خشم و غضب

خشم و غضب
 

یا لطیف

سخنران: حجة الاسلام سید محمد انجوی نژاد

موضوع: خشم وغضب

بحث در مورد يكي از صفات رذيله كه از گناهان پايه محسوب مي شود هست ، كه خودش به تنهايي يك گناهه و زمينه را براي سيئات و گناهان ديگه آماده مي كنه و ما به دليل اعتقادي كه داريم اون رو جزء گناهان حساب نمي كنيم ، خداوند در انسان غريزه اي به وديعه نهاده كه در دين ما ، اين غريزه مثل غريزه هاي ديگه حالت اعتدالش خوب و حالت افراط و تفريطش مورد نكوهش قرار گرفته . دين ما ، دين صراط مستقيمه در صراط مستقيم فقط و فقط اعتدال معنا داره و افراط و تفريط را همه چيز مي توان اسم گذاشت ، بجز دين . گرچه ما بر روي افراط ها و تفريط ها اغلب اسم دين رو مي ذاريم . اين صفت و غريزه ، غريزة خشم و خمشگين شدن هست . خشم اگر در مرحلة اعتدال قرار بگيره ممدوح هست و اسمش رو غيرت مي ذارن . اگر در خشم كوتاهي بشه و در موضع تفريط قرار بگيره به اون ترس و اگر در مرحلة افراط قرار بگيره غضب ناميده مي شه ، اون چيزي كه از نظر دين ما نكوهش شده ، ترس و غضبه ، كه در اين جلسه روي غضب صحبت مي كنيم .

غضب چيه ؟

آيا غير از اين كه خود گناهه ، زمينه ساز گناهان ديگه هم هست ؟ چه تأثيرات روحي و اخلاقي در رفتار ما داره و چه كنيم كه اون رو كنترل كنيم و صفت ضد آن كه حلم است چه معنايي داره ؟

اول اشاره أي مي كنيم به كلمة غيرت ، در حديث قدسي آمده كه خداوند ، حضرت موسي (ع) را مورد خطاب قرار مي ده و مي فرمايد غيرت از صفات مؤمنين و متقين است . مؤمنين كساني هستند كه اگر ديدند حرام الهي حلال شمرده مي شود ، خشمگين شوند مانند پلنگي كه زخم خورده باشد ، ( مثال غضب در حيوانات و بهائم پلنگه )، اگر ما در جامعه ببينيم كه حرامي ، حلال ناميده شده يا حلالي ، حرام ، اينجا بايد غضب كنيم و اگر دل ما از خشم آزرده نشه ، ايمانمون مشكل داره ، اين غضب ممدوح هست و روي صراط مستقيم قرار گرفته . شرط هم داره حضرت علي (ع) در غرر الحكم مي فرمايند : “ اگر غضب كني بر چيزي كه قدرت تغيير بر آن نداري فقط خودت را اذيت مي كني . ” پس در جايي كه قدرت تغيير نداري خشمت رو ببند و بگذر . اين وظيفه من نيست اينجا مي گن لازم نيست غضب كني .

اولين مطلب : بزرگترين دشمن شما غضبه چون غضب حربة شيطونه و شيطون هم بزرگترين دشمن ماست . اسلحه اون هم بزرگترين اسلحه و خطرناكه . در جاي ديگر مي فرمايند : “ غضب وسوسه شيطان است ” يعني شيطون اولين قدم كه بخواد شروع كنه غضب رو به جوش در مي ياره چون تنور براي گناه داغ مي شه . و بعد مي فرمايند : “ غضب كليد همه بدي هاست ” يعني حالت كليد رو داره به همين خاطر پايه و ريشة گناهانه .

