کلید واژه ها: بخل, روزه گرفتن, صدقه دادن, سخاوت, امتحانات الهی, دفع بلاها بوسیله صدقه.
اسامی معصومین: رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم ، امام علی علیه السلام ،امام صادق علیه السلام .
سخنران استاد فرحزاد
- مـا اسـیـران بـلائـیـآم کـس نـیـسـتچـنـیـن عـاشـق و بـیـچـاره که مائیـم
- بر ما نظری کن که در این شهرغریبیم برما کرمی کن که دراین ملک گدائیم
- حـلاج و شـادیـم که از دار نـترسـیم مجنون صفتانیم که در عشق خدا ییم
- مارابه تو سری است که کس محرم آن نیست گر سر برود سر تو با کس نگشاییم
- ما را نه غم دوزغ و نه حرص بهشت استبـردار زرخ پـرده که مشتاق لقاییم
- تـرسـیـدن ما چـون که هـم از بـیـم بـلا بـوداکـنون زتـرسـیم که در عین بلاییم
امیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید: «الْبُخْلُ جَامِعٌ لِمَسَاوِي الْعُيُوبِ وَ هُوَ زِمَامٌ يُقَادُ بِهِ إِلَى كُلِّ سُوء»[1]. بخل جامع همه ی بدی هاست. یعنی اگر همه ی بدی ها را یک جا جمع بکنند اساس و اصل آن ها بخل است. بخل ه انسان را به سوی همه ی بدی ها می کشاند. آدم بخیل حق زیردستانش را نمی دهد، حق خانواده را نمی دهد، خمس و زکات نمی دهد، از همه چیز می زند و خود و دیگران را عذاب می دهد. «الْجَنَّةُ دَارُ الْأَسْخِيَاء»[2]. بهشت خانه ی سخاوتمندان است و جهنم خانه ی بخیل هاست. بخل هم فقط به مال نیست آدم اگر علم دارد در اختیار دیگران بگذارد، آبرو و نفس و دعای و خیرخواهی هایش برای دیگران هم باشد و همه اش برای خود نباشد. خداوند متعال در قرآن می فرماید: «مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ»[3]. از هر چیزی روزیشان کردیم انفاق می کنند. پیامبراسلام صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید: «الْبَخِيلُ حَقّاً مَنْ ذُكِرْتُ عِنْدَهُ فَلَمْ يُصَلِّ عَلَي»[4]. آن کسی است که نام من را بشنود و صلوات بر محمد و آل محمد نفرستد بخیل است. در روایت دیگری فرمودند: «إِنَّ أَبْخَلَ النَّاسِ مَنْ بَخِلَ بِالسَّلَام»[5]. بخیل ترین مردم کسی است که از سلام کردن بخل بورزد. و «إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ مَنْ بَدَأَ بِالسَّلَام»[6]. نزدیک ترین و اولاترین افراد بخدا و پیامبر کسانی هستند که ابتدا به سلام می کنند.
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: «أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِشَيْ ءٍ إِنْ أَنْتُمْ فَعَلْتُمُوهُ تَبَاعَدَ الشَّيْطَانُ مِنْكُمْ تَبَاعُدَ الْمَشْرِقِ مِنَ الْمَغْرِبِ قَالُوا بَلَى قَالَ الصَّوْمُ يُسَوِّدُ وَجْهَهُ وَ الصَّدَقَةُ تَكْسِرُ ظَهْرَهُ وَ الْحُبُّ فِي اللَّهِ وَ الْمُوَازَرَةُ عَلَى الْعَمَلِ الصَّالِحِ يَقْطَعَانِ دَابِرَهُ وَ الِاسْتِغْفَارُ يَقْطَعُ وَتِينَهُ وَ لِكُلِّ شَيْ ءٍ زَكَاةٌ وَ زَكَاةُ الْأَبْدَانِ الصِّيَام»[7]. نمی خواهید به شما چیزی یاد بدهم که اگر آن را انجام بدهید شیطان به اندازه شرق تا غرب عالم از شما دور بشود. «قَالُوا