حکایات آموزنده از زندگانی امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام)

حکایات آموزنده از زندگانی امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام)

حکایات آموزنده از زندگانی امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام)

داستان اول :اسراف

داستان دوم:گرامیداشت میهمان

داستان سوم:پاداش پوشاندن نیکی

داستان چهارم:تواضع امام رضا علیه السلام در حمام

داستان پنجم:ثواب تشییع جنازه

داستان ششم: هدیه گرفتن و حمد خدا گفتن

حکایات آموزنده از زندگانی امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام)

داستان اول :اسراف

روزی غلامان امام رضا (علیه السلام) میوه می خوردند اما هنوز همه ی یک میوه را نخورده آن را می انداختند.حضرت به آن ها فرمود : سبحان الله ! اگر شما نیازی ندارید انسانهایی هستند که نیاز دارند آنها را به نیازمندان بدهید. بحارالانوار جلد 49 صفحه 102

داستان دوم:گرامیداشت میهمان

مهمانی بر امام رضا (علیه السلام) وارد شد ، حضرت نزد او نشسته بود و با وی صحبت می کرد به گونه ای که بخشی از شب را با یکدیگر می گذراندند ، در این هنگام چراغ روشنایی دارای مشکل و خرابی شد. مهمان امام (علیه السلام) که خرابی را مشاهده می کرد دست برد تا آن را اصلاح کند.در این هنگام حضرت مانع کار او شد و خود آن را درست کرد و سپس فرمود : ما خاندانی هستیم که مهمانان خود را به خدمت نمی گیریم. بحارالانوار جلد 49 صفحه 102

داستان سوم:پاداش پوشاندن نیکی

یسع بن حمزه گوید : در مجلس امام رضا (علیه السلام) بودیم و با او صحبت می کردیم و جمع فراوانی از مردم در آن مجلس حضور داشتند و از حلال و حرام الهی از آن حضرت سئوال می کردند که مردی بلند قامت و گندمگون وارد مجلس شد و به امام (علیه السلام) عرض کرد : السلام علیک یا بن رسول الله. من مردی از دوستداران شما و پدران و اجداد شما هستم ، از سفر حج می آیم.پولم را گم کردم و چیزی ندارم تا به وطنم برسم .اگر امکان دارد کمک کنید و مرا به وطنم برسانید.خداوند مرا از نعمت هایش بهره مند کرده است وقتی به مقصد رسیدم آنچه به من داده اید را از طرف شما صدقه می دهم زیرا خود مستحق صدقه نیستم.امام رضا (علیه السلام) به او فرمود : بنشین خداوند تو را مورد رحمت خویش قرار دهد.آن گاه رو به مردم کرد و با آنان سخن می گفت تا همه ی آنها به تدریج از مجلس بیرون رفتند و تنها من و سلیمان جعفری و خیثمه و آن مرد مسافر در مجلس امام (علیه السلام) ماندیم.حضرت فرمود : آیا اجازه می دهید من به اندرون خانه وارد شوم ؟ سلیمان عرض کرد : خداوند امر شما را مقدم داشته است.حضرت برخاست و وارد اتاقی شد و پس از مدتی بازگشت و دست خود را از بالای در بیرون کرد و گفت : آن مرد مسافر خراسانی کجاست ؟ او در جواب گفت : من اینجا هستم.امام (علیه السلام) فرمود : این دینارها را بگیر و هزینه ی سفر کن و لازم نیست از طرف من صدقه دهی و برو که نه من تو را ببینم و نه تو مرا مشاهده کنی.مرد مسافر پول را گرفت و رفت.سلیمان به امام رضا (علیه السلام) فدایت شوم عطا کردی و مهربانی فرمودی اما چرا خود را به هنگام پول دادن نشان ندادی و از پشت در دست خود را بیرون کردی ؟ امام (علیه السلام) فرمود : ترسیدم ذلت و شرمندگی درخواست کردن را به هنگام برآوردن حاجتش در چهره ی او ببینم.آیا سخن رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را شنیده ای که فرمود : پاداش کسی که کار نیکش را می پوشاند برابر هفتاد حج است و کسی که آشکارا گناه می کند ذلیل است و پوشاننده ی گناه مورد عفو قرار می گیرد. سفینه البحار جلد 1 صفحه 418 و 419

