برخورد با همسر در اسلام

برخورد با همسر در اسلام

مقدمه

برای اینکه بدانیم اخلاق چیست و چه هدفی را دنبال می کند، مقدمه ای کوتاه لازم است . انسان شاهکار آفرینش وخلقت خدای تبارک و تعالی است وخداوند همه ممکننات از نباتات (درختهای گوناگون ،میوه های لذیذ ،گلهای زیبا و...)وحیوانات گرفته، تا جمادات و اجسام مرئی و نامرئی را برای او و خدمت به او آفریده است.

این انسان، از جنبه های مادی با سایر جانوران و حیوانات مشترک است، یعنی آنچه را که برای یک موجود زنده از علایم حیات لازم است(از قبیل : تغذیه –تنفس-تولید مثل و...)داراست ،اما علاوه بر آن دارای جنبه دیگری هم هست که او را از سایر جانوران متمایز می سازدو آن، جنبه روحی وروانی است ودر حقیقت انسانیت آدم جز به این جنبه، به چیز دیگری نیست،چرا که در جنبه مادی، او صفت حیوانی است اما خداوند ازاین همه خلقت، بنابراستناد به( آیه56 سوره ذاریات )جز تکامل بعد معنوی انسان هدفی نداشته است.حال اگر انسان بخواهد،به کمال وبه عبارت صحیح تر،همه همت خود را در این بعد مادی قرار دهد، نه تنها به حیوانات میماند،که مراتب پائین تراز آنها خواهد بود.پس تنها را سعادت انسان در کمال وتعالی او در بعد روانی وجنبه معنوی اواست، وآنچه ما را در این راه کمک میکند وبه ما نشان میدهد چه راه و روشی را در پیش بگیریم تا به این کمال نائل گردیم .

اگر انسان بخواهد به اخلاق پسندیده متخلق شود بایستی ابتدا خانه دل و جان را از رذائل اخلاقی بزداید، سپس به فضائل اخلاقی دست یابد (همانگونه که یک پارچه کثیف ابتدا باید پاک شود و سپس به پاک کردن شئی بپردازد).

یکی از مباحث مهم اسلامی که در قرآن مجید بسیار بر آن تکیه کرده و آیات بسیاری درباره آن نازل فرموده است، اخلاق است.

انسان کامل آن است که همه جهات وجودی او کامل باشد و چون انسان از سه قسم تشکیل یافته است :1-عقل وتفکر 2-قلب وعواطف و احساسات و 3-جسم و پیکر ومادی که این سه قسمت کمال انسان را تشکیل می دهد.

انچه فکر انسان را را تکامل می بخشدو می پرورد، معرفت است وعلم عبادت و حقایق اسلامی و ارتباط عقلی، با مبدا همه کمالات آفرینش یعنی ذات خداوند جهاندار ذو المنن و آنچه که عشق و عواطف و احساس و سجایای روحی انسان را کمال بخشیده و رهبری میکند ،علم اخلاق و تربیت نفوس است.

برخورد با همسر

بر خلاف برخی تفکرات غلط و عوامانه و در حقیقت ظالمانه، در منطق اسلام زن برای مرد یک کنیز یا یک برده ویا کسی که کار منزل را انجام میدهد، واز بچه های شوهر نگهداری میکند نیست، بلکه به عنوان شریک شوهر ویار و همکار او در اداره امور زندگانی و تربیت فرزندان مطرح میباشد، لذا اسلام دستور فرموده که همسران باید از اذیت و بد زبانی و فحاشی به یکدیگر بپرهیزند.

ونهایت مهربانی وصمیمیت ومحبت و دوستی بر جمع آنان حاکم باشد .

تا در کمال سلامت ودور از دغدغه خاطر زندگی کنند، وهم در سایه آن آرامش بتوانند فرزندانی صالح وبا تربیت پرورش دهند .زیرا عدم آرامش در خانه و احیاناً خشونت هاو تند خوییها اثرات بد و نامطلوبی در روحیه واخلاق فرزندان میگذارد.

در روایات اسلامی دستورات گویا روشن وصریحی در مورد رفتار و برخورد متقابل بین زن و شوهر وجود دارد، که ما برای جلوگیری از اطاله بحث به صورت فهرست واربه بعضی از آنها اشاره می نمایم.

