حکمت 384 نهج البلاغه : ضرورت ترک حرام و غفلت زدگی

حکمت 384 نهج البلاغه : ضرورت ترک حرام و غفلت زدگی

متن اصلی حکمت 384 نهج البلاغه

موضوع حکمت 384 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 384 نهج البلاغه

384 وَ قَالَ عليه السلام تَكَلَّمُوا تُعْرَفُوا فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ

موضوع حکمت 384 نهج البلاغه

ضرورت ترك حرام و غفلت زدگى

(اخلاقى، اعتقادى)

ترجمه مرحوم فیض

384- امام عليه السّلام (در باره گفتار) فرموده است 1- سخن بگوئيد تا شناخته شويد كه مرد در زير زبانش پنهان است (خردمندان و دانشمندان تا نگويند قدرشان هويدا نگردد، و جاهل و نادان سخن نگفتنش شايسته است، زيرا زبان بسته راز دار زشتيها و رسواييها مى باشد).

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1272)

ترجمه مرحوم شهیدی

392 [و فرمود:] سخن گوييد تا شناخته شويد كه آدمى زير زبانش نهان است.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 432)

شرح ابن میثم

372- و قال عليه السّلام:

تَكَلَّمُوا تُعْرَفُوا فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ

المعنى

و قد مرّ تفسير هذه الكلمة، لكنّه جعلها هنا صغرى ضمير رغّب به في الكلام عند الحاجة لغاية أن يعرفها المتكلّم، و تقدير الكبرى: و كلّ من كان مخبوءا تحت لسانه فينبغي أن يظهر نفسه في كلامه ليعرف.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 437)

ترجمه شرح ابن میثم

372- امام (ع) فرمود:

تَكَلَّمُوا تُعْرَفُوا فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ

ترجمه

«سخن بگوييد تا شناخته شويد، زيرا كه مرد زير زبانش نهفته است»«».

شرح

تفسير اين عبارت گذشت، لكن در اينجا امام (ع) آن را مقدمه صغراى قياس مضمرى قرار داده و بدان وسيله آدمى را به سخن گفتن به هنگام نياز به منظورى كه مورد نظر گوينده است واداشته و كبراى مقدّر آن نيز چنين است: و هر كه در زير زبانش پنهان باشد، شايسته است كه خويشتن را در ضمن گفتارش ظاهر سازد تا ديگران او را بشناسند.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 739)

شرح مرحوم مغنیه

390- تكلموا تعرفوا فإنّ المرء مخبوء تحت لسانه.

المعنى

(تكلموا تعرفوا) إن كنتم من أهل الفضل و المعرفة و إلا فالسكوت خير و أفضل، و في مستدرك نهج البلاغة ان الإمام قال: «تكلموا في العلم تعرف أقداركم» و واضح ان العالم ينبغي أن يتكلم اذا وجد الراغب الفاهم و إلا «من باع درا على الفحام ضيعه». و تقدم مع الشرح في الحكمة 147: المرء مخبوء تحت لسانه.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 447 و 448)

شرح شیخ عباس قمی

102- تكلّموا تعرفوا، فإنّ المرء مخبوء تحت لسانه. قال ابن أبي الحديد: هذه إحدى كلماته عليه السلام الّتي لا قيمة لها، و لا يقدر قدرها، و المعنى قد تداوله الناس قال:

و كائن ترى من صامت لك معجب زيادته أو نقصه في التكلّم

«» لسان الفتى نصف و نصف فؤاده

فلم يبق إلّا صورة اللّحم و الدّم

( . شرح حکم نهج البلاغه، ، ص88)

شرح منهاج البراعة خویی

(376) و قال عليه السّلام: تكلّموا تعرفوا فإنّ المرء مخبوء تحت لسانه.

المعنى

قد وصّى عليه السّلام في غير واحد من حكمه بتقليل الكلام و ملازمة الصّمت و قد أمر في هذه الحكمة بالتكلّم لتعريف المتكلّم نفسه، و ذلك لأنّ بعض الكلام واجب و بعضه حسن في محلّه، و ليس الصموت و السكوت حسنا على وجه الاطلاق، و من الموارد الّتي يستحسن فيه الكلام و ربّما يجب في مقام تعريف الانسان نفسه فانّ لكلّ شخص قدرا و حرمة بمقدار علمه و معرفته، و معرّف العلم و المعرفة هو التكلّم بل الكلام موجب لمعرفة الانسان من نواح شتّى لها تأثير في معاملته و معاشرته و كثير من اموره فقال عليه السّلام: يلزم عليكم الكلام لتعرفوا به.

