حکمت 154 نهج البلاغه : فقر و نابودى

حکمت 154 نهج البلاغه : فقر و نابودى

متن اصلی حکمت

موضوع حکمت 154 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت

154 وَ قَالَ عليه السلام الْفَقْرُ الْمَوْتُ الْأَكْبَرُ

موضوع حکمت 154 نهج البلاغه

فقر و نابودى

(اقتصادى)

ترجمه مرحوم فیض

154- امام عليه السّلام (در نكوهش تنگدستى) فرموده است

1- فقر و تنگدستى مرگ بسيار بزرگست (زيرا سختى مرگ يك بار است و سختى بى چيزى هر آن مشاهده ميشود).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1166)

ترجمه مرحوم شهیدی

163 [و فرمود:] تنگدستى بزرگتر مرگ است.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 391)

شرح ابن میثم

149- و قال عليه السّلام:

الْفَقْرُ الْمَوْتُ الْأَكْبَرُ

المعنى

استعار له لفظ الموت بوصف الأكبر. أمّا كونه موتا فلانقطاع الفقير عن مشتهياته و مطلوباته الّتي هى مادّة الحياة، و تألّمه لفقدها. و أمّا أنّه أكبر فلتعاقب آلامه على الفقير مدّة حياته، و أمّا ألم الموت ففي وقت واحد. و هو مبالغة في شدّته.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 335)

ترجمه شرح ابن میثم

149- امام (ع) فرمود:

الْفَقْرُ الْمَوْتُ الْأَكْبَرُ

ترجمه

«تنگدستى، مرگ بزرگتر است.»

شرح

مردن با صفت بزرگتر را براى تهيدستى استعاره آورده است. امّا اين كه تنگدستى نوعى مردن است، به دليل آن است كه شخص بى چيز، از خواسته ها و مقاصدى كه سرمايه زندگى مادى است بريده و به خاطر از دست دادن آنها غمگين است. و اما اين كه بزرگتر است، چون در طول زندگى شخص تنگدست، غمها و سختيهاى تنگدستى پياپى مى رسد، امّا غم مردن يك باره است. و اين نوعى مبالغه در سختى فقر و تنگدستى است.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 565)

شرح مرحوم مغنیه

162- الفقر الموت الأكبر.

المعنى

قال رسول اللّه (ص): «كاد الفقر يكون كفرا» لأنه يدفع بالإنسان الى فعل الرذائل، و في الحكمة 318: «الفقر منقصة للدين، مدهشة للعقل، داعية للمقت». و في الحكمة 371: «اذا بخل الغني بمعروفه باع الفقير دينه بدنياه». و تقدم مع الشرح قوله: «الفقر يخرس الفطن» في الحكمة 3.

و قوله: «الفقر في الوطن غربة» في الحكمة 55.

و اذا لم تخن الذاكرة فقد نقلت هناك عن كتاب «أصول الكافي» ان الإمام جعفر الصادق قال: غدا يضرب الفقراء باب الجنة فيقول البوّاب: من في الباب فيقولون: نحن الفقراء. فيقول البواب: أ تريدون أن تدخلوا الجنة قبل الحساب. لن يكون هذا أبدا. فيقول الفقراء: و ما ذا أعطيتمونا حتى تحاسبونا فيقول اللّه جلّ و عز: صدقوا خلوا بينهم و بين الجنة. ادخلوها بسلام آمنين.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 324)

شرح شیخ عباس قمی

182- الفقر الموت الأكبر. أمّا كونه موتا فلانقطاع الفقير عن مشتهياته و مطلوباته التي هي مادّة الحياة، و تألّمه لفقدها.

و أمّا أنّه أكبر فلتعاقب آلامه على الفقير مدّة حياته.

و أمّا ألم الموت ففي وقت واحد، و هو مبالغة في شدّته.

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص156)

شرح منهاج البراعة خویی

الرابعة و الخمسون بعد المائة من حكمه عليه السّلام

(154) و قال عليه السّلام: الفقر الموت الأكبر.

المعنى

الموت على ضربين: موت اختيارى أمر به في قوله عليه السّلام: موتوا قبل أن تموتوا، و مرجعه إلى محو الانيّة الماديّة و دحر النفس الأمّارة عن التّوجّه إلى ميولها الشهوانيّة و نفورها الغضبيّة إلى حيث تقبل إلى ما يخالفها من الرّياضات البدنيّة، و تكره اللذات النفسانيّة، كما استشمّ عليّ عليه السّلام من وعاء الحلوى ريح سمّ الحيّة و قيئها.

و موت طبيعيّ يعرض للانسان فيفني جسمه بما فيه من الأهواء و الأميال و الأمانى و الامال، و للفقر أكبر أثر في الانسان من الناحيتين.

الترجمة

فرمود: درويشى بزرگترين مرگ است.

