حکمت 387 نهج البلاغه : تلاش برای کالای دنیا

حکمت 387 نهج البلاغه : تلاش برای کالای دنیا

متن اصلی حکمت 387 نهج البلاغه

موضوع حکمت 387 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 387 نهج البلاغه

387 وَ قَالَ عليه السلام خُذْ مِنَ الدُّنْيَا مَا أَتَاكَ وَ تَوَلَّ عَمَّا تَوَلَّى عَنْكَ فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَفْعَلْ فَأَجْمِلْ فِي الطَّلَبِ

موضوع حکمت 387 نهج البلاغه

 

ترجمه مرحوم فیض

387- امام عليه السّلام (در باره تلاش براى كالاى دنيا) فرموده است 1- بگير از (كالاى) دنيا آنچه (از راه حلال) بسوى تو مى آيد، و رو بگردان از آنچه رو مى گرداند (دستت نمى رسد) و اگر تو (اين كار) نكنى (دنبال آنچه دستت نمى رسد بروى) پس در طلب و خواستن زيادة روى مكن (از حرام و گناه دورى كرده رنج بسيار بخود و اهل بيت خويش روا مدار).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1273)

ترجمه مرحوم شهیدی

395 [و فرمود:] هر چه بدان بسنده كردن توان، بس بود همان.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 432)

شرح ابن میثم

373- و قال عليه السّلام:

خُذْ مِنَ الدُّنْيَا مَا أَتَاكَ- وَ تَوَلَّ عَمَّا تَوَلَّى عَنْكَ- فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَفْعَلْ فَأَجْمِلْ فِي الطَّلَبِ

المعنى

أمر بالقناعة أوّلا بما تيسّر من الدنيا لمن تمكّن منها و قوى عليها، و بالإجمال في الطلب لمن لم يتمكّن منها. و الإجمال في طلب الدنيا طلبها برفق من الوجه الّذي ينبغي، و على الوجه الّذي ينبغي.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 437 و 438)

ترجمه شرح ابن میثم

373- امام (ع) فرمود:

خُذْ مِنَ الدُّنْيَا مَا أَتَاكَ- وَ تَوَلَّ عَمَّا تَوَلَّى عَنْكَ- فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَفْعَلْ فَأَجْمِلْ فِي الطَّلَبِ

ترجمه

«از دنيا آنچه را به تو روى آورد برگير و از آنچه كه از تو روى گرداند روى بگردان. و اگر اين كار را نكنى پس در طلب و خواستن زياده روى نكن.»

شرح

امام (ع) نخست دستور داده است كه آدمى از دنيا به آنچه ميسّر مى شود و بر آن دست مى يابد، قناعت كند، و آن كه برايش ميسّر نيست به طور صحيح دنيا را بطلبد، و راه صحيح طلب دنيا، جستن دنيا از راه درست و به گونه مناسب و رواست.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 739 و 740)

شرح مرحوم مغنیه

391- خذ من الدّنيا ما أتاك، و تولّ عمّا تولّى عنك، فإن أنت لم تفعل فأجمل في الطّلب.

المعنى

الحلال الطيب كثير في هذه الحياة، فخذ منه ما تيسر فهو قسمتك و نصيبك، و إن رغبت في المزيد فاسع اليه في حدود حلال اللّه و حرامه، و لا تعتد إن اللّه لا يحب المعتدين.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 448)

شرح شیخ عباس قمی

120-« خذ من الدّنيا ما أتاك، و تولّ عمّا تولّى عنك، فإن أنت لم تفعل فأجمل في الطّلب.» الإجمال في طلب الدّنيا طلبها برفق من الوجه الذي ينبغي، و على الوجه الّذي ينبغي، و هي من الألفاظ النبويّة، قال صلّى اللّه عليه و آله: «إنّ روح الأمين نفث في روعي أنّه لن تموت نفس حتّى تستكمل رزقها، [ألا- ظ] فأجملوا في الطلب.» ،

( . شرح حکم نهج البلاغه، ص100)

شرح منهاج البراعة خویی

(377) و قال عليه السّلام: خذ من الدّنيا ما أتاك، و تولّ عمّا تولّى عنك، فإن أنت لم تفعل فأجمل في الطّلب.

