حکمت 421 نهج البلاغه : اندوه سرمایه داران

حکمت 421 نهج البلاغه : اندوه سرمایه داران

متن اصلی حکمت 421 نهج البلاغه

موضوع حکمت 421 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 421 نهج البلاغه

421 وَ قَالَ عليه السلام «إِنَّ أَعْظَمَ الْحَسَرَاتِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَسْرَةُ رَجُلٍ كَسَبَ مَالًا فِي غَيْرِ طَاعَةِ اللَّهِ فَوَرِثَهُ رَجُلٌ فَأَنْفَقَهُ فِي طَاعَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ فَدَخَلَ بِهِ الْجَنَّةَ وَ دَخَلَ الْأَوَّلُ بِهِ النَّارَ»

موضوع حکمت 421 نهج البلاغه

اندوه سرمايه داران

(اعتقادى)

ترجمه مرحوم فیض

421- امام عليه السّلام (در زيان مال حرام) فرموده است 1 بزرگترين پشيمانيهاى روز قيامت پشيمانى و افسوس مردى است كه دارائى را از راه حرام بدست آورده و آنرا مردى به ارث برد و در طاعت و بندگى خدا بكار برد و بسبب آن داخل بهشت گردد و بدست آورنده دارائى حرام داخل آتش.

( . ترجمه وشرح نهج البلاغه(فیض الاسلام)، ج 6 ، صفحه ی 1286)

ترجمه مرحوم شهیدی

429 [و فرمود:] بزرگترين دريغها در روز رستاخيز دريغ مردى است كه مالى را جز از راه طاعت خدا به دست آورد، پس مردى آن را به ارث برد و در طاعت خداى سبحان انفاق كرد. او بدان انفاق به بهشت رفت و نخستين بدان راه دوزخ سپرد.

( . ترجمه نهج البلاغه شهیدی، ص 438)

شرح ابن میثم

404- و قال عليه السّلام:

إِنَّ أَعْظَمَ الْحَسَرَاتِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ- حَسْرَةُ رَجُلٍ كَسَبَ مَالًا فِي غَيْرِ طَاعَةِ اللَّهِ- فَوَرَّثَهُ رَجُلًافَوَرِثَهُ رَجُلٌ فَأَنْفَقَهُ فِي طَاعَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ- فَدَخَلَ بِهِ الْجَنَّةَ وَ دَخَلَ الْأَوَّلُ بِهِ النَّارَ

المعنى

غرض الكلمة الجذب عن الكسب الحرام، و ادّخار المال و التنفير عنه بما ذكر.

و قوله: أعظم الحسرات.

لا يقتضى أن يكون كلّ ما هو أعظمها. و إنّما كان ذلك حسرة عظيمة لعدم منفعته بالمال في الدنيا، و عذابه في الآخرة، و مشاهدته لانتفاع الغير به هناك.

( . شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 449 و 450)

ترجمه شرح ابن میثم

404- امام (ع) فرمود:

إِنَّ أَعْظَمَ الْحَسَرَاتِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ- حَسْرَةُ رَجُلٍ كَسَبَ مَالًا فِي غَيْرِ طَاعَةِ اللَّهِ- فَوَرِثَهُ رَجُلٌ فَأَنْفَقَهُ فِي طَاعَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ- فَدَخَلَ بِهِ الْجَنَّةَ وَ دَخَلَ الْأَوَّلُ بِهِ النَّارَ

ترجمه

«بزرگترين حسرتها در روز قيامت، حسرت آن كسى است كه مالى را از راه حرام به دست آورده، و كسى آن را از وى به ارث برده و در راه بندگى خدا صرف كرده باشد و بدان سبب وارد بهشت گردد، امّا او كه خود فراهم آورنده مال بوده است وارد جهنم شود.»

شرح

هدف از اين سخن برحذر داشتن از كسب حرام و اندوختن مال و زنهار از آن است به دليلى كه ذكر كرده است.

و عبارت اعظم الحسرات نمى رساند كه اين حسرت از تمامى حسرتها بزرگتر است، بلكه اين حسرتى بزرگ است از آن جهت كه در دنيا از مال سودى نبرده و در آخرت دچار عذاب آن بوده و از طرفى مى بيند ديگرى در آخرت از آن مال سود مى برد.

( . ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5، ص 760)

شرح مرحوم مغنیه

423- إنّ أعظم الحسرات يوم القيامة حسرة رجل كسب مالا في غير طاعة اللّه، فورثه رجل فأنفقه في طاعة اللّه سبحانه، فدخل به الجنّة و دخل الأوّل به النّار.

المعنى

كان المسكين يأنس و يفرح بما أصاب من مال الحرام، و يحزن و يجزع اذا خاب سعيه له، أو فقد شيئا منه بعد نواله، ثم ترك كل ما أصاب منه الى وارث صالح، فأنفقه في وجهه.. و لما وقف الاثنان بين يدي الجبار للحساب و الجزاء أثاب الوارث بلا كد و تعب، و عاقب المورث على كدحه و أتعابه.. و النتيجة ان حسرة هذا توازي فرحة ذاك.

