پوشش و حجاب پرتوئي از آفرينش الهي است که فلسفه وجودي
آن حفظ مقام و ساحت مادي و معنوي زن و مرد و زمينه ساز رشد و کمال آن ها تا مراتب عالي
انسانيت است. يکي از قوانين رباني در شرايع الهي مسأله حجاب و پوشش بوده است و خالق
بشر که بر تماي اسرار و رموز آفرينش، عالم خبير است، زيبايي، امنيت، رشد و تعالي انسان
ها به خصوص زن را در پوشش و عفاف و حجاب دانسته است، آيات نوراني قرآن کريم اين حکم
الهي را به نحو مطلوب تبيين و سيره ي قرآني معصومين (عليهم السلام) به ويژه سيره معصومه
کبري فاطمه زهرا (سلام الله علیها) آن را به بهترين شکل به منصه ظهور و اجراء در صحنه
زندگي رسانده اند.
در اين مقاله، پوشش به عنوان يک خواسته فطري و عقلاني
انسان مورد توجه قرار گرفته و بر همين اساس اين حکم امضائي اسلام در شرايع و اديان
آسماني قبل از اسلام نيز مورد جستجو و بيان، واقع گرديده و آن گاه معناي لغوي و اصطلاحي
حجاب در قرآن کريم مشخص و آثار و برکات حجاب از جمله رشد و حفظ عفاف و حيا مورد توجه
و نقش آن در پايداري نهاد مقدس خانواده بيان گرديده است و در پايان آثار زيانبار بي
حجابي و بد حجابي ارائه شده است. از آن جا که اين موضوع قرآني نقش بارز و آشکاري در
نهاد خانواده (از حيث آباداني و رشد يا تخريب آن) دارد سعي شده همه اين موضوعات با
رويکرد به جايگاه نهاد خانواده از منظر قرآن ارائه گردد.
وضع و جعل احکام دين از طرف شارع مقدس حضرت حق تبارک
و تعالي منطبق با فطرت، عقل و حکمت بوده و هر کدام از آن ها از هدفمندي خاصي براي رشد
و تعالي انسان برخوردار بوده اند حجاب و پوشش قرآني يک حکم از مجموعه احکام واجب الاجراء
الهي است که از اهداف، آثار، برکات و نقش آفريني هاي خاصي برخوردار است و اگر حقيقت
اين حکم براي انسان ها روشن و آشکار گردد بعيد است که فطرت هاي سالم و خداخواه تسليم
آن نشوند و آن را اطاعت ننمايند. قرآن کريم دين را فطري مي داند يعني دين بنيان کننده
ي طبيعي ترين قوانين وجود بشري است و به عبارت ديگر دستورات اسلامي منطبق بر مسير شکوفائي
فطرت بشري است و با کمي دقت بر اين دستورات و احکام فطري، اهداف، آثار و نتايج عقلاني
و حکميانه آن ها نيز آشکار مي گردد. بر همين اساس حجاب و پوشش اسلامي که يکي از اوامر
انسان ساز الهي و يکي از احکام حيات بخش اسلام در زندگي طيبه است و منطبق بر فطرت بشر
و مبتني بر نيازها و شرايط رواني او و زمينه ساز پويائي و کمال انساني خواهد بود و
اصولاً عمل به قوانين اسلام يک عمل اعتباري و قراردادي نيست بلکه عمل به قوانين اسلام
يعني پاسخ گوئي به نياز فطرت است.
جنس زن از ديدگاه اسلامي داراي شخصيت شايسته و موقعيتي
الهي است که مي تواند مدارج کمال را طي کرده و به مراتب عالي انسانيت راه يابد. دامن
زن مدرسه انسان کمال جو است و جايگاه الهي و والاي اين گوهر آفرينش اقتضاء دارد که
در قلعه مستحکم حجاب و پوشش قرار گيرد تا ارزش هاي او مصون و محفوظ بمانند.
طرح يک سؤال
اگر ميل به پوشيدگي و حجاب ريشه در فطرت آدمي دارد
پس چرا ميليون ها انسان در سراسر جهان نيم برهنه و بي حجاب هستند؟
پاسخ به اين سؤال جواب هاي متنوع و متعددي را مي طلبد
که به ترتيب به طرح آن هاي مي پردازيم:
*ج1) ميله به پوشيدگي ريشه در فطرت انسان دارد و تمايل
به پوشش و حجاب کامل بازگشتي به فطرت اصيل انساني است. قرآن کريم انسان را صاحب فطرتي
مي داند که نيازهاي او و پاسخ گوئي به آن ها را براساس آن (فطرت) و در امر به پوشش
و حجاب به عنوان يک امر و نياز فطري و وجودي انسان آن را سبب ساز برمي شمرد.