بَلَى». پیامبر فرمود: «الصَّوْمُ يُسَوِّدُ وَجْهَهُ». روزه گرفتن صورت شیطان را سیاه می کند. اگر مردم قدر ماه رمضان را می دانستند می گفتند ای کاش ماه رمضان یکسال طول می کشید. برتری ماه رمضان بر بقیه ی ماه ها همچون برتری ماست بر بقیه ی مردم. خداوند متعال درباره روزه می فرماید: «الصوم لي و أنا أجزي به»[8]. روزه مال من است نمی فرماید نماز و زکات و حج برای من است. حج خانه ی خداست ولی نمی فرماید «الحج لی». حج مال من است. ولی در مورد روزه فرموده روزه مال من است. و در جای دیگری فرموده خودم جزای روزه را می دهم. ابوحنیفه قیاس می کرد امام صادق علیه السلام فرمود: تو مگر می توانی با قیاس چیزی بفهمی. بعد پرسیدند نماز مهم تر است یا روزه؟ ابو حنیفه گفت: نماز، حضرت فرمود: اگر نماز مهم تر است زن هایی که عادت پیدا می کنند نماز نباید بخوانند و قضا هم ندارد ولی قضای روزه را باید بگیرند. نمازش قضا ندارد ولی روزه اش قضاء دارد. (روزه گرفتن شیطان را در غل و زنجیر می کند. مستحب است بعد ازعید فطر انسان شش روز روزه بگیرد و ماه رمضان را بدرقه کند.)
شخصی به امام صادق علیه السلام گفت: گاهی که امواج غم و غصه و وسوسه و خیالات به انسان هجوم می آورد و دریای غم انسان را می گیرد چه کار کنیم که از این حال بیرون بیاییم؟ امام صادق علیه السلام فرمودند: موضع نظر خدا در روی زمین دل مومن است دل مومن را خداوند می گرداند و گاهی از این رو به آن رو می کند گاهی شاد و گاهی غمگین می کند. گاهی وسعت رزق می دهد و گاهی در رزق را می بندد. گاهی عزت می دهد و گاهی آبرو می گیرد گاهی خودت را از همه برتر می دانی و گاهی می گویی ای کاش نبودم ای کاش مادر مرا نزاییده بود. آیا من برای شقاوت یا برای بهشت یا برای جهنم خلق شدم؟ خداوند با این حال به حال کردن می خواهد امتحانتان بکند. بعضی ها هستند در خوشی طغیان می کنند. بعضی ها هم هستند در موقع غم طغیان می کنند. یک بلایی به او می رسد کفر می گوید ناشکری می کند. این قبض و بسط ها برای امتحان و آزمایش ماست.
در ادامه روایت شخص مورد نظر از امام صادق علیه السلام سوال کرد منشا این ها چیست؟ حضرت فرمودند: موقع هایی که غم تو را می گیرد علامت نزدیک بودن شیطان است. (چون شیطان یکی از کارهای مهمش منفی بافی است. می گوید خدا تو را نمی آمرزد برو بازهم گناه بکن. می گوید خدا مریض تو را شفا نمی دهد در رزق را به روی تو باز نمی کند. کار شیطان ایجاد ناامیدی و وسوسه و خیالات باطل است.) و وقتی هم خوشی و شادابی و راحتی احساس می کنید علامت این است که فرشته به تو نزدیک می شود و بشارت و نوید می دهند که خداوند به تو بهشت می دهد، گناهانت را می بخشد و همه اش مثبت است و خبرهای خوب می آورند. بعد حضرت استناد کردند به قرآن که «الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ وَ اللَّهُ يَعِدُكُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَ فَضْلاً وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ»[9]. کار شیطان این است که بگوید انفاق نکن فقیر می شوی.