در جاي ديگر اميرالمؤمنين (ع) مي فرمايند : “ غضب نشان دهندة پستي انسان است . ” در صورتي كه خيلي ها اون رو نشونة بزرگي و مردانگي مي دونند ، اميرالمؤمنين (ع) مي فرمايند : “ كسي كه شهوت يا غضب بر او غلبه كند خَر است ! ” {در تفسير اينگونه بيان شده :

آثار سوء غضب :

1 ـ وقتي آدم خشمگين مي شه معايبش آشكار مي شود ، چون دست خودش نيست و رجوع مي كنه به حالت نفساني خودش ، اين غضب آشكار كننده عيب هاي انسانه . لذا مي گن : “ اگر خواستي رفيقت رو بشناسي هنگام غضبناك شدنش بشناس ” و بعد مي فرمايند : “ ظاهر كار كسي كه غضبناك مي شود نشان مي دهد عزت دارد يا نه ” . در حديث ديگه ، امام علي (ع) مي فرمايد : “ عزت غضب پايدار نمي ماند و به ذلت اعتذار و عذر خواهي مي انجامد ” ،

2 ـ ارتكاب جرم . اغلب ريشه هاي جرم ، غضبه . پس بهتره كه وسيله ارتكاب جرم رو به همراه نداشته باشيد و بعد مي فرمايند : “ غضب دوري از عقل و منطق را مي رساند . ” اگر حرف و منطق داشت داد نمي زد . استاد مداحي ما مي گفت : مداحي كه در خوندن داد مي زنه بدونيد شعر خودش رو گم كرده ! اين قضيه در بحث منطق هم هست ، كسي كه حرف براي گفتن نداره شلوغش مي كنه ، « به كمال رسيدن عقل در پناه حلم است » يعني هر چي انسان در خودش غضب رو خاموش تر كنه دنبال ترقي عقل مي روه و علمش رو كامل مي كنه .

3 ـ يكي ديگه از آثار سوء غضب اينه كه انسان به عذاب الهي دچار مي شود . خداوند وعدة عذاب فرموده بر انساني كه روي غضب خودش كار نكنه و اون رو خاموش نكنه ( هم در دنيا و هم بعد از مرگش ) مي گه : آيا اين انسان صفت هاي من رو نشنيده ؟ براي چه كسي غضب نشون مي دهد ؟ . من يه موقع روي قدرت خدا فكر مي كردم كه اگر خدا بر مبناي صفت منفي ما بخواد خودش رو نشون بده ( كه بعضاً هم نشون مي ده ) چه كارها كه مي تونه بكنه ؟ !

چهار ، پنج سال پيش يه نوار ويدئويي از بسيج دانشجويي دانشگاه تهران گرفتم نگاه كنم ، يه فيلم فلسفي بود كه توي سينماي وحشت هم ساخته شده بود . اسمش “ اوين ” بود مربوط مي شد به دهه 70 . با توجه به قدرت سينماي بشر ، اين فيلم به قدرت هاي شيطاني مي پرداخت ، كه همون جا من فكر كردم كه اگر خدا به خاطر هيچ كدوم از گناهان ما رو عذاب نكنه همين وحشت قبر و شب اول قبر كافيه . پس اگر خدا بخواد وحشت آفريني كنه چه خواهد كرد ؟ خيلي حالم عوض شد و اين جمله « ياربِّ اِرْحَمْ ضَعْفَ بَدني » به دلم نشست .

خداوند اگر بخواد سرسوزني از صفت قهاريت خودش رو به ما نشون بده ، چه مي كنه ؟! اين يكي از راه هايي هست كه انسان آرام مي شه .

