حدیث فضیلت روز عرفه

حدیث فضیلت روز عرفه

امیر مؤمنان علی(ع)درباره راز وقوف در عرفات فرمود:

امام سجاد(ع) در حدیثی فرمود:

از امام صادق(ع) سؤال شد:عرفات را چرا عرفات نامیده اند؟

پیامبر اکرم(ص) می فرماید:

نقل است از رسول خدا(ص) پرسیدند:

گدایی در روز عرفه:

امام باقر(ع) فرمود:

امیر مؤمنان علی(ع)درباره راز وقوف در عرفات فرمود:

"عرفات، خارج از مرز حرم است و مهمان خدا باید بیرون دروازه، آن قدرتضرع کند تا لایق ورود به حرم شود".(1)

امام سجاد(ع) در حدیثی فرمود:

عصر روز عرفه و ظهر روز دهم که حاجیان در منا حضور دارند، خدای سبحان به فرشتگان مباهات می کند و می فرماید: "اینان بندگان من هستند که از راه های دور و نزدیک با مشکلات بسیار به اینجا آمده و بسیاری از لذت ها را بر خود حرام کرده و بر شن های بیابان های عرفات و منا خوابیده اند و این گونه با چهره های غبارآلود، در پیشگاه من اظهار ناتوانی و خواری می کنند. اینک به شما اجازه دادم تا آنان را ببینید. آنگاه فرشتگان حق به اذن خداوند بر دل ها و اسرار نهان آنها آگاه می شوند.(2)

از امام صادق(ع) سؤال شد:عرفات را چرا عرفات نامیده اند؟

حضرت فرمود: "جبرئیل، حضرت ابراهیم را روز عرفه به این مکان آورد، چون ظهر فرا رسید، جبرئیل گفت: ای ابراهیم! به گناه خود اعتراف کن و مناسکت را بیاموز! چون جبرئیل گفت اعتراف کن! این سرزمین عرفات نامیده شد".(3)

پیامبر اکرم(ص) می فرماید:

"خداوند در هیچ روزی به اندازه روز عرفه، بندگان خود را از آتش جهنم آزاد نمی کند".(4)

"در میان گناهان، گناهانی است که جز در عرفات بخشیده نمی شود".(5)

"هنگامی که مردم در عرفات وقوف می کنند و حاجت های خود را با گریه و زاری درخواست می کنند، خداوند نزد فرشتگان به این مردم افتخار می کند و به فرشتگان خطاب می کند: آیا نمی بینید که بندگان من از راه های دور و غبارآلود به سوی من آمده اند و مالشان را در راه من خرج کرده اند و بدن ها را خسته کرده اند؟ به عزت و جلالم سوگند! گناهکارانشان را به نیکوکارانشان می بخشم و آنها را از گناه پاک می کنم، مانند روزی که از مادر متولد شده اند".(6)

"آنگاه که در عرفات وقوف کنی، چنانچه گناهانت به تعداد شن های شنزار یا ستارگان آسمان یا قطره های باران باشد، خداوند آنها را خواهد بخشید".(7)

نقل است از رسول خدا(ص) پرسیدند:

چه کسی از اهل عرفات، گناهش از همه بزرگ تر است؟ حضرت فرمود: "کسی که عرفات را درک کرده باشد و گمان کند خداوند او را نیامرزیده است".(8)

گدایی در روز عرفه:

امام سجاد(ع) در روز عرفه صدای نیازمندی را شنید که گدایی می کرد. به او فرمود:"وای بر تو! آیا در مثل چنین روزی از غیر خدا درخواست می کنی، درحالی که در این روز برای بچه هایی که در شکم مادران هستند، امید سعادت و خوشبختی می رود".(9)

امام باقر(ع) فرمود:

"هیچ کس (چه نیکوکار و چه بدکار) در عرفات وقوف نمی کند، مگر اینکه خداوند دعایش را مستجاب می کند".(10)

  1. اصول کافى، ج 4، ص 224.
  2. همان، ج 96، ص 259.
  3. همان، ج 74، ص 402.
  4. جبل الرحمه، جدای از کوه های اطراف خود، در سرزمین عرفات قرار دارد. رسول اکرم(ص) برتخته سنگی از این کوه ایستاد و خطبه معروف عرفات را ایراد کرد. همچنین، سالار شهیدان امام حسین(ع) دعای بلند روز عرفه را در دامنه این کوه خواند.
  5. نک: مفاتیح الجنان، اعمال روز عرفه.
  6. آیت الله جوادی آملی، صهبای حج، ص 415.
  7. کافى، ج 4، ص 316؛ علل الشرایع، ج 2، ص 436.
  8. سنن الکبرى، ج 5، ص 192.
  9. جعفریات، ج 114، ص 415.
  10. تنبیه الغافلین، ص 489.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟

پر بازدیدترین ها

از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
کاریزمای مهدوی

کاریزمای مهدوی

در دین مبارک اسلام و در مکتب حقه ی شیعه، ما معتقد به این هستیم که منطق به تنهایی کارگزار نیست. در قرآن، خداوند خطاب به پیامبرش می فرماید : لو كنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولك... اگر با محبت با مردم برخورد نمی کردی، مردم از اطرافت متفرق می شدند: کاریزمای قوی.
Powered by TayaCMS