نص بر امامت در نهج البلاغه

نص بر امامت در نهج البلاغه

در نهج البلاغه نشانى از وجود نص بر امامت على و فرزندان او هست
اوّلًا: باید توجه نمود که شریف رضى گردآورنده سخنان و نامه هاى امام، همه سخنان ایشان را در موارد گوناگون، جمع نکرده و بیشترین توجه او، سخنان فصیح و بلیغ آن حضرت بوده است، لذا مجموعه سخنان امام را «نهج البلاغه» نامیده است. بنابراین اگر در این کتاب نشانى از وجود نص بر امامت امام و فرزندان او نباشد، دلیل بر نبود نص و دلیل از رسول خدا(صلى الله علیه و آله) نیست.
ثانیاً: در نهج البلاغه کراراً مسأله وصایت و امامت حضرت و اهل بیت او مطرح شده و ما از میان سخنان فراوان آن حضرت به اندکى بسنده مى کنیم.
منزلت اهل بیت (علیهم السَّلام):
امام(علیه السلام) در خطبه دوم نهج البلاغه، منزلت اهل بیت (علیهم السَّلام) را چنین معرفى مى کند:
«مَوضِعُ سِرِّهِ وَلجأُ أَمْرِهِ وَعَیْبَةُ عِلْمِهِ وَموئِلُ حُکْمِهِ، وَکهُوفُ کُتُبهِ، وَجِبالُ دینِهِ؛ بِهِمْ اقامَ انْحِناءَ ظَهْرِهِ وَأَذْهَبَ ارتعادَ فَرائِضِهِ... لا یُقاسُ‌ بِآل مُحَمَّد(صلى الله علیه و آله) مِنْ هذِهِ الأُمّة أَحد، ولا یُسوّى بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتهُمْ عَلَیْهِ أَبداً، هُمْ أَساسُ الدِّین وَعِمادُ الیَقینِ، إِلَیْهِمْ یَفى‌ءُ الغالى وَبِهِمْ یلحَقُ التالى وَلَهُمْ خَصائصُ حَقِ الوِلایَة وَفِیِهمُ الوَصیّةُ وَالوراثَةُ، الآنَ إِذْ رَجَعَ الحَقّ إِلى أَهْلِهِ وَنقل إِلى مُنتقَله».(1)
(جایگاه راز خدا، پناهگاه دین او، صندوق علم او، مرجع حکم او، گنجیینه هاى کتاب هاى او، و کوه هاى دین او مى باشند. به وسیله آنها پشت دین را راست کرد و تزلزلش را مرتفع ساخت... احدى از امت با آل محمد قابل قیاس نیست. کسانى را که از نعمت آنها متنعمند با خود آنها نتوان هم ترازو کرد، آنان رکن دین و پایه یقینند، تند روان باید به آنان (که میانه روند) برگردند و کند روان باید سعى کنند به آنان برسند، شرایط ولایت امور مسلمین در آنها جمع است و وصیت پیامبر درباره آنها است و آنان کمالات نبوى را به ارث برده اند، این هنگام است زمانى که حق به اهلش بازگشته به جاى اصلى خود منتقل گشته است).
چه نصى روشن تر از این که مى فرماید: «و فیهم الوصیة والوراثة».«وصیت رسول خدا و وراثت او در میان آنها است».
و نیز مى فرماید: «أیْنَ الّذینَ زَعَمُوا انّهُمُ الرّاسِخُونَ فِى العِلْمِ دُوننا، کذباً وَبَغْیاً عَلَیْنا ان رَفَعَنا اللّه وَوَضَعَهُمْ، وَأعْطانا وَحَرَّمهُمْ، وادخلنا وأخرجهُم، بِنا یُستَعطى ویُسْتَجلى العَمى، إِنَّ الأئِمَّة مِنْ قُریش غَرَسُوا فى هذا الْبَطْنِ مِنْ هاشِم لا تصلح عَلى سِواهُمْ وَلا تصلح الوُلاةَ من‌ غَیْرِهِمْ».(2)
(کجایند کسانى که به دروغ و از روى حسد- گمان مى کنند که آنان «راسخان در علمند نه ما» خداوند ما را بالا برده و آنها را پایین، به ما عنایت کرده و آنها را محروم ساخته است، ما را وارد کرده، و آنها را خارج؟! تنها به وسیله ما هدایت حاصل مى شود، و کورى و نادانى برطرف مى گردد، امامان از قریش اند امّا نه همه قریش بلکه خصوص یک تیره، از بنى هاشم، جامه امامت جز بر تن آنان شایسته نیست و کسى غیر از آنان چنین شایستگى را ندارد).
سخنان حضرت درباره حقانیت خود:
سخنان حضرت درباره حقانیت خود بیش از آن است که در این جا به آن اشاره شود، کافى است به یاد آوریم که آن حضرت در اوائل خلافت ظاهرى خود در خطبه اى چنین فرمود:
«فَوَ اللّهِ ما زِلْتُ مَدْفُوعاً عَنْ حَقّى مُسْتَأْثَراً عَلىَّ مُنْذُ قَبَضَ اللّهُ نَبِیَّهُ(صلى الله علیه و آله) حَتّى یَومِ النّاسِ هذا».(3)
(به خدا سوگند از روزى که خدا جان پیامبر خویش را تحویل گرفت تا امروز همواره حق مسلم من از من سلب شده است).(4)

