سخنران استاد فرحزاد

«قال رسول الله صلی الله و علیه و آله و سلم : هُوَ شَهْرٌ دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِيهِ مِنْ أَهْلِ كَرَامَةِ اللَّهِ أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُكُمْ فِيهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ»[1].

  • دریغا که فصل جوانی گذشت به لهو و لعب زندگانی گذشت
  • دریـغا بـی ما بـسـی روزگار بـرویـد گل و بشـکفد نوبـهار
  • کسـانی که از مـا به غیب اندرند بـیـایـند و بـر خـاک ما بـگـذرند
  • بسی تیر و دی ماه و اردیبهشت بیاید که ما خاک باشیم و خشت
  • چرا دل بر این کاروان گه نهیـم که یاران برفتند و ما در رهیم
  • بـیا تـا بـرآریـم دسـتـی زدلکه نـتـوان بـرآورد فـردا زگل

برکات ذکر صلوات

در ماه مبارک رمضان خیلی توصیه به صلوات شده است چون در میان مستحبات ذکر صلوات و مداومت بر آن تاکید فراوان شده است. «وَ مَنْ أَكْثَرَ فِيهِ مِنَ الصَّلَوَاتِ عَلَيَّ ثَقَّلَ اللَّهُ مِيزَانَهُ يَوْمَ تَخِفُّ الْمَوَازِينُ»[2]. یعنی در روز قیامت اعمال انسان را سنجش و ارزیابی و وزن می کنند و هرکس صلوات زیاد فرستاده باشد خداوند ترازوی اعمالش را سنگین می کند «وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»[3]. و این ها در قیامت به رستگاری می رسند. و در روایت دیگری پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم می فرماید خودم درکنار میزان اعمال هستم. اگر کسی میزان اعمالش سبک شد ولی در دنیا زیاد صلوات فرستاده باشد من صلوات هایش را در میزان اعمالش می گذارم و او را نجات می دهم.

ارزش انسان به میزان اعمالش

نقل شده که روزی هارون در حمام بود که بهلول وارد شد و هارون به بهلول گفت من خلیفه زمان هستم و کل این خاورمیانه تحت تسلط من است. فکر می کنی من چقدر ارزش دارم؟ بهلول نگاهی به او کرد و گفت فکر نکنم بیشتر از پنجاه درهم ارزش داشته باشی! هارون گفت فقط پول لنگ من پنجاه درهم است. بهلول گفت من هم فقط همان را حساب کردم و الا خودت که قیمتی نداری. یعنی در سنجش روز قیامت عمل خوبی نداری که ارزش داشته باشد. اویس قرنی که یک عرب شترچران بود به خاطر اعمال نیکش در آخرت کنار پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم است. امام صادق علیه السلام فرمود کسی مطیع تر از عبدالله ابن ابی یعفور برای من نبوده است و وقتی از دنیا رفت؛ خداوند او را بین دو منزل پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم و امیرالمؤمنین علیه السلام سکونت داد. خیلی مهم است که انسان در بهشت همسایه این دو بزرگوار باشد. عبد الله ابن ابی یعفور همان کسی است که به امام صادق علیه السلام عرض کرد که من این قدر به شما اعتقاد دارم که اگر بگویی نصف این انار حرام و نصف دیگرش حلال است؛ قبول می کنم. حضرت خوشش آمد و دو بار فرمود: رحمک الله.

مسلمان واقعی

روزی عبدالله بن ابی یعفور را به عنوان شاهد نزد قاضی بردند و قاضی گفت که من شهادت این رافضی را قبول نمی کنم. تا قاضی این حرف را زد ابی یعفور گریه کرد و گفت چرا گریه می کنی. گفت گریه ام به خاطر این است که به من صفت شیعه را نسبت دادی در حالی که من لیاقت شیعه بودن را ندارم. مقام شیعه خیلی بالاست.

