حکمت 356 نهج البلاغه : جایگاه پرسيدن

حکمت 356 نهج البلاغه : جایگاه پرسيدن

متن اصلی حکمت 356 نهج البلاغه

موضوع حکمت 356 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 356 نهج البلاغه

356 وَ قَالَ عليه السلام لَا تَسْأَلْ عَمَّا لَا يَكُونُ فَفِي الَّذِي قَدْ كَانَ لَكَ شُغْلٌ

موضوع حکمت 356 نهج البلاغه

جايگاه پرسيدن

(علمى)

ترجمه مرحوم فیض

356- امام عليه السّلام (در باره پرسش بيهوده) فرموده است 1- مپرس از آنچه واقع نمى شود (مانند مسائل فرضيّه كه در آن بحث ميكنند) كه در آنچه هست (مانند احكام شرعيّه و امور زندگى) براى تو شغل و كارى است (كه بايد بآن بپردازى).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1256)

ترجمه مرحوم شهیدی

364 [و فرمود:] نيامده را مپرس كه چيست، كه آنچه رخ داده براى مشغول ساختن تو كافى است.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 425)

شرح ابن میثم

345- و قال عليه السّلام:

لَا تَسْأَلْ عَمَّا لَمْ يَكُنْ لَا يَكُونُ- فَفِي الَّذِي قَدْ كَانَ لَكَ شُغُلٌ

المعنى

أمر بالسلو عن ما لا يكون من زيادة رزق و نحوه من المطالب الدنيويّة بما قد كان و وقع من المطالب الّتي اعطيها الإنسان. و رغّب فيما أمر به من السلو بقوله: ففي الّذي. إلى آخره: أي ففي ذلك شغل لك عمّا تتوقّع من غيره، و أراد الشغل بضبط ما في يده من النعمة و ما ينبغي من الاشتغال بشكرها و استعمالها في طاعة اللّه و هو صغرى ضمير تقدير كبراه: و كلّما كان كذلك فينبغي أن يشتعل به عمّا وراءه و لا يطلب الزيادة عليه.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 419)

ترجمه شرح ابن میثم

345- امام (ع) فرمود:

لَا تَسْأَلْ عَمَّا لَا يَكُونُ- فَفِي الَّذِي قَدْ كَانَ لَكَ شُغُلٌ

ترجمه

«از آنچه ممكن نيست، مپرس، كه در آنچه شدنى است براى تو كارى هست».

شرح

امام (ع) دستور داده است آنچه را كه براى انسان ممكن نيست- از قبيل زيادى روزى و امثال آن از خواسته هاى دنيوى- فراموش كند در برابر آن خواسته هايى كه به انسان داده شده و ممكن بوده است.

و براى از ياد بردن چيزهايى كه براى انسان ميسور نيست، با اين عبارت: ففى الّذى... ترغيب كرده است يعنى: پس در اينها سرگرمى به آن مقدارى كه تو توقع دارى وجود دارد تا تو را از موارد ديگر باز دارد. و مقصود امام (ع) از سرگرمى، حفظ نعمت موجود و سپاسگزارى لازم، و به كار بردن نعمت در راه طاعت خداست، و اين عبارت به منزله صغراى قياس مضمرى است كه كبراى مقدّر آن چنين است: و هر چيزى كه چنين باشد شايسته است كه انسان به جز آن سرگرم نشود و بيش از آن را نطلبد.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 710)

شرح مرحوم مغنیه

363- لا تسأل عمّا لم يكن ففي الّذي قد كان لك شغل.

المعنى

دع ما لا تقدر عليه الى ما تقدر عليه، و من تكلف ما يعجز عنه فاته ما يقدر عليه، و خسر الأمرين معا.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 426)

شرح شیخ عباس قمی

252- لا تسأل عمّا لم يكن«»، ففي الّذي قد كان لك شغل.«» قال كمال الدين بن ميثم: أمر عليه السلام بالسلو عمّا لا يكون من زيادة رزق و نحوه من المطالب الدنيويّة بما قد كان و وقع من المطالب الّتي أعطيها الإنسان.«» قلت: يمكن أن يكون لكلامه عليه السلام معنى آخر و هو المنع عن المسائل الّتي لم تقع و لم تتّفق بل السؤال عن المطالب الّتي اتّفقت و وقعت، فإنّها أكثر من أن تحصى و كفى بها شغلا، و هذا ظاهر.

