سخنران استاد حق شناس

﴿يا ايها الذين آمنوا عليکم انفسکم﴾.[1]

عمل صالح در دهه ی ذی حجه

رسول اکرم (ص) فرمودندکه عمل صالح در دهه ی اول ذی حجه از سایر ایام محبوب تر است. این یک خصوصیتی است که صاحب شرع به ما توصیه کرده است.

«ملأت سمواتی ممن لايمل من تسبيحی و امرتهم ان لايغلقوا الابواب بينی وبين عبادی فلن يثقوا بقولی».[2] پروردگار می فرماید: پرکرده ام آسمان ها را از کسانی که دائماً تسبیح مرا می کنند و گفته ام درهای رحمت مرا بین من و بندگانم نبندید، هر کس هر چه می خواهد، از من بخواهد.

آیا بنده ی من درب خانه ی غیر مرا می کوبد؟!

«والشدائد بيدی».[3] ایجاد سختی ها از طرف پروردگار است، البته در اثر عمل من. رفع شدائد هم به دوست اوست، باز هم به واسطه ی عمل من.

پروردگار می فرماید: آیا بنده ی من درب خانه ی غیر مرا می کوبد؟! و حال آنکه کلید همه ی درها به دست من است. «وبابی مفتوح لمن دعانی».[4] درب خانه ی من برای کسانی که مرا می خوانند، گشوده است.

ایمان و توکل، مانع سلطه ی شیطان

شیطان بر کسانی که به خدا ایمان بیاورند و بر او توکل کنند، سلطنت ندارد.﴿انه ليس له سلطانٌ علی الذين آمنوا و علی ربهم يتوکلون﴾.[5]

باید خدا را صدا بزنید. باید با عمل خودتان خدا را صدا بزنید. عمل خودتان را باید به استاد عرضه کنید، رفقای عزیز!

مبادا به دام اینها بیفتید!

مبادا به دام یک عده اشخاص ضعیف العقل و ضعیف الایمان بیفتید! اشخاصی که چند تا خواب جعلی ادعاء می کنند و دیگران را فریب می دهند! رهبر کبیر انقلاب شما را از این افراد برحذر داشته است. ادعاء می کنند که ما رسول الله (ص) را در خواب دیده ایم! ما شاگرد رسول الله (ص) هستیم! ما شاگرد رهبر انقلاب نیستیم! از این حرف ها و ادعاهای دروغ. مبادا به دام اینها بیفتید! امام باقر علیه السلام فرمودند: اگر می خواهید با کسی رفاقت کنید؛ باید احراز کنید که چگونه آدمی است.

از اشخاص ناشناس برحذر باشید!

از اشخاص ناشناس برحذر باشید! رسول الله (ص ) را خواب دیده ام یعنی چه؟ اگر شاگرد رسول الله (ص) هستی؛ باید زانو بزنی و به سخنان رسو ل الله (ص) گوش بدهی. این ادعاها همه اش دروغ است. همه ی اینها برای این است که شما را بربایند. اولیاء خدا اگر رسول الله (ص) را، امام زمان علیه السلام را در خواب ببینند؛ برای کسی نقل نمی کنند. آن را که خبر شد خبری باز نیآمد

حضور در مجلس علم ، شرکت در مجالس انبیاست

«من حضرمجلساًمن مجالس العلم فکانما حضر مجالس انبياء الله و رسله».[6] کسی که در دهه ی اول ذی حجه در مجلسی که «قال الصادق » و«قال الباقر» گفته می شود، شرکت کند؛ مانند این است که در مجلس رسول الله (ص) شرکت کرده است.

تا بنده زنده ام، نمی گذارم حنای این اشخاص رنگی داشته باشد

استاد بنده می دانست که یک عده اشخاص دغل و فریب کار وجود دارند که چند تا خواب جعلی و دروغ هم نقل می کنند و موجبات انحراف افراد ضعیف الایمان را فراهم می کنند، به همین جهت مرا از این اشخاص برحذر می داشت. تا بنده زنده ام، نمی گذارم حنای این اشخاص رنگی پیدا کند.

