چگونه در مهمانی‌ها رفتار کنیم؟!

چگونه در مهمانی‌ها رفتار کنیم؟!

مهمان

یکی از وظایف مهمان این است که اگر میزبان وضع خوبی ندارد و قدرت‏ مالی او ضعیف است، از او تقاضای غذایی غیر از آنچه برایش می ‏آورند نکند.

مهمانی رفتن و مهمانی دادن یکی از شاخصه‌های اصلی ایرانیان می‌باشد. این امر مورد توجه اسلام قرار داشته و تأکیدات فراوانی با عنوان صله رحم بر آن شده است. بر اساس تعالیم اسلامی مهمان و میزبان هر دو وظایفی بر عهده دارند که عمل به آن‌ها سبب تداوم رفت و آمدها و استحکام خانواده‌ها خواهد شد. در این مجال به بیان برخی از وظایفی که مهمان بر عهده داشته و باید بدان‌ها عمل نماید پرداخته می‌شود:

تقاضای دشوار از میزبان نکند

یکی از وظایف مهمان این است که اگر میزبان وضع خوبی ندارد و قدرت‏ مالی او ضعیف است، از او تقاضای غذایی غیر از آنچه برایش می ‏آورند نکند.

اگر میزبان از او خواست ‏یکی از دو نوع غذا را انتخاب کند، او راحت‏ترین و ساده‏ترین آنها را انتخاب کند.

امام رضا (علیه السلام) می ‏فرماید: روزی شخصی حضرت علی ‏ (علیه السلام) را دعوت کرد تا برای ناهار به منزل او برود. حضرت فرمود: به شرطی که سه خصلت را برای من ضمانت کنی ، می ‏آیم: اول این‏که از بیرون چیزی نخری . دوم هر چه در خانه حاضر داشتی ، بیاوری و سوم بر عیال خود سخت نگیری .

چه خوب است تمامی مهمان‏ها این‏طور باشند؛ یعنی قبلا با میزبان و برادر دینی خود شرط کنند در پذیرایی خود را به زحمت نیندازد؛ هر چه‏ حاضر بود، بیاورد تا دیگر لزومی به قرض گرفتن نباشد. بسیاری از دردسرهای مهمانی و مخارج بیهوده و اضافی از قانع نبودن‏ مهمان است.

غذای میزبان را کم نشمارد

امام جعفر صادق‏ (علیه السلام) می ‏فرماید: مهمانی که غذای میزبان را تحقیر کرده و کم شمارد، هلاک شده است.

ممکن است میزبان نتواند غذای مورد علاقه و در شان مهمان را تهیه کند و از همان غذایی که خود و خانواده او می ‏خورند، برایش بیاورد و این غذا در نظر مهمان ناچیز باشد. از این رو مهمان نباید میزبان را تحقیر کرده و یا به او طعنه بزند.

یکی از مواردی که مهمان باید با دقت آن را مراعات کند، نگاه نکردن به ‏محارم میزبان است، زیرا اگر خدای نخواسته کسی مهمان برادر دینی خود شد و در آن‏جا نتوانست جلو خود را بگیرد، خیانت ‏بسیار بزرگی را مرتکب شده است

غذا هر چه و هر چند که باشد، نعمت‏ خدا است و باید به‏ خاطر آن خدا را شکرگزاری کرده و از میزبان تشکر نماید.

مهمان نباید به کم بودن غذا نگاه کند، بلکه باید به کسی که نعمت‏ به ظاهر کم را به او داده، یعنی خداوند بزرگ نگاه کند، و وقتی بزرگی خدا را نظاره‏کرد، دیگر کم یا ناچیز بودن غذا را نمی ‏بیند.

هر جا صاحبخانه اشاره کرد، بنشیند

حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) می ‏فرماید: هنگامی که یکی از شما وارد منزل ‏برادر دینی خود شد، باید هر کجا که صاحب منزل اشاره می ‏کند بنشیند، زیرا صاحبخانه به وضع منزل خود و آن قسمت‏هایی که نباید آشکار گردد، آشناتر است.

به نامحرم نگاه نکند

یکی از مواردی که مهمان باید با دقت آن را مراعات کند، نگاه نکردن به ‏محارم میزبان است، زیرا اگر خدای نخواسته کسی مهمان برادر دینی خود شد و در آن‏جا نتوانست جلو خود را بگیرد، خیانت ‏بسیار بزرگی را مرتکب شده است.

امام جعفر صادق (‏علیه السلام) می ‏فرماید: نظر و نگاه یکی از تیرهای زهر آگین‏ شیطان است، و چه بسا یک نگاه سبب حسرت و ندامت طولانی بشود.