پیامبر فرمودند: «وَ الصَّدَقَةُ تَكْسِرُ ظَهْرَهُ»[10]. صدقه دادن کمر شیطان را می شکند. (سعی کنیم هر روز کم یا زیاد صدقه را بدهیم.) «لَا صَدَقَةَ وَ ذُو رَحِمٍ مُحْتَاجٌ»[11]. اگر فامیل نیازمند دارید به غریبه صدقه بدهید قبول نمی شود. از دایره ی نزدیک شروع کنید. مگر این که این خودی ها خودشان هم اهل انفاق بودند و گفتند عیبی ندارد می توانید. اما فامیلی که از شدت فقر و بیچارگی می خواهد زندان برود و آبرویش در خطر است اول باید به این ها را برسید. «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ وَهَبَ اللَّهُ لَهُ مَالًا- فَلَمْ يَتَصَدَّقْ مِنْهُ بِشَيْ ءٍ»[12]. ملعون است کسی که خداوند به او مال و ثروت داده است و او انفاق نکند. امام حسن علیه السلام لعنت می کند آن کسی را که پول جمع می کند و انفاق نمی کند. «المال للإنفاق لا للإمساك»[13]. مال را خدا داده است که انفاق کنید گره باز کنید نه این که جمع کنید. خداوند می فرماید: «مَنْ ذَا الَّذي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثيرَةً»[14]. کیست که به من قرض بدهد؟ من اموال شما را می خرم و میلیون برابر هم اضافه می دهم. بی خود نبوده که امامان ما نیمه های شب وقت مناجات و نماز شب و راز و نیاز با خدا آذوقه به دوش می کشیدند و در خانه ها می بردند و صورت هایشان را می پوشاندند که طرف خجالت نکشد و او را نشناسد.
روایت داریم کسی که می خواهد صدقه بدهد هفتاد شیطان به دست او می چسبند و می گویند تو خودت نیاز داری کجا می دهی. یعنی کسی که می خواهد صدقه بدهد باید با هفتاد مورد بجنگد توی دهانشان بزند تا این صدقه را بدهد. یک منبری بالای منبر گفت: مسجد قالی و فرش ندارد به مسجد کمک کنید. یک نفر در خانه قالی کهنه داشت بلند شد گفت: حاج آقا من یک فرش اضافی داریم می روم بر می دارم می آورم. منبری این حدیث را هم خوانده بود که کسی می خواهد صدقه بدهد و انفاق کند هفتاد تا شیطان به دست او می چسبند. گفتند: پس تا پشیمان نشدی برو بیاور ما در مسجد نشسته ایم. رفت وقتی برگشت گفتند: پس چرا قالی را نیاوردی آیا شیطان ها به دستت چسبیده بودند؟ گفت: رفتم خانمم گفت چه کار می خواهی بکنی؟ گفتم: خانه ی خدا فرش ندارد می خواهم فرش را به مسجد بدهم. گفت: غلط می کنی حق نداری. نگذاشت قالی را بیاورم. (شیطان همیشه کارش منفی بافی است و وعده ی فقر می دهد. می گوید خرج نکن انفاق نده گرفتار و بیچاره می شوی ولی خداوند وعده ی آمرزش و مغفرت و مثبت می دهد.)
«الصَّدَقَةُ تَدْفَعُ الْبَلَاءَ الْمُبْرَمَ فَدَاوُوا مَرْضَاكُمْ بِالصَّدَقَة»
[15]. صدقه آتش بلاها را خاموش می کند. «الصَّدَقَةُ تَرُدُّ الْقَضَاءَ الَّذِي قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً»[16]. صدقه بلای حتمی که مقدر شده از آسمان به انسان بخورد بر می گرداند. ای خدایی که بلا از آسمان مقدر کردی به خاطر این صدقه از من دفعش کن. کسانی که بر اثر گناه یا چشم نظر از دنیا می روند تعدادشان بیشتر از کسانی است که بطور طبیعی از دنیا می روند. و کسانی که با نیکوکاری و احسان عمرشان زیاد می شود زیادتر هستند از کسانی که به اجل طبیعی عمر می کنند. صدقه عمر انسان را زیاد می کند. گاهی دو سه برابر می کند.