سلامت جسمي، روحي و رواني و فکري و زمينه ساز پويائي
و کمال انساني قلمداد مي کند کساني که اين فطرت الهي را در ساختار وجودي خود ناديده
گرفته و به آن پشت پا زده و به انکار آن پرداخته اند به سمت برهنگي و نيمه عرياني روي
آورده و انحراف آنان ربطي به واقعيت وجدان طبيعي و ساختمان فطري ايمان و اخلاق بشر
ندارد.
2) غفلت از نيازهاي فطري و يا تغيير دادن نحوه پاسخگوئي
به آن نيازها ناشي از ناآگاهي و دوري از آموزش ها و هدايت هاي الهي است که موجب گرديده
ناخواسته در مسيري بر خلاف فطرت الهي خود گام بردارند.
3) دين زدائي و تبليغات عليه دين و ارزش هاي ديني که
منطبق با فطرت است از يک سو و تمايلات نفساني و شيطاني انسان و گرايش او به هوس راني
و تنوع طلبي بي حد و حصر و تلقين هاي رنگارنگ در قالب آموزش هاي اجتماعي از سوي ديگر
موجب دوري انسان از فطرت و سقوط در برهنگي و عرياني و بي حجابي عصر حاضر شده است.
حجاب و پوشش
حکم امضائي اسلام:
لباس پوشيدن و پوشش اندام، شأني از شئون انساني و پديده
اي است که تقريباً به اندازه طول تاريخ بشر سابقه و به قدر پهنه ي جغرافياي امروزين
زمين گسترش داشته و دارد و اين موضوع رابطه مستقيمي با سلامت خانواده و تحکيم و استمرار
او دارد. و اما پرداختن به اين موضوع مستلزم نگرشي به تاريخ مستند حجاب و پوشش در اديان
الهي است. با بررسي متون ديني اعم از تورات، انجيل و قرآن کريم و بررسي قوانين مدني
در جوامع قبل از اسلام مانند هند، يونان و ايران که تابع اديان الهي و متون مقدس بوده
اند در خواهيم يافت که حجاب و پوشش زنان و مردان يک فضيلت اخلاقي و انساني در تمدن
هاي بشري به حساب مي آمده و مردم خود را مُقيد به آن مي دانسته و انحراف از آن به نوعي
بداخلاقي و مقابله با ارزشهاي تثبيت شده تمدن هاي بشري بوده که مؤاخذه و مجازات به
همراه داشته است. قرآن کريم حجاب و پوشش را در خصوص اولين رسول الهي و خانواده او مطرح
مي سازد و حضرت آدم (علیه السّلام) و همسر گرانقدر او (حضرت حوا) را داراي حجاب و پوشش
مناسب دانسته که با امکانات زمانه مظاهر شرم و حيا و عفت را به خوبي پوشش داده و خود
را با آن پوشش و حجاب محفوظ داشته اند. همچنين قرآن کريم در آيه 31 نور تاريخ حجاب
را در جزيرة العرب قبل از تشريع حکم حجاب را مطرح ساخته که زنان عرب با استفاده از
روسري بلند خود را مي پوشانده اند.
(نور –
31) از اين که زنان مومن به قرار دادن روسري هاي خود بر گريبان ها (سينه ها) امر شده
اند معلوم مي شود اين نحوه پوشش متعارف بوده است (خُمُر) جمع خمار به معناي مقنعه است
که پوششي براي سر زنان و دو طرف آن در جلوي سينه رها بوده است (مجمع البيان، ج 7 و
8، ص 217) همچنين آيه 59 سوره احزاب اشاره بر اين موضوع دارد زنان در جاهليت و صدر
اسلام براي پوشاندن بدن خود از روپوش هاي بلند استفاده مي نمودند.
اسلام عزيز با قوانين و احکام وحياني اش به جنس زن
احترام بخشيد و او را به مقام واقعي اش رساند و براي حفاظت و حراست از او و ارزش هاي
او حکم حجاب را امضاء و آن را به کمال رساند. زن مسلمان آن گاه که پيکر خويش را در
حصار امين حجاب قرار مي دهد ارزشمندي و جايگاه رفيع خود را مي يابد و احساس مي کند.