ذکر مؤمن نماز شب است

خدا رحمت کند حضرت آیه الله العظمی بروجردی (ره) را که وقتی خدمت ایشان عرض کردم: یک ذکری به من بدهید. فرمود: ذکر مؤمن نماز شب است. نماز شب همه ی اذکار را دارد، استغفار دارد، العفو دارد، دعا برای مؤمنین دارد.

شب عرفه، شب مناجات

شب عرفه در پیش است. در این شب دعا مستجاب است.

«وللعامل فيها بطاعة الله تعالی اجر سبعين و مائة سنة». [7] کسی که در شب عرفه بندگی بکند، یک قدری از شب بیداری بکشد؛ پروردگار ثواب صد و هفتاد سال عبادت را به او مرحمت می کند. شب عرفه، شب مناجات است و پروردگار بر شما منت می گذارد و انشاء الله توبه ی شما را قبول می کند. اگر مردی؛ در این شب ها یک قدری از خواب شیرین صرف نظر کن و برخیز و به ذکر پروردگار مشغول شو. حیف این وقت ها که صرف اباطیل بکنیم!

علم و عمل و تعلیم (عامل بزرگ شمرده شدن در ملکوت آسمان ها)

«و قال ابوعبدالله علیه السلام من تعلَّم لله و عَمِلَ لله و علَّم لله دعی فی ملکوت السموات عظيما». [8] کسی که علم را یاد بگیرد و به آن عمل کند و به دیگران بیاموزد؛ در ملکوت آسمان ها با بزرگی از او یاد می شود. حتی فلاسفه هم -که به این زودی ها به روایتی اعتقاد پیدا نمی کنند- این روایت را ذکر کرده اند.

بنده خدمتگذار شما هستم

چون رفقای عزیز تقاضا کرده اند، یکقدری از کتاب «جامع السعادات»[9] را می خوانیم؛ اما روایات را هم در کنارش می خوانیم. بنده خدمتگذار شما هستم. امام زمان علیه السلام بنده را برای همین نگه داشته است. من در خدمت شما هستم تا این صحبت ها را از روی مدارک به شما ارائه بدهم، اما وای به حال شما اگر نشنوید.

عظمت کتاب اخلاقی جامع السعادات

یکی از مراجع عراق به قم آمده بود. (وحضرت آقای جاپلقی (ره) می فرمودند که این آقا از مراجع قم بالاتر است) وقتی بنده به منزل ایشان رفتم، اولین کتابی که به آن برخوردم، کتاب «جامع السعادات» بود، داداش جون! گفتم: آقا! شما کتاب «جامع السعادات» می خوانید؟ گفت: من که قابلیت ندارم کتاب «جامع السعادات» بخوانم! بالاترِ بالاترِ بالاتر از من هم محتاج این کتاب هستند!

منجیات و مهلکات (فضائل و رذائل اخلاقی)

مرحوم نراقی (ره) در این کتاب می فرماید: «فضائل الاخلاق من المنجيات الموصلة الی السعادة الابدية».[10] فضائل اخلاقی شما را به سعادت ابدی می رساند. وقتی مریض به طبیب مراجعه می کند، طبیب غذاهایی که باید پرهیز کند و غذاهایی که می تواند بخورد را برای او بیان می کند. فضائل اخلاقی «منجيات» است. رذائل اخلاقی هم «مهلکات» است. «ورذائلها من المهلکات الموجبة للشقاوة السرمدية».[11] اگر رذائل اخلاقی را از خودت دور نکردی؛ هلاک خواهی شد. «و التحلی بالاولی من اهم الواجبات».[12] کسب فضائل اخلاقی از اهم واجبات است.

امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید: آماده شدن برای مرگ، انجام واجبات و ترک محرمات و تخلق به فضائل اخلاقی است.

«والوصول الی الحياة الحقيقية بدونهما من المحالات».[13] رسیدن به حیات حقیقی بدون کسب فضائل و دور شدن از رذائل از محالات است.

﴿فلنحيينه حياة طيبة﴾ .[14] حیات حقیقی، همان حیات طیبه است.