( . فی ضلال نهج البلاغه، ج 4، ص 464 و 465)

شرح شیخ عباس قمی

84- إنّ أعظم الحسرات يوم القيامة حسرة رجل كسب مالا في غير طاعة اللّه، فورّثه رجلا فأنفقه في طاعة اللّه سبحانه، فدخل به الجنّة، و دخل الأوّل به النّار. و يناسب هنا نقل قوله عليه السلام لابنه الحسن عليه السلام: «يا بنيّ، لا تخلّفنّ وراءك شيئا من الدّنيا...».

( . شرح حکم نهج البلاغه، ص74 و 75)

شرح منهاج البراعة خویی

(408) و قال عليه السّلام: إنّ أعظم الحسرات يوم القيامة حسرة رجل كسب مالا في غير طاعة اللَّه، فورثه رجل فأنفقه في طاعة اللَّه سبحانه، فدخل به الجنّة و دخل الأوّل به النّار.

المعنى

كلامه هذا يحتمل وجهين: الأوّل- أنّه كسب المال من وجه محرّم و لكن وصل إلى الوارث بوجه محلّل كالمأخوذ بالربا فانّه إذا اختلط بالمال و مات آخذه يحلّ لوارثه، و كما إذا لم يعلم الوارث بحرمته أصلا أو خمسه فيما يتعلّق به الخمس من المشتبه بالحرام أو ارتكب الخلاف في الكسب و لم يسر إلى حرمة المأخوذ به كما في الغش و النجش.

الثاني- أنّه كسبه لماله كان حلالا و لكنّه عصى اللَّه في سائر اموره لكونه تارك الصّلاة و الصّوم مثلا، و له أمثاله كثيرة في كلّ عصر.

الترجمة

بزرگترين افسوس در روز قيامت افسوس كسي است كه مالى در غير طاعت خدا بدست آورده و مردى مالش را بارث برده و آنرا در طاعت خداوند سبحان صرف كرده و ببهشت رفته و آن أوّلى بدوزخ رفته.

( . منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج 21، ص 506 و 507)

شرح لاهیجی

(458) و قال (- ع- ) ان اعظم الحسرات يوم القيمة حسرة رجل كسب مالا فى غير طاعة اللّه فورّثه رجلا فانفقه فى طاعة اللّه سبحانه فدخل به الجنّة و دخل الاوّل به النّار يعنى و گفت (- ع- ) كه بتحقيق كه بزرگترين حسرتها در روز قيامت حسرت مرديست كه تحصيل كرده باشد مالى را در غير طاعت خدا و از ممرّ حرام پس بارث بدهد آن مال را بمردى پس انفاق كند آن مرد آن مال را در طاعت خداء سبحانه پس داخل شود بسبب ان ببهشت و داخل شود آن مرد اوّل بسبب انمال باتش جهنّم

( . شرح نهج البلاغه نواب لاهیجی، ص 330)

شرح ابن ابی الحدید

438 وَ قَالَ ع : إِنَّ أَعْظَمَ الْحَسَرَاتِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ - حَسْرَةُ رَجُلٍ كَسَبَ مَالًا فِي غَيْرِ طَاعَةِ اللَّهِ - فَوَرَّثَهُ رَجُلًا فَأَنْفَقَهُ فِي طَاعَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ- فَدَخَلَ بِهِ الْجَنَّةَ وَ دَخَلَ الْأَوَّلُ بِهِ النَّارَكان يقال لعمر بن عبد العزيز بن مروان- السعيد ابن الشقي- و ذلك أن عبد العزيز بن مروان ملك ضياعا كثيرة- بمصر و الشام و العراق و المدينة من غير طاعة الله- بل بسلطان أخيه عبد الملك- و بولاية عبد العزيز نفسه مصر و غيرها- ثم تركها لابنه عمر فكان ينفقها في طاعة الله سبحانه- و في وجوه البر و القربات- إلى أن أفضت الخلافة إليه- فلما أفضت إليه أخرج سجلات عبد الملك بها لعبد العزيز- فمزقها بمحضر من الناس و قال- هذه كتبت من غير أصل شرعي- و قد أعدتها إلى بيت المال

( . شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید) ج 20، ص 74)

شرح نهج البلاغه منظوم

[420] و قال عليه السّلام:

إنّ أعظم الحسرات يوم القيامة حسرة رجل كسب مالا فى غير طاعة اللّه، فورثه رجل فأنفقه فى طاعة اللّه سبحانه فدخل به الجنّة و دخل الأوّل به النّار.

ترجمه

در روز قيامت بزرگترين پشيمانيها پشيمانى مردى است كه مالى از غير راه و دستورات خدائى گرد آورده است، و آن مال را نيك مرد ديگرى بميراث برده و در راه طاعت خداوند سبحان بكارش افكنده است اين ببهشت در آيد، و آن گرفتار آتش شود.