حجاب در قرآن
کريم
حجاب در لغت به معناي پرده، پوشش و حايل بين دو شيء
است. زن محجوب، زني است که با پوششي مناسب خود را به طور پوشانده باشد، مقصود از حجاب
در اين جا پوشاندن در طبق موازين شرع در برابر نامحرم است. ما در بررسي قرآني حجاب
ابتداء فلسفه حجاب، اهميت حجاب و آثار حجاب و نقش آن در نهاد خانواده و احکام حجاب
خواهيم پرداخت:
فلسفه حجاب
در سوره احزاب آيه ي 59 آمده است:
اي پيامبر به زنان و دختران بگو که فلسفه حجاب و پوشش
کامل، امنيت، مصونيت و سلامت شما از آزار و اذيت ديگران است و موجب پاکي و عفت شما
مي شود و اي پيامبر تو موظف به آموزش و تعليم کيفيت و کميّت حجاب و پوشش هستي و بايستي
فرمان خدا را به آنان ابلاغ نمائي. آيات 6 سوره نور، 53 و 55 و 59 سوره احزاب بر اين
مفاهيم دلالت دارند.
اهميت حجاب:
قرآن کريم پوشش زن را نشانه عفت و پاکدامني او دانسته
و برآن تأکيد دارد.
(و القواعد من النساء الّاَتي لايرجون نکاحاً فليس
عليهن جناح ان يضعن ثيابهن غير متبرّجات بزينه ...) (سوره نور – 60)
همچنين قرآن رعايت حجاب از سوي زنان و دختران را نشانه
پرهيزگار و تقوا پيشگي آن ها مي داند
(لا جناح عليهن في آبائهن و لا ابنائهن و لا ... و
اتقين الله ان الله کان علي کل شيء شهيدا) (احزاب – 55)
در آيه 60 سوره نور حجاب و پوشش حتي براي زنان سالخورده
و بي رغبت به زناشوئي مايه ي خير و صلاح شمرده شده است.
(والقواعد من النساء الاتي لا يرجون نکاحاً ... و ان
يستعفِفن خير لهن) (سوره نور – 60)
آثار حجاب:
قرآن کريم در مجموعه آياتش پنج اثر را از آثار بارز
و ظاهر رعايت حجاب از سوي زنان و دختران مي داند.
رعايت عفت و حجاب، مايه ي بهره مندي زنان از آمرزش
الهي مي گردد.
(يا ايها النبي قل لازواجک بناتک و نساء المومنين يدنين
عليهن من جلا بيبهن ... و کان الله غفوراً رحيماً) (سوره احزاب – 59)
رعايت حجاب و پوشش براي زنان و دختران حتي زنان سالمند
در جهت خير و صلاح و سلامت آن هاست.
(و القواعد من النساء الاتي لا يرجون نکاحاً ... و
ان يَستعفِفن خير لهن) (سوره نور – 60)
رعايت حجاب و پوشش مناسب، راهي براي شناخته شدن زنان
آزاده و با شخصيت است.
(يا ايها النبي قل لازواجک بناتک و نساء المومنين
... ذلک ادني ان يعرفن) (احزاب – 59)
رعايت حجاب و پوشش مناسب زنان و دختران، مايه ي حفظ
طهارت و پاکي مردان و زنان است.
(و اذا سألتموهن متاعا فسئلوهُن من وراء حجاب ذلکم
اطهر لقلوبکم و قلوبهن) (احزاب – 53)
رعايت حجاب و پوشش زنان مايه ي مصونيت آنان از تعرض
هوسرانان و سلامت يابي آن ها مي شود.
(يا ايها النبي قل لازواجک بناتک و نساء المومنين يدنين
عليهن ... ادني ان يعرفن فلايوذين) (احزاب – 59)
صاحب مجمع البيان در ذيل آيه نوشته است احتمالاً مقصود
از (يعرفن) شناخته شدن به عفاف و پاکي است که در نتيجه، اهل هوس مزاحم آنان نشوند و
مقصود از جلابيت روسري و مقنعه بوده که سر و صورت خود را با آن مي پوشاندند.
احکام حجاب:
در قرآن کريم پانزده حکم کلي پيرامون حجاب و پوشش و
نحوه ي آن در موقعيت ها و در نزد اشخاص و حالات ارائه نموده است.