حضرت عیسی علیه السلام با حواریون از جایی رد می شدند به در خانه ی رسیدند که عروسی بود. حضرت رو کردند به حواریون و گفتند امشب این ها عروسی دارند ولی خبر ندارند که صبح جنازه ی عروس و داماد باید از این خانه برود. «وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ في بُيُوتِكُمْ»[17]. آیه قرآن است که عیسای پیامبر می فرمود آنچه که در خانه ها می خورید من خبر می دهم. حواریون منتظر بودن صبح که شد آمدند دیدند هیچ خبری نیست آمدند به عیسای پیامبر گفتند آقا پس چه شد؟ حضرت فرمود: این ها بنا بود بمیرند باید برویم و ببینیم که چه شده است. آمدند و در خانه را زدند و وارد خانه شدند و آن ها هم شناختند و خیلی تحویل گرفتند. پیامبر فرمودند: شما دیشب کار خیری کرده اید. عروس گفت: بله، یک غذای ویژه برای ما آماده کردند من و داماد هم گرسنه بوددیم آماده شدیم این را بخوریم یک فقیر گرفتاری در خانه را زد گفت من گرفتار و مستحق هستم کمک کنید. من دلم سوخت و غذای عروسیم را به او دادم. حضرت فرمود: بروید رختخواب را کنار بزنید و ببینید که چه خبر است. آمدند و رختخواب را کنار زدند دیدند یک مار خیلی ناجوری در آن زمین لانه کرده بود و مامور بوده که این زن و شوهر را بزند. حضرت فرمود: به خاطر این صدقه خداوند جلوی این مار را گرفت و گرنه اجل شما حتمی بود.
امام صادق علیه السلام فرمودند: عابدی هشتاد سال عبادت کرد بعد از هشتاد سال یک زن فاحشه ای با او ارتباط برقرار کرد و این عابد را مبتلا کرد و دامن او مبتلا به گناه شد و خداوند متعال عبادت هشتاد ساله ی او را محو کرد. وقتی اجل عابد رسید در لحظات جان دادن یک سائل و فقیری آمد گفت من گرسنه هستم کمکم کن. («أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ»[18]. یعنی حتی سائل دروغکی را هم رد نکنید. اگر فقیرهای دروغی نبودند خداوند همه ی اغنیاء را از بین می برد چون بعضی ها دروغ می گویند جان اغنیاء حفظ شده است. اغنیاء توجیه دارند که شاید این فقیر دروغ می گوید.) زبان عابد بند آمده بود نمی توانست حرف بزند با چشم و دست اشاره کرد که در صندوق من نان هست بردار و بخور. سائل هم در صندوق را باز کرد و نان خورد وقتی سیر شد گفت الحمد الله خدا خیرت بدهد ما را زنده کردی. خداوند به خاطر دعای این سائل این عابد را بخشید و عبادات هشتاد ساله ی او را هم برگرداند. صدقه را در هیچ حالی فراموش نکنید صدقه پشت شیطان را می شکند. هر روز صدقه بدهید. آیت الله بهاالدینی سوار ماشین بودند وقتی ماشین از خیابان های قم عبور می کرد آقا فرمودند: می بینم بلا همین طور بالا سر مردم می آید و برمی گردد. دعای امام زمان، پدر و مادر و صدقه پشت سرشان است. روضه است جلسه است .
یکی از اساتید می فرمودند: آقایی بلیط گرفت از قزوین به تهران برود. شب خوابید دید که سوار اتوبوس شده و نزدیک قزوین با یک کامیون تصادف کردند و بدنش هشت تیکه شد. بعد پدر خودش را که فوت کرده بود خواب دید به پدرش گفت: من هم چیزی دیدم. پدرش در خواب به او می گوید هشت تا نان می خری به هشت فقیر می دهی و می روی سوار ماشین می شوی. از خواب بیدار می شود قبل از اینکه به ترمینال برود هشت تا نان می خرد و به خانواده ی فقیری می دهد. بعد می رود سوار ماشین می شود و پشت سر راننده می نشیند. گاراژ دار می آید می گوید من می خواهم این جا بنشینم. به این آقا می گویند برو چند تا ردیف عقب تر بنشین. این هم قبول می کند. می گوید در صندلی های وسط نشسته بودم که دیدم همان ماشینی که در خواب دیده بودم از روبرو می آید من قش کردم وقتی به هوش آمدم دیدم ماشین تصادف کرده و کسی که جای من نشسته بود هشت تکه شده است.