المعنى

من الدّنيا ما تقبل، و منها ما تدبر، فأمر عليه السّلام بالقناعة بما تقبل و تتيسّر و صرف النظر عمّا تدبر و تنفر، و ترك الكدّ و الجهد في طلبها فهو أسهل و أيسر، فان كان و لا بدّ من الطلب فليكن على وجه جميل و ليكن برفق و حسن تدبير لئلّا يقع الطالب في المهالك، لتحصيل ما هو فان و هالك.

الترجمة

فرمود: از دنيا همان را برگير كه در دسترس تو است و آنچه كه از دستت بدر مى رود رو برگردان، و اگر بدنبال آن روى در طلبش آرام باش و آبرومند.

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 480 و 481)

شرح لاهیجی

(427) و قال خذ من الدّنيا ما اتيك و تولّ عمّا تولّى عنك فان انت لم تفعل فاجمل فى الطّلب يعنى و گفت (- ع- ) كه بردار از دنيا آن چيزى كه رسيده است بتو و رو گردان باش از چيزى كه رو گردانست از تو پس اگر رو گردان نمى شوى پس نيكو باش در طلب كردن يعنى پس طلب كن بعدل نه بافراط

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 327)

شرح ابن ابی الحدید

401:خُذْ مِنَ الدُّنْيَا مَا أَتَاكَ- وَ تَوَلَّ عَمَّا تَوَلَّى عَنْكَ- فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَفْعَلْ فَأَجْمِلْ فِي الطَّلَبِ كان يقال اجعل الدنيا كغريم السوء- حصل منه ما يرضخ لك به- و لا تأس على ما دفعك عنه- ثم قال ع فإن لم تفعل فأجمل في الطلب- و هي

من الألفاظ النبوية لن تموت نفس حتى تستكمل رزقها- فأجملوا في الطلب

- . قيل لبعض الحكماء ما الغنى- فقال قلة تمنيك و رضاك بما يكفيك

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 19، ص 358)

شرح نهج البلاغه منظوم

[386] و قال عليه السّلام:

خذ من الدّنيا ما أتاك، و تولّ عمّا تولّى عنك، فان أنت لم تفعل فأجمل فى الطّلب.

ترجمه

از جهان آنچه روى بسوى تو مى آورد فراگير، و آنچه رو مى گرداند تو هم روى از آن بگردان، اگر اين كار نمى كنى لا اقلّ در خواهش و طلب ميانه رو باش.

نظم

  • ز گيتى هر چه رو آورد سويتبسوى آن تو هم بنماى رويت
  • هر آنچه از تو باشد روى گردانبخورسندى بگردان رو تو از آن
  • بگاه سرگرانى سركران باشفلك گر بد ز منّت بر كران باش
  • و گر اين كار از دستت نيايدكمش را ترك كردن هم نشايد
  • وسط را از ميانه راه بگزينز حرص و آز رو آسوده بنشين
  • چو مى گيرد جهان هر چه دهد بازچرا بايد برنج افتادن از آز

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 172 و 173)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟

پر بازدیدترین ها

No image

دعای ماه رجب یامن ارجوه

اهمیت عرفه

اهمیت عرفه

ايام ،ايام بسيار با بركتي هست در دهه اول ذي الحجه قرار داريم و من يه مقداري راجع به اين دهه ، راجع به شب عرفه و همچنين روز عرفه توضيحاتي رو مي دم و انشاءالله عزيزان عنايت داشته باشند اين چند روزي كه از دهه اول ذي الحجه باقي مونده با معرفت و شناخت بيشتر استفاده بهينه از ايام و ساعاتشون بكنن .
غیرت

غیرت

یکی از مسایلی که باعث شد اما مجتبی ع دچار غربت و سرانجام شهادت شوند این بود که مردم امام شناس نبودند ، غیرت در میان مردم نبود .
مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
عقل و احساس

عقل و احساس

در طول تاریخ اخلاق و عرفان بحث های زیادی در مورد مناظره ی بین عقل و احساس [ یا عقل و عشق ] انجام شده است.
Powered by TayaCMS