واجب نبودن حجاب براي سالخورده و نااميد از زناشوئي،
در صورت اجتناب از خودآرائي و آرايش (نور – 60)
حرمت آشکار ساختن زينت ها و محلهاي آن ها در بدن بر
زنان و دختران (نور – 31)
واجب نبودن پوشش صورت و دستها در زنان (نور – 31)
وجوب حجاب براي همسران و دختران پيامبر (صلی الله علیه
و آله) به عنوان الگوي زنان ديگر (احزاب – 59)
وجوب پوشش زيورآلات و مواضع آن از سوي زنان مسلمان
به هنگام روياروئي با زنان غير مسلمان (نور – 31)
واجب نبودن حجاب بر زنان براي شوهر، پدر، پدرشوهر،
پسران و ... (نور – 31)
عدم وجوب پوشش زيورآلات و مواضع آن بر زنان مومنه هنگام
روياروئي با زنان مومنه ديگر (نور – 31)
واجب نبودن پوشش زيورآلات و مواضع آن براي زنان به
هنگام برخورد با غلامان مملوک خود (نور – 31)
واجب نبودن
پوشش زيورآلات و مواضع به هنگام مواجهه با خدمتگزاران
بي رغبت به امور زناشوئي (نور – 31)
واجب نبودن پوشش زيور آلات ومواضع آن برزنان در روياروئي
با کودکان غير مميز (نور-31)
اولويت رعايت حجاب بر زنان و دختران پيامبر (صلی الله
علیه و آله) (احزاب – 59)
زنان مؤمنه موظف به پوشاندن سر و گلو و سينه خود از
نگاه نامحرمان هستند (نور – 31)
زنان مؤمنه موظف به پوشاندن پاها و زينت هاي آن هستند
(نور – 31)
زنان مؤمنه موظف به رعايت پوشش و حفظ خود از نامحرم
هستند (احزاب – 53 و 54)
واجب نبودن حجاب براي زنان مومنه در مواجهه با محارم
خود (پدران، پسران، پسران برادر، خواهر و زنان مومنه ديگر (احزاب – 55)
حجاب و پيوند
با آن حيا
برآيند تفسيري قرآن دلالت بر پيوستگي حجاب با حيا مثبت
دارد. از اين رو اين بخش از پژوهش به مفهوم حيا و حيا در قرآن و ضرورت حيا در بانوان
پرداخته شده است.
مفهوم حيا:
معادل فارسي حيا شرم و آزرم است علامه مجلسي درباره
حقيقت حيا مي نويسد حيا است که موجب گرفتگي نفس از ارتکاب کار زشت مي شود و باعث خودداري
نفس از انجام کاري بر خلاف آداب، از ترس سرزنش مي گردد.
حيا مانع از آن مي شود که انسان هر چيزي را که از قلبش
مي گذرد بر زبان آورد، حيا براي هر انساني نيکوست اما در بانوان نيکوتر و زيبنده تر
مي باشد، لذا در رواياتي حيا به ده قسمت تقسيم شده است که نه قسمت آن، از آن زنان و
يک قسمت از آن مردان شمرده شده است.
حيا در قرآن
(فَجاءتْهُ
إحْدَا هُما تمشيَ عَلي اسْتِحْياء قالَتْ أنَّ أبي يَدْعُوکَ) (قصص – 25)
ناگهان يکي از دو زن، به سراغ او آمد در حالي که با
نهايت حيا گام برمي داشت گفت: پدرم از تو دعوت مي کند...»
ضرورت حيا
در بانوان
حياي زن همانند دژي است که زن به خودي خود در روابطش
با مردان براي خويش در نظر مي گيرد.
يکي از دلايل اصلي وجود حيا در انسان حفظ عفت و کنترل
شهوت است. امام علي (علیه السّلام) مي فرمايد: علت پاکدامني حياست.
حيا يکي از بهترين نيروهاي کنترل کننده دروني است.
پوشش و حيا دو مقوله ي جدايي ناپذيرند زيرا تا جلوه اي از حيا در زني وجود نداشته باشد،
پوشش را هم به طور کامل رعايت نخواهد کرد. زنان با حيا کساني هستند که با پوشش کامل
از نمايش دادن موي سر و زينت هاي خود شرم دارند.
نقش حجاب
و پوشش مناسب درحفظ نهاد خانواده
زن و مرد به عنوان دو رکن خانواده، لباس هم و آبروي
هم هستند و حجاب زن آسودگي فکر مرد و سلامت خانواده را به همراه دارد واين موضوع درآيات
وروايات مورد تاکيد قرار گرفته است.
1- آرامش
روحي:
خانواده (زن و شوهر) در قرآن کريم آياتي از آيات خدا
و مايه آرامش روحي شمرده شده است.