نظم

  • بگاه حشر در روز قيامتز هر كس بر تر از حيث ندامت
  • بود درد و پشيمانى آن مردكه اموال از حرام او گرد آورد
  • بگردن شد بسى وزر و وبالشكه تا در نزدش آمد گرد مالش
  • براه خير از آن چيزى نپرداختكه پيك مرگ آمد كار او ساخت
  • يكى مردى نكو از خيل ورّاثهمه اموال او بگرفت ميراث
  • حقوق حقه ز اموالش جدا كردتمامى مصرف راه خدا كرد
  • بهشت عدن را شد اين خريداردر آتش آن يكى در عقرب و مار
  • بدون رنج اين يك بافت بس گنجو ليك از گنجها برد آن يكى رنج
  • جنان را اين يكى بگرفت پاداشبحسرت آن بدوزخ گشت مأواش
  • چنين كس حسرتش از خلق بيش استاز اين پيش آمدش دل خون و ريش است

( . شرح نهج البلاغه منظوم، ج 10، صفحه ی 204 و 205)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

 بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ غايي‌ قرآن‌، در نهج‌البلاغه‌

آن‌ فاعل‌ غيرمتناهي‌ هم‌،اوّل‌، و مبدأ فاعلي‌ بالذات‌ تمام‌ ماسوي‌ است‌؛ و هم‌، آخِر، و مبدأ غايي‌ بالذات‌همة‌ ماعدي‌. هدفمند بودن‌ نظام‌ هستي‌ ـ كه‌ قرآن‌ تكويني‌ است‌ ـ و نيز هدفدار بودن‌قرآن‌ حكيم‌ ـ كه‌ جهان‌ تدويني‌ است‌ ـ بر اساس‌ دو اسم‌ از اسماي‌ حسناي‌خداوند خواهد بود.
 بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ فاعلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بهترين‌ وجه‌ معقول‌ آفرينش‌ جهان‌، همانا تجلّي‌ است‌؛ كه‌ از ظريف‌ترين‌ تعبيرهاي‌ قرآني‌ و روايي‌ است‌، چنان‌كه‌ در آية‌ «فلما تجلي‌ ربه‌ للجبل‌ جعله‌ دكّا وخرّ موسي‌ صعقا» آمده‌ است‌. و در جريان‌ معاد هم‌، تلويحاً به‌ آن‌ اشاره‌ شده‌است‌؛ زيرا، خداوند در آية‌ «قل‌ اءنما علمها عند ربّي‌ لايُجَليها لوقتها الا هو»، تجلية‌ساعت‌ و قيامت‌ را به‌ خود اِسناد داده‌ است‌ و چون‌ در قيامت‌ كبرا و حشر اكبر،تمام‌ اشخاص‌ و اشيا به‌ عنوان‌ مبدأ قابلي‌ حضور و ظهور دارند نه‌ به‌ عنوان‌مبدأ فاعلي‌ ـ زيرا همة‌ آن‌ها، تحت‌ قهر حاكم‌اند ـ بنابراين‌، تنها عامل‌ تجلّي‌قيامت‌، ظهور خود خداوندِ متجلّي‌ خواهد بود.
 بررسي‌ نظام‌ داخلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

بررسي‌ نظام‌ داخلي‌ قرآن‌ در نهج‌البلاغه‌

همين‌ معنا، درباره‌ قرآن‌ تدويني‌ ـنيزـ صادق‌ است‌. يعني‌ اگر كسي‌درباره‌ نظام‌ معرفتي‌ قرآن‌ ـ كه‌ جهان‌ علمي‌ است‌ ـ صحيح‌ بيانديشد و پرسش‌استواري‌ ارايه‌ كند، پاسخ‌ صائب‌ خود را از قرآن‌ كريم‌ دريافت‌ مي‌كند؛ ولي‌اگر كسي‌ در اين‌ باره‌ درست‌ فكر نكند، و سؤال‌ متقن‌ و مشخصي‌ را عرضه‌ندارد، اصلاً پاسخي‌ از قرآن‌ نمي‌شنود؛ و اگر در اثر خامي‌ و كژ راهه‌ رفتن‌،سؤال‌ ناصوابي‌ را مطرح‌ كند، پاسخ‌ غلطي‌ را بر قرآن‌ صائب‌ صامت‌ تحميل‌ مي‌كند.
No image

نامه 70 نهج البلاغه : روش برخورد با پديده فرار

موضوع نامه 70 نهج البلاغه درباره "روش برخورد با پديده فرار" است.
No image

خطبه 32 نهج البلاغه بخش 4 : روش برخورد با دنيا

خطبه 32 نهج البلاغه بخش 4 به موضوع "روش برخورد با دنيا" می پردازد.
Powered by TayaCMS