«ليس منّا من وسع اللَّه عليه ثمّ قتر على عياله»
[19]. از ما اهل بیت نیست کسی که خداوند به او وسعت رزق داده ولی به زن و بچه ی خودش سخت گیری بکند. بعضی از خانم ها به ما می گویند ما یا بچه ها یک پول از شوهرمان بخواهیم بگیریم جان به سر می شویم. یک مقدار دست دهنده پیدا داشته باشید از شیطان دور شوید. البته خانم ها هم باید وارد باشند یکی از اساتید ما می گفت صبح که می خواستم از خانه بیرون بروم حاج خانم می آید یک دستمال می گیرد و کفش هایم را تمیز می کند و می گوید قربانت بروم فدات بشوم از تو بهتر در دنیا شوهر پیدا نمی شود. آن قدر از من تعریف می کند که هر چه پول داخل جیبم هست می خواهم بدهم به او. (وقتی کسی از ما تعریف بکند عصاب آدم شل می شود.) مردها باید بدهند و خانم ها هم باید جمع بکنند. البته خانم ها یک مقداری سخاوتشان کمتر باشد بهتر است. امیرالمومنین علیه السلام فرمودند: سه چیز است که برای خانم ها خوب است اما برای آقایان خوب نیست. یکی تکبر است. خانم باید یک مقداری در مقابل اجنبی غرور داشته باشد خودش را بگیرد. البته در خانه مقابل شوهر نباید تکبر داشته باشد در مقابل شوهر باید متواضع باشد. اگر خانمی خودش را بگیرد هیچ نامحرمی نمی تواند متعرضش بشود این خود زن هست که راه می دهد. یک مقدار غرور برای خانم ها در مقابل نامحرم لازم است. دوم صفت این که سخاوت برای مردها خیلی خوب است اما برای خانم ها خوب نیست. اگر خانم و آقا ببخشند دیگر چیزی داخل خانه نمی ماند. یک درهم در دست امیرالمومنین بود فرمودند تا این درهم دست من است فایده ندارد ولی اگر آمد و گرهی را باز کرد آن وقت فایده دارد. روایت داریم ثواب صدقه ده برابر است اما ثواب قرض هیجده برابر است. اگر دلت نمی آید انفاق کنی برو قرض بده. بانک هایی هستند پول شما را تضمین شده می گیرند و وام می دهند و در آخر برمی گردانند. ثواب انفاق به یک مومن بیست برابر است و انفاق به فامیل مومن بیست و پنج برابر است. یعنی به بستگان خودتان کمک بکنید ثوابش از همه بیشتر است. خواهر داری، برادر داری، آشنایی داری قرض بده یا انفاق بکن.
یک یهودی در اطراف حرم حضرت منزل داشت و خانه اش داخل طرح بود و راضی نمی شد خانه اش را بفروشد. اما یکبار خودش آمد التماس کرد که خانه ی مرا تحویل بگیرید. گفتند: شما که حاضر نبودی حالا چرا اینقدر اصرار می کنی؟ گفت: خانمم حامله شد موقع وضع حمل دکترها گفتند که خانم شما بیماری دارد نمی توانیم او را بیهوش کنیم زایمان طبیعی هم نمی تواند بکند یا خانم می میرد یا بچه، بیا امضا کن یکی از این ها از دنیا خواهند رفت. من هم طاقت نداشتم نمی خواستم هیچ کدام از دنیا بروند. خیلی دلم شکست دیدم مسلمان ها و شعیان به حرم حضرت رقیه میآیند و نذر می کنند و حاجت می گیرند. من هم به حرم آمدم به حضرت گفتم: بی بی جان شما در خانه ی خدا واسطه بشوید تا این بچه و مادرش سالم بمانند من خانه ام را وقف حرم شما می کنم. من این نیت را کردم و امضا هم نکردم گفتم هر جور می خواهد بشود طوری نمی شود. بعد از اینکه خانم من وضع حمل کرد پیشش رفتم دیدم زار زار گریه می کند گفتم خانم چرا گریه می کنی؟ الحمدالله از خطر رد شدی. گفت: می خواهم ببینم شما نذری کرده ای؟ گفتم: چه طور ؟ گفت: در آن حالت شدت درد بی هوش شدم دیدم دختری سه چهار ساله کنار تخت من است، گفتم: شما که هستید؟ گفت: من رقیه بنت الحسین هستم آمدم شما را نجات بدهم. ولی به شوهرت بگو به نذر و قولی که داده وفا بکند. می گفت: من به حضرت رقیه اعتقاد دارم حالا هم آمدم خانه ام را تحویل بدهم.