(1). نهج البلاغه، خطبه 2.
(2). نهج البلاغه، خطبه 107.
(3). نهج البلاغه، خطبه 6.
(4). گرد آوری از کتاب: راهنماى حقیقت، شیخ جعفر سبحانی، انتشارات مشعر، تهران، 1387، ص 338- 340.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

گل سر سبد انبیاء

گل سر سبد انبیاء

هر گلستانی، چه مادی و چه معنوی گلی دارد که از قدیم از آن گل به گل سرسبد تعبیر می کردند؛ کنایه از اینکه این گل ویژه است،در گلستان معنوی هم همینطور است، امام صادق(ع) بیان فرموده 124 هزار، "فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ"؛ روی مصلحت و ظرفیت رسولان، می فرماید: عده ای از آنها بر دیگران که سایر انبیاء هستند، برتری دارند، یعنی در این گلستان نبوت پنج تا گل سرسبد
سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

دعیتم الی ضیافت الله؛ آن سفره ای که برای مسیح و حواریون آمد ضیافت الله بود" مائده یعنی سفره، صاحب مائده میزبان، حواریون مهمان سر سفره، سفره کامل نتیجه اش هم چون مومن بودند، شادی برای نسلشان و آینده شان و قیامتشان، چون وقتی آدم نعمت را می خورد، خدا را بندگی می کند
نشانه های شجره طیبه (پاک) و شجره خبیثه (ناپاک)

نشانه های شجره طیبه (پاک) و شجره خبیثه (ناپاک)

شجره طیبه ریشه ثابت و مستقری دارد و چون در حوزه ربوبیت پروردگار عالم روئیده می شود، تجلی و ظهور می کند، این ریشه از بین رفتنی نیست چون اتصال به ربوبیت دارد، ریشه شجره خبیثه داخل زمین نیست، در بیابان ها و کویرها بروید، آن را می بینید، ثبات و قراری ندارد، کافی است در کویر و بیابان بادی بوزد که مقداری سنگینی داشته باشد، این شجره با این درخت پوک، پوسیده و خبیث را با خود می برد یعنی شجره، خبیثه باشد، هیچ ربطی به ربوبیت پروردگار ندارد، ریشه ثابتی ندارد، میوه ندارد،
قلعه استوار برای پناه بردن

قلعه استوار برای پناه بردن

در سوره های قرآن از حمد تا الناس یعنی میان اولین و آخرین سوره، کلمه "رب" بسیار آمده، در تفسیر این کلمه، انسان می فهمد که چرا پروردگار در گفتن این "رب" در قرآن این همه اصرار دارد و جالب این است که وقتی در این آیات قرآن به دشمنان سرسخت خود می رسد و می خواهد خود را مطرح کند، می فرماید: «ربهم؛ پروردگارشان»، یعنی من در ربوبیتم اصلا از آنها جدا نیستم که این هم سرّی دارد؛
تهران مسجد امیر(ع) - رمضان 1396 سخنرانی نهم

تهران مسجد امیر(ع) - رمضان 1396 سخنرانی نهم

الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابوالقاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.

پر بازدیدترین ها

نعمت هاي معنوي

نعمت هاي معنوي

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان با عنوان اهداف بعثت پیامبر اکرم صلی الله... در رابطه با موضوع دهه صفر در این قسمت قرار دارد.
اسباب و آثار ايمان

اسباب و آثار ايمان

Powered by TayaCMS