فلسفه حرکت دادن انگشت در پایان دعا و گرفتن محاسن و چانه در دست راست چیست؟

فلسفه حرکت دادن انگشت در پایان دعا و گرفتن محاسن و چانه در دست راست چیست؟

پاسخ

    در کار هاي عبادي ما دنبال فهميدن وجه و علت نيستيم ،زيرا فهميدن وجه و علت آن ها از درک عقل بالاتر است. در عبادت هم خداوند تعبد و سرسپردگي و عمل بدون چون و چرا مي خواهد .

    در عبادات بايد توجه کنيم که خودساخته نباشد . از پيامبر يا امام رسيده باشد. در عبادت ها دقيقا سعي داريم به رفتار عبادي معصومين اقتدا کنيم . اگر آنان در عبادت ها به شکل خاصي عمل مي کرده اند، حتما آن شکل خاص محبوب خدا بوده و حکمت دارد حتي اگر حکمت را متوجه نشويم.

    در مورد دعاي " يا من ارجوه لکل خير..." که هم دعاي ارزشمندي است براي هميشه و هر وقت(1) و هم درصبح و شام ماه رجب و بعد از نماز ها وارد شده (2)، آمده که امام وقتي دعا را تا "زدني من سعه فضلک يا کريم" خواند، دست خود را بالا برد و فرمود:"يا ذاالجلال و الاکرام يا ذا النعماء و الجود يا ذاالمن و الطول حرم شيبتي علي النار" بعد دست بر محاسن مبارک گذاشت و برنداشت مگر اينکه پشت دست حضرت از اشک خيس شده بود.(3)

    در نقل ديگري دارد که حضرت وقتي دعا را تا "زدني من سعه فضلک يا کريم" خواند،محاسن مبارک را با دست چپ گرفت و با سبابه دست راست حالت پناه بردن را انجام داد و قسمت آخر را خواند"مد يده اليسري فقبض علي لحيته و دعا بهذا الدعاء و هم يلوذ بسبابته اليمني"(4)

    با توجه به اين نقل و در اقتداي به امام هنگام خواندن قسمت آخر محاسن خود را با دست چپ گرفته ، با تکان دادن انگشت سبابه دست راست حالت تضرع را نشان داده و با زاري و تضرع آن را مي خوانيم.

    اين که حکمت اين کار چيست؟ مانند بسياري از اعمال عبادي و دعاهاي ديگر ما نمي دانيم، ولي چون نقل است که معصوم اين کار را انجام مي داده ، ما هم به پيروي از معصوم اين کار را انجام مي دهيم.

پي نوشت ها:

1.بحار الانوار،ج47،ص36.

2.همان،ج95،ص390.

3. همان،ج47،ص36.

4. همان،ج95،ص391.

http://www.pasokhgoo.ir/node/13804

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
از خود تا خدا (قسمت چهارم)

از خود تا خدا (قسمت چهارم)

ارزش مؤمن : بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم كه آيا اونهايي كه ايمان مي آورند و مخصوصاً‌ جوان تر هستند ، آيا مي توانند در سيلابهاي مختلف خودشون رو حفظ كنند ؟ و آيا واقعاً توقع بي جايي نيست كه ما فكر كنيم برادر و خواهر جوانمان با يكي دو ساعت پاي منبر نشستن ديگه اونقدر قوي بشه كه بتونه وارد يك جامعه خيلي خيلي فاسدي بشه كه اصلاً از همة در و ديوارش فساد مي باره ، و اينكه بتواند خودش را حفظ كند . آيا اين توقع زيادي نيست ، ارزشهايي كه با خون ، جنگ ، باروت ، بدبختي ، به دل ما نشسته ، جوانهاي امروز با چند تا منبر و سخنراني و خاطره به اينها برسند ؟

پر بازدیدترین ها

اهمیت عرفه

اهمیت عرفه

ايام ،ايام بسيار با بركتي هست در دهه اول ذي الحجه قرار داريم و من يه مقداري راجع به اين دهه ، راجع به شب عرفه و همچنين روز عرفه توضيحاتي رو مي دم و انشاءالله عزيزان عنايت داشته باشند اين چند روزي كه از دهه اول ذي الحجه باقي مونده با معرفت و شناخت بيشتر استفاده بهينه از ايام و ساعاتشون بكنن .
غیرت

غیرت

یکی از مسایلی که باعث شد اما مجتبی ع دچار غربت و سرانجام شهادت شوند این بود که مردم امام شناس نبودند ، غیرت در میان مردم نبود .
مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
عقل و احساس

عقل و احساس

در طول تاریخ اخلاق و عرفان بحث های زیادی در مورد مناظره ی بین عقل و احساس [ یا عقل و عشق ] انجام شده است.
عبرت

عبرت

یعنی اینکه خداوند تبارک و تعالی از ما توقع دارد که ما در سه نقطه از زمان،با دیده گذرا و دیده ای که عقل پشتش خوابیده نگاه کنیم .
Powered by TayaCMS