به عالمی جلیل القدری نامه ای رسید و روی پاکت نوشته بودند حجت الاسلام و المسلین. این عالم گفت خاک بر سرم. من چه زمانی حجت الاسلام و مسلمان شدم. حجت الاسلام، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و اولیاءالله هستند. علمای واقعی از این اسم و رسم ها فراری بودند ولی الان ما دنبال این جور اسم و رسم ها و القاب هستیم. وقتی عبدالله بن ابی یعفور از دنیا رفتند حضرت به مفضل نامه ای نوشت که این آقا از دنیا رفت در حالی که «محمود الأثر مشكور السعي»[4]. کارهایش مورد قبول و مورد ستایش بود و خدا و پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم خدا و امام زمانش از او راضی بودند.

استفاده از فرصت های عمر

یکی از دعاهای ماه رمضان این بود «وَ نَبِّهْنِي فِيهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِينَ»[5]. یعنی خدایا من را از خواب غفلت بیدارکن. آیت الله اشتهاردی فرموده بودند که قبل از انقلاب گاهی که از کنار دکه های روزنامه فروشی می گذشتیم برای اینکه از اوضاع مملکت مطلع بشویم؛ تیترهای روزنامه ها را نگاهی می کردیم. تیتری با عنوان «کسی که پول پارو می کند» توجهم را جلب کرد و کنجکاو شدم که این یعنی چه. وقتی روزنامه را خواندم؛ موضوع این بود که جایزه مسابقه ای این بود که برایش درهای خزانه دولت را باز می کردند و سی وسه ثانیه مهلت می دادند تا هر چقدر می تواند پول جمع کند. ایشان می فرمودند عمر ما هم همین طور است. زود می گذرد. در این عمر کوتاه هر چه جمع کردیم، کردیم. و الا بعداً کار برایمان خیلی سخت می شود. تا درهای خزانه الهی به روی ما باز است.

  • هر نفس ز انفاس عمرت گوهری است آن نفس سوی خدایت رهبری است

به قول حافظ که می فرماید:

  • وقت را غنیمت دان هر قدر که بتوانی حاصل از حیات ای جان یک دم تا دانی

امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «إِنَّ أَنْفَاسَكَ أَجْزَاءُ عُمُرِكَ فَلَاتُفْنِهَا إِلَّا فِي طَاعَةٍ تُزْلِفُكَ»[6]. این نَفَس ها جزو عمر شماست. این نَفَس ها و عمر را تلف نکنید مگر در اطاعت خدا. پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم می فرماید: «الدُّنْيَا سَاعَةٌ فَاجْعَلْهَا طَاعَةً»[7]. یعنی همه دنیا یک لحظه است و همه عمرت را صرف طاعت الهی کن.

رمضان، ماه رحمت الهی

در ماه مبارک رمضان یک آیه قرآن برابر با یک دوره ختم قرآن است. حتی نفس کشیدن و خواب برای انسان روزه دار باتقوی عبادت است. مرحوم آقای دولابی می فرمودند آنهایی هم که در مجلس بی اختیار خوابشان می برد روحشان در عالم بالاست.

در خطبه شعبانیه آمده است هر کس در ماه رمضان دو رکعت نماز مستحبی بخواند خداوند برایش آزادی از آتش جهنم را عطا می کند. خزانه الهی فقط در ماه رمضان درهایش اینطور گسترده باز است.

حضرت امام در ماه مبارک رمضان دفترش و ملاقات های عمومی اش را لغو می کردند تا در ماه مبارک رمضان با خدا ارتباط بیشتری برقرار کنند. چون همه قدرت امام که دنیا را لرزاند به خاطر قدرت ارتباط امام با خدا بود. ایشان در یک ماه رمضان ده مرتبه قرآن را ختم می کردند. کدام یک از ما و جوان ها این حال را داریم. اگر خیلی به خودمان سخت بگیریم روزی یک جزء می خوانیم. پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم ده روز آخر ماه مبارک رمضان در مسجد معتکف می شدند. در ماه رمضان، کارهای غیرضروری خود را تعطیل کنیم. و کمی به کارهای خدایی برسیم. کار دنیا هیچ وقت تمام شدنی نیست. هر چقدر هم دنبالش برویم ادامه دارد. شهید رجایی می گفت هنگام نماز به نماز نگو کار دارم به کار بگو نماز دارم.

