حکمت 82 نهج البلاغه : پرهيز از ادّعاهاى علمى

حکمت 82 نهج البلاغه : پرهيز از ادّعاهاى علمى

متن اصلی حکمت 82 نهج البلاغه

موضوع حکمت 82 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 82 نهج البلاغه

82 وَ قَالَ عليه السلام مَنْ تَرَكَ قَوْلَ لَا أَدْرِي أُصِيبَتْ مَقَاتِلُهُ

موضوع حکمت 82 نهج البلاغه

پرهيز از ادّعاهاى علمى

(علمى، اخلاقى)

ترجمه مرحوم فیض

82- امام عليه السّلام (در زيان نگفتن نمى دانم) فرموده است

1- كسيكه (از او بپرسند چيزى را كه نمى داند و) نمى دانم را نگويد كشتنگاههايش (مواضعى كه شخص هلاك ميشود) باو مى رسد (رسوا و تباه مى گردد).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1124)

ترجمه مرحوم شهیدی

85 [و فرمود:] آن كه گفتن ندانم واگذارد، به هلاكتجاى خود پاى در آرد.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 374)

شرح ابن میثم

77- و قال عليه السّلام:

مَنْ تَرَكَ قَوْلَ لَا أَدْرِي أُصِيبَتْ مَقَاتِلُهُ

المعنى

ترك هذا القول كناية عن القول بغير علم. و إصابة المقاتل كناية عن الهلاك الحاصل بسبب القول بالجهل لما فيه من الضلال و الإضلال و ربّما يكون بسببه هلاك الدنيا و الآخرة.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 283)

ترجمه شرح ابن میثم

77- امام (ع) فرمود:

مَنْ تَرَكَ قَوْلَ لَا أَدْرِي أُصِيبَتْ مَقَاتِلُهُ

ترجمه

«هر كه عبارت: نمى دانم، را ترك كند، به كشتنگاههايش نزديك شده است».

شرح

فروگذاردن اين سخن كنايه از گفتار بدون علم است، و رسيدن به گشتنگاهها كنايه از هلاكتى است كه در اثر سخن از روى نادانى نصيب گوينده مى شود، از آن رو كه باعث گمراه شدن و گمراه كردن است، و چه بسا باعث هلاكت هم در دنيا و هم در آخرت است.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 480)

شرح مرحوم مغنیه

83- من ترك قول لا أدري أصيبت مقاتله.

المعنى

تقدم الكلام عن ذلك قبل قليل. أنظر الحكمة 80 و في كتاب «الحكمة الخالدة: «تعلّم قول لا أدري. فإنك ان قلت لا أدري علّموك حتى تدري.

و إن قلت اني أدري سألوك حتى لا تدري. و ما أحد من أصحاب رسول اللّه (ص): قال سلوني إلا علي بن أبي طالب عليه السّلام».

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 266)

شرح شیخ عباس قمی

274- من ترك قول «لا أدري» أصيبت مقاتله. ترك هذا القول كناية عن القول بغير علم، و إصابة المقاتل كناية عن الهلاك الحاصل بسبب القول بالجهل لما فيه من الضلال و الإضلال و ربّما يكون بسببه هلاك الدّنيا و الآخرة.

جاءت امرأة إلى بزرجمهر، فسألته عن مسألة، فقال: لا أدري، فقالت: أ يعطيك الملك كلّ سنة كذا و كذا و تقول: لا أدري، فقال: إنّما يعطيني الملك على ما أدري، و لو أعطاني على ما لا أدري لما كفاني بيت ماله. و كان يقول: «لا أعلم» نصف العلم.

( شرح حکم نهج البلاغه شیخ عباس قمی، ص215)

شرح منهاج البراعة خویی

الحادية و الثمانون من حكمه عليه السّلام

(81) و قال عليه السّلام: من ترك قول- لا أدري- أصيبت مقاتله.

اللغة

(أصابه): أدركه، (المقتل) ج: مقاتل: العضو الّذي إذا اصيب لا يكاد صاحبه يسلم كالصدغ- المنجد.

الاعراب

اصيبت مقاتله، مبني للمفعول من الإصابة، و مقاتله نائب الفاعل.

المعنى

هذه الجملة دعاء بالهلاك على من لا يبالي من الفتوى بغير علم و مستند صحيح و الجواب عن السئوال بغير علم و دليل معتمد.

الترجمة

هر كس نمى دانم را فراموش كند، هلاك باد.

  • هر كه را ننگ از نمى دانم بر رگ زندگيش نشتر باد

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص131)

شرح لاهیجی

(108) و قال (- ع- ) من ترك قول لا ادرى اصيبت مقاتله يعنى و گفت (- ع- ) كه كسى كه واگذاشت گفتن نمى دانم را يعنى اگر سؤال كنند از او چيزى را كه نداند و نگويد كه نمى دانم مى رسد هلاكتها باو يعنى در دنيا و اخرت

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 299)

شرح ابن ابی الحدید

82: مَنْ تَرَكَ قَوْلَ لَا أَدْرِي أُصِيبَتْ مَقَاتِلُهُ جاءت امرأة إلى بزرجمهر فسألته عن مسألة- فقال لا أدري- فقالت أ يعطيك الملك كل سنة كذا كذا و تقول لا أدري- فقال إنما يعطيني الملك على ما أدري- و لو أعطاني على ما لا أدري لما كفاني بيت ماله- . و كان يقول قول لا أعلم نصف العلم- . و قال بعض الفضلاء- إذا قال لنا إنسان لا أدري علمناه حتى يدري- و إن قال أدري امتحناه حتى لا يدري

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 236)

شرح نهج البلاغه منظوم

[84] و قال عليه السّلام:

من ترك قول «لا أدرى» أصيبت مقاتله.