«فيجب علی کل عاقل ان يجتهد فی اکتساب فضائل الاخلاق التی هی الاوساط المثبة من صاحب الشريعة».[15] کسب فضائل اخلاقی بر هر عاقلی واجب است. فریضه ی عادله است، داداش جون! اگر مکلف در یادگیری کوتاهی کند؛ هلاکت ابدی دامن او را خواهد گرفت. « ادرکته هلاکة الابدية».[16]

جاهل یا زیاده روی می کند یا کوتاهی

انسان جاهل یا زیاده روی می کند یا کوتاهی، یا از این طرف می افتد یا از آن طرف. مثلاً وقتی به بنده می رسد، هنوز من حرف نزده ، می گوید: مواظب باش غیبت نکنی! با این حرفی که می زند، توهین می کند، آقاجان! من که هنوز حرف نزده ام! یک جا هم که باید تذکر بدهد، کوتاهی می کند!

حسین جان! تو را به خاطر خدا دوست دارم

امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: حسین عزیزم! تو را دوست دارم. عرض کرد: پدرجان! مرا دوست داری، خدا را هم دوست داری؟ حضرت فرمود: حسین جان! تا زمانی که از فرمان خدا تجاوز نکرده ای؛ تو را دوست دارم! والا علاقه ام را از تو خواهم گرفت.

باید ریشه ی علاقه های غیر خدایی را بزنید

خدا رحمت کند حاج آقا یحیی (ره) را. (البته بنده کاری به درستی و نادرستی کار ایشان ندارم)ایشان یکی از فرزندانش را بخاطر اینکه ظواهر دینی را رعایت نمی کرد، از خود رانده بود.؛ اما علاقه ی بعضی افراد بر اساس دین نیست. مثلاً می گوید: پسرم نماز نمی خواند که نخواند! من پسرم را می خواهم! این گونه علاقه ها مذموم است و باید ریشه ی این گونه علاقه ها را بزنید.

با پدر شراب خوارم چه کنم؟

شخصی آمد پیش آقای بروجردی (ره) و عرض کرد: آقا! پدر من شراب می خورد. ایشان اول فرمودند: آیا او را از شراب خوردن نهی کرده ای؟ بعد فرمودند: احترام پدر بخاطر شرع است. اگر شراب می خورد، رهایش کن، اما با رعایت ادب با او سنگین برخورد کن، یعنی ای پدر! من از عمل تو بیزارم!

میزان و حد علاقه به اولاد

﴿قل ان کان آبائکم و أبنائکم و...احب اليکم من الله و رسوله﴾ .[17] یعنی هیچ بستگی در مقابل مقررات پروردگار احترام ندارد. یعنی علاقه ی من نسبت به اولاد تا جایی معنی دارد که او مقررات شرع را محترم می شمارد. اما اگر مقررات شرع را محترم نشمرد؛ رهایش کن برود پی کارش!

مال و مکنت برای آزمایش است

«فيها اختبرتم».[18] اینجا آزمایش می شوید، داداش جون! مال می دهد، مکنت می دهد، پرده های مختلف نمایش داده می شود، اگر عمل کردی؛ کردی، اگر نکردی؛ می گیرد.

به این مقام و مرتبه مشغول نشو، داداش جون!

«و لغيرها خلقتم».[19] برای اینجا خلق نشده ای، داداش جون! به این مقام و مرتبه مشغول نشو!

باید دائم درب خانه ی پروردگار را بزنی

« والجأ نفسک فی الامور کلها الی الهک».[20] فرمود: حسنم! باید به پروردگار عزیز پناه ببری. باید دائم درب خانه ی خدا را بزنی! بگویی: ای خدا! مرا بیمه کن! مرا در قلعه ی محکمت جای بده! اگر به من مال دادی؛ به توفیق تو به مقرراتت عمل می کنم، انشاء الله. اگر نشاط دادی؛ چشم! عمر دادی؛ چشم! فرصت و فراغت دادی؛ چشم! شبانه التماس کن که ای پروردگار عزیز! مرا دریاب! من خودنگهدار نیستم!

باید در دهه ی محرم تجملات را رها کنید

بعضی از رفقای ما اهل علم هستند. اول دهه محرم درس ها تعطیل می شود. این هم یک رمزی دارد. حسین علیه السلام «عزيز الله» است. باید وضعیت انسان در این دهه عوض بشود. باید در این دهه تجملات را رها کنید.

