ارزش علم، عالِم و طالب علم (از طریق آیات)

ارزش علم، عالِم و طالب علم (از طریق آیات)

آيات:

إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاهُ عَلَيْكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْم‌.[1]

{و او را در علم و [نيروى] بدنى بر شما برترى بخشيده است.}

ـ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُون‌.[2]

{اين گونه آيات [خود] را براى گروهى كه مى‌دانند به روشنى بيان مى‌كنيم.}

ـ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ.[3]

 {ولى بيشتر مردم نمى‌دانند.}

ـ وَ نُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ.[4]

{و ما آيات [خود] را براى گروهى كه مى‌دانند، به تفصيل بيان مى‌كنيم.}

ـ وَ طَبَعَ اللَّهُ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَعْلَمُونَ.[5]

{و خدا بر دل‌هايشان مهر نهاد، در نتيجه آنان نمى‌فهمند.}

ـ الْأَعْرابُ أَشَدُّ كُفْراً وَ نِفاقاً وَ أَجْدَرُ أَلاَّ يَعْلَمُوا حُدُودَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ عَلى‌ رَسُولِه‌.[6]

{باديه‌نشينان عرب در كفر و نفاق [از ديگران] سخت‌تر و به اينكه حدود آنچه را كه خدا بر فرستاده‌اش نازل كرده ندانند سزاوارترند.}

ـ فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُون.‌[7]

 {پس چرا از هر فرقه‌اى از آنان دسته‌اى كوچ نمى‌كنند تا [دسته‌اى بمانند و] در دين آگاهى پيدا كنند و قوم خود را وقتى به سوى آنان بازگشتند بيم دهند باشد كه آنان [از كيفر الهى] بترسند.}

ـ صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُون‌.[8]

{خدا دل‌هايشان را [از حق] برگرداند، زيرا آنان گروهى هستند كه نمى‌فهمند.}

- يُفَصِّلُ الْآياتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُون.‌[9]

 {نشانه‌ها[ى خود] را براى گروهى كه مى‌دانند به روشنى بيان مى‌كند.}

- اللَّهُ نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ وَ فَوْقَ كُلِّ ذي عِلْمٍ عَليمٌ.[10]

 {درجات كسانى را كه بخواهيم بالا مى‌بريم و فوق هر صاحب علمى علمورى است.}

- أَ فَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمى‌ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْباب‌[11]

{پس آيا كسى كه مي‌داند آنچه از جانب پروردگارت به تو نازل شده حقيقت دارد، مانند كسى است كه كوردل است؟ تنها خردمندانند كه عبرت مي‌گيرند.}

- وَ قُلْ رَبِّ زِدْني‌ عِلْما.[12]

{و بگو پروردگارا بر علمم بيفزاى.}

- وَ لُوطاً آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً.[13]

{و به لوط حكمت و علم عطا كرديم.}

ـ وَ كُلاًّ آتَيْنا حُكْماً وَ عِلْماً.[14]

{و به هر يك [از آن دو] حكمت و علم عطا كرديم}.

ـ وَ لِيَعْلَمَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ.[15]

{و تا آنان كه علم يافته‌اند بدانند كه اين [قرآن] حق است [و] از جانب پروردگار توست و بدان ايمان آورند و دل‌هايشان براى او خاضع گردد.}

- وَ لَقَدْ آتَيْنا داوُدَ وَ سُلَيْمانَ عِلْماً وَ قالاَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي فَضَّلَنا عَلى‌ كَثيرٍ مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنينَ.[16]

 {و به راستى به داوود و سليمان علمى عطا كرديم و آن دو گفتند ستايش خدايى را كه ما را بر بسيارى از بندگان باايمانش برترى داده است.}

ـ فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خاوِيَةً بِما ظَلَمُوا إِنَّ في‌ ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ.[17]

{قطعا در اين [كيفر] براى مردمى كه مى‌دانند، عبرتى خواهد بود.}

ـ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ.[18]

{بلكه بيشترشان نمى‌دانند.}

ـ وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوى‌ آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً.[19]

{و چون به رشد و كمال خويش رسيد، به او حكمت و علم عطا كرديم.}

ـ وَ قالَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً.[20]

{و كسانى كه علم [واقعى] يافته بودند گفتند واى بر شما، براى كسى كه گرويده و كار شايسته كرده پاداش خدا بهتر است.}

ـ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ.[21]

{و[لى] جز عالمان آنها را درنيابند.}

 ـ بَلْ هُوَ آياتٌ بَيِّناتٌ في‌ صُدُورِ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ.[22]

{بلكه [قرآن] آياتى روشن در سينه‌هاى كسانى است كه علم [الهى] يافته‌اند.}

ـ إِنَّ في‌ ذلِكَ لَآياتٍ لِلْعالِمينَ.[23]