ذکر مصیبت حضرت زهراء علیهاالسلام

امشب یادی از حضرت زهرای اطهر علیهاالسلام داشته باشیم. مردم قم توجه کنند که معصومین علیهم السلام فرموده اند اگر قبر مادرمان حضرت زهراء علیهاالسلام مخفیست؛ ولی خدا یک فاطمه دیگر در قم قرارداده است که مردم از آنجا با حضرت زهرا علیها سلام ارتباط برقرار بکنند. و این بانو، حضرت فاطمه معصومه علیها سلام است.

امام یازدهم علیه السلام فرمود که ما حجت خدا بر خلق هستیم ولی مادرمان فاطمه زهرا علیها سلام حجت بر ماست. یعنی بر امامان می تواند فرمان بدهد.

روایت داریم در روز قیامت فاطمه زهرا علیها سلام در صحرای محشر پیراهن خونین اباعبدالله را می آورد می فرماید خدایا تو بین کسانی که به فرزندم حسینم جرم و جنایت کردند و بین من حکم کن. بعد این دعا را می خوانند ای خدا می خواهم هر کس برای حسینم گریه کرده است را شفاعت کنم. شفاعت من را بپذیر.

خدمت یک عالم بزرگی در اصفهان بودم و به ایشان گفتم آقا شما پیر شده ای. در شب اول قبر و قیامت امیدتان به چه چیزی است. فرمودند امیدم به گریه هایی است که برای فاطمه زهرا علیها سلام ریختم و امیدم به محبت حضرت است.

اما چه گذشت به دل امیرالمؤمنین علیه السلام آن لحظاتی که خواست بدن همسرش زهرا علیها سلام را داخل قبر بگذارد. اطرافش را نگاهی کرد اما محرمی نبود تا به او کمک کند. ناگهان دست هایی شبیه دست های پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم ظاهر شد و ندایی آمد و گفت علی جان امانتم را بده. آقا وارد قبر شدند و بدن آزرده دختر پیامبر، زهرا علیها سلام را در قبر گذاشتند.

ای خدا در آن نیمه های شب حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام چه حالی داشت؟ حضرت زهرا علیها سلام را بر روی خاک گذاشت. از قبر بیرون آمد. با دست مبارکش روی زهرا علیها سلام خاک ریخت و قبر را پوشاند. اما بعد از دفن شدن همه غم های عالم بر دلش هجوم آورد. چکار کند تا دلش آرام بگیرد. یک باره خم شد و صورت به قبر خاک زهرا علیها سلام گذاشت و گریست. اما در کربلا چه گذشت آن لحظه ای که علی اکبر به شهادت رسید. اباعبدالله علیه السلام دلش کنار بدن علی اکبر آرام نشد. خم شد و صورت به صورت علی اکبرش گذاشت.


[1]. أمالي الصدوق / 93 / المجلس العشرون ... / ص: 93.

[2]. أمالي الصدوق / 95 / المجلس العشرون ... / ص: 95.

[3]. الأعراف: 8.

[4]. رجال الكشي / محمدبن عمرکشی / 248 / في عبدالله بن أبي يعفور... / ص: 246.

[5]. بحارالأنوار / مجلسی / 95 / 4 / فصل فيما نذكره من الأدعية لكل يوم غیرالمتکرره... / ص: 2.

[6]. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم / عبد الواحد تميمى آمدى / 160 / ضيايع الأعمار... / ص: 160.

[7]. بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار / مجلسی / ج 67 / 68 / باب 45 مراتب النفس و عدم الاعتماد عليها و ما زينتها و زين لها و معنى الجهاد الأكبر و محاسبة النفس و مجاهدتها و النهي عن ترك الملاذ و المطاعم... / ص: 62.