سفارش حضرت زینب سلام الله علیها به عزاداری دهه محرم

یک روز بنده در دهه ی اول محرم در یکی از حجرات مسجد جامع نشسته بودم. پشت حجره ی بنده، حجره ی آقا شیخ محمد حسین[21] بود. با یکی از رفقا قرار گذاشته بودیم که مباحثه بکنیم و بعد هم در عزاداری اباعبدالله علیه السلام شرکت کنیم. همین که مشغول مطالعه شدم؛ چرتم گرفت. به صورتم آب زدم؛ اما باز دوباره خوابم گرفت. در همین حال دیدم که دیوار حجره شکافته شد و هفت خانم -که در مقابل آنها بانوی محترمه ای با قد رشید بود- وارد شدند. تشخیص دادم که ایشان حضرت زینب سلام الله علیها هستند. ایشان فرمودند: چرا در عزاداری شرکت نمی کنید؟! عرض کردم: هم مباحثه می کنیم و هم در عزاداری شرکت می کنیم. فرمودند: در این دهه مباحثه را تعطیل کنید و فقط در عزاداری سیدالشهداء علیه السلام شرکت نمایید.

بعد هم ازکوزه ی خالی آب میل کردند! و قبل از اینکه به در برسند، کلون در افتاد و در باز شد! (آنها در تمام کائنات متصرف اند)

حجره ی بنده در طبقه ی بالا بود، دیدم که کف مسجد چهل ستون بالا آمد و با کف حجره هم سطح شد و آنها رفتند و در مجلس عزاداری شرکت کردند. وقتی بلند شدم، دیدم آقای شترداران (ره) وآقا سید کاظم درویش (ره) مشغول عزاداری هستند.

مبادا در این ایام به فکر تفریح و مسافرت باشید!

مبادا در این ایام به فکر تفریح و مسافرت به جاهای خوش آب و هوا باشید! بترسید، آقاجان! در این مسافرت ها به شما خوش نخواهد گذشت. در عزاداری اباعبدالله علیه السلام شرکت کنید. حسین است، داداش جون! عزیز خداست. مبادا نسبت به مجالس عزاداری کوتاهی کنید.


[1] - مائده / 105

[2] - قال ابوعبدالله (ع): ان الله تبارک و تعالی يقول و عزتی و جلالی... و ملأت سماواتی ممن لايمل من تسبيحی و امرتهم ان لايغلقوا الابواب بينی و بين عبادی فلم يثقوا بقولی . الکافی ج2 66 باب التفويض الی الله.

[3] - الکافی ج2 66 باب التفويض الی الله.

[4] - الکافی ج2 66 باب التفويض الی الله.

[5] - نحل/ 99

[6] - تفسير روح البيان ذيل آية 93 سورة مائدة.

[7] - الاقبال بالأعمال الحسنة ج2 ص 49

[8] - مجموعة ورام ج 2 ص 179

[9] - از کتب اخلاقی مشهور تألیف مرحوم ملامحمد مهدی نراقی (ره)

[10] - جامع السعادات، محمد مهدی النراقی ج1 41

[11] - جامع السعادات، محمد مهدی النراقی ج1 41

[12] - همان

[13] - همان

[14] - نمل / 97 « پس به تحقیق او را زنده خواهیم کرد، زندگی و حیات پاکیزه».

[15] - جامع السعادات، محمد مهدی النراقی ج1 41

[16] - همان

[17] - توبه / 24

[18] - قال علی(ع) ايها الناس انما الدنيا دار مجاز والاخرة دار قرار فخذوا من ممرکم لمقرکم ولاتهتکوا استارکم عند من يعلم اسرارکم و اخرجوا من الدنيا قلوبکم من قبل ان تخرج منها ابدانکم ففيها اختبرتم و لغيرها خلقتم. نهج البلاغة خطبة 203

[19] - نهج البلاغة خطبة 203

[20] - نهج البلاغة. و من وصية له (ع) لابنه الحسن (ع) ، 31

[21] - شیخ محمد حسین زاهد (ره)