محمد بن عثمان بن سعید عَمری، (متوفای ۳۰۵ق) دومین نایب از نُواب اربعهٔ امام دوازدهم شیعیان پس از پدرش عثمان بن سعید است. او ابتدا وکیل امام زمان و از دستیاران پدر بود و پس از وفات پدر، قریب به چهل سال (۲۶۵-۳۰۵ق) نیابت امام زمان را در عصر غیبت صغری بر عهده داشت. با اینکه در روایت امام عسکری(ع) و نامه امام زمان(ع)، به نیابت محمد بن عثمان تصریح شده بود، برخی از وکلای سازمان وکالت ائمه در نیابت او تردید و بعضی ادعای نیابت کردند. محمد بن عثمان دستیارانی داشت که در اداره سازمان وکالت با او همکاری میکردند. او دارای تألیفاتی در فقه بود و از وی روایاتی درباره حضرت مهدی روایت شده است. ادعیه مشهوری چون سمات، افتتاح و زیارت آلیاسین نیز توسط او نقل شده است.
زندگینامه
درباره تاریخ ولادت محمد بن عثمان عمری، زمانی مشخص نشده است. نام او در منابع دینی، محمد فرزند عثمان بن سعید (نایب اول امام مهدی) ذکر شده و کنیهاش «ابوجعفر» است. او از قبیله بنی اسد بود.[۱] هیچ کنیه دیگری در کتابهای حدیثی و رجالی برای او ذکر نشده است.[۲]
چند لقب برای او بیان شده است: گاهی او را «عَمْری»[۳] گفتهاند که در بیشتر کتابهای رجالی و روایی آمده است. گاهی نیز لقب وی را «اسدی»[۴] نوشتهاند و گاهی او را «کوفی»[۵] خواندهاند. «سمان»[۶] و «عسکری»[۷] نیز از القاب او ذکر شده است. او در عراق به «خلّانی» معروف است.[۸]
وفات
بنابر نقل روایات، محمد بن عثمان زمان مرگ خویش را پیشگویی کرد و دو ماه پیش از وفات خود، از آن خبر داد. راوی، در دیداری که با او داشته، از محمد بن عثمان پرسیده که چرا برای خود قبر حفر کردهای؟ و او گفته است که من مأمورم کارهای خود را جمع کنم و دو ماه بعد از دنیا خواهم رفت.[۹][۱۰]
وفات نائب دوم در روز آخر جمادی الاول سال ۳۰۵ق رخ داد.[۱۱] پیکرش در بغداد، تشییع و در کنار مقبره پدرش به خاک سپرده شد.[۱۲] طبق وصیت محمد بن عثمان و بر اساس دستور امام زمان، حسین بن روح نوبختی در دارالنیابه بغداد حضور یافت و جانشین او شد.[۱۳]
وکالت و نیابت امام زمان
امام حسن عسکری(ع) به وکالت و نیابت محمد بن عثمان از امام مهدی(ع) تصریح کرده بود. هنگامی که گروهی از شیعیان یمن در شهر سامرا نزد امام عسکری حاضر شدند، امام(ع)، عثمان بن سعید پدر محمد بن عثمان را احضار کرد و بر وکالت و وثاقت محمد شهادت داد و او را وکیل مهدی(ع) خواند.[۱۴]
شیخ طوسی در کتاب الغیبه، روایتی نقل کرده که بر اساس آن، محمد بن عثمان و پدرش، عثمان بن سعید، هر دو ثقه و مورد اعتماد امام حسن عسکری(ع) بودهاند. بنابر این روایت، امام حسن عسکری(ع) تصریح کرده است: هر چه برسانند از طرف من میرسانند و هر چه گویند از من است. به حرف آنان گوش بده و از آنان پیروی کن که آنان ثقه و امین من هستند.[۱۵]
بنا به روایت شیخ طوسی، وقتی نخستین نایب درگذشت، پسرش محمد او را غسل داد، کفن کرد و دفن نمود.[۱۶] او نامه تسلیتی از سوی امام دوازدهم دریافت کرد که در آن، با محمد بن عثمان همدردی و به سمت نیابت او پس از پدر اشاره شده بود.[۱۷]
مدت نیابت
شیخ طوسی در الغیبة تصریح کرده که مدت نیابت محمد بن عثمان، نزدیک به پنجاه سال بوده،[۱۸] اما سید محمد صدر این ادعا را نادرست دانسته، چون به باور او، وفات محمد بن عثمان در سال ۳۰۵ق اتفاق افتاده و با وفات امام حسن عسکری(ع) ۴۵ سال فاصله دارد و از آنجا که نایب اول (پدر او) حدود ۵ سال نیابت داشته، نیابت نایب دوم، حدود چهل سال خواهد بود، نه پنجاه سال.[۱۹]