{قطعا در اين [امر نيز] براى عالمان نشانه‌هايى است.}

ـ وَ قالَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَ الْإِيمانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ في‌ كِتابِ اللَّهِ إِلى‌ يَوْمِ الْبَعْثِ فَهذا يَوْمُ الْبَعْثِ وَ لكِنَّكُمْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ.[24]

{و[لى] كسانى كه علم و ايمان يافته‌اند، مى‌گويند قطعا شما [به موجب آنچه] در كتاب خدا[ست] تا روز رستاخيز مانده‌ايد و اين روز رستاخيز است، ولى شما خودتان نمى‌دانستيد.}

ـ كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى‌ قُلُوبِ الَّذينَ لا يَعْلَمُون.‌[25]

{اين گونه خدا بر دل‌هاى كسانى كه نمى‌دانند مهر مى‌نهد.}

ـ وَ يَرَى الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَق.‌[26]

{و كسانى كه از علم بهره يافته‌اند مى‌دانند كه آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده حق است.}

ـ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ.[27]

{بگو آيا كسانى كه مى‌دانند و كسانى كه نمى‌دانند يكسانند، تنها خردمندانند كه پندپذيرند.}

- بَلْ كانُوا لا يَفْقَهُونَ إِلاَّ قَليلاً.[28]

{بلكه جز اندكى درنمى‌يابند.}

- يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبيرٌ.[29]

{خدا [رتبه] كسانى از شما را كه گرويده و كسانى را كه عالمند [بر حسب] درجات بلند گرداند.}

ـ أَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ.[30]

{چرا كه آنان مردمانى‌اند كه نمى‌فهمند.}

ـ وَ لكِنَّ الْمُنافِقينَ لا يَفْقَهُونَ.[31]

{ولى منافقان درنمى‌يابند.}

ـ وَ لكِنَّ الْمُنافِقينَ لا يَعْلَمُونَ.[32]

{ليكن اين دورويان نمى‌دانند.}

ـ اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ*الَّذي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ*عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ.[33]

{بخوان و پروردگار تو كريم‌ترين [كريمان] است. همان كس كه به وسيله قلم آموخت. آنچه را كه انسان نمى‌دانست [به تدريج به او] آموخت.}



[1] . بقره/ 247

[2] . اعراف/ 32

[3] . اعراف/ 187

[4] . توبه/ 11

[5] . توبه/ 93

[6] . توبه/ 97

[7] . توبه/ 122

[8] . توبه/ 127

[9] . یونس/ 5

[10] . یوسف/ 76

[11] . رعد/ 19

[12] . طه/ 114

[13] . انبیاء/ 74

[14] . انبیاء/ 79

[15] . حج/ 54

[16] . نمل/ 15

[17] . نمل/ 52

[18] . نمل/ 61

[19] . قصص/ 14

[20] . قصص/ 80

[21] . عنکبوت/ 43

[22] . عنکبوت/ 49

[23] . روم/ 22

[24] . روم/ 56

[25] . روم/ 59

[26] . سباء/ 6

[27] . زمر/ 9

[28] . فتح/ 15

[29] . مجادله/ 11

[30] . حشر/ 13

[31] . منافقون/  7

[32] . منافقون/ 8

[33] . علق/ 3- 5

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

‌فنون متابعت و رفتارسازی 2

‌فنون متابعت و رفتارسازی 2

در این بخش ‌فنون متابعت و رفتارسازی در راستای آموزش کلاسداری مطرح شده است.
‌فنون متابعت و رفتارسازی 1

‌فنون متابعت و رفتارسازی 1

در این بخش ‌فنون متابعت و رفتارسازی در راستای آموزش کلاسداری مطرح شده است.
واجب و حرام

واجب و حرام

در این متن به بیان واجب و حرام با موضوع آموزش کلاسداری پرداخته شده است.
مسابقات عملى (میان پرده ‏ها)

مسابقات عملى (میان پرده ‏ها)

در این بخش به مسابقات عملى (میان پرده‏ ها) در آموزش کلاسداری پرداخته شده است.
No image

رفع خستگى در اجرای برنامه برای نوجوانان و جوانان

در این بخش به موضوع "رفع خستگى" در آموزش کلاسداری پرداخته شده است.

پر بازدیدترین ها

No image

نحوه های مختلف شـروع کلاس توسط مربی

در این بخش "شـروع ها" در جهت آموزش کلاسداری مطرح می شود.
No image

شیوه‏ هاى نوین بیان احکام

در این بخش به شیوه‏ هاى نوین بیان احکام در جهت آموزش کلاسداری پرداخته شده است.
No image

تکالیف و دعاهای کودکان، نوجوانان و جوانان

در این بخش تکالیف و دعاهایی در ارتباط با آموزش کلاسداری مطرح شده است.
No image

رفع خستگى در اجرای برنامه برای نوجوانان و جوانان

در این بخش به موضوع "رفع خستگى" در آموزش کلاسداری پرداخته شده است.
No image

مهارت جذ ب جوانان 16

Powered by TayaCMS