ريشه غضب چيست ؟

حالا اين رو بررسي مي كنيم ، مرحوم حاج ملا احمد نراقي در معراج السعاده مي فرمايند : ريشة غضب 1 ـ خودخواهي است ، انساني كه خودخواهه تحمل هيچگونه ناراحتي رو نداره ، پس غضبناك مي شه ، 2 ـ غرور ، 3 ـ تمسخر ، مسخره كردن خود بخود موجب غضب طرف مقابل مي شه . از مسخره كردن افراد پرهيز كنيد « وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَه لُمَزَه » تمسخر نكنيد و اگر مورد تمسخر واقع شديد ، غضبناك نشيد . اينجا جاي غضب است . 4 ـ سرزنش باعث غضب مي شه ، 5 ـ بي وفايي ، 6 ـ خيانت ، 7 ـ حرص و آز ، 8 ـ حب دنيا ، 9 ـ انتقاد ناپذيري ، اغلب يه روحيه اي داريم كه انتقاد رو قبول نمي كنيم . انتقاد پذير باشيد ! و انتقاد كه مي شنويم مواظب باشيم كه غضبناك نشيم ، انتقاد هم كه مي كنيد طوري نباشه كه موجب غضب طرف مقابل بشه ، سعي كنيد خشم خودتون رو كنترل كنيد ، دقت كنيد !

انتقاد نابجا نكنيد و اگر انتقاد نابجا شنيديد حلم رو فراموش نكنيد ، حضرت امام (ره) در اربعين حديث شون جمله اي زيبا دارند ، مي فرمايند : ” عوامل و ريشه هاي غضب ، ضعف نفس ، سستي ايمان ، عدم اعتدال مزاج روح است . ” يعني روح يك نگراني هايي داره ، دقت كنيم عقده هامون رو جمع كنيم و سعي كنيم در صفات مون تأثير منفي نگذاره . شايد ما ناراحتي هايي داريم كه باعث شده مشكلاتي براي ما ايجاد بشه ، بايد اين مشكلات را پيدا كنيم ، و حل كنيم و بعد مي فرمايند : “ حب دنيا و خوف ، رفتن لذائذ . ” انسان اگر به لذت ها عادت كنه دائم از اين مي ترسه كه اونها رو از دست بده . اين ترس بر روح اثر مي گذاره و اون رو خسته مي كنه و باعث غضب مي شه و غضب باعث همة بدبختي ها مي شه .

مي فرمايند : ” غضب در زن بيشتر از مرد است و در جوان بيشتر از بزرگسال و در پير بيشتر از بزرگسال . ” اين ها به دليل خستگي هاي روحي و حساسيت دچار غضب مي شن ، در كساني كه گنهكارند و رذائل اخلاقي دارند هم غضب بيشتر ديده مي شه . اينها غضب رو به يكديگه پاس مي دهن و دست به دست مي كنند .

راههاي كنترل غضب :

الف : راههاي فيزيكي :

( از قول معصوم (ع ) ) 1 ـ تغيير وضعيت بده ، اگر ايستادي بشين و اگر نشستي ، بايست . اين تغيير حالت اثر گذاره . 2 ـ سكوت كنيد ، اين سكوت البته بعضي وقتها از صحبت كردن بدتره ، اون وقتي كه با حركات صورت ، دست و . . . باشه . در قرآن مي فرمايند : “ اگر جاهلي شما را خطاب قرار داد سلام كنيد . ” منظور اينه كه كريمانه گذشت كن ! 3 ـ ترك مجلس . اگر ديدي كه نمي توني ساكت باشي مجلس رو آروم ترك كن . بعضي وقتها انسان ها آروم از مجلس خارج مي شه ولي در رو اونقدر محكم مي كوبه كه از چهار چوب خارج مي شه ! اين فايده اي نداره ، چون غضب رو نشون دادي ، سر خودت رو كلاه مي ذاري ، سكوت و ترك مجلس با وقار باشه .