مخالفان
کسانی که پس از وفات عثمان بن سعید، در نیابت محمد تردید کردند و خود، مدعی نیابت شدند، عبارتند از:
- حسن شریعی
- محمد بن نصیر نمیری
- احمد بن هلال عبرتائی
- محمد بن علی بن بلال
- محمد بن احمد بن عثمان معروف به ابوبکر بغدادی
- اسحاق احمر
- باقطانی
- حسین بن منصور حلاج[۲۰][۲۱]
وضعیت دوره نیابت
از حوادث مهم دوران نیابت محمد بن عثمان، قیام صاحب زنج و ظهور قرامطه بود. از آنجا که صاحب زنج، نسب خود را به زید، فرزند امام سجاد(ع) میرساند، بخشی از علویان به او پیوستند و از سال ۲۵۷ق در قیام او حضور یافتند.[۲۲]
فرقه قرامطه به عنوان شاخهای از فرقه اسماعیلیه، نیز به شیعه ارتباط داشت و این ارتباط میتوانست مشکلاتی را برای امامیه ایجاد کند. به نقل جاسم حسین، تبلیغات قرامطه در رابطه با قیام قائم، حکومت را تحریک میکرد تا فعالیتهای آنها را با غیبت امام دوازدهم مرتبط بداند و آن را به عنوان مرحله آمادگی برای قیام مهدی تلقی کند. وی معتقد است توقیعی که از سوی امام زمان در لعن ابوالخطاب برای محمد بن عثمان صادر شد، ناظر به خطر قرامطه و برای نهی شیعیان از هر گونه ارتباط با آنان بوده است.[۲۳]
شیوه فعالیت
محمد بن عثمان برای آنکه بتواند وظایف سفارت را به دور از هرگونه حساسیتزایی برای مخالفان انجام دهد، تقیه میکرد. او چنین وانمود میکرد که تصور حکومت عباسی درباره جانشین نداشتن امام عسکری درست است و به وکلای خود سفارش میکرد که فعالیتهای خود را با رعایت تقیه انجام دهند و مبادا اسم امام دوازدهم به میان آید، تا بدین وسیله ذهنیت حکومت به حال خود باقی بماند. این موضعگیری محمد بن عثمان برای آن بود تا حکومت آسودهخاطر باشد که شیعیان رهبر ندارند و قیام نمیکنند.[۲۴][۲۵]
کارگزاران و یاران
در دوران نیابت محمد، افرادی در دستگاه وکالت با او همکاری میکردند. برخی نماینده او در بعضی مناطق و عدهای هم شاگرد او بودند و از او حدیث نقل میکردند. گفته شده که در بغداد، ده نفر زیر نظر او امور را اداره میکردند که یکی از آنان حسین بن روح بود که بعدها سومین نائب امام زمان شد.[۲۶] اسامی برخی از آنها از این قرار است:
- اسحاق بن یعقوب
- جعفر بن عثمان مدائنی
- محمدبن همام بغدادی
- عبدالله بن جعفر حمیری
- قاسم بن علاء
- محمد بن ابراهیم مهزیار
- علی بن احمد دلال قمی
- غیاث بن اسید
- احمد بن ابراهیم نوبختی[۲۷]
جایگاه علمی و روایی
شیخ طوسی در کتابهای رجال و الغیبه، محمد و پدرش را وکیل امام زمان دانسته که دارای منزلتی بزرگ بودند و سخنان آنها را مورد وثوق و اطمینان دانسته است.[۲۸][۲۹] علامه حلی هم در کتاب رجالی خود، انتصاب محمد بن عثمان به سمت نیابت امام زمان را به معنای جایگاه والای او دانسته است.[۳۰] مامقانی در تنقیح المقال، جایگاه والای او را چنان مشهور دانسته که احتیاج به توضیح یا اقامه برهان ندارد.[۳۱] سید ابوالقاسم خویی نیز در معجم رجال الحدیث، روایاتی را که در شأن و عظمت او آمده کافی میداند.[۳۲]
روایات و آثار
از محمد بن عثمان، روایاتی درباره امام زمان نقل شده است از جمله درباره تولد حضرت مهدی[۳۳]، حرام بودن ذکر نام او در عصر غیبت صغری[۳۴][۳۵] و ملاقاتها و دیدارهای او با امام مهدی،[۳۶][۳۷]. دعای سمات، دعای افتتاح و زیارت آل یاسین، ادعیهای هستند که از طریق محمد بن عثمان نقل شده است.[۳۸] او همچنین برخی روایات را از پدرش عثمان بن سعید نقل کرده است.