داستان چهارم:تواضع امام رضا علیه السلام در حمام

امام رضا (علیه السلام) وارد حمام عمومی شد ، شخصی در حمام بود که امام (علیه السلام) را نمی شناخت به او گفت : بدن مرا کیسه بکش.امام (علیه السلام) شروع کرد بدن وی را کیسه کشید ، که مردم او را شناختند و آن مرد از کاری که کرده بود شرمنده گردید و از آن حضرت معذرت خواهی می کرد.اما امام (علیه السلام) او را دلداری می داد و به کار خود ادامه می داد. بحارالانوار جلد 49 صفحه 99

داستان پنجم:ثواب تشییع جنازه

موسی بن سیّار گوید : من در مسافرت به طوس همراه امام رضا (علیه السلام) بودم.وقتی به دیوارهای شهر طوس رسیدیم شنیدیم صدای شیون بلند است.به دنبال آن رفتیم که ناگاه به جنازه ای برخوردیم.همین که چشمم به جنازه افتاد دیدم سیدم امام رضا (علیه السلام) از اسب پیاده شد و نزدیک جنازه رفت و او را بلند کرد و خود را به آن جنازه چسبانید آن چنان که نوزاد برّه ، خود را به مادرش می چسباند.آن گاه رو کرد به من و فرمود : ای موسی بن سیّار ! هرکه جنازه ی دوستی از دوستان ما را تشییع کند از گناهان خود بیرون شود آن گونه که از مادر تولد شده بود و گناهی نداشت.وقتی جنازه را نزدیک قبر بر زمین گذاردند دیدم حضرت به طرف میّت رفت و مردم را کنار زد تا این که خود را به جنازه رسانید.پس دست خود را به سینه ی او نهاد و فرمود : ای فلان بن فلان تو را به بهشت بشارت باد ، بعد از این ساعت دیگر وحشت و ترسی برای تو نیست.عرض کردم فدایت شوم آیا این میت را می شناسی در حالی که به خدا سوگند این سرزمین را تا به حال ندیده بودید و به آن سفر نکرده بودید.امام (علیه السلام) فرمود : ای موسی ! آیا نمی دانی که اعمال شیعیان ما در هر صبح و شام بر ما عرضه می شود ؟ پس اگر تقصیری در اعمال آنها دیدیم از خدا می خواهیم که عفو کند و اگر کاری خوبی دیدیم از خدا می خواهیم به او پاداش دهد. بحارالانوار جلد 49 صفحه 98

داستان ششم: هدیه گرفتن و حمد خدا گفتن

دعبل بن علی (شاعر و مداح معروف) خدمت امام رضا (علیه السلام) رسید. حضرت فرمود : به او هدیه ای دادند ، او گرفت ولی حمد خدا نکرد.امام (علیه السلام) به او فرمود چرا حمد خدا نکردی ؟ دعبل گوید بعد از آن به خدمت امام جواد (علیه السلام) رسیدم و آن حضرت دستور داد به من هدیه ای دادند ، من گرفتم و گفتم : ( الْحَمْدُ للّه ) حضرت فرمود : اکنون ادب شدی.(از تذکری که پدرم داد ادب شدی) اصول کافی ، مولد ابی جعفر محمد بن علیٍ الثانی (علیهما السلام)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

No image

فاطمه(س) بر کرسى تربیت

تربیت (یعنى به فعلیت درآوردن همه استعدادهاى بالقوه انسان) کار سترگ پیامبران و علت انگیزش و بعثت آنان است و تنها کسانى مى ‏توانند به حقیقت این هنر را داشته باشند که از چشمه ‏سار زلال نبوت سیراب شده و از مکتب آنان درس گرفته باشند و فاطمه(س) شاخسار درخت ...
نگاهی به سیره رفتاری حضرت زهرا (س)

نگاهی به سیره رفتاری حضرت زهرا (س)

پیامبر هنگام عروسی زهرا(س) به او فرموده بود: "دخترم! با همسرت رفتار نیکو کن، و در هیچ کاری از دستورش سرپیچی نکن." این سخن همواره آویزه گوش حضرت زهرا(س) بود، او حدود نُه سال که همسر علی(ع) بود، هرگز علی(ع) را ناخشنود نکرد، بلکه همواره مایه نشاط و خشنودی...
ابعاد علمی و عملی شخصیت حضرت زهرا (س)

