(بحار الانوار: ج 95، ص 189. مستدرک سفینه البحار: ج 2، ص 216)
در این روز یا شب آن در سال هفتم هجرت، فدک به حضرت زهرا سلام اللَّه علیها بخشیده شد، و حضرت رسول صلّی اللَّه علیه و آله بر این بخشش شاهد گرفتند. قول دیگر در این باره 15 رجب است.
(مصباح کفعمی: ج 2، ص 598)
فتح فدک:
پس از فتح خیبر در سال هفتم، حدود چهار سال قبل از شهادت پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله جبرئیل نازل شد، و دستور فتح فدک توسّط پیامبر و أمیرالمؤمنین علیهما السّلام را آورد. آن دو بزرگوار در تاریکی شب با اسلحه لازم به سرزمین فدک آمدند، و حسب دستور پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله، أمیرالمؤمنین علیه السّلام بر کتف پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله قرار گرفت و آن حضرت برخاست و أمیرالمؤمنین علیه السّلام را با خود بلند کرد. به معجزه الهی مولی الموحدین علیه السّلام در حالی که شمشیر رسول اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله همراهش بود، از دیوار قلعه فدک بالا رفت و بالای دیوار
صدای مبارکش را به اذان بلند کرد.
یهوریان فدک گمان کردند که مسلمین حمله کرده اند و روی دیوارها هستند. خواستند از در قلعه فرار کنند، ولی بیرون قلعه مقابل در آن پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله را در برابر خود دیدند و از طرفی أمیرالمؤمنین علیه السّلام پائین آمد و با آنان درگیر شد و 18 نفر از بزرگان آنان را کشتند، و بقیه تسلیم شدند.
زنان و فرزندان آنان را اسیر کردند و غنائم را همراه خود آوردند. امر بر این قرار گرفت که هر کس از اهل فدک مسلمان شود، خمس اموال او را بگیرند و هر کس بر دین خود باقی ماند همه اموالش را بگیرند. این گونه بود که بدون لشکرکشی و کوچکترین دخالت مسلمین قلعه فدک فتح شد. و طبق آیه مبارکه سوره حشر
(سوره حشر: آیه 6 - 7)
سرزمینهائی که بدون لشکرکشی مسلمین فتح شود، حتی اگر اهل آنجا خودشان به عنوان تسلیم نزد پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله بیایند، این مناطق و غنائم و اسرای آن مِلک خاص حضرت است و مانند اموال شخصی خود می تواند هر تصمیمی در باره آنها بخواهد بگیرد، و مسلمین هیچ حقی در آنها ندارند.
اعطای فدک به فاطمه سلام اللَّه علیها:
بعد از این ماجرا جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ»: «حق خویشان را به آنان بده»
(سوره اسراء: آیه 26)
پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله پرسید: منظور چه کسانی هستند، و این حق کدام است ؟ جبرئیل از طرف خداوند عرضه داشت: فدک را به فاطمه علیه السّلام عطا کن. پیامبر صلّی اللَّه علیه
و آله به حضرت زهرا سلام اللَّه علیها فرمود: «خداوند فدک را برای پدرت فتح کردو چون لشکر اسلام آن را فتح نکرده مخصوص من است. خداوند دستور داده آن را به تو بدهم. از سوی دیگر مهریه مادرت حضرت خدیجه سلام اللَّه علیها بر عهده پدرت مانده و پدرت در قبال مهریه مادرت و به دستور خداوند فدک را به تو عطا می کند. آن را برای خود و فرزندانت بردار و مالک آن باش».
حضرت زهرا سلام اللَّه علیها عرض کرد: «تا شما زنده اید بر من و مال من صاحب اختیار هستید». پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: ترس آن را دارم که نااهلان تصرف نکردن تو را در زمان حیاتم، بهانه ای قرار دهند و بعد از من آن را از تو منع کنند. حضرت صدیقه سلام اللَّه علیها عرض کرد: آن گونه که صلاح می دانید عمل کنید. پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله أمیرالمؤمنین علیه السّلام را فرا خواند و فرمود: «سند فدک را به عنوان بخشوده و اعطائی پیامبر بنویس و ثبت کن». علی علیه السّلام آن را نوشت و پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله و امّ ایمن شهادت دادند و پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: امّ ایمن زنی از اهل بهشت است.
درآمد فدک:
رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله مردم را در منزل حضرت زهرا سلام اللَّه علیها جمع نمود و به آنان خبر داد که فدک از آن فاطمه سلام اللَّه علیها است و از درآمد فدک به عنوان اعطائی فاطمه سلام اللَّه علیها بین مردم تقسیم کرد.
درآمد فدک را سالیانه از هفتاد
هزار سکه طلا تا صد و بیست هزار سکه نوشته اند. هر سال چشمان بسیاری از نیازمندان منتظر سر رسیدن درآمد فدک بود.
غصب فدک:
بعد از رحلت پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله مأموران ابوبکر به دستور او نماینده حضرت صدیقه سلام اللَّه علیها را از فدک اخراج کردند و ملک آن را غصب نمودند و درآمد آن را به طور کامل برای مخارج حکومت غاصبانه خود صرف کردند.
حضرت صدیقه سلام اللَّه علیها همان نوشته و سند فدک را که پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله به أمیرالمؤمنین علیه السّلام فرمودند و آن حضرت ثبت کرد، عیناً نزد ابوبکر آورد، ولی ابوبکر نه سند را قبول کرد و نه شاهدان را.
(بحار الانوار: ج 21، ص 22 - 25، ج 29، ص 123)
بعد از 15 روز که از شهادت پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله گذشته بود، حضرت صدیقه شهیده سلام اللَّه علیها همراه با جمعی از زنان بنی هاشم به مسجد تشریف بردند و خطبه ای ایراد فرمودند که دریائی از معارف، حقایق بلاغت و فصاحت و شرایع اسلامی در آن است. ابوبکر نامه ای دال بر بازگرداندن آن به حضرت نوشت، ولی هنگامی که فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها آن سند را در دست داشت و به منزل باز می گشت با عمر روبرو شد و او نوشته ابوبکر را با جسارت به ساحت ملکوتی حضرت از او گرفت.