از فرمایشات حضرت محمد(ص):رهای زندگی به همسرش کمک نماید ،خیردنیا و آخرت را بدست می آورد.

*- خدا از مردی که زن خود را آزار دهد، بیزار است.

*-هر مرد وزنی که اخلاق بد همسرش را تحمل کند ،و بر بد اخلاقی او صبر کند،

خداوند او را اجر وثواب عنایت می فرماید.

*- وای بر زنی که شوهرش را غضب کند.

*- مرد بیشترین حقوق را بر گردن همسرش دارد.

اامام پنجم (ع) روایت فرمودند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)پرسیدند:چرا مومن زن نگیرد، که شاید خداوند به او فرزندی دهد،که زمین رابا لا اله الاالله سنگین سازد و پیغمبر فرمودند:هر که ازدواج نماید، نصف دین خود را کامل کرده وبرای نصف دیگر تقوی پیشه کند.

از فرمایشات امام صادق (ع):

  1. هر زنی که لیوان آبی به شوهرش بدهد و به او خدمت کند، ثواب بیش از یکسال عبات به او میدهند.
  2. ملعون است، زنی که شوهرش را اذیت کند واورا غمگین سازد.
  3. حق زن بر شوهرش این است که اورا لباس و غذا دهد واز خطاهای او در گذرد.بق دستور اسلام زن باید مطیع اوامر شوهرش باشد، و حتی بدون اجازه او از خانه بیرون نرود، در مقابل نیز شوهر نباید نسبت به زن در امور زندگی سخت گیری کند و می بایست در رفاه او و فراهم آوردن وسایل راحتی زندگی برای زن و فرزندان در حد توان بکوشد.

البته همانگونه که اشاره شد، سخن در این باب بسیار است که اکنون ما توانسته ایم به گوشه ای از آنها اشاره بکنیم. حال به ادامه بحث در این رابطه می پردازیم. اند که زنها چهار نوع اند:

  1. ربیع مربع:آنهایند که یک فرزند در بغل و یکی در شکم دارند(یعنی ولود و بچه زاست)
  2. جامع مجمع(جامع خوبی ها):آنکه پر خیر پاکدامن باشد.
  3. کرب مقمع (بد اخلاق):آن که با شوهرش بد خواست.
  4. غل قمل (پوست خشکیده):زنی است که غل قمل را ماندو آن ریسمانی است از پوست که بر گردن اسیر افکنندو چون خشک می شود، گردن را می خورد و می ساید واین مثلی است برای کسی که جز نکبت و زیان چیز دیگری ندارد.

نکاتی مهم در رابطه بین زن وشوهردر محیط خانواده:

  • زن باید در مقابل شوهر خود هرگز با حالتی افسرده ،پریشان واخمو ظاهرنشود و سعی کند، همیشه با لباس تمیز وروی خندان حاضر شود.
  • زن و شوهر معایبی را که در زندگی خود می بینند در نهایت خوش رویی
  • به همسر خود بگویند ودر این صدد بر آیند، که آن مشکلات را با هم حل وفصل کنند.
  • زن بایستی، تمام زیبایی خود را به همسرش هدیه کند وهمان طوری که در بیرون به ظاهر خود اهمیت میدهد، در خانه نیز زیبا پوش باشد زیرا حضرت علی (ع) می فرمایند :جهاد زن آراستگی اوست،برای شوهرش.
  • زن وشوهر باید پشتیبان یکدیگر باشند ودر سختی ها به یکدیگر کمک کنند، نه اینکه در حضور دیگران سعی در کوچک کردن یکدیگر نمایندو شخصیت هم را خرد کنند.
  • زن وشوهر نباید در مورد مسائل کوچک با یکدیگر مشاجره نمایند، زیرا ریشه تمام اختلافات همین بحثها و لجبازی هاست و زن و شوهر باید در آرامش کامل نظر های یکدیگر را بپذیرند وبه یکدیگر احترام بگذارند.
  • زن وشوهر هرگز نباید در حضور هم به خو یشاوندان خود بی حرمتی نمایند، زیرا باعث تشدید فاصله بین آن دو می شود.