محمد بن عثمان، تألیفاتی هم در فقه داشته که حاوی احادیثی از امام عسکری و حضرت مهدی است. از جمله این کتابها، «کتاب الاشربة» بود. به گفته ام کلثوم دختر ابوجعفر، این کتاب در وقت وصیت محمد بن عثمان، به حسین بن روح (نایب سوم) رسید و در دست او بود. چنانکه ابونصر گفته، این کتاب پس از حسین بن روح به ابوالحسن سَمَری (نایب چهارم) رسید.[۳۹].
منابع
- مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۳۴۴.
- غفارزاده، زندگانی نواب خاص امام زمان، ۱۳۷۹ش، ص۱۵۵.
- نجاشی، رجال نجاشی، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۴۰۸.
- مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۵۲ق، ج۳، ص۱۴۹.
- مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۵۲ق، ج۳، ص۱۴۹.
- صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۴.
- ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۶ق، ج۸، ص۱۰۹.
- سایت المومّل - سفراء ونواب الإمام المهدی
- طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۶۴.
- مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۳۵۱.
- طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۶۶.
- رهتوشه عتبات عالیات، ص۳۷۸.
- ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۳ق، ص۲۲۳.
- طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۵۶.
- طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۴۳.
- طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۶۴.
- صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۱۰.
- طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۶۶.
- صدر، تاریخ الغیبة، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۴۰۴.
- غفارزاده، زندگانی نواب خاص امام زمان، ص۱۷۹.
- جباری، سازمان وکالت، ج۲، ص۶۹۴-۷۰۷.
- جاسم حسین، تاریخ سیاسی امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۷۵و۱۷۶.
- جاسم حسین، تاریخ سیاسی امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۷۷و۱۷۸.
- جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۶۹.
- غفار زاده، زندگانی نواب خاص امام زمان، ۱۳۷۹ش، ص۲۲۷.
- جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۷۰.
- ره توشه عتبات عالیات، ص۳۷۳-۳۷۴.
- طوسی، رجال طوسی، ۱۴۱۵ق، ص۴۴۷.
- طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۴۳.
- حلی، خلاصة الاقوال، ۱۴۱۷ق، ص۲۵۰.
- مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۵۲ق، ج۳، ص۱۴۹.
- خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۱۳ق، ج۱۷، ص۲۹۴.
- مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۱۶.
- صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۸۳.
- مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۳۳.
- صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۴۳۵.
- مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۲، ص۱۵۲.
- طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۱۷.
- طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۶۳.