ب : اعمال معنوي :

1 ـ لعن بر شيطون . تا غضبناك مي شي به خدا پناه ببر . 2 ـ توجه به پاداش كنترل غضب ، توجه به اينكه چقدر خداوند بر كنترلِ غضب وعده داده .3 ـ غضب را با وضو از بين ببريد ، چرا كه غضب مال شيطونه و شيطون از آتيشه ، آتيش رو با آب خاموش كنيد . پيغمبر اكرم (ص) مي فرمايد : “ كلمة متضاد غضب ، حلم است حلم يعني خويشتن داري ، خود داري ، خشمگين نشدن ، ( بر اساس عقلانيت وگرنه اگر كسي هرچي بهش بگن درش اثري نداشته باشه كه سيب زمينيه نه حليم ! ) حلم بايد با عقلانيت باشه ،

از خصوصيات خوبي كه حلم براي انسان داره

: 1 ـ به تكامل رسيدن عقل : در پرده حلم ، غيرت در كانال علم و منطق قرار مي گيره . 2 ـ استفاده از ستاريت خداوند : خداوند تبارك و تعالي قول داده اگر انسان در مسير خشم قرار گرفت و خودش رو كنترل كرد آبرويش را در دنيا و آخرت حفظ كنه ، اين كشتن خشم نيست كنترل اون هست . 3 ـ رفع بلا و عذاب : خداوند تبارك و تعالي به موسي (ع) فرمود : “ مي داني چه كساني در رحمت من و ايمن از عذاب و غضب من هستند ؟ آنها كه در دنيا مردم از غضب شان در امان هستند در قيامت هم از غضب من در امان خواهند بود . ” ( كار به گناه كردن نداره و اشاره اي هم نكرده . ) سعي كنيم خشم و غضب رو در خودمون نگه داريم و سر مردم خالي نكنيم . 4 ـ تقويت ايمان ، 5 ـ ثواب جهاد در راه خدا . پيامبر اكرم (ص) مي فرمايند : “ اگر كسي در هنگام غضب خود را كنترل كند بدانيد در راه خداوند جهاد كرده است . ” چقدر درجه بالايي ؟ !

اومدند خدمت سلمان (ره) بهش فحش دادند ، سلمان فرمود : “ اگر روز قيامت پرونده ام به دست چپم داده شود و گناهانم بيشتر از حسناتم باشد از اين فحش كه تو مي گويي بدترم و اگر حسناتم بيشتر از گناهانم باشد فحش تو ضرري به من نخواهد داشت . ”

غضب رو در كانال مرگ و قيامت بياريد . ياد مرگ و قيامت هم ترك گناه رو راحت تر مي كنه و هم به انسان روش زندگي كردن در مزرعة دنيا رو ( نه در عشرتكدة دنيا ) ياد مي ده . لذا اين خيلي مهمه .