میهمانی

در وقت معین و مقرر حاضر شود

مهمان نباید مهمانی رفتن را به تاخیر بیندازد تا صاحبخانه یا مهمانان ‏دیگر در انتظار بمانند، همان‏طور که اگر موقع معینی را تعیین کرده‏اند، نباید زودتر به مهمانی برود، زیرا ممکن است میزبان آمادگی استقبال و پذیرایی ‏ نداشته باشد و به این وسیله خجلت زده شود.

وقتی که مهمانی تمام شد، فوری آن‏جا را ترک کند و زیاد در خانه میزبان‏ نماند و مجالست را طولانی نکند، چون این کار علاوه بر این ‏که موجب‏ مزاحمت‏ برای میزبان می ‏شود، وقت مهمان نیز ضایع می ‏گردد. انسان باید حداکثر استفاده را از وقت‏ بنماید، زیرا فردای قیامت از عمر ما سۆال می ‏کنند که در چه راهی آن را گذراندیم.

پیامبر گرامی اسلام‏ (صلی الله علیه وآله) می ‏فرماید: وقتی روز قیامت می ‏شود، هیچ قدمی ‏برداشته نمی ‏شود مگر این ‏که از انسان در مورد چند چیز سۆال می ‏شود، که‏ یکی از آنها عمر است، که می ‏پرسند در چه راهی عمرت را فنا کردی .

بدون اجازه میزبان روزه مستحبی نگیرد

امام محمد باقر (علیه السلام) از رسول گرامی اسلام (‏صلی الله علیه و آله) نقل می ‏کند که آن حضرت‏ فرمود: وقتی یک نفر وارد شهری و داخل خانه کسی شد، مهمان او خواهد بود تا زمانی که از آن‏جا برود و سزاوار نیست مهمان بدون اجازه میزبان ‏روزه مستحبی بگیرد، تا اگر برای او غذایی درست کردند، خراب نشود.

ثواب اجابت دعوت برادر دینی بیشتر از روزه مستحبی است. لذا ائمه‏ (علیهم السلام) دستور داده‏اند وقتی برای مهمانی دعوت شدید، روزه نگیرید و اگر روزه بودید، بدون این ‏که به میزبان خود بگویید روزه هستم، روزه خود را بخورید و دعوت برادر دینی خود را رد نکنید، تا هم ثواب روزه نصیب شما شود و هم ثواب مهمانی .

ثواب اجابت دعوت برادر دینی بیشتر از روزه مستحبی است. لذا ائمه‏ (علیهم السلام) دستور داده‏اند وقتی برای مهمانی دعوت شدید، روزه نگیرید و اگرروزه بودید، بدون این‏که به میزبان خود بگویید روزه هستم، روزه خود رابخورید و دعوت برادر دینی خود را رد نکنید، تا هم ثواب روزه نصیب شما شود و هم ثواب مهمانی

برای میزبان دعا کند

وقتی میزبان در کمال بذل و بخشش تمام امکانات شخصی خود اعم از غذا، جا، لباس و ... را در اختیار مهمان قرار می ‏دهد، مهمان نیز وظیفه دارد برای میزبان و خانواده او دعا و از آنها تقدیر و تشکر کند، زیرا تشکر از بنده ‏خدا شکرگزاری از خدا است.

روزی یکی از یاران امام جعفر صادق(علیه السلام ) غذایی برای آن حضرت آورد. حضرت وقتی از آن غذا میل کرد، فرمود: خدای را شکر و به صاحب غذا گفت: خداوند غذایت را به افراد نیکوکار بخوراند و ملائکه مقرب به تو نیکی کنند (خدا به تو برکت ‏بدهد).

اسرار میزبان را حفظ کند

همان‏طور که میزبان باید اسرار مهمان را حفظ کند و عیوب او را نقل‏نکند، مهمان نیز وظیفه دارد اسرار میزبان را حفظ کند و آبروی او را نبرد.

رعایت این نکات هر چند کوچک می‌تواند روابط برادرانه میان مۆمنان را مستحکم‌تر ساخته و در رشد تعالی اجتماع تأثیر بسزایی داشته باشد.

فرآوری: زینب مجلسی راد

بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

منبع: مهمانداری در اسلام، نورمراد محمدی .

http://www.tebyan.net

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟

پر بازدیدترین ها

از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
کاریزمای مهدوی

کاریزمای مهدوی

در دین مبارک اسلام و در مکتب حقه ی شیعه، ما معتقد به این هستیم که منطق به تنهایی کارگزار نیست. در قرآن، خداوند خطاب به پیامبرش می فرماید : لو كنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولك... اگر با محبت با مردم برخورد نمی کردی، مردم از اطرافت متفرق می شدند: کاریزمای قوی.
مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
Powered by TayaCMS