلّم است.

تندى خشم ز ديوانگى است كه پشيماني از آن بار آيد

  • ور پشيمان نشود صاحب آنهست ديوانه علاجش بايد

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص325)

شرح لاهیجی

(288) و قال (- ع- ) الحدّة ضرب من الجنون لانّ صاحبها يندم فان لم يندم مجنونه مستحكم يعنى و گفت (- ع- ) كه تند و تيز بودن در خشم نوعى از ديوانگى و بى عقلى است از جهة آن كه صاحب ان پشيمان مى شود از ان پس اگر پشيمان نشود پس ديوانگى او مستحكم و دائمى باشد يعنى نه دورى

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 314)

شرح ابن ابی الحدید

252: الْحِدَّةُ ضَرْبٌ مِنَ الْجُنُونِ- لِأَنَّ صَاحِبَهَا يَنْدَمُ- فَإِنْ لَمْ يَنْدَمْ فَجُنُونُهُ مُسْتَحْكِمٌ كان يقال الحدة كنية الجهل- . و كان يقال لا يصح لحديد رأي- لأن الحدة تصدئ العقل كما يصدئ الخل المرآة- فلا يرى صاحبه فيه صورة حسن فيفعله- و لا صورة قبيح فيجتنبه- . و كان يقال أول الحدة جنون و آخرها ندم- . و كان يقال لا تحملنك الحدة على اقتراف الإثم- فتشفي غيظك و تسقم دينك

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 19 ، صفحه ى 96)

شرح نهج البلاغه منظوم

[246] و قال عليه السّلام:

الحدّة ضرب من الجنون، لأنّ صاحبها يندم، فإن لم يندم فجنونه مستحكم.

ترجمه

تندى نوعى از ديوانگى است، زيرا كه داراى جنون (پس از آنكه بخود آمد) پشيمان مى گردد، و اگر پشيمان نشود ديوانگيش هميشگى است.

نظم

  • بكار آن كس كه مفرط هست و تند استبهر ره پاى عقلش لنگ و كند است
  • ز تندى چون سوى نرمى گرايدپشيمان گشته بر دانش فزايد
  • و گر آن آتشش آمد بدل سردوز آن شدّت بخجلت رو نياورد
  • از آن تندى نشد پژمان و درهمدر او ديوانگى سخت است و محكم
  • ز گلزار خردمندى برون است نگون از سر بگودال جنون است

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10 ص 25 و 26)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

گل سر سبد انبیاء

گل سر سبد انبیاء

هر گلستانی، چه مادی و چه معنوی گلی دارد که از قدیم از آن گل به گل سرسبد تعبیر می کردند؛ کنایه از اینکه این گل ویژه است،در گلستان معنوی هم همینطور است، امام صادق(ع) بیان فرموده 124 هزار، "فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ"؛ روی مصلحت و ظرفیت رسولان، می فرماید: عده ای از آنها بر دیگران که سایر انبیاء هستند، برتری دارند، یعنی در این گلستان نبوت پنج تا گل سرسبد
سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

دعیتم الی ضیافت الله؛ آن سفره ای که برای مسیح و حواریون آمد ضیافت الله بود" مائده یعنی سفره، صاحب مائده میزبان، حواریون مهمان سر سفره، سفره کامل نتیجه اش هم چون مومن بودند، شادی برای نسلشان و آینده شان و قیامتشان، چون وقتی آدم نعمت را می خورد، خدا را بندگی می کند
نشانه های شجره طیبه (پاک) و شجره خبیثه (ناپاک)

نشانه های شجره طیبه (پاک) و شجره خبیثه (ناپاک)

شجره طیبه ریشه ثابت و مستقری دارد و چون در حوزه ربوبیت پروردگار عالم روئیده می شود، تجلی و ظهور می کند، این ریشه از بین رفتنی نیست چون اتصال به ربوبیت دارد، ریشه شجره خبیثه داخل زمین نیست، در بیابان ها و کویرها بروید، آن را می بینید، ثبات و قراری ندارد، کافی است در کویر و بیابان بادی بوزد که مقداری سنگینی داشته باشد، این شجره با این درخت پوک، پوسیده و خبیث را با خود می برد یعنی شجره، خبیثه باشد، هیچ ربطی به ربوبیت پروردگار ندارد، ریشه ثابتی ندارد، میوه ندارد،
قلعه استوار برای پناه بردن

قلعه استوار برای پناه بردن

در سوره های قرآن از حمد تا الناس یعنی میان اولین و آخرین سوره، کلمه "رب" بسیار آمده، در تفسیر این کلمه، انسان می فهمد که چرا پروردگار در گفتن این "رب" در قرآن این همه اصرار دارد و جالب این است که وقتی در این آیات قرآن به دشمنان سرسخت خود می رسد و می خواهد خود را مطرح کند، می فرماید: «ربهم؛ پروردگارشان»، یعنی من در ربوبیتم اصلا از آنها جدا نیستم که این هم سرّی دارد؛
تهران مسجد امیر(ع) - رمضان 1396 سخنرانی نهم

تهران مسجد امیر(ع) - رمضان 1396 سخنرانی نهم

الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابوالقاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.

پر بازدیدترین ها

No image

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان ویژگیهای دوران جوانی و جوانان در رابطه با موضوع اخلاق در این قسمت قرار دارد.
نعمت هاي معنوي

نعمت هاي معنوي

No image

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان پیامبر، نور هدایت عوالم

سخنرانی استاد رفیعی با عنوان پیامبر، نور هدایت عوالم در رابطه با موضوع دهه صفر در این قسمت قرار دارد.
سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان با عنوان اهداف بعثت پیامبر اکرم صلی الله... در رابطه با موضوع دهه صفر در این قسمت قرار دارد.
آموزه‌هاي قرآني خطبه فدكيه 4(ويژگي هاي پيامبر و اميرالمؤمنين عليهم السلام)

آموزه‌هاي قرآني خطبه فدكيه 4(ويژگي هاي پيامبر و اميرالمؤمنين عليهم السلام)

علی جان سفارش هایی دارم، نخست اینکه مرا شب غسل بده، شب کفنم کن و شب بدنم را به خاک بسپار؟! مگذار آن دو نفر بر بدنم نماز بخوانند و در تشییع جنازه ام حاضر گردند. علی جان! وقتی بدنم را به خاک سپردی، زود از کنار قبرم نرو؛ «اجْلِسْ عِنْدَ رَأْسِی» بالای سرم بنشین، برایم قرآن و دعا بخوان!
Powered by TayaCMS