حکمت 165 نهج البلاغه : ارزش خشم در راه خدا

حکمت 165 نهج البلاغه : ارزش خشم در راه خدا

متن اصلی حکمت 165 نهج البلاغه

موضوع حکمت 165 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 165 نهج البلاغه

165 وَ قَالَ عليه السلام مَنْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ قَوِيَ عَلَى قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ

موضوع حکمت 165 نهج البلاغه

ارزش خشم در راه خدا

(اخلاق سياسى، عقيدتى)

ترجمه مرحوم فیض

165- امام عليه السّلام (در سود كار براى خدا) فرموده است

1- هر كس نيزه خشم (خود) را براى (رضا و خوشنودى) خدا تيز كند (در نهى از منكر بكوشد) بر كشتن و از بين بردن سختترين نادرستيها توانا باشد (خدا او را در شكست اهل باطل هر چند توانا باشند ياريش خواهد نمود).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1169)

ترجمه مرحوم شهیدی

174 [و فرمود:] هر كه براى خدا خشم كرد، باطل را هر چند سخت بود از پا در آورد.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 392)

شرح ابن میثم

160- و قال عليه السّلام:

مَنْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ قَوِيَ عَلَى قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ

المعنى

لمّا كان تعالى هو العزيز المطلق كان استناد قوّة الغضب و الحميّة له إلى عزّته. و صولة الغاضب اعتزازا به أشدّ بكثير من صولته بدون ذلك الاستناد و بحسب تأكّد القوّة بعزّة اللّه يكون ضعفها بالاستناد إلى الباطل المضادّ لدينه. و لذلك قهر أولياء اللّه على قلّتهم في مبدء الإسلام أعداؤه على كثرتهم، و أطاق هو عليه السّلام قلع باب خيبر على شدّته أو قتل جبابرة العرب. و استعار لفظ السنان لحدّة الغضب باعتبار استلزامها للنكاية في العدوّ، و رشّح بذكر أحدّ.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 337)

ترجمه شرح ابن میثم

160- امام (ع) فرمود:

مَنْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ قَوِيَ عَلَى قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ

ترجمه

«هر كس نيزه خشم را به خاطر خدا تيز كند، بر نابود ساختن سخت ترين خلافها قادر خواهد بود».

شرح

چون خداوند متعال عزيز مطلق است، از اين رو نيروى خشم و غيرت او، مستند به عزّت او است. هيبت كسى كه به خاطر عزّت خشمگين مى شود، بيش از هيبت كسى است كه بدون اتكال به آن خشمناك شود و به همان نسبت كه با درخواست قدرت از خدا نيروى انسان افزايش مى يابد، همچنين اتكاى به باطل نيز كه با دين خدا سازگار نيست باعث ضعف و ناتوانى او مى شود. و به همين دليل اولياى خدا با كمى جمعيت در صدر اسلام، دشمنان خود را- با همه زياديشان- مغلوب مى كردند، و امام (ع) در خيبر را با تمام نيرومندى و استوارى اش توانست از جا بكند، و يا سران باطل را از پا در آورد. كلمه سنان را براى شدت خشم از آن جهت استعاره آورده است كه باعث شكست دشمن است. و كلمه احدّ را از باب ترشيح به كار برده است.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 570)

شرح مرحوم مغنیه

173- من أحدّ سنان الغضب للّه قوي على قتل أشدّاء الباطل.

المعنى

ليس المراد بالغضب هنا هو الانفعال الذي تحمر معه العينان و تنتفخ الأوداج.. كلا، فإن هذا مؤقت لا يلبث حتى يزول، و انما المراد به الصبر و الثبات في حرب الباطل و أهله، و يومئ الى ذلك قول الإمام: «أحدّ سنان» أي ان هذا الغاضب للّه يحارب المبطلين بأمضى سلاح يملكه و أجداه سيفا كان أم لسانا أم قلما.. و الباطل زهوق كما وصفه سبحانه، فمن واجهه بجنان مخلص و ثابت أمدّه اللّه بعونه، و قوّض الباطل من الأساس.

و قديما قيل: إن للحق سلاحا لا تراه العيون. و بهذا السلاح عاشت أسماء أهل الحق و الخير بالتقديس و الإكبار، و ستعيش الى آخر يوم، و ذهبت أسماء أعدائهم و خصومهم مع الريح، و ان ذكرت فبالاحتقار و الازدراء.

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 327)

شرح شیخ عباس قمی

291- من أحدّ سنان الغضب للّه قوي على قتل أشدّاء الباطل. هذا من باب الأمر بالمعروف و النهي عن المنكر، و المعنى أنّ من أرهف عزمه على إنكار المنكر، و قوي غضبه في ذات اللّه، و لم يخف مخلوقا أعانه اللّه على إزالة المنكر و إن كان قويّا.

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص224)

شرح منهاج البراعة خویی

الخامسة و الستون بعد المائة من حكمه عليه السّلام

(165) و قال عليه السّلام: من أحدّ سنان الغضب للّه قوى على قتل أشدّاء الباطل.

اللغة

(الحدّة) ما تعتري الانسان من النزق و الغضب يقال: حدّ يحدّ حدّا إذا غضب- مجمع البحرين.

المعنى

كلّ شي ء له وجه إلى اللَّه و طرف إلى الطبيعة، فباعتبار وجهه الإلهي حسن ممدوح، فالغضب إذا ثار للّه كان حسنا و صار من الايمان و يعتزّ به الدّين و يشدّ به ظهر المؤمنين.