ابعاد علمی و عملی شخصیت حضرت زهرا (س)

آنچه که ما موظفیم به این بانو اقتدا کنیم و وظیفه داریم، مأمور هستیم و راهش هم ممکن است آن است که این بانو (سلام الله علیها) هم در اعتقادات، هم در اخلاق، هم در حقوق، هم در فقه مطالب فراوانی را فرمودند و عمل کردند و تعلیم دادند و دستور عمل کردن را هم ...
سیماى فاطمه(س) در روز قیامت

سیماى فاطمه(س) در روز قیامت

از پیامبر(ص) چنین نقل مى‏کند: هنگامى ‏که فاطمه در مقابل عرش پروردگار قرار مى ‏گیرد، خود را از مرکب به زیر انداخته، اظهار مى ‏دارد: الهى و سیدى، میان من و کسى که مرا آزرده و بر من ستم روا داشته، داورى کن. خدایا! بین من و قاتل فرزندم، حکم کن...
حضرت فاطمه علیهاالسلام و ولایت کبرا

حضرت فاطمه علیهاالسلام و ولایت کبرا

ولایت کبراى حضرت زهرا علیهاالسلام در امتداد ولایت مطلق خداوند قرار دارد، به گونه اى که ایشان به اذن الهى، حق دخل و تصرف در امور عالم را دارد و مى‏تواند نفوس انسان‏هاى مستعد را شناخته، به سرمنزل مقصود رهنمون سازد. آیاتى در باب اثبات عصمت و طهارت و علم وهبى

پر بازدیدترین ها

سبک زندگی اسلامی از منظر دخت رسول

سبک زندگی اسلامی از منظر دخت رسول

سلمان فارسی می گوید: روزی حضرت فاطمه سلام الله علیها را دیدم که چادری وصله دار و ساده بر سر داشت. در شگفتی ماندم و گفتم: عجبا! دختران پادشاهان ایران و قیصر روم بر کرسیهای طلایی می نشینند و پارچه های زربافت به تن می کنند...
برتری رسول خدا (ص) بر همه پیامبران

برتری رسول خدا (ص) بر همه پیامبران

سادة النّبیّین و المرسلین خمسة... ـ و هم اولوالعزم من الرّسل و علیهم دارت الرّحی ـ نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمّد صلّی اللّه علیه و آله و علی جمیع الأنبیاء؛3 سیّد و سرور پیامبران و مرسلان... ـ که پیامبران اولوالعزم هستند و آسیاب خلقت* به برکت ...
نگاهی به سیره رفتاری حضرت زهرا (س)

نگاهی به سیره رفتاری حضرت زهرا (س)

پیامبر هنگام عروسی زهرا(س) به او فرموده بود: "دخترم! با همسرت رفتار نیکو کن، و در هیچ کاری از دستورش سرپیچی نکن." این سخن همواره آویزه گوش حضرت زهرا(س) بود، او حدود نُه سال که همسر علی(ع) بود، هرگز علی(ع) را ناخشنود نکرد، بلکه همواره مایه نشاط و خشنودی...
حضرت زهرا (سلام لله علیها) حافظ رسالت و امامت ( فاطمیه 94، بیت رهبری)

حضرت زهرا (سلام لله علیها) حافظ رسالت و امامت ( فاطمیه 94، بیت رهبری)

یکی دیگه از شعارهای دینی و شعائر دینی که بحمدلله در بین ما پر رنگ هست و هر سال دارد پر رنگ‌تر می‌شود مجالس اهل‌بیت هست چه مجلس عزای اهل‌بیت چه مجلس شادی اهل‌بیت یکی از شعائر و نشانه‌های زنده بودن دین و مذهب است که هر چه کمیت و کیفیتش بالاتر برود...
الگو های رفتاری زندگی حضرت زهرا(سلام الله علیها)

الگو های رفتاری زندگی حضرت زهرا(سلام الله علیها)

ادب حضرت زهرا(سلام الله علیها)برای ما الگو است.ادب که بالاتر این ارزش است،فرمود:« اِنْ أُجِّلْتَ فی عُمُرِکَ یَوْمَیْنِ فَاجْعَلْ أَحَدَهُما لِتَحصیل اَدَبِک » اگر بهت گفتند دو روز از عمرت باقی مانده،یک روزش را بگذار ادب یاد بگیر...
Powered by TayaCMS