من هرچه در اين مورد دارم از شهيد يگانگي در منطقه است كه سنش بيشتر از من بود . نكات برجسته اي مي گفت . خودش هم ليسانس مكانيك و دانشجوي فوق ليسانس بود ، آدم روشن وكار كرده اي بود ، خيلي روي خودش كار كرده بود . بعضي وقتها يه نكاتي به ما مي گفت ، هنوزم كه هنوزه براي من درسه . نسبت به سختي ها خيلي بي تفاوت بود اصلاً انگار نه انگار كه سختي داره مي بينه ، تو گرما ، تو سرما ، انگار نه انگار ، هر وقت هم مي پرسيديم مي گفتش يه وقت شايد بياد آرزوت باشه تو اين جهان تو سرماي 50 درجه بشيني ، فقط درد نداشته باشي ، هميشه بدتر از اون رو مي ديد و مي گفت چيه مگه از آتيش شب اول قبر بيشتره ؟! هميشه اينطور به زندگي و دنيا نگاه مي كرد . به همين خاطر چون سختي ها براش هيچ مزة تلخي نداشت ، زندگيش سراسر نورانيت و معنويت بود . دائماً اين شهيد لبخند برلب داشت . هنگام شهادت هم وقتي دفنش مي كرديم يعني وقتي كه ما بند پارچه اي كه پيچيده بودند باز كرديم ، ديدم يه لبخند خيلي قشنگ روي صورتش بود . اينگونه برخورد كردن نسبت به دنيا باعث مي شه تمام مشكلات مالي ومعنوي حل بشه . مي گن : آقا ! آدم منزوي مي شه . نه اتفاقاً آدم راحت تر كار مي كنه ، خيلي راحت تر ، با يه گرما و سرما و با يه تب و لرز ، با يه دو تا حرف اين و اون ، آدم غمباد نمي گيره ، يه گوشه نمي افته . آدم تو مطالعاتش ، تو انجام وظيفه اش كاهل نمي شه . آدم قوت مي گيره ، مي فهمه كه واقعاً هيچي نيست خوبي دنيا و شاديش ، راحتيش هيچي نيست ، هيچ كدومش مزه نداره ، نه مزه تلخ داره ، نه مزه شيرين . حالا جوونيد شايد خيلي هاتون متوجه نشيد ، ما هم كه پير نيستيم ، ولي مي خوام بگم كه از پيرمردهاتون سؤال كنيد ، نه شادي هاش مزة شيريني داره ، نه تلخي هاش مزة تلخي داره ، اصلاً دنيا مزه نداره . اين رو در نظر بگيريد ، اين تتميم بحث ماست . « انساني كه در دنيا مثل يه زارع در مزرعه ، زندگي كنه با حرارت ، با حلاوت ، با شُكر ، با علاقه و با اميد زندگي مي كنه » شما دقت كنيد وقتي مي گيد : “ الدنيا مزرعه الاخره ” اين كلام معصوم (ع) هست ، ببينيد چقدر توش مطلب خوابيده ؟ خصوصيت هاي زارع رو نگاه كنيد ! ببينيد يه كشاورز چقدر از نظر روحي فرق داره با بقيه .

« صلي الله عليك يا بنت الحسين (ع) يا رقيه (س) » بريم در خونة يه زهراي ديگه كه بهش مي گن : “ زهراي سه ساله ” اتفاقاً بحث هم بحث حلم و صبر هست تطابق داره با اين كوچولوي نازدونه و يكي يه دونة ابي عبدالله (ع) . يكي از دلايلي كه اين دختر وقتي سر باباش رو ديد شوكه شد ، غش كرد ، و به شهادت رسيد اين بود كه اين دختر تقريباً سي و پنج شبانه روز جيك نزد ، دم نزد ، و صبر كرد . يكي از خجالت هايي كه ما روز قيامت داريم خجالت كشيدن از اين سه سالة ابي عبدالله (ع) هست ، يعني روز قيامت ايشون رو مي يارن به ما نشون مي دن ، مي گن : اين كوچولو رو مي بينيد ؟ كدوم يك از شماها اينقدر مصيبت كشيديد ؟! ناشكرها ! تويي كه نتونستي دو روز شهوتت رو كنترل كني ، تويي كه دو روز نتونستي چشمت رو كنترل كني ، گفتي نمي تونم ! مثل اين دختر سه ساله زجر كشيدي و صبر كردي ؟ اگه نكشيدي ، بي خود مي گي نمي تونم . و بعد مي يان بهت مي گن : يادته سرت درد مي كرد يا فلان حاجتت رو خدا نداد ، دو ماه با خدا قهر كردي ، مي يارن نشون مي دن ، مي گه اين چند سالشه مي گي : سه سالشه ، مي بيني پشت سر عمه اش زنيب (س) ايستاده داره نماز شب مي خونه ، مي گه : آيا ما به سه ساله چيزي واجب كرديم ؟ آره همين بچه سه ساله نماز شب مي خونه . ائمه (ع) فرمودند : ما بچه هامون از وقتي كه مي تونند بگن آب و بابا ، نماز شب مي خونند . امام صادق (ع) فرمودند بچه هاي ما رو با خودتون قياس نكنيد ، بعد آدم چشم باز مي كنه پرونده خودش رو مي بينه ، آخ ، آخ آخ !! حالا فرض كه بگن بخشيديدم ، نگاه مي كنه مي بينه اين كوچولو چادرش رو محكم گرفته ، ( اين رو براي خواهرها دارم مي گم ) مي يارن اون تيكه اي رو كه با تازيانه افتادند به جون اون سه ساله ، بهش نشون مي دن ، امام سجاد (ع) مي فرمايند : “ همين جوري كه دختر بچه ها و خانمها رو با تازيانه مي زدند و اينها روي خاكها مي غلتيدند چيزي كه محكم دور خودشون گرفته بودند چادرشون بود . خواهرها دقت كنيد ! حجابتون كنار نره ، بعد اونجا اين چادر كنار رفتن ها رو چه جوري مي خوايد جواب بديد ؟ !