و قد روي في مجمع البحرين عن الباقر عليه السّلام و قد سئل ما بال المؤمن أحدّ شي ء فقال: لأنّ عزّ القرآن في قلبه، و محض الايمان في صدره، و هو للّه مطيع، و لرسوله مصدّق- انتهى.

و لا بدّ للمجاهد في سبيل اللَّه من سورة الغضب و جمرة حمية كاللّهب حتّى يقدر على الدفاع تجاه الأعداء الأشدّاء، و قوي على قتل الأبطال من المحاربين للّه و رسوله.

الترجمة

فرمود: هر كس براى خدا سرنيزه خشم و غضب خود را تيز كند، بر كشتار قهرمانان باطل نيرومند گردد و پيروز شود.

  • هر كه بهر خدا بخشم آيد دل أبطال كفر بربايد

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص251)

شرح لاهیجی

(202) و قال عليه السّلام من احدّ سنان الغضب للّه قوى على قتل اشدّاء الباطل يعنى و گفت (- ع- ) كه كسى كه تند كرد سر نيزه خشم و غضب را از براى رضاء خدا قوّت و قدرت يابد بر كشتن صاحبان قوّت در باطل يعنى در جهاد فى سبيل اللّه توانا خواهد شد بر قتل اشخاص صاحب قوّت از خصم باطل

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 309)

شرح ابن ابی الحدید

176: مَنْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ قَوِيَ عَلَى قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ هذا من باب الأمر بالمعروف و النهي عن المنكر- و الكلمة تتضمن استعارة تدل على الفصاحة- و المعنى أن من أرهف عزمه على إنكار المنكر- و قوي غضبه في ذات الله و لم يخف و لم يراقب مخلوقا- أعانه الله على إزالة المنكر- و إن كان قويا صادرا من جهة عزيزة الجانب- و عنها وقعت الكناية بأشداء الباطل

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 405)

شرح نهج البلاغه منظوم

[165] و قال عليه السّلام:

من أحدّ سنان الغضب للّه قوى على قتل أشدّآء الباطل.

ترجمه

هر آنكه نيزه خشم را براى خداى بسوهان زند در نابودى باطل با همه توانيئش توانا باشد.

نظم

  • براى حق هر آن مردى غضب كرددرون از نار تقوا ملتهب كرد
  • بحفظ حكم ايزد پر تب و تابسنان خشم را داد او بزهر آب
  • براه نهى منكر گشته سالك شناور شد بدرياى مهالك
  • اگر باطل صفش چون كوه ستواربود او بگسلد آن را به پيكار
  • گر آن كس بود قرن ناتوانى به پيروزيش افتد همعنانى
  • در آن كارش كند يارى خداوندبرونش آورد از محبس و بند
  • تو انصارى بحفظ حقّ داور بكن تا مى توانى نهى منكر
  • قدم نه در طريق امر معروفخدا را كن ز خود خورسند و مشعوف

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص198)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

No image

حکمت 306 نهج البلاغه : روش برخورد با متجاوز

حکمت 306 نهج البلاغه موضوع "روش برخورد با متجاوز" را بیان می کند.
 بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

آن‌ فاعل‌ غيرمتناهي‌ هم‌،اوّل‌، و مبدأ فاعلي‌ بالذات‌ تمام‌ ماسوي‌ است‌؛ و هم‌، آخِر، و مبدأ غايي‌ بالذات‌همة‌ ماعدي‌. هدفمند بودن‌ نظام‌ هستي‌ ـ كه‌ قرآن‌ تكويني‌ است‌ ـ و نيز هدفدار بودن‌قرآن‌ حكيم‌ ـ كه‌ جهان‌ تدويني‌ است‌ ـ بر اساس‌ دو اسم‌ از اسماي‌ حسناي‌خداوند خواهد بود.
 بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بهترين‌ وجه‌ معقول‌ آفرينش‌ جهان‌، همانا تجلّي‌ است‌؛ كه‌ از ظريف‌ترين‌ تعبيرهاي‌ قرآني‌ و روايي‌ است‌، چنان‌كه‌ در آية‌ «فلما تجلي‌ ربه‌ للجبل‌ جعله‌ دكّا وخرّ موسي‌ صعقا» آمده‌ است‌. و در جريان‌ معاد هم‌، تلويحاً به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌است‌؛ زيرا، خداوند در آية‌ «قل‌ اءنما علمها عند ربّي‌ لايُجَليها لوقتها الا هو»، تجلية‌ساعت‌ و قيامت‌ را به‌ خود اِسناد داده‌ است‌ و چون‌ در قيامت‌ كبرا و حشر اكبر،تمام‌ اشخاص‌ و اشيا به‌ عنوان‌ مبدأ قابلي‌ حضور و ظهور دارند نه‌ به‌ عنوان‌مبدأ فاعلي‌ ـ زيرا همة‌ آن‌ها، تحت‌ قهر حاكم‌اند ـ بنابراين‌، تنها عامل‌ تجلّي‌قيامت‌، ظهور خود خداوندِ متجلّي‌ خواهد بود.
No image

حکمت 427 نهج البلاغه : ارزش های والای اخلاقی

حکمت 427 نهج البلاغه به موضوع "ارزش های والای اخلاقی" می پردازد.
No image

حکمت 432 نهج البلاغه : نقش خواب دیدن ها در زندگی

حکمت 432 نهج البلاغه به موضوع "نقش خواب دیدن ها در زندگی" اشاره می کند.
Powered by TayaCMS