چنان که خداوند فرموده است:
(وَ مِنْ آياتِهِ أنْ خلق لکم مِنْ أنْفُسِکُمْ أزْوَاجاً
لِتَسْکُنُوا إِلَيْهَا وَ جَعَلَ بَيْنَکُمْ مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً أِنَّ في ذَلکَ
لَآياتٍ لِّقَومِ يَتَفَکَّرُون) (روم 21)
و ازنشانه هاي او اين است که همسراني از جنس خودتان
براي شما آفريد تا در کنار آنان آرامش يابيد، و در ميانتان مودت و رحمت قرار داد در
اين امر نشانه هايي است براي گروهي که تفکر مي کنند.
2- زينت بخشي
يکديگر:
(هُنَّ لِباسٌ
لَّکُمْ وَ أنْتُمْ لِباسٌ لَّهُنَّ) (بقره – آيه 187)
آن ها لباس شما هستند، و شما لباس آن ها؛ هر دو زينت
هم و سبب حفظ يکديگرند.
لباس وسيله پوشش و حفاظت بدن است.
و به قول علامه طباطبائي در اين آيه استعاره بسي لطيف
به کار برده شده است. زن براي مرد و مرد براي زن به عنوان لباس و پوشش مي باشد که همديگر
را از آلودگي و فجور محافظت مي کند و نيز همان طوري که لباس مايه زينت و زيبايي براي
انسان است، زن و مرد نيز مايه زينت و زيبايي براي يکديگرند.
3- محبوبيت
و عزت بخشي:
نظام خانواده نظام ارزشمند و محبوبي است که در اسلام
هيچ بنايي محبوب تر از او پايه ريزي نشده است.
پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) مي فرمايد: (در
اسلام هيچ نهادي محبوب تر و عزيزتر از تشکيل خانواده در نظر خداوند بنا نشده است)
نظام خانواده از چنان جايگاه و مقام شايسته در اسلام
برخوردار است که حتي تأثيري روي ثواب عبادت و بندگي مي گذارد، تا جايي که دو رکعت نماز
کساني که تشکيل خانواده داده اند برتر از عبادت فرد مجردي است که شب و روز نماز بخواند.
امام باقر (عليه السلام) فرموده است: (دو رکعت نماز
مرد متأهل افضل و بهتر از نماز مرد مجردي است که شب را به عبادت بايستد و روز را با
روزه سپري کند)
اين روايات و نيز رواياتي قريب به اين مضمون که در
متون اسلامي، وارد شده به خوبي جايگاه و ارزش والاي خانواده و تشکيل آن را تعيين مي
کند.
نتايج حجاب
در استحکام و سلامت بخشي خانواده
بدون شک جامعه اي از سلامت کامل برخوردار است که خانواده
به عنوان جزء کوچک آن جامعه از سلامت و استحکام کامل و کافي برخوردار باشد، از اين
رو، اگر خواهان سلامت و تقويت بنيان جامعه هستيم، بايد همه نيروهاي خود را در جهت استحکام
و تقويت پيوندهاي خانوادگي بسيج کنيم. در جامعه اي که برهنگي بر آن حاکم است هر زن
و مردي، همواره در حال مقايسه است مقايسه ي آنچه دارد با آنچه ندارد؛ و آنچه ريشه ي
خانواده را مي سوزاند اين است که اين مقايسه آتش هوي و هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً
در وجود شوهر دامن مي زند. زني که با بيست يا سي سال در کنار شوهر خود زندگي کرده و
با مشکلات زندگي جنگيده و درغم و شادي او شريک بوده است، پيداست که اندک اندک بهار
چهره اش شگفتي خود را از دست مي دهد و روي در خزان مي گذارد.
در چنين حالي که سخت محتاج عشق و مهرباني و وفاداري
همسر خويش است، ناگهان زن جوان تري از راه مي رسد و در کوچه و بازار، اداره و مدرسه،
با پوشش نامناسب خود، به همسر او فرصت مقايسه اي مي دهد؛ و اين مقدمه اي مي شود براي
ويراني اساس خانواده و بر باد رفتن اميد زني که جواني خود را نيز بر باد داده است.
آري با بي حجابي روابط آزاد و نامشروع جنسي جامعه را
فرا مي گيرد و به همان نسبت کانون خانواده ها سست شده و آمار ازدواج کاهش مي يابد و
ازدواج هاي گذشته هم به کاهش مي يابد و ازدواج هاي گذشته هم به جدايي و طلاق منجر مي
شود. بنابراين وجود خانواده سالم و مستحکم در گرو گسترش فرهنگ حجاب خواهد بود.