پر بازدیدترین ها

مهمان خدا

مهمان خدا

ما هميشه خود را ميهمان خدا مي بينيم . ” هميشه ! يعني اينكه ماها هميشه و هميشه ، حداقل اون حالي رو كه در مهماني هاي با مردم داريم ، در زندگي مون نسبت به خدا داريم . ما دو راه داريم : راه اول اينكه : در اين زماني كه زنده هستيم و در اين كره زمين زندگي مي كنيم ، با وسواس و سختگيري به خودمون چه در مسائل مادي و چه مسائل معنوي ، با تكلف و ناراحتي و سختي يك زندگي سخت رو داشته باشيم و..
از خود تا خدا (قسمت نهم)

از خود تا خدا (قسمت نهم)

من دنيا رو به دلم نبستم ، هروقت هم دلم خواست رهاش مي كنم . پس رمز دل نبستن به دنيا اينه كه انسان وابسته نباشه .
از خود تا خدا (قسمت ششم)

از خود تا خدا (قسمت ششم)

خواجه نصيرالدين توسي از كساني بود كه خيلي اعتقاد داشت بايد خدا رو از طريق عقل شناخت . هر كسي از راه مي رسيد ازش سؤال مي كرد : آقا ! من مي گم خدا نيست ، نظر تو چيه ؟ خيلي بحث مي كرد ، به يه بيابوني رسيد ديد يه پيرمرد خاركني بيل مي زنه ، هر بيلي كه مي زد مي گفت : يا الله . بهش گفت : ببخشيد پدرجان ! اگه يه كسي بگه : خدا نيست ، تو چكار مي كني ؟ گفته بود : كي گفته ؟! ـ حالا اگه يه نفر پيدا بشه و بگه خدا نيست ! گفت : همچين با اين بيل مي زنم تو سرش كه مُخش بياد تو دهنش !
کاریزمای مهدوی

کاریزمای مهدوی

در دین مبارک اسلام و در مکتب حقه ی شیعه، ما معتقد به این هستیم که منطق به تنهایی کارگزار نیست. در قرآن، خداوند خطاب به پیامبرش می فرماید : لو كنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولك... اگر با محبت با مردم برخورد نمی کردی، مردم از اطرافت متفرق می شدند: کاریزمای قوی.
از خود تا خدا (قسمت پنجم)

از خود تا خدا (قسمت پنجم)

خيلي ها اومدند در مورد خلقت ، چيزهايي گفتند ، يه عده گفتند :‌ هدف از خلقت اين هست كه ماها عبادت كنيم و به بهشت برسيم . يه عده گفتند : مثلاً خدا مي خواست نشون بده چقدر قويه ، چقدر قادره ، چقدر رحيمه ، چقدر كريمه ، يه محيطي فراهم كرد كه تو اين محيط اينها رو ثابت كنه ! اون روايتي كه مي گه : خداوند فرمود ” كُنْتُ كَنْزَاً مَخْفِيّاً ” من يه گنج مخفي بودم . مردم و ‌همه موجودات را خلق كردم براي اينكه بفهمند من چي هستم و كشف بشم . اون يه بحث جداگانه است .
Powered by TayaCMS