( . شرح حکم نهج البلاغه، ص199 و 200)

شرح منهاج البراعة خویی

(349) و قال عليه السّلام: لا تسأل عمّا لا يكون، ففي الّذي قد كان لك شغل.

المعنى

يحتمل في كلامه عليه السّلام وجهان: 1- النّهي عن طلب أشياء لا يكون و لا يوجد في العالم إمّا لكونها محالا، و إمّا لعدم موافقتها لمقتضيات المشيّة الالهيّة، كطلب بقاء الشباب إلى حين الموت، أو الصحّة و السّعة الدائمتين.

2- النّهي عن السؤال عن أحكام و علل ما لا يكون على أحد الوجهين المتقدّمين و قوله: (ففى الّذي قد كان لك شغل) يؤمي إلى الوجه الأخير، لأنّ ظاهره أنّ الاشتغال بالسؤال و البحث عن الامور الموجودة الكثيرة شغل كاف و مستوعب لفرصة الانسان الفاحص.

الترجمة

نپرس از آنچه نيست، آنچه هست براى پرسش و بررسى تو كافي است.

  • مپرس از آنچه در عالم نباشددر آنچه هست مشغول عمل باش

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 445)

شرح لاهیجی

(398) و قال (- ع- ) لا تسئل عمّا لم يكن ففى الّذى قد كان لك شغل يعنى و گفت كه مپرس از چيزى كه نشده است زيرا كه از براى تو شغل و كار است كه عبرت گرفتن باشد

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 324)

شرح ابن ابی الحدید

370: لَا تَسْأَلْ عَمَّا لَمْ يَكُنْ- فَفِي الَّذِي قَدْ كَانَ لَكَ شُغُلٌ من هذا الباب قول أبي الطيب في سيف الدولة-

ليس المدائح تستوفي مناقبه فمن كليب و أهل الأعصر الأول

خذ ما تراه و دع شيئا سمعت به

في طلعة البدر ما يغنيك عن زحل

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 19، ص 282)

شرح نهج البلاغه منظوم

[355] و قال عليه السّلام:

لا تسئل عمّا لا يكون ففى الّذى قد كان لك شغل.

ترجمه

(گذشته را فراموش كن و) از آينده مپرس، و باكنون كه براى تو است بپرداز.

نظم

  • مكن از بهر بگذشته درون ريشمباش از بهر آينده بتشويش
  • كنون كه وقت و فرصت هست در دستبكن كارى كه اكنون فرصتت هست
  • كه گر اين فرصت از دستت گذارىز آينده گذشته ياد آرى
  • كنونت هم شود جزء گذشتهببدنامى شود نامت نوشته

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 136)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

توجه به بعد معنوی انسان

در این بخش به موضوع "توجه به بعد معنوی انسان" پرداخته شده است.
No image

آراستن و پیراستن نفس

در این بخش موضوع "آراستن و پیراستن نفس " بیان شده است.
No image

تأثیر شناخت نفس در قرب الهی

در این بخش به "تأثیر شناخت نفس در قرب الهی" اشاره شده است.
No image

تبدیل نفس اماره به نفس رحمانی

در این بخش به موضوع "تبدیل نفس اماره به نفس رحمانی " پرداخته شده است.
No image

تبعات پیروی از هوای نفس

در این بخش "تبعات پیروی از هوای نفس" بیان شده است.

پر بازدیدترین ها

No image

درک یقین، راه رسیدن انسان به ملکوت

در این بخش موضوع " درک یقین، راه رسیدن انسان به ملکوت" مطرح شده است.
No image

طریقیت دنیا در سیر و سلوک

در این بخش به موضوع "طریقیت دنیا در سیر و سلوک " اشاره شده است.
No image

سیر و سلوک معنوی انسان

در این بخش موضوع "سیر و سلوک معنوی انسان" مطرح شده است.
No image

حیات حقیقی انسان ها

در این بخش به موضوع "حیات حقیقی انسان ها" پرداخته شده است.
No image

قلب سلیم، سرمایه الهی برای انسانها

در این بخش به موضوع "قلب سلیم، سرمایه الهی برای انسانها" پرداخته شده است.
Powered by TayaCMS