دختر سه ساله در گوشه ی خرابه چه حالی داشت. نیمه های شب از خواب بیدار شد گریه می کرد هر چه می کردند آرام نمی شد. نانجیب گفت: بروید سر بریده ی پدرش را برایش ببرید. ادختر سه ساله با آن دست های کوچکش سر پدر را در آغوش کشید و گفت: «يا أبتاه من ذا الذي قطع وريدك؟ يا أبتاه، من ذا الذي أيتمني على صغر سنّي؟»[20]. بابا چه کسی در بچگی مرا یتیم کرد. بابا جان کدام ظالمی رگ های گردنت را برید. بعد از تو چقدر به من اذیت و آزار رساندند. پدر بعد از تو محنت ها کشیدم، بیابان ها و صحراها دویدم. مرا بعد از تو ای شاه یگانه پرستاری نبود جز تازیانه. رقیه روضه می خواند و اهل بیت هم گریه می کردند اما یک وقت دیدند رقیه یک طرف و سر بابا یک طرف افتاد. گفتند: حتما این طفل دیگر خسته شده و خوابش برده است. اما وقتی به بالینش آمدند دیدند از فراق بابا جان داده است. «لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم».
[1] . روضة الواعظين و بصيرة المتعظين/ فتال نيشابورى/ ج 2/ مجلس في ذكر حسن الجود و السخاء و ذم البخل ..... ص : علیها السلام 8 علیها السلام
[2] . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار/ مجلسی/ ج صلی الله علیه وآلهو سلم 8/ باب 87 السخاء و السماحة و الجود ..... ص : علیها السلام 50
[3] . البقرة/ علیها السلام
[4] . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار/ مجلسی/ج 70/ باب 1 علیها السلام صلی الله علیه وآلهو سلم البخل ..... ص : 299
[5] . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار/ مجلسی/ ج 7 علیها السلام / باب 97 إفشاء السلام و الابتداء به و فضله و آدابه و أنواعه و أحكامه و القول عند الافتراق ..... ص : 1
[6] . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار/ مجلسی/ج 7 علیها السلام / باب 97 إفشاء السلام و الابتداء به و فضله و آدابه و أنواعه و أحكامه و القول عند الافتراق ..... ص : 1
[7] . أمالي الصدوق/ المجلس الخامس عشر... ص: صلی الله علیه وآلهو سلم 1
[8] . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار/ مجلسی/ج 70/ باب 122 حب الدنيا و ذمها و بيان فنائها و غدرها بأهلها و ختل الدنيا بالدين ..... ص : 1
[9] . البقرة/ 2 صلی الله علیه وآلهو سلم 8
[10] . أمالي الصدوق/ المجلس الخامس عشر... ص: صلی الله علیه وآلهو سلم 1
[11] . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار/ مجلسی/ ج 74/ باب علیها السلام ما أوصى رسول الله ص إلى أمير المؤمنين ع ..... ص : 44
[12] . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار/ مجلسی/ ج 7 علیها السلام / باب صلی الله علیه وآلهو سلم 7 جوامع مناهي النبي ص و متفرقاتها ..... ص : علیها السلام 28
[13] . تحرير المواعظ العددية/ على مشكينى/ الفصل الثاني مما روته العامة عن النبي صلى الله عليه و اله ..... ص : علیها السلام 29
[14] . البقرة/ 245
[15] . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار/ مجلسی/ج 59/ باب 88 نوادر طبهم ع و جوامعها ..... ص : 2 صلی الله علیه وآلهو سلم 0
[16] . مكارم الأخلاق/ شيخ حسن فرزند شيخ طبرسى/ الفصل الثالث في وصية النبي ص لعلي ع ..... ص : 4 علیها السلام علیها السلام
[17] . آل عمران/ 49
[18] . بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار/ مجلسی/ ج 71/ باب 2 بر الوالدين و الأولاد و حقوق بعضهم على بعض و المنع من العقوق ..... ص : 22
[19] . نهج الفصاحة مجموعه كلمات قصار حضرت رسول اكرم صلی الله علیه وآلهو سلم / علم الهدى خراسانى/ با ترجمه فارسى...ص: صلی الله علیه وآلهو سلم صلی الله علیه وآلهو سلم 4
[20] . مع الركب الحسينى/ محمد امين امينى/ج صلی الله علیه وآلهو سلم / رأس الحسين عليه السلام عند يتيمته ..... ص : 218