  • فقير أر بميرد توانگر شود كه وارسته مرگ أكبر شود

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص243و244)

شرح لاهیجی

(191) و قال (- ع- ) الفقر الموت الاكبر يعنى و گفت (- ع- ) كه فقر و فاقه مرگ بزرگست زيرا كه در بعضى باعث كفران و هلاكت اخرتست

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 308)

شرح ابن ابی الحدید

165: الْفَقْرُ الْمَوْتُ الْأَكْبَرُ

في الحديث المرفوع أشقى الأشقياء من جمع عليه فقر الدنيا و عذاب الآخرة

- . و أتى بزرجمهر فقير جاهل- فقال بئسما اجتمع على هذا البائس- فقر ينقص دنياه و جهل يفسد آخرته- . شاعر-

خلق المال و اليسار لقوم و أراني خلقت للإملاق

أنا فيما أرى بقية قوم

خلقوا بعد قسمة الأرزاق

- . أخذ السيواسي هذا المعنى- فقال في قصيدته الطويلة المعروفة بالساسانية-

ليت شعري لما بدا يقسم الأرزاق في أي مطبق كنت

- . قرئ على أحد جانبي دينار-

قرنت بالنجح و بي كل ما يراد من ممتنع يوجد

- . و على الجانب الآخر-

و كل من كنت له آلفا فالإنس و الجن له أعبد

و قال أبو الدرداء- من حفظ ماله فقد حفظ الأكثر من دينه و عرضه- . بعضهم-

و إذا رأيت صعوبة في مطلب فاحمل صعوبته على الدينار

تردده كالظهر الذلول فإنه

حجر يلين قوة الأحجار

- . و من دعاء السلف- اللهم إني أعوذ بك من ذل الفقر و بطر الغنى

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 386-387)

شرح نهج البلاغه منظوم

[156] و قال عليه السّلام:

الفقر الموت الأكبر.

ترجمه

بزرگترين مردن تنگدست بودن است.

نظم

  • بلاى جان مردم تنگدستى استبشر از بى زرى در تيه پستى است
  • اگر سقراط و افلاطون فقيراندبنزد خلق خوارند و حقيراند
  • اگر فرعون و هامان بى تميزاند چو زر دارند نزد خلق عزيزاند

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص194)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

گل سر سبد انبیاء

گل سر سبد انبیاء

هر گلستانی، چه مادی و چه معنوی گلی دارد که از قدیم از آن گل به گل سرسبد تعبیر می کردند؛ کنایه از اینکه این گل ویژه است،در گلستان معنوی هم همینطور است، امام صادق(ع) بیان فرموده 124 هزار، "فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ"؛ روی مصلحت و ظرفیت رسولان، می فرماید: عده ای از آنها بر دیگران که سایر انبیاء هستند، برتری دارند، یعنی در این گلستان نبوت پنج تا گل سرسبد
سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

دعیتم الی ضیافت الله؛ آن سفره ای که برای مسیح و حواریون آمد ضیافت الله بود" مائده یعنی سفره، صاحب مائده میزبان، حواریون مهمان سر سفره، سفره کامل نتیجه اش هم چون مومن بودند، شادی برای نسلشان و آینده شان و قیامتشان، چون وقتی آدم نعمت را می خورد، خدا را بندگی می کند
نشانه های شجره طیبه (پاک) و شجره خبیثه (ناپاک)

نشانه های شجره طیبه (پاک) و شجره خبیثه (ناپاک)

شجره طیبه ریشه ثابت و مستقری دارد و چون در حوزه ربوبیت پروردگار عالم روئیده می شود، تجلی و ظهور می کند، این ریشه از بین رفتنی نیست چون اتصال به ربوبیت دارد، ریشه شجره خبیثه داخل زمین نیست، در بیابان ها و کویرها بروید، آن را می بینید، ثبات و قراری ندارد، کافی است در کویر و بیابان بادی بوزد که مقداری سنگینی داشته باشد، این شجره با این درخت پوک، پوسیده و خبیث را با خود می برد یعنی شجره، خبیثه باشد، هیچ ربطی به ربوبیت پروردگار ندارد، ریشه ثابتی ندارد، میوه ندارد،
قلعه استوار برای پناه بردن

قلعه استوار برای پناه بردن

در سوره های قرآن از حمد تا الناس یعنی میان اولین و آخرین سوره، کلمه "رب" بسیار آمده، در تفسیر این کلمه، انسان می فهمد که چرا پروردگار در گفتن این "رب" در قرآن این همه اصرار دارد و جالب این است که وقتی در این آیات قرآن به دشمنان سرسخت خود می رسد و می خواهد خود را مطرح کند، می فرماید: «ربهم؛ پروردگارشان»، یعنی من در ربوبیتم اصلا از آنها جدا نیستم که این هم سرّی دارد؛
تهران مسجد امیر(ع) - رمضان 1396 سخنرانی نهم

تهران مسجد امیر(ع) - رمضان 1396 سخنرانی نهم

الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابوالقاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.

پر بازدیدترین ها

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان: اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص)

سخنرانی استاد انصاریان با عنوان اهداف بعثت پیامبر اکرم صلی الله... در رابطه با موضوع دهه صفر در این قسمت قرار دارد.
نعمت هاي معنوي

نعمت هاي معنوي

اسباب و آثار ايمان

اسباب و آثار ايمان

No image

سخنرانی استاد انصاریان با عنوان لطافت دستورات بهداشتی و پزشکی اسلام

سخنرانی استاد انصاریان با عنوان لطافت دستورات بهداشتی و پزشکی اسلام در رابطه با موضوع اخلاق در این قسمت قرار دارد.
سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

سخنان خاتم الاوصیاء درجمعه آخر شعبان

دعیتم الی ضیافت الله؛ آن سفره ای که برای مسیح و حواریون آمد ضیافت الله بود" مائده یعنی سفره، صاحب مائده میزبان، حواریون مهمان سر سفره، سفره کامل نتیجه اش هم چون مومن بودند، شادی برای نسلشان و آینده شان و قیامتشان، چون وقتی آدم نعمت را می خورد، خدا را بندگی می کند
Powered by TayaCMS