اکنون ببینیم در تاثیرستایش از مرد چه گفته اند:

مردی پس از کار سخت روزانه به خانه باز میگردد و می بیند که کودکانش صورت به شیشه پنجره چسبانده اندو انتظار او را می کشند،ازاین اظهار محبت و ستایش خاموش، ولی گرانبهای آنان غرق در شادی و امتنان می شود. ومجامله و ستایش وتعریف سختیهای زندگی را کمتر میکندو این خصوصیت در زندگی زناشویی، بیش از هر جای دیگر قابل مشاهده است.

زن یا شوهری که درست بموقع کلام محبت آمیز خود را به طرف دیگر ابراز کنند، پیوند های ازدواج را محکمتر ساخته اند و همانگونه که به نظر می رسد

زنان در این رابطه غریزه خاصی دارند و به اصطلاح از قلب خود به زندگی نظر می کنند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

 بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بهترين‌ وجه‌ معقول‌ آفرينش‌ جهان‌، همانا تجلّي‌ است‌؛ كه‌ از ظريف‌ترين‌ تعبيرهاي‌ قرآني‌ و روايي‌ است‌، چنان‌كه‌ در آية‌ «فلما تجلي‌ ربه‌ للجبل‌ جعله‌ دكّا وخرّ موسي‌ صعقا» آمده‌ است‌. و در جريان‌ معاد هم‌، تلويحاً به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌است‌؛ زيرا، خداوند در آية‌ «قل‌ اءنما علمها عند ربّي‌ لايُجَليها لوقتها الا هو»، تجلية‌ساعت‌ و قيامت‌ را به‌ خود اِسناد داده‌ است‌ و چون‌ در قيامت‌ كبرا و حشر اكبر،تمام‌ اشخاص‌ و اشيا به‌ عنوان‌ مبدأ قابلي‌ حضور و ظهور دارند نه‌ به‌ عنوان‌مبدأ فاعلي‌ ـ زيرا همة‌ آن‌ها، تحت‌ قهر حاكم‌اند ـ بنابراين‌، تنها عامل‌ تجلّي‌قيامت‌، ظهور خود خداوندِ متجلّي‌ خواهد بود.
 بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

آن‌ فاعل‌ غيرمتناهي‌ هم‌،اوّل‌، و مبدأ فاعلي‌ بالذات‌ تمام‌ ماسوي‌ است‌؛ و هم‌، آخِر، و مبدأ غايي‌ بالذات‌همة‌ ماعدي‌. هدفمند بودن‌ نظام‌ هستي‌ ـ كه‌ قرآن‌ تكويني‌ است‌ ـ و نيز هدفدار بودن‌قرآن‌ حكيم‌ ـ كه‌ جهان‌ تدويني‌ است‌ ـ بر اساس‌ دو اسم‌ از اسماي‌ حسناي‌خداوند خواهد بود.
 بررسي‌ نظام‌ داخلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ داخلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

همين‌ معنا، درباره‌ قرآن‌ تدويني‌ ـنيزـ صادق‌ است‌. يعني‌ اگر كسي‌درباره‌ نظام‌ معرفتي‌ قرآن‌ ـ كه‌ جهان‌ علمي‌ است‌ ـ صحيح‌ بيانديشد و پرسش‌استواري‌ ارايه‌ كند، پاسخ‌ صائب‌ خود را از قرآن‌ كريم‌ دريافت‌ مي‌كند؛ ولي‌اگر كسي‌ در اين‌ باره‌ درست‌ فكر نكند، و سؤال‌ متقن‌ و مشخصي‌ را عرضه‌ندارد، اصلاً پاسخي‌ از قرآن‌ نمي‌شنود؛ و اگر در اثر خامي‌ و كژ راهه‌ رفتن‌،سؤال‌ ناصوابي‌ را مطرح‌ كند، پاسخ‌ غلطي‌ را بر قرآن‌ صائب‌ صامت‌ تحميل‌ مي‌كند.
No image

نامه 70 نهج البلاغه : روش برخورد با پديده فرار

موضوع نامه 70 نهج البلاغه درباره "روش برخورد با پديده فرار" است.
Powered by TayaCMS