ترجمه

هر آنكه (نداند و) نمى دانم گفتن را ترك كند مراكز كشته شدن را دريابد. (زنى از بزرگمهر چيزى پرسيد گفت ندانم، گفت تو هر سال مبلغى فراوان از ملك مى ستانى و اكنون مسئله را گوئى ندانم، گفت آنچه از ملك مى ستانم براى چيزهائى است كه مى دانم، و اگر براى آنچه كه نمى دانم بخواهد بمن چيزى دهد، البتّه خزانه هاى وى باين كار وفا نكند.

نظم

  • كسى گر شد ز ديگر كس بپرسشسؤالى كرد از او از علم و دانش
  • اگر آن شخص آن مطلب نداندندانم گويد و آسوده ماند
  • اگر نادانسته بگشايد زبان راشود رسوا كند فرسوده جان را
  • كند نادانى خود را مدلّلكشاند خويش را خود سوى مقتل

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص102و103)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

سهيم بودن نسلهاي آينده در اعمال گذشتگان

تمام مؤمنان امروز، و آنها که در رحم مادرانند و هنوز متولّد نشده اند يا کسانى که قرنها بعد از اين از صلب پدران در رحم مادران منتقل و سپس متولّد و بزرگ مى شوند، در ميدان جنگ «جمل» حضور داشته اند! چرا که اين يک مبارزه شخصى بر سر قدرت نبود، بلکه پيکار صفوف طرفداران حق در برابر باطل بود و اين دو صف همچون رگه هاى آب شيرين و شور تا «نفخ صور» جريان دارد و مؤمنان راستين در هر زمان و مکان در مسير جريان حق و در برابر جريان باطل به مبارزه مى خيزند و همه در نتايج مبارزات يکديگر و افتخارات و برکات و پاداشهاى آن سهيم اند.
No image

اطلاعات عمومی (1)

حضرت علی(علیه السلام)در مورد مسلمان واقعی می‌فرماید: مسلمان واقعی كسی است كه مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند مگر آن جا كه حق اقتضا كند. و آزار رساندن به هیچ مسلمانی جز در مواردی كه موجبی( به حكم خدا) داشته باشد روا نیست.
بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

بهترین ترجمه های نهج البلاغه کدامند؟

گاهی در بعضی مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنی می کردم. شنوندگان به شگفت آمده و می گفتند: اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایشات امام علی(ع) در کتاب نهج البلاغه را به طوری که در خور فهم فارسی زبانان باشد نوشته بودند، همه از آن بهره مند می شدند ولی افسوس که از ترجمه و شرح هایی که در دسترس است، چنا نکه باید استفاده نمی شد. بنابراین بر نگارنده واجب شد که دست از کار بردارم و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه کنم.
كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

كتابي معتبرتر از نهج البلاغه

گروهى از هوى پرستان مى گويند: بسيارى از نهج البلاغه گفتارهايى برساخته است كه گروهى از سخنوران شيعه آنها را پديد آورده اند و شايد هم برخى از آنها را به سيد رضى نسبت داده اند. اينان كسانى اند كه تعصّب ديده هايشان را كور كرده و از سر كجروى و ناآگاهى به سخن و شيوه هاى سخنورى ، از راه روشن روى برتافته، و كجراهه در پيش گرفته اند
تفاسير نهج البلاغه

تفاسير نهج البلاغه

ترجمه اى كه مؤلف براى متن نهج البلاغه ارائه مى دهد ترجمه اى روان است، گرچه كه بلاغت و فصاحت متن پارسى شده به متن عربى نمى رسد، چونان كه مؤلف خود نيز در مقدمه كوتاهى بر جلد نخست بدين حقيقت تصريح مى كند كه «هيچ ترجمه اى هر اندازه هم دقيق باشد نمى تواند معنايى را از زبانى به زبان ديگر چنان منتقل نمايد كه هيچ گونه تغيير و تصرفى در آن معنا صورت نگيرد

پر بازدیدترین ها

No image

حکمت 306 نهج البلاغه : روش برخورد با متجاوز

حکمت 306 نهج البلاغه موضوع "روش برخورد با متجاوز" را بیان می کند.
No image

حکمت 436 نهج البلاغه : ارزش تداوم کار

حکمت 436 نهج البلاغه به موضوع "ارزش تداوم کار" اشاره می کند.
No image

حکمت 74 نهج البلاغه : دنيا شناسى

حکمت 74 نهج البلاغه به موضوع "دنيا شناسى" می پردازد.
No image

حکمت 61 نهج البلاغه : غفلت دنيا پرستان

حکمت 61 نهج البلاغه موضوع "غفلت دنيا پرستان" را بررسی می کند.
No image

نامه 28 نهج البلاغه : پاسخ به نامه معاویه

نامه 28 نهج البلاغه به موضوع " پاسخ به نامه معاویه" می پردازد.
Powered by TayaCMS