اوصاف طاووس، مورچه، خفاش

اوصاف طاووس، مورچه، خفاش

شبهه:

در نهج  البلاغه با دقت تمام اوصاف طاووس، مورچه، خفاش و... بيان شده و اصطلاحات فلسفي همچون (اين) و (کيف) و مانند آن به کار رفته و علما و ادبا وشعراي صدر اسلام از اين معاني دقيق و اصطلاحات جديد چيزي نمي دانستند و مسلمانان پس از ترجمه ي کتابهاي حکمت و داستانهاي يونان و فارس- در دوران عباسي- آنها را آموختند.

و اينگونه خطبه ها به زمان سيد رضي رحمه الله بيشتر متناسب است تا زمان اميرالمومنين عليه السلام. [1] .

پاسخ:

کساني که اين شبهه را مطرح کرده اند هيچ دليل علمي بر آن ندارند آيا مي توان گفت که دقت تخيل و زيبائي توصيف، منحصر به اين قوم و يا آن قوم است؟ آيا اشعار عرب جاهلي و صدر اسلام مملو از اينگونه دقتها و تخيلات نيست؟ آيا کسي که از کودکي ملازم پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم بوده و در هر زمان و هر مکاني هر آيه اي کهر بر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نازل مي شد آن را به خوبي فرا مي گرفته و تفسير آن را از آن حضرت مي آموخته و کلمات حکيمانه ي پيامبر را مي شنيده، بر ديگران برتري ندارد؟ آيا کسي که همه روزه سحرگاهان يک ساعت اختصاصي داشته که رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم اسرار الهي را به او مي آموخته، همانند ديگران است؟ [2] .

البته ممکن است گفته شود ما مي پذيريم که خطبا و شعراي جاهليت و صدر اسلام در اثر ذوق سرشار توان توصيف اسب و شتر و حتي مورچه و ملخ را داشتند، ولي از کجا مي توانستند طاووس را توصيف کنند با اينکه در مدينه طاووسي وجود نداشت و چگونه اميرالمومنين عليه السلام در خطبه ي 165 در توصيف طاووس و کيفيت جفت گيري آن مي فرمايد: «احيلک من ذلک علي معاينه...» من تو را از چيزي که بالعيان ديده ام خبر مي دهم و بر شنيده ها حواله نمي دهم.

ابن ابي الحديد در شرح نهج  البلاغه ج 9 ص 270 در پاسخ به اين اشکال مي گويد: «اگر چه در مدينه طاووس نبوه، ولي در کوفه که پايتخت اسلام شده بود و از تمام نقاط جهان همه چيز به آنجا آورده مي شد، چرا در آنجا طاووس نباشد و با بودن يک جفت نر و ماده مشاهده ي جفت گيري آنها کار دشواري نيست».

بلکه همچنانکه متعال به اولين پيامبر آدم ابوالبشير اسماء و خواص اشياء را آموخت به آخرين پيامبر نيز حقائق امور و علوم اولين و آخرين را تعليم داد و آن حضرت آنها را به وصي خود منتقل ساخت و او را به عنوان دروازه ي شهر علم خويش به مردم معرفي کرد و فرمود: «انا مدينه العلم و علي بابها» بنابراين هيچ مانعي ندارد که اميرالمومنين علي عليه السلام از چيزهايي همچون کسي که با چشم خود ديده خبر دهد و از آن به تفصيل سخن گويد در حالي که ديگران هيچ اطلاعي از آن ندارند.
بنابراين، اين شبهه نيز ناتمام است.

پی نوشتها:
[1] مقدمه شيخ محيي الدين عبدالحميد بر شرح نهج  البلاغه شيخ محمد عبده.
[2] «خصائص اميرالمومنين علي بن ابي طالب- کرم الله وجهه-»، ص 168، باب 37 حديث 1، (چاپ دارالثقلين- قم).

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

خطبه قاصعه5

متن سخنرانی خطبه قاصعه5 در موضوع شرح خطبه قاصعه در این بخش قرار دارد.
No image

خطبه قاصعه4

در این بخش متن سخنرانی با عنوان خطبه قاصعه4 در موضوع شرح خطبه قاصعه آورده شده است.
No image

خطبه قاصعه3

متن سخنرانی خطبه قاصعه3 در موضوع شرح خطبه قاصعه در این بخش قرار دارد.
No image

بررسی ابعاد مظلومیت حضرت علی علیه السلام

متن سخنرانی بررسی ابعاد مظلومیت حضرت علی علیه السلام در موضوع شرح خطبه قاصعه در این بخش قرار دارد.
No image

شرح خطبه حضرت زهراعلیهاالسلام 4 (هدف از خلقت انسان)

در این متن به شرح خطبه حضرت زهراعلیهاالسلام 4 (هدف از خلقت انسان) با موضوع شرح خطبه قاصعه پرداخته شده است.

پر بازدیدترین ها

No image

شرح خطبه حضرت زهراعلیهاالسلام 4 (هدف از خلقت انسان)

در این متن به شرح خطبه حضرت زهراعلیهاالسلام 4 (هدف از خلقت انسان) با موضوع شرح خطبه قاصعه پرداخته شده است.
خطبه قاصعه 9

خطبه قاصعه 9

متن سخنرانی خطبه قاصعه 9 در موضوع شرح خطبه قاصعه در این بخش قرار دارد.
No image

بررسی ابعاد مظلومیت حضرت علی علیه السلام

متن سخنرانی بررسی ابعاد مظلومیت حضرت علی علیه السلام در موضوع شرح خطبه قاصعه در این بخش قرار دارد.
No image

خطبه قاصعه11

متن سخنرانی خطبه قاصعه11 در موضوع شرح خطبه قاصعه در این بخش قرار دارد.
No image

خطبه قاصعه2

در این متن به خطبه قاصعه2 با موضوع شرح خطبه قاصعه پرداخته شده است.
Powered by TayaCMS