الترجمة

فرمود: سخن گوئيد تا شناخته شويد زيرا هر كس زير زبان خود پنهانست.

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 480)

شرح لاهیجی

(426) و قال (- ع- ) تكلّموا تعرفوا فانّ المرء مخبوء تحت لسانه يعنى و گفت (- ع- ) سخن گوئيد تا شناخته شويد زيرا كه بتحقيق كه مرد پنهانست در زير زبان خود يعنى تا سخن نگفته است كمال او معلوم نمى شود

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 327)

شرح ابن ابی الحدید

398: تَكَلَّمُوا تُعْرَفُوا فَإِنَّ الْمَرْءَ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ هذه إحدى كلماته ع التي لا قيمة لها- و لا يقدر قدرها و المعنى قد تداوله الناس قال-

و كائن ترى من صامت لك معجب زيادته أو نقصه في التكلم

لسان الفتى نصف و نصف فؤاده

فلم يبق إلا صورة اللحم و الدم

- . و كان يحيى بن خالد يقول- ما جلس إلى أحد قط إلا هبته حتى يتكلم- فإذا تكلم إما أن تزداد الهيبة أو تنقص

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 19، ص 340)

شرح نهج البلاغه منظوم

[383] و قال عليه السّلام:

تكلّموا تعرفوا فإنّ المرء مخبوء تحت لسانه.

ترجمه

سخن گوئيد تا شناخته آئيد كه مرد در زير زبانش پنهان است (همين كه لب بسخن باز كرد پايه و مايه اش معلوم گردد).

نظم

  • شناساندن خودش را گر كس آغازبخواهد بايدش كردن سخن ساز
  • گشايد لب چو از بهر تكلّمنمايد خويش را پايه بمردم
  • يكى گويد فلانى خوش سخن گفتو يا گويند بد خر مهره ها سفت
  • نهان انسان بلى زير زبان استهويدا قدرش از نطق و بيان است

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 171)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

No image

حکمت 306 نهج البلاغه : روش برخورد با متجاوز

حکمت 306 نهج البلاغه موضوع "روش برخورد با متجاوز" را بیان می کند.
No image

حکمت 61 نهج البلاغه : غفلت دنيا پرستان

حکمت 61 نهج البلاغه موضوع "غفلت دنيا پرستان" را بررسی می کند.
No image

حکمت 436 نهج البلاغه : ارزش تداوم کار

حکمت 436 نهج البلاغه به موضوع "ارزش تداوم کار" اشاره می کند.
 خداشناسی در نهج البلاغه

خداشناسی در نهج البلاغه

پیشوایان دینی، همواره ما را از اندیشیدن در ذات خداوند بزرگ منع کرده اند؛ چرا که عظمت بی پایان حضرت حق، فراتر از آن است که عقل محدود و نارسای بشری به درک و شناخت او دست یابد. در بخشی از کلام امام علی علیه السلام آمده است: «اگر وهم و خیال انسان ها، بخواهد برای درک اندازه قدرت خدا تلاش کند و افکار بلند و دور از وسوسه های دانشمندان، بخواهد ژرفای غیب ملکوتش را در نوردد و قلب های سراسر عشق عاشقان، برای درک کیفیّت صفات او کوشش نماید .
 امامت از ديدگاه نهج البلاغه

امامت از ديدگاه نهج البلاغه

اختلاف مذهبي بين مسلمين سه ريشه اصلي دارد. نخستين اختلاف بر سر جانشيني پيامبر اسلام، مسلمانان را به دو دسته شيعه و سني تقسيم کرد.دومين اختلاف مسلمين در اصول دين و مسائل اعتقادي است که سبب پيدايش مکاتب مختلف کلامي گرديد که مهمترين آن ها اشاعره، معتزله، مرجئه و شيعه است. سومين اختلاف در احکام و فروغ دين است که در نتيجه آن مذاهب مختلف فقهي مانند شافعي، حنبلي، مالکي، حنفي و جعفري پديدار شد.
Powered by TayaCMS